نواحی حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال چه هستند؟
سهم ایکس بعد از چندین مرتبه تلاش توانست مقاومت بلند مدت خود را بشکند و اکنون در حال نوسان بالای این منطقه است.
اگر منطقه حمایتی مهم 2000 تا 2200 تومان از دست برود احتمال حرکت به سطح 1700 زیاد است.
همه ما تا کنون چندین مرتبه با جملاتی از این قبیل روبهرو شدیم. در این مطلب میخواهیم بررسی کنیم که.
سطوح حمایتی و مقاومتی چه هستند؟ منظور از مقاومت روانی چیست؟ سطوح حمایت و مقاومت معتبر کدامند و چگونه میتوان این سطوح را تشخیص داد؟ همچنین در رابطه با چگونگی تشخیص نواحی حمایتی و مقاومتی با استفاده از اندیکاتور ایچیموکو هم صحبت خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید. و دیدن فایل ویدئویی این مقاله را از دست ندهید.
نواحی حمایتی و مقاومتی
یکی از مهمترین مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال مبحث حمایت و مقاومت است.
ناحیه حمایتی (Support Zone)
یک ناحیه حمایتی مثل پایههای یک تونل عمل میکند و مانع از پایین آمدن بیشتر قیمتها میشود.
اگر پایههای این تونل بسیار قوی باشند (سطح حمایتی معتبر) تونل خراب نخواهد شد. در واقع ناحیه حمایتی محل تجمع خریداران است و تقاضا در این ناحیه بالا است. با افزایش تقاضا، قیمتها بالا خواهد رفت.
اما اگر فشار به این پایهها افزایش پیدا کند، میتواند باعث تخریب پایهها و ستونهای این تونل شود، با تخریب تونل حجم خاک بالای سر به پایین خواهد ریخت.
بالا رفتن فشار فروش و افزایش فشار عرضه در یک منطقه حمایتی نیز میتواند باعث از بین رفتن یک سطح حمایتی شود. اگر یک سطح حمایتی شکسته شود قیمتها پایین خواهند رفت.
به تصویر بالا دقت کنید، همانطور که میبینید زمانی که اولین بار قیمت به ناحیه آبی رنگ رسیده، نسبت به آن واکنش نشان داده و دوباره به سمت بالا رفته. اما در نحوه شناسایی خطوط حمایت برخورد بعدی، میزان فروش بیشتر از خرید بوده و این سطح نتوانسته این فشار را تحمل کند و نقش حمایتی خود را از دست داده.
برای شناسایی یک منطقه حمایتی، کافی است سطوحی را که در گذشته قیمت نسبت به آن واکنش داده را پیدا کنیم. اگر قیمت بعد از برخورد به یک سطح نسبت به آن واکنش دهد و دوباره به سمت بالا حرکت کند، آن سطح یک ناحیه حمایتی شناخته میشود.
هر چه تعداد برخورد به یک سطح بیشتر باشد و قیمت به آن سطح واکنش داده و مسیرش تغییر کند، آن سطح حمایتی از اعتبار بیشتری برخوردار است. این موضوع در رابطه با سطوح مقاومتی هم صدق میکند.
ناحیه مقاومتی (Resistance zone)
ناحیه مقاومتی هم چیزی شبیه یک سنگ بزرگ در مسیر حفر تونل میماند. از سرعت پیشرفت کار کم میکند و حتی میتواند باعث تغییر مسیر حرکت شود.
در نواحی مقاومتی به دلایل مختلف مثل حفظ سود، فشار روانی و. میزان فروش افزایش پیدا میکند. با افزایش عرضه، قیمتها کم میشوند و امکان مواجه با کاهش قیمتی بسیار زیاد است.
اما اگر فشار فروش کم نشود و حجم خرید زیاد شود، سطح مقاومتی میتواند با قدرت شکسته شود و قیمت به مسیر خود ادامه دهد.
همانطور که در تصویر بالا میبینید قیمت چندین بار به سطح آبی رنگ برخورد کرده اما نتوانسته از آن عبور کند و دوباره به پایین برگشته اما در آخرین تلاش، قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان بوده و توانسته این ناحیه مقاومتی را شکسته و با قدرت به سمت بالا حرکت کند.
بیایید با هم نمودار سهم شپدیس را بررسی کنیم. به حرکات قیمتی دقت کنید. ناحیه قرمز رنگ نقش یک سطح مقاومتی را ایفا میکند. همانطور که میبینید قیمت چندین مرتبه به این سطح برخورد کرده اما نتوانسته آن را به سمت بالا بشکند، در نهایت تغییر جهت داده و به سمت پایین رفته و در نهایت اصلاح قیمتی در منطقه 8000 تومان متوقف شده و سپس به سمت بالا رفته.
در واقع در ناحیه سبز رنگ تعداد خریداران زیاد است و افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت میشود. در ناحیه قرمزهم میزان فروش و سیو سود افزایش پیدا کرده است.
معاملهگران و سرمایهگذاران معمولا از سطوح حمایتی و مقاومتی بهعنوان نقاط ورود و خروج از معاملات استفاده میکنند. تکنیکالیستها معمولا سطوح حمایتی و مقاومتی را تا زمانی که معتبر هستند (یعنی شکسته نشدهاند)، بهعنوان کف و سقف قیمتی در نظر میگیرند.
برای مثال در سطح حمایتی میخرند و در نزدیکی ناحیه مقاومتی میفروشند. اما اگر یک سطح حمایتی شکسته شود، احتمال را بر این میگذارند که قیمت تا سطح حمایتی قبلی پایین رود.
در بازارهای مالی دو طرفه میتوان در نواحی مقاومتی یک موقعیت فروش (Sell Position) گرفت و از ریزش قیمتها هم سود کرد.
تغییر نقش یک سطح مقاومتی به سطح حمایتی و برعکس
قیمت داراییهای مالی دائما بر اساس میزان عرضه و تقاضا تغییر کرده و به سمت بالا یا پایین حرکت میکنند. بنابراین با گذشت زمان میبینیم که سطوح حمایتی و مقاومتی تغییر نقش میدهند و ممکن است با گذشت زمان یک سطح مقاومتی به سطحی حمایتی تبدیل شود و برعکس.
تغییرات قیمتها و میزان عرضه و تقاضا باعث شکلگیری یک روند میشوند. روندهای قیمتی مختلف و قدرت آن میتواند باعث ایجاد تغییر در نقش سطوح حمایتی و مقاومتی شوند.
به تصویر بالا دقت کنید، قیمت بعد از یک صعود به ناحیه یک برخورد کرده و به سمت ناحیه دو حرکت کرده است. بعد از برخورد به سطح 2 قیمت دوباره تغییر جهت داده و به سمت بالا رفته است.
با تغییر جهت، قیمت دوباره به سطح 2 برگشته و شاهد افزایش فشار فروش هستیم. با افزایش فشار فروش ناحیه حمایتی شماره 2 از دست رفته و قیمت تا سطح 3 ریزش داشته است.
در سطح سه افراد زیادی اقدام به خرید میکنند، قیمت دوباره تا سطح دو بالا میآید، اما نمیتواند از آن عبور کند. در این قسمت میبینیم که سطح حمایتی قبلی به یک ناحیه مقاومتی قوی تبدیل شده است.
قیمت بعد از چند برخورد ناموفق به این سطح سرانجام توانسته ناحیه مقاومتی شماره 2 را بشکند و یک روند صعودی قوی را شروع کند.
توجه داشته که هر چه سطوح حمایت و مقاومت در تایمفریم بالاتر رسم شوند، از اعتبار بیشتری برخوردارند.
چگونگی رسم نواحی حمایتی و مقاومتی با استفاده از اندیکاتور ایچیموکو
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
احساسات و عواطف، نقش مهمی در شکلگیری سطوح حمایتی و مقاومتی ایفا میکنند. ترس، طمع و رفتارهایی از قبیل رفتارهای تودهای در سرمایهگذاران عوامل مهمی در ایجاد این مناطق هستند.
از آنجایی که ذهن انسان توانایی کنار آمدن با ابهام و گنگی در آینده را ندارد، بنابراین بهدنبال پیدا کردن منطق و رابطه در گذشته است.
بسیاری از سرمایهگذاران بر این باورند که تاریخ تکرار میشود. بنابراین نسبت به سطوحی که در گذشته، قیمت به آن واکنش نشان داده، توجه ویژهای میکنند. یکی از دلایل بروز این رفتار لنگر انداختن ذهن است.
در این خطای ادراکی، بهطور ناخودآگاه ذهن سعی میکند که اتفاقات بیربط را به هم وصل کند و بین آنها رابطهای شکل دهد. برای مثال اگر قیمت به یک سطح واکنش نشان داده بوده ذهن میگوید احتمال واکنش دوباره در آن سطح وجود دارد.
خطاهای ادراکی و ذهنی در همه انسانها وجود دارد و به سختی میتوان با آن مقابله کرد. یکی از دلایل شکلگیری سطوح مقاومت و حمایت را میتوان به لنگر انداختن ذهنی مشترک تعداد زیادی از سرمایهگذاران نسبت به اتفاقات و سطوح گذشته ربط داد. در واقع این رفتار معاملهگران است که به این سطوح ارزش میدهد و حتی ممکن است منطقی بنیادین پشت آن نباشد.
برای مثال زمانی که قیمتها نزول میکنند و به سطح حمایتی قبلی میرسند، کسانی که قبلا سهم را خریده بودند و یا در قیمتهای بالاتر آن را خریدند و اکنون در ضرر هستند، در این مناطق بر مقدار سهم خود میافزایند و به اصطلاح میانگین کم میکنند. در واقع در این سطوح معمولا حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
سادهترین نواحی حمایتی و مقاومتی:
- سطوح افقی با بیشترین واکنش قیمتی
- اعداد رُند
اعداد رُند از آنجایی که به راحتی در یاد میمانند، میتوانند بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت در نظر گرفته شوند. این اعداد از نظر نمادین بهعنوان لنگرهای ذهنی در نظر گرفته میشوند.
- خطوط روند
- میانگینهای متحرک
- فیبوناچی
- و .
این سطوح برای افراد از آن جهت جذاب است که میتوانند آینده را پیشبینی کنند.
جمعبندی نواحی حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال
- در این مطلب فهمیدیم که نواحی حمایتی و مقاومتی چه هستند؟ و چه عواملی باعث شکلگیری آنها میشود.
- سرمایه گذاران همیشه براساس منطق عمل نمیکنند و احساسات و خطاهای ادراکی نقش مهمی بر روی تصمیمات آنها میگذارند.
- تکنیکالیستها از سطوح حمایتی و مقاومتی برای پیشبینی حرکتهای بازار استفاده میکنند. دانستن این موضوع که بازار چه فکری میکند، میتواند به ما در شناخت حرکتهای بعدی کمک کند.
- در نهایت میتوان ادعا کرد که نمودار قیمت-زمان نشاندهنده خوشبینی و بدبینی فعالان بازار نسبت به تغییرات آینده است.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
رسم کانال در تحلیل تکنیکال؛ یافتن محدوده قیمتی سهام با دو خط موازی
تحلیل تکنیکال همواره به دنبال یافتن قانونهای نمودارهای قیمتی است. همانگونه که میتوان با ترسیم خط روند، حرکتهای صعودی، نزولی یا حتی خنثی را در یک سهم بررسی کرد، میتوان از ابزار دیگری نیز به این منظور بهره برد. رسم کانال در تحلیل تکنیکال از جمله ابزارهایی است که در بررسی رفتار سهام جایگاه ویژهای دارد. آموزش کشیدن کانال در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند که نقاط ورود و خروج مناسب را در سهام مختلف به دست آورید. بنابراین ابتدا توضیح میدهیم که کانال در تحلیل تکنیکال چیست و چه معنایی دارد. سپس رسم کانال در نمودار سهام را آموزش میدهیم و بر اساس آن، نحوه شناسایی خطوط حمایت موقعیتهای خرید و فروش را شناسایی میکنیم.
بیشتر بخوانید
مفهوم کانال در تحلیل تکنیکال چیست؟
کانال قیمت (Price Channel) به محدوده دو خط موازی گفته میشود که نمودار سهام در میان آن دو خط نوسان میکند. کانال میتواند به شکل صعودی یا نزولی باشد. کانالی که در تصویر بالا مشاهده میکنید، یک کانال صعودی است. برای رسم کانال در تحلیل تکنیکال لازم است که کفها و سقفهای قیمتی به هم متصل شوند.
معمولا معاملهگران و تحلیلگرانی که با استفاده از تحلیل تکنیکال در پی یافتن مومنتوم و مسیر پرایس اکشن در سهام مختلف هستند، آموزش کشیدن کانال در تحلیل تکنیکال را فرا میگیرند و از آن بهره میبرند.
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال
سوالی که در رسم کانال در تحلیل تکنیکال پیش میآید این است که به چند نقطه برای انجام این کار نیازمندیم. زمانی که میخواهیم کانالی معتبر ترسیم کنیم، به پنج نقطه نیاز داریم. به این ترتیب میتوانیم استراتژیهای مختلفی را بر اساس کانال ترسیمی پیاده کنیم. البته بهتر است به این مطلب هم اشاره کنیم که برخی معتقدند با در دست داشتن چهار نقطه نیز میتوان کانال را ترسیم کرد. اما نکته اینجاست که هر چه تعداد نقاط بیشتر باشد، به اعتبار کانال ترسیمی نیز افزوده خواهد شد.
به عنوان یک نکته دیگر باید به این مسئله هم اشاره کرد که کانالهایی که شیب کمتری دارند معتبرتر از سایر کانالها هستند. همچنین به طور کلی هرچه سهم در مدت طولانیتری در کانال حرکت کند، این امر خبر از معتبرتر بودن کانال میدهد. در نتیجه میتوان تثبیت روند سهم را از این مسئله برداشت کرد.
انواع کانال در تحلیل تکنیکال
کانالها یا صعودی هستند، یا نزولی و یا افقی. در ادامه سه مثال از سه سهم با روند نزولی، صعودی و خنثی ارائه میکنیم تا بیشتر با این مسئله آشنا شوید.
کانال صعودی
تصویری که مشاهده میکنید مربوط به سهامی است که مطابق با یک روند صعودی حرکت میکند. زمانی که کفها و سقفهای یک کانال را به هم متصل کنید، میتوانید کانال سهام را ترسیم کنید. همانگونه که در تصویر هم با علامتهای قرمزرنگ مشخص است، میبینید که کانال دارای پنج نقطه برخورد است. این مسئله اعتبار بالای کانال را نشان میدهد. به این ترتیب میتوانید با مشخص کردن حدضرر در کف کانال، دارایی را خریداری کنید. در ادامه پس از کسب بازدهی، میتوانید سهام خود را در سقف کانال به فروش برسانید و سود خوبی از این طریق کسب کنید.
بیشتر بخوانید
کانال نزولی
تصویری که در این بخش مشاهده میکنید مربوط به یک روند نزولی است. در اینجا هم مطابق با اصول رسم کانال در تحلیل تکنیکال، سقفها و کفها به هم متصل شدهاند. مجددا میبینید که در این کانال نیز پنج برخورد داریم که اعتبار کانال را نشان میدهد. معمولا در روند نزولی توصیه به خرید سهام نمیشود. اما میتوان در کف کانال خرید را انجام داد و در سقف کانال دارایی را به فروش رساند. این مسئله به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد.
کانال افقی
مشخص است که منظور از کانال افقی در تحلیل تکنیکال چیست. کانال افقی یا خنثی کانالی است که قیمت سهام در آن در محدوده دو خط افقی نوسان دارد. این امر نشان از یک بازار بدون روند دارد.
نحوه رسم کانال در تحلیل تکنیکال به کمک سه نقطه
با توجه به مطالبی که ارائه شد، دانستیم که مفهوم کانال در تحلیل تکنیکال چیست. پیشتر گفتیم برای ترسیم کانال قیمت به چهار یا پنج نقطه نیاز داریم. اما زمانی که سه نقطه را در اختیار داشته باشیم، میتوانیم نقاط آتی سهام را در یک کانال تشخیص دهیم. گاهی ممکن است یک کانال ترسیم کرده باشیم ولی سهام تنها در یک سمت آن حرکت کند. یعنی ممکن است نحوه شناسایی خطوط حمایت نوسان قیمت تنها در سمت کف کانال اتفاق بیفتد و نمودار سهام به سمت بالای کانال حرکت نکند. به این ترتیب میتوان با توجه به نکتهای که در ادامه بیان میشود، سقف کانال را تشخیص داد.
به تصویر زیر دقت کنید. در این تصویر میبینید که کانال بر روی ضلع پایینی که خط روند حمایتی سهم است، ترسیم شده است.
مشخص است که تنها یک نقطه به عنوان نقطه حداکثری در سهم وجود دارد که با حرف A مشخص شده است. به این ترتیب سقف کانال را با تکیه بر همین نقطه ترسیم کردهایم. حال به کمک این خط میتوانیم نقاط حساس B و C را نیز شناسایی کنیم. با نگاهی به نمودار متوجه میشوید که سهم در نقطه B نتوانسته است مقاومت کانال را بشکند. اما در نقطه C این اتفاق همراه با حجم معاملات بالا رخ داده است.
با توجه به شکست روند که منجر به شکست کانال میشود، این احتمال وجود دارد که عرض کانال رشد کند. همانطور که در تصویر میبینید، این مسئله در ادامه اتفاق افتاده و سهم قیمتهای بالاتری را لمس کرده است.
بیشتر بخوانید
روند کانال قیمت به چه صورتی تشخیص داده میشود؟
آنچه که نشاندهنده صعودی یا نزولی بودن روند کانال است، شیب نمودار قیمت است. زمانی که کانال قیمت صعودی است این امر نشاندهنده وجود خط روندی با شیب مثبت و روبه بالاست. این مسئله نشان میدهد که روند قیمت به گونهای است که شاهد افزایش قیمت در سهام هستیم.
اما زمانی که قیمت سهام روند نزولی را تجربه میکند، کانال نزولی خواهد بود. یعنی نمودار سهم با هر تغییر با افت قیمت مواجه میشود و از میزان ارزش دارایی کاسته میشود. با این تفاسیر میتوان دریافت که فایده استفاده از کانال در تحلیل تکنیکال چیست. خطوط حمایت و مقاومت که محدوده کانال را مشخص میکنند، میتوانند سیگنالهایی صادر کنند. به این ترتیب معاملهگر میتواند از این سیگنالها استفاده کند و سرمایهگذاریهای سودآوری را بر این اساس انجام دهد. معاملهگران علاوه بر توجه به شکست کانال، میتوانند داخل کانال نیز به معامله بپردازند.
با خروج سهم از کانال چه اتفاقی میافتد؟
در چنین شرایطی دو حالت پدید میآید. سهم یا سقف کانال را میشکند یا کف آن را. اگر نمودار از سمت بالای کانال خارج شود، نشاندهنده حرکت صعودی است. به این ترتیب هدف قیمتی به اندازه عرض کانال خواهد بود.
اما زمانی که نمودار قیمت از کف کانال خارج شود، مشخص است که هدف قیمت به سمت پایین حرکت خواهد کرد. میزان آن مجددا به اندازه عرض کانال خواهد بود.
درک مفهوم کانال قیمت در تحلیل تکنیکال
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال با وجود دو نیروی عرضه و تقاضا شکل میگیرد. میزان عرضه و تقاضاست که میتواند موجب ایجاد روند نزولی، صعودی یا خنثی شود. این دو نیرو میتوانند کانال را در بلندمدت تشکیل دهند. زمانی که عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد، کانال نزولی خواهد بود. اما اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، کانال یک روند صعودی را طی میکند. کانالها در بازههای زمانی متفاوتی پدید میآیند. کانال قیمت میتواند در اوراق بهاداری نظیر معاملات آتی، صندوق سرمایهگذاری، صندوق قابل معامله و سایر موارد نیز ایجاد شود.
بیشتر بخوانید
تکنیکالیستها از الگوهای نموداری بسیار استقبال میکنند. آنها از این الگوها بهره میبرند تا بتوانند در معاملات تصمیمگیری بهتری انجام دهند. زمانی که پرایس اکشن در یک سهام، چند کف و سقف ایجاد کند که بتوان یک الگوی مشخص را به این روش تشخیص داد، با ترسیم این سقفها و کفها، کانال قیمت ایجاد میشود.
کاربردهای کانال در تحلیل تکنیکال
شکسته شدن یکی از دو خط اصلی کانال، نشانه تغییرات مهم در سهام است. خط روند اصلی در کانالهای صعودی خط کف کانال و در کانالهای نزولی، خط سقف کانال است. اگر کانال صعودی در جهت نزولی شکسته شود، مفهوم آن ادامه روند قیمت در جهت مخالف کانال (یعنی نزولی) است. به این ترتیب برخی از معاملهگران پس از برخورد نمودار قیمت با سقف کانال صعودی، اقدام به فروش میکنند. البته این احتمال نیز وجود دارد که کانال همسو با روند فعلی خود نیز شکسته شود و با شتاب بیشتر به روند کنونیاش ادامه دهد.
یکی دیگر از کاربردهای کانال این است که میتوان بر اساس آن به ضعیف بودن روند پی برد. گاهی نمیتوان کانال را به وسیله نقطههایی که در سهم وجود دارد، ترسیم کرد. به این ترتیب این مسئله اخطاری است که خبر از ضعف روند میدهد. در شکل زیر میبینید که قیمت نتوانسته است در نقطه پنج به سقف کانال برسد. به همین دلیل یک اخطار زودهنگام از این مسئله برداشت میشود.
این اخطار نشان میدهد که احتمال دارد روند معکوس شود. به این ترتیب احتمال شکسته شدن خط روند اصلی کانال افزایش پیدا میکند. باید به این نکته توجه شود که در صورتی که نمودار قیمت نتواند خط روند سقف در کانال صعودی یا خط روند کف در کانال نزولی را لمس کند، احتمال شکسته شدن کانال در روند معکوس روند فعلی افزایش مییابد.
به این ترتیب اگر در یک روند صعودی قیمت نتواند به سقف کانال برسد، این مسئله نشان میدهد که باید یک خط حمایتی جدید رسم شود. در چنین شرایطی، باید خطی مماس با نقاط ۳ و ۵ رسم شود و در گام بعدی، خطی موازی با آن از نقطه ۴ کشیده شود تا کانال قیمتی تازهای به دست آید.
تحلیل کانال قیمت
حال که دریافتیم کانال چیست و رسم آن در تحلیل تکنیکال چگونه انجام میشود، باید بتوانیم کانال را به درستی تحلیل کنیم. پس از توجه به اصول رسم کانال در تحلیل تکنیکال و شناسایی صحیح محدوده کانال، باید به روشهای مختلفی روی آوریم تا بتوانیم با استفاد از ابزارهای در دسترس، سودآوری خوبی داشته باشیم. سرمایهگذاران معمولا بیشتر سود خود را از سهامی دریافت میکنند که مسیر قیمتی مشخصی را در کانال دنبال میکند. در روندهای صعودی با تشخیص موقعیت خرید صحیح میتوان به سودهای فراوانی دسترسی پیدا کرد.
زمانی که کانال قیمت ترسیم میشود، سرمایهگذار چنین انتظار دارد که سهام با نزدیک شدن به محدوده پایین کانال، مجددا روندی صعودی را تجربه کند. چنین مسئلهای به سرمایهگذار کمک میکند تا سهام را در قیمت پایین خریداری و از این مسئله کسب سود کند. در تصویر زیر میتوانید کانال قیمت یک سهم را مشاهده کنید.
در یک کانال صعودی، سرمایهگذاری که پیشبینی میکند سقف کانال شکسته خواهد شد، اقداماتی را با توجه به این امر در نظر میگیرد. شکست سقف کانال موجب افزایش قیمت دارایی میشود. به این ترتیب سهامدار داراییهای خود را نگهداری میکند تا بتواند سود بیشتری کسب کند. اما زمانی که سهام در محدوده کانال نوسان کند و نتواند سقف را بشکند، میتوان دارایی را فروخت. همچنین میتوان یک معامله شورت را هنگامی که قیمت در سقف کانال قرار دارد، انجام داد و به سود رسید. منظور از شورت کردن آن است که معاملهگر دارایی را در قیمتی مناسب بفروشد؛ به آن امید که بتواند در آینده و با ریزش سهم، آن را در قیمتی پایینتر خریداری کند.
آیا از کانال قیمت نزولی هم میتوان سودآوری کرد؟
قطعا بله. هنر یک معاملهگر آن است که دقیقا در شرایطی سودآوری کند که باقی افراد از آن عاجزند. در یک کانال نزولی، معامهگر مترصد آن است که به محض رسیدن قیمت به محدوده سقف کانال، معامله را شورت کند. چنانچه قیمت به پایین کانال برسد و کمتر شود، سهامدار میتواند با خرید مجدد همان سهم در قیمت پایینتر به سود برسد.
به علاوه سهامدار میتواند در یک کانال نزولی، با پیشبینی شکست کانال در جهت صعودی، سهامی را خریداری کند. سپس با رشد قیمت، آن را به فروش برساند و کسب سود کند. برخی از معاملهگرانی که ریسکپذیرتر هستند، با استفاده از تحلیل تکنیکال در جهت مخالف روند حرکت میکنند. این امر بسیار خطرناک است و میتواند سهامدار را متضرر کند. طبیعی است که در صورت سودآوری، میزان سود نیز در این روش بسیار بالا خواهد بود.
خلاصه چند نکته مهم در مورد کانال قیمت
- تشکیل کانال در تحلیل تکنیکال در شرایطی انجام میشود که قیمت میان دو خط موازی در نوسان باشد. این نوسان میتواند به شکل افقی یا خنثی باشد یا اینکه از روندی نزولی یا صعودی تبعیت کند.
- به کمک کانالها میتوان خطوط روند را در نمودار سهام ترسیم کرد.
- از کانالهای قیمت میتوان به منظور شناسایی شکست خطوط مقاومت و حمایت استفاده کرد. زمانی که قیمت سهام با خط روند بالایی برخورد کند، شاهد شکست مقاومت هستیم. به همین ترتیب برخورد نمودار قیمت با خط روند پایینی به منزله شکست حمایت سهام است.
- به این ترتیب معاملهگران میتوانند در خصوص فروش سهام خود در هنگام نزدیک شدن نمودار قیمت به سقف کانال تصمیم بگیرند. همچنین میتوانند با نزدیک شدن نمودار قیمت به خط روند پایینی، اقدام به خرید دارایی کنند و به این طریق سودآوری داشته باشند.
- الگوی کانال حتما باید در میان دو خط موازی ترسیم شود. در غیر این صورت هیچگونه اعتباری نخواهد داشت.
- معامله بر اساس کانال امری ساده است. زمانی که قیمت در کف کانال قرار دارد، باید چشمانتظار افزایش قیمت باشیم. به همین ترتیب با قرار گیری نمودار قیمت در سقف کانال، احتمال ریزش قیمت وجود دارد. در این شرایط تعیین حد ضرر را میتوان مساوی با برگشت سهم به داخل کانال در نظر گرفت.
- معمولا شکست در کانال نزولی، از سقف اتفاق میافتد و در کانال صعودی از کف. به این ترتیب چنانچه شاهد شکست سقف در یک کانال صعودی باشیم، احتمال دارد که شکست فیک باشد. همچنین با شکست کانال نزولی از کف، ممکن است سهم دوباره به داخل کانال برگردد. دراین شرایط، بهتر است معاملهای انجام ندهید. البته این مسئله تنها احتمال است و قطعیتی در کار نیست.
- پس از شکست کانال، سهم میتواند به اندازه عرض کانال در همان جهت به حرکت خود ادامه دهد. حد سود در این شرایط میتواند به اندازه عرض کانال باشد.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
دراین مطلب آموختیم که منظور از کانال در تحلیل تکنیکال چیست. گفتیم که کانالها یکی از تکنیکهای مفیدی هستند که میتوانند محدوده قیمتی مناسب را برای ورود به دارایی و خروج از آن به ما معرفی کنند. این ابزار به خط برگشت هم مشهور است و حالت خاصی از خط روند را نمایش میدهند. با اتصال سقفها و کفها میتوان دو خط موازی به دست آورد که نمودار قیمت داخل این محدوده حرکت میکند. به محدوده مابین این دو خط موازی، کانال گفته میشود. برای آنکه یک کانال معتبر ترسیم کنیم، نیازمند حداقل چهار یا پنج نقطه هستیم.
کانالها ابزارهای اندازهگیری در تحلیل تکنیکال هستند. زمانی که قیمت سهم از خطوط حمایت و مقاومت عبور میکند، معمولا به اندازه عرض کانال تغییر میکند. به این ترتیب تحلیلگران میتوانند با اندازهگیری عرض کانال، قیمتهای هدف را به دست آورند. فراموش نکنید که خط روند اصلی بسیار معتبرتر و قابل اطمینانتر از خط کانال است. میتوان چنین بیان کرد که خط کانال یکی از کاربردهای فرعی خطوط روند است. اما خط روند خود کاربردهای فراوانی دارد و از این رو مورد توجه تکنیکالیستها قرار میگیرد.
آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن به همراه تصویر
اندیکاتور rsi که با نام شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) نیز شناخته میشود، یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال و یکی از مهم ترین اندیکاتور ها است. بسیاری از معاملهگران بورس و بازارهای مالی، برای شناسایی قدرت یا ضعف روند قیمت، اندیکاتور rsi را به کار میبرند و از آن سیگنال خرید و فروش دریافت میکنند. در این مقاله به آموزش rsi میپردازیم و کاربردهای آن را برایتان شرح میدهیم.
اندیکاتور rsi چیست؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، مخفف Relative Strength Index است. RSI در تحلیل تکنیکال اندیکاتوری بازگشتی است که برای تأیید و تعیین نقاط قیمتی و سطوح بازگشتی بازار بهکاربرده میشود و به دلیل اینکه در دو سطح بین ۰ تا ۱۰۰ در حال نوسان است. اندیکاتور RSI نشاندهندهی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و از همین حیث، شاخص قدرت نسبی نامیده شده است. در تنظیمات RSI نیز عموماً از تنظیم ١۴ روزه استفاده میشود. این اندیکاتور همانند اندیکاتور مکدی (MACD) در ردیف اسیلاتورها جای گرفته است که در مقاله آموزش اندیکاتور macd بطور کامل در رابطه با اندیکاتور macd صحبت شدهاست.
آموزش RSI در سامانه آساتریدر آگاه
اندیکاتور RSI در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدرآگاه، در زیر نمودار سهام اصلی نمایش داده میشود. در گذشته محاسبه این اندیکاتور از طریق فرمول، بسیار سخت و پیچیده بوده؛ اما امروزه با چند کلیک در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدر آگاه، به راحتی این اندیکاتور برای تحلیل گران به نمایش درمیآید.
طبق تصویر زیر در پنل تحلیل تکنیکال سامانه معاملاتی آگاه، ابتدا روی آیکون اندیکاتورها کلیک نمایید (شماره ۱)، در مرحله بعدی از لیست اندیکاتورهای نمایش دادهشده، اندیکاتور Relative Strength Index (با جستجو RSI هم اندیکاتور نمایش داده میشود) را جستجو یا انتخاب کنید (شماره ۲)، در مرحله آخر اندیکاتور RSI در قسمت پایین نمودار نمایش داده میشود.
کاربرد اندیکاتور RSI چیست ؟
اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال، یک نمودار خطی در پایین صفحه در اختیار شما قرار میدهد. در این نمودار دو سطح مهم ۳۰ و ۷۰ وجود دارد که بهصورت خطچین بین نوسان ۰ تا ۱۰۰ قرار گرفته است. معمولاً نمودار سهام بین سطوح افقی ۳۰ تا ۷۰ نوسان بسیاری دارد. سطح افقی ۳۰ نقش یک حمایتکننده بسیار معتبر را ایفا میکند و نشاندهنده اشباع فروش است و روزهایی که با فشار فروش، اندیکاتور به سطح ۳۰ یا پایینتر از آن نزدیک میشود، نمودار RSI در روزهای آتی به سمت بالا بر میگردد. در سطح افقی ۷۰ و بالاتر از آن هم معمولاً بحث مقاومت وجود دارد که نمودار به اشباع خرید میرسد و بهنوعی خریداران به حد اشباع و کاهش قدرت خرید رسیدهاند و شاهد فشار فروش و کاهش قیمت در نمودار هستیم.
تا اینجا با توجه به آشنایی نسبت به نوسان در سطح ۳۰ تا ۷۰ در اندیکاتور RSI، نوعی دریافت سیگنال و استراتژی معاملاتی را فرا گرفتیم. البته لازم به ذکر در روندهای ایمپالس (صعودی یا نزولی) معمولاً جهش اصلی نمودار در بالای سطح ۷۰ یا پایین سطح ۳۰ است، اما در روندهای خنثی معمولاً نمودار بین دو سطح ۳۰ و ۷۰ نوسان میکند. شما همینطور میتوانید در نمودار اندیکاتور RSI از ابزار خطوط روند استفاده نمایید. همانطور که در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدرآگاه میتوانیم از خطوط روند در چارت سهام استفاده کنیم، در نمودار RSI هم این فرآیند برای به دست آوردن نقاط خرید و فروش سهام قابل استناد و استفاده است. بهعنوان نمونه طبق تصویر زیر، از نوار ابزار تحلیل تکنیکال در سمت چپ خطوط مورب را انتخاب میکنیم و با رسم یک خط مورب، در قسمت اشاره شده به دلیل شکست خط روند صعودی، سیگنال فروش دریافت میشود.
فرمول محاسبه اندیکاتور RSI
تا این بخش از مقاله با کارکرد و نحوه دریافت سیگنال از اندیکاتور RSI، آشنا شدیم. برای آگاهی از نحوه محاسبه اندیکاتور RSI در فرایند تحلیل سهم، به فرمول زیر دقت کنید:
برای محاسبه «میانگین سود» در ۱۴ روز گذشته، قیمت روزهای مثبت را جمع کرده و نتیجه را بر عدد ۱۴ تقسیم میکنیم. حال برای محاسبه «میانگین ضرر» در ۱۴ روز گذشته، قیمت روزهای منفی را با هم جمع کرده نتیجه را بر ۱۴ تقسیم میکنیم.
۱- قیمت روزهای مثبت:
روزهایی که قیمت آخرین معامله یا قیمت بسته شدن سهم، نسبت به روز قبل رشد داشته باشد.
۲- قیمت روزهای منفی:
روزهایی که قیمت آخرین معامله یا قیمت بسته شدن سهم، نسبت به روز قبل کاهش داشته باشد.
نکته مهم: استفاده از بازه زمانی ۱۴ روز، میزان ریسک و استرس معاملهگران را کاهش میدهد و به این ترتیب میتوان در یک بازه کوتاهمدت، سود خوبی به دست آورد.
دریافت سیگنال خرید و فروش از طریق خطوط روند
یکی دیگر از روشهای نوسان گیری در اندیکاتور آر اس آی، استفاده از خطوط روند است. مطابق تصویر زیر، از نوار ابزار سمت چپ صفحه ابزار «خط روند افقی» را انتخاب کنید. با استفاده از خط روند در نمودار RSI میتوان یک روند صعودی یا نزولی رسم کرد. در مثال زیر ناحیهای مشخص شده که نمودار RSI، با خط روند صعودی رسم شده، برخورد کرده است. درست در همین لحظه، سیگنال فروش صادر میشود. بهتر است دارایی سهام خود را در این شرایط بفروشید. البته دقت داشته باشید که اندیکاتور RSI به تنهایی اعتبار زیادی ندارد و از این اسیلاتور بیشتر برای تایید فرایند تحلیل استفاده میشود. یعنی بهتر است از این ابزار در کنار سایر ابزارهای تحلیل سهم در بازار بورس استفاده شود.
دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی منفی (نمودار اصلی و rsi)
گاهی اوقات در چارت سهام و اندیکاتور شاهد واگرایی هستیم؛ یعنی روی نمودار سهم شاهد قلهای بالاتر از قله قبلی هستیم. اما در اندیکاتور، قلهای پایینتر ثبت میشود. یعنی خطی که قلهها را به هم وصل میکند، روی چارت سهام بهصورت صعودی بوده ولی روی اندیکاتور به شکل نزولی است. بهاصطلاح این نوع واگرایی به واگرایی منفی مشهور بوده و نشاندهندهی انتهای یک روند صعودی است.
نکتهی اصلی اینجاست که باید توجه داشته باشیم که قلهی دومی در چارت سهام حتماً تشکیل شده باشد و بعد از آن چند کندل پایینتر شکل بگیرد تا متوجه شویم که بالاترین نقطه بهعنوان قله تشکیل شده است؛ زیرا در بسیاری از تحلیل ها افراد، واگرایی منفی را به چارتی که هنوز قله ی آن تشکیل نشده است نسبت میدهند، درحالیکه اینگونه نیست. در واقع در اینجا تشخیص پیوت ماژور بسیار مهم است. بهمنظور درک بهتر به تصویر زیر توجه فرمایید:
دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی مثبت (نمودار اصلی و rsi)
حال اگر عکس این موضوع به وجود بیاید، یعنی در انتهای یک روند نزولی ما کفی را ببینیم که پایینتر از کف قبلی در نمودار است، اما در اندیکاتور کفی بالاتر تشکیل شده باشد، واگرایی مثبت را شاهد خواهیم بود، دقیقاً برعکس تصویری که در بالا مشاهده میکنید. این نوع واگرایی نشاندهندهی انتهای یک روند نزولی است. در این حالت هم باید توجه داشته باشید که بعد از آخرین نقطهای که بهعنوان کف نحوه شناسایی خطوط حمایت تشخیص دادید، چند کندل به سمت بالا تشکیل شده باشد تا بتوانید بهعنوان واگرایی مثبت به آن استناد کنید. بهمنظور درک بهتر به تصویر زیر توجه فرمایید:
فیلتر اندیکاتور RSI
همانور که توضیح داده شد با استفاده از اندیکاتور RSI در ابزار معاملاتی آساتریدر میتوان نمودار یک سهم را تحلیل کرد و نقاط مقاومت و حمایت آن را در بازه ۳۰ و ۷۰ سنجید.
از این اندیکاتور میتوان در سایت www.tsetmc.com نیز بهره برد. در این روش از سه فیلد سفارشی به ترتیب زیر استفاده میکنیم:
(c0)= مقدار اندیکاتور Rsi 14 روزه در موقعیت فعلی
(c1)= سیگنال خرید یا فروش
(c2) = تکرار مقدار اندیکاتور Rsi 14 روزه در موقعیت فعلی
در منوی بالای سایتtsetmc گزینه دیدهبان بازار را انتخاب میکنیم.
در گام بعدی و در صفحه جدید گزینه قالب نمایش را انتخاب میکنید.
در کادر باز شده گزینه جدول و فیلدهای کاربر را انتخاب میکنیم که در نتیجهاش ستونهای C0، C1 و C2 به جدول اضافه میشود. بعد نوبت جایگزینی کد فیلتر اندیکاتور RSI میرسد. کد زیر را در قسمت فیلتر سایت جایگزین میکنید.
var CalculateRSI =function(period)
// Calculate first “average gain” and “average loss”
var gainSum=0;
var lossSum=0;
for (var i = 0; i < period; i++) var rec=[ih][len-1-i];
gainSum += rec.gain;
lossSum += rec.loss;
>
var averageGain=gainSum /period;
var averageLoss=lossSum / period;
// Calculate subsequent “average gain” and “average loss” values
for (var i = period + 1; i < len; i++) var rec=[ih][len-1-i];
averageGain=(averageGain* (period – 1) + rec.gain) / period;
averageLoss=(averageLoss* (period – 1) + rec. loss)/ period;
// Calculate RSI
var RS = 0; // Relative strength
var RSIndex = 0; // Relative strength index
سپس در موقعیت فعلی هر نماد در فیلد C0 و C2 درج شده و سپس با تحلیل رفتار این اندیکاتور سیگنال خرید یا فروش صادره در ستون C1 تکمیل شده و لیست قابل مشاهده محدود به نمادهای دارای سیگنال خرید یا فروش میشود.
آموزش تصویری اندیکاتور rsi
در موقعیت فعلی هر نماد در فیلد C0 و C2 درج شده و سپس با تحلیل رفتار این اندیکاتور سیگنال خرید یا فروش صادره در ستون C1 تکمیل شده و لیست قابل مشاهده محدود به نمادهای دارای سیگنال خرید یا فروش میشود.
برای آشنایی بیشتر با مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال، پیشنهاد میکنیم از مطالب زیر در بآشگاه بلاگ استفاده نمایید:
نتیجه گیری
بهصورت کلی اندیکاتور ها تنها تعقیبکننده روند و ابزاری کمکی برای تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. هرگز تنها با استفاده از یک اندیکاتور نمیتوان به موقعیت خرید و فروش اکتفا کرد؛ بلکه این سیگنال ها تنها هشداری برای توجه بیشتر به موقعیت سهام و بررسی بیشتر آن است تا اگر شرایط آن مناسب باشد با کمک این ابزارها مانند اندیکاتور rsi بتوان به تحلیلهای انجامشده استناد کرد.
آموزش رسم خطوط حمایت و مقاومت
این مبحث جزو کاربردی ترین موارد تحلیل تکنیکال میباشد . و مخصوصا برای افراد تازه کار بسیار لازم هست که در تشخیص خطوط حمایتی و مقاومتی تسلط کافی بدست بیاورند.
تعریف خط حمایت و مقاومت
خط هایی هستند که برای خریداران بسیار مناسب است . اگر کندلی به این خط برسد با حمایت بازار روبرو خواهد شد و از ریزش نمودار تا تا حدی جلوگیری مینماید .
خطوطی هستند که از برای فروشندگان از اهمیت بالایی برخودار است چرا که هر زمان کندلی با این خطوط برخورد داشته باشد احتمال رشد بیشتر نمودار کم میشود . به نوعی این خط مانع رشد صعودی نمودار تا حدی میشود.
انواع خطوط حمایتی و مقاومتی
سه نو خط حمایتی و مقاومتی داریم که در این مقاله به دو نوع از مهمترین آنها که بسیار کاربردی هست میپردازیم.
1_ خطوط حمایتی و مقاومتی افقی
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید خطوط حمایتی و مقاومتی را بصورت افقی ترسیم میکنیم و این خطوط باید مماس با قله ها و دره های آن نمودار باشند .
بیاد داشته باشید هر چه تعداد برخورد کندل ها با خط حمایت و یا مقاومت بیشتر باشد خط مورد نظر از درجه اعتبار بیشتری برخوردار میشود.
2_ خطوط حمایتی و مقاومتی روندی
در تصویر بالا مشاهده کردید که این خط را بصورت اریپ (کج) ترسیم میکنند .
شما باید این خط روند را به قله ها و یا دره های یک نمودار که به اصطلاح پیوت میگویند متصل کنید. به هیچ عنوان خط روند را از میانه کندل ها عبور ندهید دقیقا مماس با قسمت باز و یا بسته شدن کندل ها باشد.
تغییر نقش حمایتها و مقاومتها
این امری بسیار طبیعی است که نقش خطوط با هم عوض شوند.
برای یک نمودار در بازده زمانی یک روز ممکن است چندین خط ترسیم کنید و اگر دقت کنید نقش این خطوط مدائم در حال تغییر هست. خطی که در یک ساعت قبل نقش مقاومتی داشته الان نقش یک حمایت کننده را دارد .
زمانی که این اتفاق صورت میگیرد شکست خط روند انجام شده که در مقاله ای جداگانه بصورت کامل به آن خواهیم پرداخت ، در هنگام شکست خطوط موقعیت های بسیار عالی را میتوان تشخیص داد و وارد معاملاتی بسیار کم ریسک شد برای همین هست که بهترین معامله گران جهان هنوز هم از این خطوط استفاده میکنند .
اندیکاتور رسم خطوط حمایت و مقاومت
اندیکاتوری که میتوانید از آن برای ترسیم خطوط استفاده کنید فیبوناچی هست .
اندیکاتور فیبوناچی انواع مختلفی دارد که اگر در بروکر الیمپ ترید حساب داشته باشید براحتی میتوانید از بهترین نوع آن جهت تشخیص خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
برای رسم خط هم باید از ابزار trend line استفاده کنید . از قسمت اندیکاتور ها میتوانید آن را انتخاب کنید.
پیشنهاد میکنیم حتما این خطوط را در استراتژی های خود بکار بگیرید ، هر معامله گری باید در ابتدا در چارت خود خط حمایتی و مقاومتی را رسم کند تا بتوانید یک تحلیل اولیه از آینده نمودار بدست آورد.
در ادامه فیلمی آموزشی برای شما تهیه کردیم تا با ترسیم خطوط بهتر آشنا شوید.
مووینگ اوریج، یک اندیکاتور قوی
تحلیل تکنیکال در بازار های سرمایه، این کمک را به ما میکند که زمان خرید درست سهام را تشخیص دهیم و در بهترین زمان ممکن وارد سهم شویم. اندیکاتور مووینگ اوریج یکی از ابزارهایی است که ما میتوانیم زمان ورود به سهم را تشخیص دهیم.
میتوان اندیکاتور مووینگ اوریج را در کنار دیگر اندیکاتور و اسیلاتور ها در تحلیل تکنیکال به کار برد. پیشنهاد میشود مقاله “ تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور ” را نیز مطالعه کنید. همچنین این اندیکاتور یک اندیکاتور خرید در کف به حساب میآید.
تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به شما نحوه استفاده از اندیکاتور مووینگ اورج (moving average) را در تحلیل تکنیکال آموزش خواهد داد. با ما همراه باشید.
در ۴ بخش به تفسیر این اندیکاتور خواهیم پرداخت.
اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) چیست؟
مووینگ اوریج یک اندیکاتور دنبال کننده روند است به این منظور که بر روی چارت تکنیکال سهم پیاده میشوند. همچنین به اندیکاتور مووینگ اوریج، اندیکاتور میانگین متحرک هم گفته میشود. دلیل این اسمگذاری این است که اندیکاتور مووینگ اوریج، میانگینی از داده های بازار در بازهی زمانی خاص میباشد.
مووینگ اوریج ها از ۳ خط تشکیل شده است.
- خط کوتاه مدت
- خط میان مدت
- خط بلند مدت
همینطور که در شکل بالا میبینید خط زرد رنگ خط کوتاه مدت میباشد که نزدیکترین خط به نمودار است. خط قرمز رنگ خط میان مدت میباشد و خط آبی رنگ خط بلند مدت سهم میباشد.
میتوانید به اندیکاتور مووینگ اوریج تعداد بیشتری خط اضافه کنید. منتها زیاد شدن خطها باعث بروز خطا و اشتباهاتی در تشخیص ورود و خروج سهم میشود. استفاده از همین ۳ خط کافی میباشد و پیشنهاد میشود که خط ها را زیاد یا کم نکنید.
در ۳ بخش اول این مقاله به شناخت خط های اندیکاتور مووینگ اوریج خواهیم پرداخت و در بخش چهارم سیگنال های ورود و خروج این اندیکاتور را بررسی خواهیم کرد.
بخش اول: خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال
خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) نزدیکترین خط به نمودار سهم است. برای آوردن این اندیکاتور بر روی نرم افزار مفید تریدر مراحل زیر را اجرا کنید.
پنجره راهبر >> روند ها >> moving average
بعد از طی مراحل زیر و دبل کلیک بر روی گزینه moving average پنجره ی زیر باز میشود.
تناوب در خط کوتاهمدت بین ۱۰ تا ۲۰ قرار داده میشود، به این منظور که ۱۰ تا ۲۰ کندل اخیر سهم را مورد بررسی قرار خواهد داد.
فرمول اندیکاتور مووینگ اوریج این چنین میباشد:
N: قیمت بسته شدن
تناوب: ۱۰ (۱۰ کندل آخر سهم)
همینطور که در عکس ۱-۲ میبینید، تناوب برای خط کوتاه مدت در اندیکاتور مووینگ اوریج بین ۱۰ تا ۲۰ قرار داده میشود.
همچنین روش اندیکاتور مووینگ اوریج را برای تناوبهای تا ۲۰ روشsimple یا همان ساده به کار خواهیم برد، که از فرمول توضیح داده شده پیروی خواهد کرد.
خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج قابلیت حمایت و مقاوم بودن دارد. یعنی وقتی نمودار بالای خط باشد خط قابلیت حمایت دارد و وقتی نمودار پایین خط باشد رفتار مقاومتی از خود نشان خواهد داد.
اما سوالی که شاید برای دوستان پیش خواهد آمد این است که تناوب خط کوتاه مدت را چه عددی قرار بدم؟
در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد.
چگونه تناوب خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال را تشخیص دهیم؟
در اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) خط کوتاه مدت باید کمترین قطع شوندگی توسط نمودار را داشته باشد. پس برای پیدا کردن بهترین خط کوتاه مدت باید تناوبهای بین ۱۰ تا ۲۰ را امتحان کنید و بهترین تناوب را انتخاب کنید.
بازه ۲ تا ۳ ماه اخیر سهم را در نظر بگیرید. این کار را برای همه سهم ها باید انجام بدید.
در عکس بالا سهم زاگرس را میبینید که تناوب ۱۹ برای سهم در نظر گرفتهایم. این تناوب نه آنقدر نزدیک نمودار هست که ما را دچار اشتباه کند و نه آنقدر دور که از تغییر روند های سهم بی اطلاع باشیم.
بخش دوم: خط میان مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال
بعد از اینکه تناوب خط کوتاه مدت را شناسایی کردیم دوباره تمام مراحل قبل را طی خواهیم کرد تا پنجره اندیکاتور طبق عکس شماره ۱-۲ باز شود.
برای تناوب های بالاتر از ۲۰ از روش ساده (simple) استفاده نمیکنیم و از روش exponential استفاده میکنیم. فرمول این روش دقیقا مثل روش ساده است با این تفاوت که جواب این فرمول جمع با یک عددی میشود که خود نرم افزار حساب خواهد کرد.
خط میان مدت هم مانند خط کوتاه مدت قابلیت حمایت و مقاومت دارد و میتوان از این رفتار خط استفاده کرد.
بهترین تناوب برای خط میان مدت اندیکاتور مووینگ اوریج
تناوب برای خط میان مدت را میتوان بین ۳۵ تا ۵۰ در نظر گرفت که این برای هر سهم متفاوت است. (البته میتواند این تناوب بیشتر هم باشد).
برای یافتن بهترین تناوب باید خط میان مدت کم ترین قطع شوندگی توسط خط کوتاه مدت (در بازه ۲ الی ۳ ماه) داشته باشد. این نکته را باید یادآور شد که خط میان مدت نباید فاصله زیادی از خط کوتاه مدت و نمودار داشته باشد.
برای مثال در عکس ۱-۴ سهم زاگرس، خط میان مدت را به خط کوتاه مدت اضافه کردیم و بهترین تناوب را شناسایی کردیم که برای این سهم تناوب ۴۰ است.
بخش سوم: خط بلند مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال
بعد از اینکه تناوب را برای دو خط کوتاه مدت و میان مدت اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) پیدا کردیم، به سراغ خط بلند مدت میرویم و مراحل قبل را طی میکنیم. تا پنجره اندیکاتور طبق عکس ۱-۲ باز شود. روش این اندیکاتور را همچون خط میان مدت exponential قرار خواهیم داد.
این خط بیشترین فاصله را نسبت به دو خط و نمودار دیگر خواهد داشت و مانند دو خط دیگر رفتار حمایتی و مقاومتی نسبت به نمودار دارد.
بهترین تناوب برای خط بلند مدت اندیکاتور مووینگ اوریج
تناوب برای خط بلند مدت را میتوان بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ قرار داد. برای یافتن بهترین تناوب باید خط بلند مدت در بازه ۲ تا ۳ سال اخیر تعداد برخوردش با نمودار، حداکثر دو یا سه بار باشد.
طبق عکس بالا سهم شسپا خط بلند مدت را میبینید که تناوب ۱۵۰ برای این سهم در نظر گرفتهایم.
بخش چهارم: سیگنال ورود و خروج اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال
بعد از شناخت سه خط مهم اندیکاتور مووینگ اوریج و یافتن بهترین تناوب برای هر خط میتوانیم سیگنال ورود و خروج را از این سهم دریافت کنیم.
سیگنال ورود به سهم
اولین نکته ای که باید برای این اندیکاتور و در حالت کلی تمام اندیکاتور و اسیلاتور ها دانست این است که سهم حتما باید دارای روند صعودی باشد.
صدور سیگنال در روند رنج به هیچ عنوان اعتبار ندارد. همچنین نباید در روند نزولی از این اندیکاتور استفاده کرد و باید در روند های صعودی از این اندیکاتور استفاده کرد.
سیگنال های ورود به سهم را میتوان در دو قانون اصلی جای داد:
نمودار سهم حتما باید در بالای خط بلند مدت باشد. (بسیار مهم)
خط کوتاه مدت میان مدت را به سمت بالا بشکند و این شکست در پایین نمودار سهم انجام گیرد.
همینطور که در عکس بالا میبینید سهم هرمز تناوب برای خط کوتاه مدت ۱۵، میان مدت ۳۵ و بلند مدت ۲۰۰ در نظر گرفتیم.
در جایی که با خط پیکاندار سبز رنگ مشخص شده است نمودار بالای خط بلند مدت است و همچنین خط کوتاه مدت میان مدت را به سمت بالا شکسته است و سیگنال ورود صادر شده است.
همچنین فلش سفید را که نگاه کنید میبینید که کندل های بالای مووینگ ها شکل گرفتهاند و تایید سیگنال ورود صادر میشود.
سیگنال خروج از سهم
برای خارج شدن از سهم و اصطلاحا سیگنال خروج گرفتن از سهم هر موقع که خط کوتاه مدت، میان مدت را به سمت پایین بشکند سیگنال خروج صادر میشود.
همانطور که میبینید سهم کمنگنز خط کوتاه مدت، میان مدت را به سمت پایین شکسته است و سیگنال خروج صادر شده است.(فلش سفید) و سهم بعد از آن نزول داشته است.
ولی در کل هیچ سیستم یا اندیکاتوری نمیتواند سیگنال خروج مطمئنی بدهد و برای خروج تماما باید طبق طرح پیش رفت و ابتدا طرح نویسی را آموزش دید.
بیشتر بدانید: از اندیکاتور های دیگری که به ما در تشخیص روند بسیار کمک میکند میتوان از اندیکاتور سار نام برد. شما را به خواندن مقاله “اندیکاتور سار چیست و چگونه عمل میکند؟” دعوت میکنیم.
نتیجه گیری:
در حالت کلی اندیکاتورها و اسیلاتورها باید در کنار همدیگر در قالب سیستم هایی خاص به کار روند. باید این سیستم ها را در بورس آموزش دید و استفاده تنهایی از یک اندیکاتور و اسیلاتور خیلی دقیق نیست.
تعامل:به نظر شما با ترکیب اندیکاتور مووینگ اوریج با کدام یک ازاسیلاتور یا اندیکاتورها میتواند سیستم بسیار خوبی تشکیل داد؟
دیدگاه شما