ضریب بتا سهم چیست و چطور محاسبه میشود؟
ضریب بتا سهم چیست؟ فرمول محاسبه آن چیست؟ ضریب بتا سهم یکی از مهمترین ضرایب در خرید و فروش سهام است که البته در ایران نسبت به آن کمتوجهی میشود. مثلا سایتی وجود ندارد (یا من نمیشناسم) که بتای سهمها را به صورت روزانه گزارش کند.
حتما دیدهاید که بعضی از سهمها، در روزهای مثبت بازار مثبت هستند و در روزهای منفی، منفی.
اما سهمهایی هم هستند که عکس این رفتار را نشان میدهند. در منفیها مثبت میشوند و در بازار مثبت قیمتشان کم میشود.
گروه سومی هم وجود دارند که مستقل از وضعیت بازار، راه خودشان را میروند.
این که یک سهم، نسبت به بازار چه رفتاری داشته باشد، به ضریب بتای آن بستگی دارد.
تعریف ضریب بتا سهم
در همین ابتدای کار، خوب است بگوییم که ضریب بتا برای یک مورد سرمایهگذاری، به تنهایی حساب نمیشود و به یک نقطه مرجع نیاز دارد.
در واقع ضریب بتا شاخصی است برای مقایسه عملکرد دو دارایی (یا یک دارایی و یک شاخص).
این که شاخص مرجع چه باشد، به خود شما بستگی دارد.
در آمریکا سهمها با شاخص S&P500 مقایسه میشوند. در ایران معمولا استفاده از شاخص کل مرسوم است. اما شما میتوانید شاخص صنعت، شاخص هموزن و یا حتی دمای هوای اهواز را به عنوان نقطه مرجع بگیرید. منظور این که انتخاب شاخص، کاملا اختیاری است و به استراتژی سرمایهگذاری شما بستگی دارد.
ضریب بتا به ما میگوید که سهم یا دارایی مورد نظر، چقدر با شاخص ارتباط دارد. یعنی آیا مثبت بودن شاخص سهم را مثبت میکند؟ در روزهای منفی بازار، چه سهمهایی مثبت هستند؟ کدام سهمها راهشان را از بازار جدا کرده و مستقل عمل میکنند؟
تفسیر ضریب بتا سهم
به سایت فیپایران، بخش صندوقها بروید، میبینید که در یک جدول برای صندوقهای سرمایهگذاری، یک ضریب بتا ثبت شده است. معنی این عدد چیست؟
فرض کنید شاخص کل بورس را به عنوان مبنای محاسبه در نظر گرفته باشیم.
اگر ضریب بتا برای یک دارایی برابر با 1 باشد، یعنی این دارایی دقیقا مشابه شاخص کل رفتار میکند. گویی این دارایی به شاخص کل متصل شده باشد.
اگر ضریب بتا صفر باشد، یعنی ارتباطی میان رفتار سهم و شاخص وجود ندارد. در روزی که بازار مثبت باشد، ممکن است سهم ما هم مثبت بشود، یا نشود.
ضریب بتا اگر منفی یک باشد، یعنی سهم مورد نظر رفتاری عکس شاخص دارد. در هر روز منفی این سهم مثبت و در هر روز مثبت این سهم منفی است. البته توقع نداشته باشید که نمودار آن کاملا آینه نمودار شاخص باشد. اما جهت رفتارش برعکس جهت بازار است.
ضریب بتای بزرگتر از یک، میگوید ارتباطی بین سهم و شاخص وجود دارد. اما شدت ارتباط وضعیت متفاوتی دارد. یعنی با رشد شاخص، سهم یا صندوق مورد نظر بیشتر از شاخص رشد میکند و در صورت افت شاخص، افت بیشتری را تجربه خواهد کرد.
توجه کنید که ضریب بتا، در طول زمان تغییر میکند و همواره یک عدد ثابت نیست. از طرف دیگر ضریب بتا در روند مثبت و منفی یکسان نیست. مثلا ممکن است تاثیر رشد شاخص بر دارایی ما، بیشتر از تاثیر افت آن باشد.
ضریب بتا میتواند از مثبت بینهایت تا منفی بینهایت تغییر کند.
ریسک بازار و ریسک سهم
میدانیم که سرمایهگذاری در بورس ریسک دارد. معنی این حرف این است که شاید سرمایهگذاری ما بیشتر از چیزی که انتظار داریم سود بدهد یا با زیان همراه شود. (بله، یک سوی ریسک بازدهی بیش از انتظار است.)
ریسک را به دو دسته سیستماتیک و غیرسیستماتیک تقسیم میکنیم.
ریسک سیستماتیک، ریسک بازار است. سهم خوبی خریدهاید، اما بازار منفی است و سرمایهگذاری شما با زیان همراه شده است. همچنین ممکن است بازار مثبت باشد و سهمی بد، بازدهی جذابی داشته باشد.
ریسک غیرسیستماتیک به پرتفوی انتخابی شما مربوط است نه به کلیت بازار. یعنی آیا در پرتفوی خود سهمهای خوبی دارید یا نه.
اگر ضریب بتا در پرتفوی شما نزدیک به یک باشد، ریسک بازار به پرتفوی شما نیز منتقل خواهد شد. (در سرمایهگذاری شاخصی وضعیت چنین است.) اما یک پرتفوی با بتای صفر، از نوسانات بازار اثر نمیپذیرد و مستقل از حال و روز کلی بورس، راه خودش را میرود.
ضریب بتا به ما کمک میکند که میزان ریسک سیستماتیک را مدیریت کنیم. هدف از بین بردن ریسک سیستماتیک نیست. اتفاقا در یک بازار گاو، داشتن پرتفویی با بتای بزرگتر از یک، به شما امکان میدهد که همپای بازار حرکت کنید، اما بیشتر از شاخص بازدهی بگیرید. چنین پرتفویی برای بازار خرس، ترسناک است.
ضریب بتا سهم باید چقدر باشد؟
پاسخ این سوال به استراتژی شما بستگی دارد.
اگر میخواهید روی شاخص سرمایهگذاری کنید، بتای یک برای شما ایدهآل است. اگر میخواهید اثر نوسانهای شاخص در پرتفوی خود را تقویت کنید، بتا را بالاتر از یک ببرید. اگر میخواهید در یک بازار منفی (که اطمینان دارید منفی خواهد بود) سود کنید، سراغ بتای منفی بروید. چنانچه میخواهید پرتفوی شما مستقل از جو عمومی بازار باشد، بتا را صفر کنید.
سهمی با بتای بزرگتر از یک، سهمی تهاجمی به حساب میآید. در بازار منفی، سهم تهاجمی بتای کوچکتر از منفی یک دارد.
سهم تدافعی، سهمی با بتای نزدیک به صفر است.
روش محاسبه ضریب بتا سهم
برای محاسبه ضریب بتا به اطلاعات روزانه قیمت سهم و شاخص کل (یا هر شاخص دیگری که خودتان دوست دارید) نیاز داریم.
میتوانید نماد مورد نظر را از سایت رهآورد پیدا کنید و از قسمت سایر، روند معاملات را بیاورید.
مرحله اول
این اعداد را در اکسل وارد کنید.
مرحله دوم بازدهی روزانه سهم و شاخص
بازدهی روزانه سهم و شاخص را حساب کنید.
برای این کار باید قیمت روز را از قیمت روز قبل کم کنید و بر قیمت روز قبل تقسیم کنید.
میتوانید یک سلول را حساب کنید و این سلول را با ماوس پایین بکشید تا خودش بقیه سلولها را خودکار حساب کند.
مرحله سوم فرمول ضریب بتا سهم
حالا آنجا است که باید همبستگی بین بازدهی دارایی مورد نظر با شاخص را بررسی کنیم. برای این کار باید از فرمول کواریانس بازدهی دارایی نسبت به شاخص، تقسیمبر واریانس دارایی استفاده کنیم.
دانشجوی علاقهمند میتواند در مورد مفهوم ریاضی کواریانس و واریانس مطالعه کند. الان این موضوع را کنار میگذاریم و با وارد کردن یک فرمول، ضریب بتا را استخراج میکنیم.
فرمول مورد نظر از این قرار است:
=COVARIANCE.S(array1,array2)/ VAR.S(array2)
حواستان باشد که بجای آرایه 1 و 2، دادههای مورد نظر خود را انتخاب کنید. چون من در اینجا آمار 30 روز را در نظر گرفتهام، فرمول برای من از 1 تا 30 خواهد بود.
همانطور که میبینید بتای دارایی مورد نظر من برابر با 0.93 شده است. یعنی این دارایی تقریبا مشابه شاخص کل عمل میکند و استقلال بسیار کمی دارد. پس برای سرمایهگذاری شاخصی، دارایی مناسبی بهنظر میرسد.
پرتفوی بتا صفر
پرتفوی بتا صفر پرتفویی است که جمع وزنی بتای داراییهای موجود در پرتفوی برابر صفر شود. چنین پرتفویی از ریسک سیستماتیک بازار جدا شده است. یعنی چه بازار خوب باشد و چه بد، راه خودش را میرود.
فوقالعاده است، نه؟ اما درست شبیه به داستانهای اسطورهای، هر قدرت جادویی قهرمان با یک نفرین دردناک همراه است. (مثل Baldr که آسیبناپذیر بود و درد حس نمیکرد، اما نمیتوانست از طعم و بو هم لذتی ببرد و از این بابت در عذاب بود.)
اما نفرین پرتفوی بتا صفر چیست؟ بله درست حدس زدید، کاهش ریسک منجر شده که بازدهی پرتفوی هم کم شود و در نهایت به داراییهای بدون ریسک مثل اوراق درآمد ثابت نزدیک شود.
اینجا است که افسانههای یونان به کمک ما میآیند. (برای همین میگویم که برای سرمایهگذاری بهتر، رمان بخوانید.)
خدایان نفرین شده یونان، بالاخره میتوانستند نفرین را در هم بشکنند و از نیروی طلسم بر علیه خودش استفاده کنند.
نفرین بتا صفر را هم میشود با خودش خنثی کرد و حتی آن را از پای درآورد!
نفرین بتای صفر
گفتیم که بتای رشد و نزول با هم برابر نیست. شکستن طلسم کار آسانی نیست، اما به زحمتش میارزد.
برای این کار لازم است که برای سهمهای دو بتا به دست بیاوریم. یکی برای بازار خرس و دیگری برای بازار گاو. (البته نه گاوی مثل بهار 99 که همه سهمها همیشه مثبت 5 بودند. یک گاو مهربانتر). پرتفوی ما میتواند در بازار خرس بتا منفی شود و در بازار مثبت، بتا مثبت تهاجمی! مثلا اگر پرتفویی درست کنید که در بازار مثبت بتایی برابر 1.2 و در بازار منفی بتای 0.2- داشته باشد، شاهکار خلق کردهاید. شاخص مثبت میشود و شما بیشتر از بازار مثبت میخورید، بازار منفی میشود، با یک مثبت کوچک روز را به پایان میبرید.
نکته پایانی درباره ضریب بتا سهم
کار آسانی نیست. سختترین قسمت این است که بتا به شکل پیوسته تغییر میکند و شاید عمر شاهکار شما چند هفته باشد. اگر بتوانید این ساختار را برای مدتی طولانیتر حفظ کنید، یکی از موفقترین سرمایهگذاران تاریخ خواهید شد!
یک قسمت سخت ماجرا، پیدا کردن سهمهای بتا منفی در بازار منفی است. برای این کار، به سهمهای مثبت در روزهای منفی دقت کنید. از بین نامزدهای احتمالی، با محاسبه بتا، گزینه مناسب را پیدا کنید. بهترین گزینه، آن سهمی است که در بازار خرس بتا منفی است و در بازار گاو، شدت تهاجمش کاهش مییابد و بتایش به همان اندازه منفی نیست.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
شاخص کل (TEDPIX) چیست و چه معنایی در بورس ایران دارد؟
به طور کلی شاخص ها (Index) در بازار بورس پارامترهای قابل ارزیابی ای هستند که تحلیلگران و سرمایه گذارن دنیای بورس برای تحلیل وضعیت بازار به آن ها فرمول محاسبه شاخص هم وزن چشم دوخته اند. شاخص ها می توانند با استفاده از فرمول های گوناگونی به دست بیایند. یکی از مهمترین و در عین حال عمومی ترین این شاخص ها، شاخص کل محسوب میشود که در بورس تهران به TEDPIX معروف است. این شاخص با نام شاخص قیمت و بازده نقدی نیز خوانده می شود. شاخص کل از سال 1369 برای بورس تهران بر اساس فرمول خاصی محاسبه می شود. در محاسبه آن بر اساس تعداد شرکت های ثبت شده در بورس و میزان سهام منتشر شده توسط آن ها و آخرین قیت سهم عرضه شده عمل می شود. از آنجا که شاخص کل یکی از مهمترین پارامترهای ارزیابی وضعیت بازار بورس اوراق بهادار تهران به حساب می آید در این مقاله قصد داریم تا آن را به کسانی که قصد سرمایه گذاری در بازار بورس دارند، معرفی کنیم.
شاخص کل (TEDPIX) چیست و چه معنایی در بورس ایران دارد؟
شاخص کل ( TEDPIX )
در بازارهای بورس جهان شاخص های گوناگونی برای ارزیابی وضعیت بازار وجود دارد. تقریباً می توان گفت هر بازاری یک شاخص مخصوص به خودش را دارد. بنابراین وقتی صحبت از TEDPIX می شود منظور شاخصی است که درباره قیمت ها و بازده سهام در بازار بورس تهران به ما اطلاعات می دهد و نه بورس های دیگر.
به عنوان نمونه شاخص S&P 500 یکی از پارامترهای معتبر جهانی برای بررسی وضعیت بازارهای جهان است. چرا که این شاخص با در نظر گرفتن وضعیت 500 شرکت بسیار بزرگ که در بورس های معتبر آمریکا پذیرفته شده اند، انجام می گیرد.
شرکت هایی نظیر اپل، فیسبوک، آمازون، مایکروسافت، ویزا، جی پی مورگان و . که در مجموع بخش قابل توجهی از اقتصاد جهان را نشان می دهند. همچنین بسیاری شاخص های دیگر نظیر The Nasdaq Composite Index ، The Wilshire 5000 یا The Nasdaq Composite Index نیز برای توضیح وضعیت بازارهای جهانی تعیین کننده اند.
به طورکلی اگر شاخص رو به پایین باشد، نشان دهنده افت قیمت سهام شرکت ها و همچنین پایین آمدن سودآوری است و اگر رو به بالا باشد، سهامداران از سرمایه گذاری شان راضی هستند و سود بیشتری نصیبشان می شود. (1)
با اینکه بورس تهران شاخص های متعددی نظیر شاخص مالی، شاخص صنعت، شاخص 50 شرکت برتر، شاخص 30 شرکت بزرگتر، شاخص بازارهای اول و دوم، شاخص بازده نقدی قیمت و . را دارد با این حال پوشش رسانه ای همیشه بر روی شاخص کل قیمت ها بوده و عموم مردم گوششان بیشتر با این کلمه آشناست. این شاخص از آن جهت اهمیت دارد و رسانه ای شده است که بیانگر وضعیت عمومی بازار است. (2)
با این وجود جالب است بدانید که شاخص کل به تنهایی بیانگر وضعیت دقیق بازار نخواهد بود. مثل فردی که داشتن یا نداشتن تب تنها به عنوان علامتی برای ارزیابی سلامتی یا بیماری اش به کار می رود و برای تشخیص دقیق وضعیت سلامتی او نیاز به در نظر گرفتن سایر علائم بالینی وی نیز خواهد بود.
شاخص های دیگری نظیر شاخص کل قیمت و شاخص قیمت هم وزن نیز وجود دارند. در شاخص هم وزن نرخ رشد یا نزول سهام فارغ از بزرگی و کوچکی شرکت ها محاسبه می شود. در حالی که در شاخص کل قیمت، سهم شرکت ها بنابر بزرگی یا کوچکی شان تأثیر گذار است.
مثلاً موقعیتی پیش می آید که در آن شاخص کل قیمت در حال نزول است، در حالی شاخص هم وزن صعودی است. این علائم وضعیتی را نشان می دهند که در آن سهام شرکت های بزرگ یا اصطلاحاً شاخص ساز در وضعیت نزولی قرار دارند، اما عموم سهام بازار در حالا تجربه افزایش قیمت هستند. برعکس این قضیه نیز امکان پذیر است.
یعنی صعود شاخص کل و سقوط شاخص هم وزن. در این حالت افزایش سهام شرکت های بزرگ دارد جور کل بازاری که کاهش قیمت را تجربه می کند می کشد. بنابراین اگر شما در هر کدام از این وضعیت ها سهامدار شرکت های کوچک یا بزرگ باشید، تصمیمات متفاوتی را باید اتخاذ کنید.
نحوه محاسبه شاخص قیمت و بازده نقدی
شاخص TEDPIX از سال 1369 برای شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بر اساس فرمول زیر محسابه می شود:
سود سهامدارانی که در بازار بورس سرمایه گذاری می کنند از دو طریق تأمین می شود.
الف) سود نقدی که در مجامع سالانه شرکت ها تصویب می شود.
ب) سودی که از افزایش قیمت سهم به دست می آید.
شاخص TEDPIX هر دو سود را در خود منظور کرده است. پارامترهای منظور شده در فرمول محاسباتی شاخص کل اعداد و ارقام مربوط به قیمت شرکت ها، تعداد سهام منتشر شده شرکت ها و تعداد شرکت های مشمول این شاخص را در خود دارد. بنابراین همانطور که مشخص است بزرگی یا کوچکی شرکت ها در اندازه گیری این شاخص لحاظ می شوند.
بنابراین تغییرات قیمت سهام شرکت هایی که وزن بیشتری در بازار بورس دارند بر محاسبه این شاخص اثر گذارتر هستند. البته باید در نظر داشت که سازمان بورس اوراق بهادار برای شاخص کل نیز محاسبات فارغ از حجم شرکت ها (هم وزن) را ارائه می دهد. اما آنچه در رسانه ها اعلام می شود، عموماً همان TEDPIX نوع اول است.
همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد، شاخص کل قیمت، یکی از پارامترهای ارزیابی وضعیت بازار بورس است که بر اساس تغییر قیمت سهام در بازار جابه جا می شود. این در حالی است که شاخص بازدهی قیمت در بین سهامداران که به «سود نقدی» معروف است بر اساس مقایسه رشد یا نزول سود مصوب مجامع شرکت ها محاسبه می گردد.
در اینجا این نکته بیش از پیش روشن می شود که چرا شاخص TEDPIX برای عموم سهامداران اهمیت خاصی دارد. به خصوص برای سهامدارن خرد که در پی به دست آوردن سود در بازه های زمانی کوتاه مدت تر هستند و به سرمایه گذاری خود به چشم یک آینده نگری بلند مدت نمی نگرند.
این نوع سرمایه گذاران باید توجه داشته باشند که به عنوان مثال سقوط شاخص کل به این معنی خواهد بود که علاوه برکاهش عمومی قیمت سهام، سود سالانه کمتری نیز به آن ها تعلق خواهد گرفت.
بنابراین سهامدار خرد همیشه باید تغییرات شاخص TEDPIX را مد نظر داشته باشد و بر اساس آن انتظارات خود را از بازار بورس مطرح نماید. نمی توان از بازاری که شاخص کل آن طی ماه ها در اکثر روزها ریزش داشته توقع سودآوری خارق العاده ای داشت. البته بخاطر افزایش شاخص کل است که بازار بورس از سوی بخش قابل توجهی از مردم به عنوان محلی برای سپردن سرمایه هایشان در دو سال اخیر در نظر گرفته شده است.
شاخص کل بورس تهران در نیمه ابتدایی سال گذشته با رشد 68 درصد و در نیمه دوم سال با رشد 69.8 درصدی همراه بوده است. بنابراین کارشناسان بر همین مبنا به آینده بورس در سال جاری خوشبین بوده اند و ادامه رشد شاخص کل را گرچه با فراز و نشیب هایی، پیش بینی کرده اند. (3)
عوامل اثرگذار بر شاخص کل ( TEDPIX )
یکی از اهداف تحلیلگران تکنیکال که به برآورد وضعیت بازار در آینده ای نه چندان دور علاقه مند هستند، پیش بینی نوسانات شاخص کل است. از شرایط سیاسی ویژه، بروز جنگ ها، بلایای آسمانی و بیماری های همه گیری نظیر کرونا که بگذریم، چند عامل نسبتاً ساختاری وجود دارند که می توان به آن ها اشاره کرد. عوامل ذکر شده در بالا از آن جهت کنار گذاشته شده اند که گاهی اوقات کاملاً از اختیارات سیستمی خارج هستند و خودشان را به بازار تحمیل می کنند.
1. نرخ ارز
یکی از عواملی که می تواند بر بازار بورس اثر بگذارد نرخ ارز است. اثرگذاری نرخ ارز از جهات متفاوتی خواهد بود. مثلاً برای شرکت هایی که واردات مواد اولیه سهم بسزایی در تولید محصولات شان دارد، افزایش نرخ ارز باعث سخت تر شدن تأمین مواد اولیه می شود؛ در نتیجه ممکن است قیمت سهامشان افت کند. از طرفی افزایش قیمت ارز، کالاهای وارداتی را گران تر خواهد کرد و شرکت هایی نظیر خودروسازان داخلی که اکثر محصولاتشان برای مصرف داخل است، مشتریان بیشتری پیدا خواهند کرد؛ در نتیجه قیمت سهامشان افزایش خواهد یافت.
برای تأثیرگذاری نرخ ارز بر بازار بورس همچنان مدلی مطرح نشده است که نشان دهنده رابطه ای شفاف و روشن با یکدیگر باشند. بطور مثال در سال 97 که قیمت ارز رشد سه برابری را تجربه کرد، بازار بورس یکی از کم بازده ترین بازارهای کشور بود در حالی که در سال 98 و ابتدای سال 99 بازار سهام بیشترین سودآوری را برای سرمایه گذران داشته است. ولی نرخ ارز به عنوان یک پارامتر اقتصادی همواره بر بازارهای مالی و فیزیکی تأثیر داشته است. (4)
2. بازارهای جایگزین
همانطور که می دانیم بورس یک بازار است که سرمایه گذارن می توانند در آن سرمایه گذاری بکنند یا نکنند. قبل از رونق بازار بورس در دو سال اخیر، بخش قابل توجهی از سرمایه های ایرانیان در بانک، خرید و فروش ارز و سکه و طلا و حتی کالاهای مصرفی ای نظیر خودرو و مسکن سرمایه گذاری می شد.
این مسأله علل مختلفی داشت اما یکی از مهمترین آن ها این بود که بورس از نظر سودآوری قابلیت رقابت با موارد مذکور را نداشت؛ منظور از بازارهای جایگزین همین موارد هستند.
تورم، سیاست گذاری های جدید و شرایط کلی اقتصاد می توانند باعث به وجود آمدن جذابیت یا عدم جذابیت در هرکدام از بازارهای بالا شوند. مثلاً اگر نرخ بهره بانکی به نصف کاهش پیدا کند به نظرتان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ محتمل ترین سناریو این است که مقدار قابل توجهی از سرمایه های عمومی که در بانک ها برای دریافت سود سرمایه گذاری شده اند، به بازار بورس انتقال پیدا خواهند کرد.
از طرفی عموم شرکت های حاضر در بورس از وام گیرندگان سیستم بانکی کشور محسوب می شوند که پایین آوردن نرخ بهره باعث می شود شرکت ها و صنایع، پول کمتری را به عنوان سود به بانک ها بدهند و در نتیجه سهامدارن سود بیشتری دریافت کنند.
3. تورم
نرخ تورم هم یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر روی شاخص سهام است. افزایش تورم باعث به وجود آمدن زنجیره ای می شود که معمولاً به کاهش شاخص کل می انجامد. اولین چیزی که تورم باعث آن می شود، کاهش قدرت خرید مردم است.
زمانی که قدرت خرید کاهش یابد، فروش شرکت ها نیز از مقدار پیش بینی شده به سمت سرازیری حرکت و در نتیجه قیمت سهامشان افت می کند و شاخص کل ( TEDPIX ) را تحت تأثیر خود قرار می دهد. تورم پایین با نوسان کم، بهترین شرایط را برای بازارهای مالی به وجود می آورد.
4. عوامل مرتبط با احساسات و هیجانات عمومی
در تمام تحلیل های اقتصادی، تعدادی عوامل ناشناخته اثرگذار وجود دارند که در بررسی های ساختاری غایب هستند. ویژگی هر سه عامل قبل این بود که به شکلی مکانیکی و دومینو وار می شد حدس زد با تغییر یک عامل چه تأثیرات دیگری به وجود می آید. اما مسائل دیگری نیز وجود دارند که بیشتر مبتنی بر روانشناسی اجتماعی و هیجانات عمومی هستند.
از آنجایی که در کشور ما سابقه مشارکت عمومی در بورس کمتر از بسیاری از کشورهاست، ممکن است این پارامترها تأثیر خود را بیشتر نشان دهند که با گذشت زمان و افزایش آگاهی های اقتصادی، احتمالاً کمتر بروز پیدا کنند.
جمع بندی و نتیجه گیری
شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار تهران که TEDPIX خوانده می شود از مهمترین مؤلفه های ارزیابی وضعیت بازار بورس است. این شاخص به متری تبدیل شده است که رسانه ها برای اعلام وضعیت بازار بورس به عموم مردم از آن بهره می گیرند.
گرچه این شاخص اهمیت زیادی دارد، با این حال تحلیل آن به تنهایی ممکن است سهامدارن را به سوی تصمیمات اشتباهی سوق دهد؛ به خصوص سهامدارن خرد که سبد سهامشان برای به دست آوردن سود بیشتر مدام سبک و سنگین می شود.
شناخت و بررسی شاخص های دیگری نظیر شاخص قیمت (وزنی- ارزشی و هم وزن) ، شاخص 30 شرکت بزرگتر و . در کنار شاخص کل ( TEDPIX ) که توسط سازمان بورس ارائه می گردند، می توانند تحلیل های دقیق تری را در اختیارمان قرار دهند.
شاخص کل معیار خوبی برای سنجش وضعیت بازار سرمایه است؟
این روزها دوباره موضوع سبز بودن شاخص کل و قرمزپوشی سبد سهامداران مطرح شده است. بسیاری از سهامداران خرد معترضند که شاخص کل نمی تواند معیار مناسبی برای رکود و رونق بازار سرمایه باشد. این مسئله را با یازده کارشناس بازار سرمایه بررسی کردیم و این پرسش را مطرح کردیم که سنجه مناسب تر برای وضعیت بازار سرمایه چیست؟
به گزارش نبض بورس، این روزها دوباره موضوع سبز بودن شاخص کل و قرمزپوشی سبد سهامداران مطرح شده است. سهامداران خرد معتقدند که شاخص کل نمی تواند بیانگر وضعیت بازار باشد و این شاخص به هیچ عنوان رکود و رونق بازار سرمایه را به خوبی نشان نمی دهد.
در گفتگو با یازده کارشناس بازار سرمایه این پرسش را مطرح کرده ایم که به نظر شما شاخص کل معیار خوبی برای سنجش رکود یا رونق بازار سرمایه هست؟ اگر پاسخ مثبت یا منفی است، چرا؟ در صورت پاسخ منفی، شاخص جایگزین برای سنجش وضعیت بازار سرمایه چه شاخصی می تواند باشد؟
قبل از آنکه پاسخ کارشناسان را ببینیم بد نیست در ابتدا تعریفی از دو شاخص کل و شاخص کل هموزن داشته باشیم.
شاخص کل بورس که به آن شاخص قیمت و بازده نقدی هم می گویند، بیان کننده سطح عمومی قیمت ها و سود نقدی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس است، در واقع این شاخص بیان کننده میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس می باشد. در بررسی شاخص کل باید به این نکته توجه داشت که شرکت های بزرگتر (شرکت های با سرمایه بالاتر و ارزش بازار بیشتر) اثر بیشتری بر رشد و یا ریزش شاخص دارند.
در کنار شاخص کل، شاخص کل هموزن وجود دارد که اندازه شرکت ها در محاسبه آن تاثیری ندارند و وزن همه شرکت ها یکسان در نظر گرفته می شود.
مریم محبی:
پاسخ: خیر. شاخص کل با وزن دهی به برخی سهم های کلان در بازار "شاخص مهندسی شده" را توجیه می نماید. همزمانی مثبت بودن شاخص کل و افزایش تعداد نمادهای قفل در صف فروش، گواه این است که شاخص کل، معیار مناسبی برای سنجش روند بازار نیست. وزن دهی در بازارهای عمیق با نقدینگی بالا مانند بورس نیویورک، شانگهای و یا لندن امکان پذیر است ولیکن پیاده کردن همان الگو در بورس ایران تجربه موفقی نبوده و باید اصلاح شود.
شاخص هم وزن معیار مناسبتری برای سنجش روند بازار است ولیکن پبشنهاد من فرمول نویسی مجدد با شرایط فعلی بازار است. زیرا الگوهای قدیمی، کارایی لازم برای سنجش بازار را ندارند.
سیاوش وکیلی:
پاسخ: شاخص های کل و هموزن هر دو نمایه ای از وضعیت کل بازار را به تصویر می کشند و به تنهایی نمی توانند وضعیت بازدهی سرمایه گذاری افراد را نشان دهند ولیکن برای نگاه به کلیت بازار مفید هستند. این در حالی است که تغییرات شاخص، هم از سوی سهامداران و هم از سوی متولیان و سیاسیون، با بیش واکنشی روبرو است .
جایگزین مناسب به نظر اینجانب طراحی ایندکس بازدهی پرتفوی هر شخص در بازه های زمانی از بدو سرمایه گذاری و نیز بازه های دلخواه توسط شرکتهای نرم افزاری ارائه دهنده پلتفورم ها در سامانه های برخط است که سهامداران بتوانند با یک فرمول محاسبه شاخص هم وزن فرمول محاسبه شاخص هم وزن نگاه قضاوتی کلی به عملکرد شان داشته باشند.
علی عصاری:
پاسخ: محاسبه شاخص کل بر مبنای بزرگ یا کوچک بودن سهم است که طبیعتا هر چه سهم بزرگتر باشد وزن بیشتری را به خود اختصاص می دهد و در شاخص کل تاثیر بیشتری می گذارد. بنابراین نمی تواند مبنای درست و قابل اعتمادی برای پرتفوی اشخاص باشد. از سوی دیگر، شاخص کل هموزن تمامی شرکت ها را به یک اندازه در محاسبه در نظر می گیرد. شرکت ها چه دارای سرمایه زیادی باشند، چه دارای سرمایه اندک داخل شاخص هموزن به یک میزان تاثیرگذارند. بنابراین می توان گفت آنچه سرمایه گذاران در روز تجربه کرده اند می تواند به شاخص کل هموزن نزدیکتر باشد. به همین علت است که اگر شاخص کل هموزن مثبت باشد می توان امید بیشتری به بازار داشت.
فردین آقابزرگی:
پاسخ: در خصوص معیار ارزیابی فضای بازار سرمایه و بورس بر اساس حرکت های شاخص به خصوص شاخص کل باید گفت این شاخص نمی تواند نشان دهنده موفقیت یا عدم موفقیت در بازار سرمایه باشد. مگر اینکه در کنار شاخص کل، سایر شاخص ها از جمله شاخص کل هموزن و شاخص صنعت را نیز مورد بررسی قرار دهیم. سنجه دیگر می تواند بررسی حجم معاملات روزانه در مقایسه با حجم اوراق و یا سایر اوراق بهادار به جز سهام باشد. بررسی مجموع این موارد در کنار بررسی شاخص کل می تواند دید بهتری بدهد.
گفتنی است که این شاخص کل ابزاری است که هر از گاهی برای کنترل یا تنظیم شرایط عمومی در بورس مورد استفاده قرار می گیرد بنابراین نمی تواند به تنهایی سنجه خوبی باشد.
یکی از وظایف بورس و فرابورس، تولید انواع شاخص ها و معیارهای ارزیابی وضعیت عملکرد در بورس ها می باشد. به عبارت بهتر، یکی از وظایف بورس این است که باید با استفاده از داده های موجود، انواع معیارها و سنجه ها را استخراج کند.
پیمان حدادی:
پاسخ: برای سنجش رکود یا رونق بازار نمی توان قیمت را ملاک قرار داد چرا که هم اکنون به عنوان مثال قیمت مسکن بالاست اما در رکود به سر می برد. برای سنجش رکود و رونق حجم یا ارزش معاملات مهم است و در نتیجه شاخص کل نمی تواند معیار خوبی برای رکود یا رونق بازار سرمایه باشد. رکود یا رونق یعنی اینکه چقدر ما حجم معاملات را داریم و یا عمق معاملات چقدر است؟ شاخص کل صرفا تغییرات قیمتی را نشان می دهد و نه تغییرات حجمی را.
من فکر می کنم که شاخصی می تواند طراحی شود که حجم معاملات و ارزش معاملات را با یکدیگر نشان دهد. بر اساس فرمول هایی که برای شرکت های مختلفی می شود طراحی کرد، می تواند در این خصوص مفید باشد.
حسین مریدسادات:
پاسخ: شخصا دیگر به شاخص کل اعتقادی ندارم و اصلا ملاک خوبی برای رشد یا اُفول سبد سرمایه گذاری نیست به این دلیل که شرایط هم اکنون ملاحظه می کنید مثلا شاخص کل سی هزار واحد رشد می کند اما خبری از رشد در سبد سرمایه گذاری نیست. ولی شاخص که اصلاح می کند سبد هم به شدت اصلاح می کند. به نظر من زمان آن رسیده است که این اشتباه محاسباتی در سازمان بورس بر طرف شود.
طاهره جهانی:
پاسخ: به قطع یقین شاخص هم وزن معیار مناسبتری به نسبت شاخص کل بازار سهام می تواند باشد؛ چرا که شاخص کل، وزن بیشتری به شرکتهای بزرگ می دهد و اگر مثلا در یک روز معاملاتی صرفا چند نماد بزرگ خوب معامله شوند اوضاع شاخص کل خوب خواهد بود اما در مقابل شاخص هم وزن به کلیت بازار سهام به یک دید نگاه می کند و کاری با برزگی و یا کوچکی شرکت ندارد بنابراین اینکه با یک سوء تعبیر حال خوب چند شرکت را به کل بازار تعمیم دهیم کار معقولی نبوده و در ذهنیت معامله گران و تصمیم گیرندگان بازار نوعی کج پنداری ایجاد می نماید.
محمد رضوی:
پاسخ: شاخص کل ملاک خوبی برای سنجش وضعیت بازار فرمول محاسبه شاخص هم وزن نیست. به دلیل آنکه هر چقدر نماد بزرگتر باشد تاثیرش بر شاخص کل بیشتر است، بارها مشاهده شده است که مثلا فارس و شستا را با کد به کد حقوقی ها به منظور سبز نگه داشتن شاخص کل، بالا نگه داشته اند. در صعودهای اخیر شاخص کل ملاحظه گردید که این شاخص سبز بود اما شاخص کل هموزن منفی بود.
شاخص کل هموزن ملاک بهتری است چون به نمادها به یک اندازه وزن می دهد.
مهشید داداش زاده:
پاسخ: خیر، اصلا شاخص کل معیار مناسبی نیست. به نظر من فعلا برای بررسی می توانیم بر روی شاخص هم وزن، حساب باز کنیم.
هلن عصمت پناه:
پاسخ: خیر. شاخص ها عمدتا معیارهای رکود یا رونق اقتصادی در بازار سرمایه هستند، جهت اشراف به کلیت بازار و حتی پیش بینی تغییرات احتمالی قیمت ها در آینده. در بازار بورس شاخص کل نماگر همه شركت های بورسی است و نشان از رفتار عمومی تمام فعالین بازار می باشد اما باید با نگاه محتاطانه به آن نگاه کرد. مثلا اگه شما بخواهید وضعیت تحصیلی یک فرد را به صورت کلی نگاه کنید باید معدل دروس آن را ببینید و در کنار آن به یک یا دو تا از دروس مهمش هم باید نگاه جداگانه داشته باشید. پس شاخص در کلیت خودش مهم است ولی نمی تواند به تنهایی بازگو کننده همه اتفاقات باشد، بویژه که بازار ما از عمق کافی برخوردار نیست و به راحتی بازارسازها میتوانند شاخص سازی کنند.
پس می توانیم از کلیت شاخص استفاده کنیم ولی همزمان باید سایر فاکتور ها بازار را هم بشناسیم. نکته دیگر اینکه باید به شاخص کل برای سهام شاخص ساز و به شاخص هم وزن برای سهام کوچکتر، هم زمان، نظر داشته باشیم. نکته سوم اینکه چون بازار ما حجم مبنا و دامنه نوسان دارد لذا واقعیت قیمتها تماما در شاخص تجلی پیدا نمی کند.
پیام الیاس کردی:
پاسخ: خیر. ما از گذشته هم یک سری انتقادات به شاخص کل داشتیم. ما اگر قرار باشد یک نماگر برای بازار داشته باشیم که به ما نشان دهد اوضاع بازار به صورت کلی چگونه است، شاخص کل این را نمی تواند نشان دهد. یکی از انتقادات به شاخص کل، نحوه محاسبه آن بوده است که سود نقدی هم به آن اضافه می شود و این در حالی است که اگر ما انتظار داشته باشیم که بازدهی واقعی شاخص کل مثلا در ده سال گذشته نشان داده شود، این امر محقق نخواهد شد. به عبارت بهتر با این فرمول و روش محاسبه، شاخص کل بیش از آنچه باید رشد می کرده ، رشد کرده است. مثلا در همین چند وقت اخیر حال و روز بازار چندان خوب نبوده است اما هر روز شاخص کل رشد داشته است. پس به نظر می رسد که باید روی شاخص کل تجدیدنظر کنیم. چرا؟ چون شاخص کل در ادبیات سیاسی کشور ما استفاده می شود و برای سیاست گذار محلی از تصمیم گیری شده است. بهتر است از شاخص کل هموزن استفاده شود چون به همه نمادها یک وزن می دهد یا اینکه سود نقدی را از فرمول شاخص کل حداقل خارج کنیم. نمی شود که با مثبت کردن چند سهم بزرگ، در شرایط کلی بازار تغییرات ایجاد کنیم. به عبارت ساده تر، نمی شود چون هوا سرد است برای نشان دادن درجه بالاتر و گرمتر بودن هوا، زیر دماسنج فندک بگیریم.
فرمول محاسبه شاخص هم وزن
1401-01-15 حامد عبدی پور
سرانه خرید، سرانه فروش، قدرت نسبی حقیقی و قدرت خریدار حقیقی به همراه نمودار سرانه خرید و فروش بازار و صندوق های با درامد ثابت:
یکی از مهم ترین نمودارهای تشخیص روند بازار در علم تابلوخوانی ، تحلیل و بررسی نمودار سرانه خرید و فروش حقیقی در بازار است. در ابتدا لازم است که سهامداران حقیقی و حقوقی و تفاوت آنها را با هم مرور کنیم:
سهامداران حقوقی همان شرکت ها هستند که با دریافت کد بورسی حقوقی اقدام به معامله می کنند. در مقابل سهامداران حقیقی همان اشخاص حقیقی هستند که در بازار اقدام به معامله می کنند.
سرانه خرید و فروش اشخاص حقیقی سهم ها
تحلیل خرید و فروش اشخاص حقیقی در بازار نسبت به خرید و فروش اشخاص حقوقی از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا عموما اشخاص حقیقی برای کسب سود وارد معامله می شوند ولی اشخاص حقوقی ممکن است اهداف دیگری مانند تسویه بدهی ها، تامین مالی، سیت هیات مدیره، انتقال مالکیت و… داشته باشند. در نتیجه جهت تحلیل صحیح روند آتی قیمت سهم، بایستی پارامترهای خرید و فروش اشخاص حقیقی را در هر زمان آنالیز نماییم. یکی از این پارامترها، سرانه خرید و فروش اشخاص حقیقی است. این پارامتر از آن جهت حائز اهمیت است که میانگین ارزش معاملاتی هر خریدار یا فروشنده حقیقی را گزارش می کند. اگر این پارامتر از میانگین تاریخی خود بالاتر یا پایین تر باشد می تواند مبنای مهمی در تصمیم گیری درباره آن نماد باشد.
فرمول محاسبه سرانه خرید و فروش حقیقی در سهم ها:
متوسط سرانه خریدار حقیقی= مجموع ارزش خریدهای حقیقی ها تقسیم بر تعداد خریداران حقیقی
متوسط سرانه خریدار حقیقی= حجم خرید حقیقی ها ضربدر قیمت پایانی تقسیم بر تعداد خریداران حقیقی
متوسط سرانه فروشندگان حقیقی= مجموع ارزش فروش حقیقی ها تقسیم بر تعداد فروشندگان حقیقی
متوسط سرانه فروشندگان حقیقی= حجم فروش حقیقی ها ضربدر قیمت پایانی تقسیم بر تعداد فروشندگان حقیقی
سرانه خرید و فروش اشخاص حقیقی در بازار:
یکی از پارامترهای مهم در شناسایی وضعیت بازار، محاسبه سرانه خرید و فروش حقیقی بازار است. این عدد بیان میکند که به طور متوسط هر شخص حقیقی امروز چند میلیون تومان خرید یا فروش سهام داشته است. آنالیز این پارامتر به ما کمک می کند که ما متوجه شویم که خریداران دست برتر در بازار دارند یا فروشندگان. اگر سرانه خرید بازار از سرانه فروش آن بیشتر باشد به این معناست که خریداران بر فروشندگان برتری دارند. اگر سرانه فروش بازار از سرانه خرید آن بیشتر باشد به این معناست که فروشندگان بر خریداران برتری دارند. هر چه اختلاف سرانه خرید و فروش بیشتر باشد برتری نیز محسوس تر است. هر چه مقدار عددی این سرانه نسبت به میانگین روزهای قبل بیشتر باشد نشان دهنده ی ورود خریداران یا فروشندگان درشت تر در بازار است.
نکته: در نمادهایی که حقوقی ها عمده معاملات خرید و فروش سهم را انجام داده اند، سرانه خریدار و فروشنده و قدرت خریدار حقیقی قابل اتکا نیست.
نکته: روند سرانه خرید و فروش و قدرت خریدار حقیقی و قدرت نسبی حقیقی از خود عدد آن مهم تر است. یعنی اگر سرانه خرید از 10 میلیون تومان به 14 میلیون تومان برسید اتفاق مثبتی است ولی اگر سرانه خرید سهم از 25 به 20 برسد تعبیر منفی می توان از روند آتی سهم داشت. همچنین اگر رشد سرانه خرید آنقدری باشد که از سرانه فروش پیشی بگیرد اتفاق بسیار با اهمیتی است (قدرت خریدار=1) در حالی که اگر قدرت خریدار از 2 به 1.5 برسید تعبیر منفی میتوان از روند سهم داشت.
نکته: کراس سرانه خرید و فروش بازار در حین بازار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر سرانه خرید، سرانه فروش بازار را به سمت بالا قطع کند نشان دهنده بهبود اوضاع نسبی بازار و درشت تر بودن خریداران نسبت به فروشندگان بازار است. اگر سرانه خرید، سرانه فروش را به سمت پایین قطع کند نشان دهنده درشت تر بودن فروشندگان بازار نسبت به خریداران است و احتمالا در ادامه بازار با فشار فروش روبرو شود.
نکته: بررسی روند سرانه خرید و فروش و قدرت خریدار حقیقی و قدرت نسبی حقیقی در بازه های هفتگی، دو هفته و ماهانه از اهمیت بیشتری نسبت به بررسی روزانه این اعداد برخوردار است.
نمودار سرانه خرید و فروش حقیقی و قدرت نسبی حقیقی (توضیح این پارامتر در ادامه مقاله آمده است) در بازار به صورت هم وزن و ارزشی با دقت و سرعت بسیار بالا در قسمت رصد لحظه ای سایت livetse قابل مشاهده است. خط سبز بیانگر سرانه خرید و خط قرمز بیانگر سرانه فروش است.
محاسبه ی شاخص های فیشر ، پاشه و لاسپیرز در اکسل
در این روش بایستی ارزش سبد مصرفی سال پایه بهقیمت جاری، بر ارزش سبد مصرفی سال پایه تقسیم و سپس در عدد ۱۰۰ ضرب شود. در این حالت تغییر قیمتها نسبت به سال پایه بررسی میشود؛ یعنی Lt نماینده شاخص قیمت در سال t و P و Q نشاندهنده مقدار و قیمت کالاهاست. نشانههای پایینی(اندیسها) نوع کالا و نشانههای بالایی دوره زمانی را نشان میدهند. برای مثال P ۰ ۱ نشاندهنده قیمت کالای اول در سال پایه(صفر) و n نشان دهنده تعداد کل کالاهایی است که در محاسبه شاخص لاسپیرز به کار گرفته می شود.
روشهای شاخص قیمت
روش لاسپیرز(Laspeyers)
در این روش بایستی ارزش سبد مصرفی سال پایه بهقیمت جاری، بر ارزش سبد مصرفی سال پایه تقسیم و سپس در عدد ۱۰۰ ضرب گردد. در این حالت تغییر قیمتها نسبت به سال پایه بررسی میگردد؛ بدین صورت که Lt نماینده شاخص قیمت در سال t و P و Q نشاندهنده مقدار و قیمت کالاها است. نشانههای پایینی(اندیسها) نوع کالا و نشانههای بالایی نشان دهنده دوره زمانی هستند. برای مثال P ۰ ۱ نشاندهنده قیمت کالای اول در سال پایه(صفر) و n نشاندهنده تعداد کل کالاهایی است که در محاسبه شاخص لاسپیرز مورد استفاده قرار میگیرد.
روش پاشه (Paashe)
در این روش گفته میشود که ارزش سبد مصرفی سال جاری به قیمت سال جاری تقسیم بر ارزش سبد مصرفی سال جاری به قیمت سال پایه و سپس در عدد ۱۰۰ ضرب شود. در این قسمت مقادیر، مساوی با مقادیر سال جاری است و صرفا قیمتها تغییر میکنند.
مقایسه دو فرمول لاسپیرز و پاشه، تفاوت بین دو روش محاسبه را مشخص می نماید. در هر دو روش، قیمتهای سال مورد نظر در صورت کسر و قیمتهای سال پایه در مخرج کسر منظور میشود. در روش لاسپیرز، مقادیر تولید سال پایه بهصورت ضریب و در روش پاشه برای مقادیر صورت و مخرج، مقادیر سال مورد نظر بهکار میرود.
از طرف دیگر، شاخص لاسپیرز از نظر محاسباتی این ویژگی را دارد که اگر فقط قیمتهای هرسال جمعآوری شود، میتوان مقدار شاخص را محاسبه نمود. در حالیکه برای شاخص پاشه باید هر سال هم قیمت و هم مقدار تولید (تعارض با بالا) و مصرف کالاها را جمعآوری کرد.
بهصورت نظری شاخص لاسپیرز افزایش قیمتها را بیشتر از حد و شاخص پاشه افزایش قیمتها را کمتر از حد نشان میدهند. دلیل آن این است که در شاخص لاسپیرز سبد کالاها یا مقدار کالاهای سال پایه، بهعنوان وزن مورد استفاده قرار میگیرد.
| دانلود فایل اکسل روشهای شاخص قیمت |
بهترین نرم افزار حسابداری آنلاین
مجموعه نرم افزار مالی و منابع انسانی فینتو یک سیستم تحت وب و آنلاین است که شامل خدماتی از جمله سیستم حضور و غیاب، حقوق و دستمزد، تنخواه گردان و حسابداری آنلاین میشود. آنلاین بودن خدمات فینتو باعث می شود تا کاربران علاوه بر امکان دسترسی آسان از هر مکان و در هر زمان، هزینه های کمتری نسبت به سیستم های قدیمی بپردازند.
با نرمافزار حسابداری آنلاین فینتو، شما به راحتی میتوانید با نرمافزارهای پیچیده خداحافظی کنید و مدیریت تمام نیازهای کسب و کار خود را با یک راه حل حسابداری ساده انجام دهید. فینتو به عنوان نرمافزار مبتنی بر ابر، مزایای بیشماری دارد که برای آگاهی بیشتر می توانید به صفحه زیر مراجعه کنید.
دیدگاه شما