سهام بنیادی چیست؟


مهمترین عوامل در شناخت سهام بنیادی چیست؟

سهام بنیادی چه سهامی است؟ سهام بنیادی را چگونه و بر اساس چه فاکتورهایی باید زودتر از دیگران شناسایی کنیم؟ سهام در دست مردم عموما بر حسب رفتارشناسی و روانشناسی بازار شناسایی می گردد. اما منظور از سهام در دست عموم بازار چیست؟ تعداد سهام در دست عموم چطور می‌تواند با روانشناسی بازار بورس در ارتباط باشد؟ بالا بودن سهام یک شرکت در دست عموم مزایایی دارد.
واقعیت این است که هر چقدر تعداد سهام یک شرکت در دست عموم بیشتر باشد، قیمت واقعی‌تری از سوی بازار دریافت می‌کند. یعنی زمانی که سهام یک شرکت با استقبال عموم مواجه می‌گردد، قیمتی که برای فروش آن در نظر گرفته می‌شود به ارزش ذاتی‌اش نزدیک‌تر است. پس قیمتی که به سهام تعلق گرفته است به واقعیت نزدیکی بسیاری دارد و حبابی بیهوده نیست که بالاخره در نقطه‌ای بترکد. اصلی‌ترین راهکار در این رابطه تحلیل بنیادی سهام است.

تحلیل بنیادی فرآیندی است که ارزش ذاتی یک سهم با توجه شرایط کنونی و آتی، وضعیت اقتصاد کلان، جایگاه صنایع در اقتصاد آن کشور و روند اطلاعات مالی شرکت برآورد می‌شود. پس از بررسی و پیش‌بینی سودآوری شرکت، با تنزیل جریانات نقدی آتی با نرخ بازده مورد انتظار بر اساس ریسک سهم، ارزش ذاتی آن کشف می‌شود.سرمایه‌گذاری با مقایسه ارزش ذاتی پیش‌بینی شده و ارزش بازار سهم به تصمیم‌گیری در مورد خرید (در صورت کمتر بودن قیمت روز نسبت به ارزش ذاتی) یا فروش (در صورت فراتر رفتن قیمت سهم نسبت به ارزش ذاتی آن) می‌پردازد. در این مقاله سعی داریم شما را با معیارهای صحیح شناسایی سهام بنیادی خوب و مناسب آشنا کنیم.

سفته بازی چیست و چگونه روی بعضی سهم ها سفته بازی می شود؟

یکی دیگر از مزایای بالا بودن تعداد سهام در دست عموم، این است که احتمال سفته‌بازی کردن روی این سهام کاهش پیدا می‌کند. منظور از سفته‌بازی چیست؟ سفته‌بازی، مجموعه‌ای از روش‌های فعالیت در بازار است که طی آنها، فرد سفته‌باز می‌خواهد از نوسانات بازار به نفع خود بهره ببرد و در مقاطع کوتاه زمانی که یک سهم با افزایش ارزش رو به رو می‌شود، اقدام به فروش آن کند. زمانی هم که قیمت‌ها پایین می‌آید، سریعا برای خرید اقدام می‌کند.

سفته‌بازان دقتی به ارزش ذاتی سهام بنیادی ندارند و به همین خاطر فقط با تغییرات قیمتی برای خرید و فروش سهام تصمیم‌گیری می‌کنند. البته روند سفته‌بازی با ریسک همراه است و به همین سادگی هم نیست. زمانی که تعداد سهام در دست عموم یک شرکت بالا باشد، امکان سفته‌بازی کاهش پیدا می‌کند و همان‌طور که گفته شد، ارزش سهام به واقعیت آن نزدیک است و نیازی به نوسان‌گیری و سفته‌بازی وجود ندارد.

در این هنگام با یک بازار باثبات حول یک سهم مواجه هستیم. در پستهای قبلی به قابلیت نقدشوندگی هم پرداختیم. قابلیت نقدشوندگی در بازار برای سهام بنیادی، به شدت قابل توجه خواهد بود. بدیهی است، زمانی که تعداد سهام در دست عموم بالا باشد، بازار داغ‌تری هم برای خرید و فروش آن وجود دارد. پس از قابلیت نقدشوندگی خوبی برخوردار است. حالا می‌دانید که باید برای خرید سهام به بالا بودن تعداد آن در دست عموم توجه کنید. اما چطور می‌توان به این نتیجه رسید که تعداد سهام در دست عموم بالاست؟ برای تشخیص این موضوع باید به سراغ سهام شناور شرکت‌ها بروید. پس لازم است که از سهام شناور برایتان بیشتر بگوییم.

شناوری سهام روی انتخاب سهام بنیادی چقدر تاثیر گذار است؟

سهام شناور، سهامی است که در آینده‌ای که چندان دور نیست، قابلیت معامله با عموم سهامداران را داشته باشد. به عبارت دقیق‌تر به سهامی گفته می‌شود که مالکان آن در صورت دریافت پیشنهادی مناسب برای خرید، آن را سریعا به فروش می‌رسانند. برای اینکه درصد سهام شناور هر شرکت فعال در بازار بورس را شناسایی کنید و از آن مطلع شوید باید به صفحه آن نماد در سایت مدیریت فناوری بورس تهران وارد شوید. نشانی اینترنتی سایت مدیریت فناوری بورس تهران (www.Tsetmc.com) است.

کمترین میزان سهام شناور آزاد شرکت‌ها ۵ درصد میباشد. اما از نظر حداکثر سهام ازاد باید به اطلاعتان برسانم که حداکثری وجود ندارد به این دلیل که یک سهامدار عمده قادر خواهد بود همه سهام خود را با رعایت شرایط و ضوابط خاص در قالب عرضه خرد در بازار بفروشد و برهمین اساس مقدار سهام شناور شرکت را افزایش دهد .

معمولا سهام شناور باید بین ۲۵ تا ۳۵ درصد باشد. اگر میزان و درصد سهام شناور کمتر از این بازه باشد، احتمال مشکلاتی مانند قابلیت نقدشوندگی پایین به وجود می‌آید یا ممکن است سفته بازی روی آن سهام صورت بگیرد. بالاتر بودن درصد سهام شناور هم می‌تواند از سرعت صعود و رشد ارزش آن جلوگیری کند.

ثبات سودآوری شرکتها ، یکی از مهمترین عوامل شناخت سهام بنیادی است.

ثبات سودآوری سهام شرکت‌ها هم از عوامل مهمی است که در خرید سهام بنیادی باید در نظر بگیرید.ثبات سودآوری شرکت‌های سهامی باعث می‌شود تا ریسک سرمایه‌گذاری برای شما به عنوان یک سهامدار کاهش پیدا کند. ثبات سودآوری در شرکت‌ها نشان می‌دهد که آنها نظم و انضباطی در استراتژی‌ها و برنامه‌های مالی‌شان در نظر گرفته‌اند. برای سرمایه‌گذاری‌های میان‌مدت و بلندمدت به سراغ ثبات نسبی سودآوری بروید.

شرکت‌ها باید در سودآوری نوعی تداوم را از خود نشان بدهند. البته لازم است، سودآوری و ثبات قیمت‌های یک شرکت موفق در بازه قیمتی معقولی وجود داشته باشد. زمانی که شرکت‌ها سود سالانه خود را اعلام می‌کنند باید روندی صعودی یا نزولی به شکلی مشخص در نمودارشان دیده شود. نوسانات عجیب و غریب و زیاد در نمودار سود شرکت‌ها می‌تواند عاملی برای پرهیز از خرید سهام‌ آنها باشد.

شرکتی که یک سال، سود بالا و سال دیگر زیانی کلان را تجربه سهام بنیادی چیست؟ می‌کند از وضعیت ثبات خوبی برخوردار نیست. نوسانات شدید باعث می‌شود که ریسک سرمایه‌گذاری زیاد شود و نتوانید به شرکت مورد نظرتان اعتماد کنید. پس برای انتخاب سهام بنیادی به سراغ سهم‌هایی بروید که شیب نسبی در رشد یا کاهش سود دارند. حال که متوجه شدید برای خرید سهام باید به ثبات سودآوری هم دقت شود، لازم است که به شیوه شناسایی این موضوع برای شرکت‌های مختلف هم پی ببرید.

با مراجعه به وبسایت مدیریت فناوری بورس تهران (Tsetmc.com) می‌توانید از درصد سودآوری هر شرکت باخبر شوید. در صفحه هر سهم، با مراجعه به بخش EPS با فهرستی رو به رو می‌شوید که در طی سال‌های اخیر روند سودآوری سهام را گزارش کرده است. دو ستون در مقابل این گزارش‌های سه‌ماهه-شش‌ماهه و نه ماهه قرار دارد. دو ستون با عناوین پیش‌بینی و واقعی. این دو ستون به شما کمک می‌کند که دریابید هر شرکت تا چه اندازه توانسته است، پیش‌بینی‌های خود را درباره سودآوری تحقق بخشد.

سود شرکتها بر اساس چه معیاری اندازه گیری و میان سهامداران توزیع می شود؟

نسبت سود تقسیمی هم از جمله موارد دیگری است که در هنگام خرید سهام بنیادی باید به آن دقت کنید. سود تقسیمی چیست؟.درپایان هرسال مالی شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را براساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری می کنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم می نمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم می کند و به طور نقدی به دست سهامدار می رسد DPS ) dividend per share) یا سود تقسیمی گفته می شود به عبارت دیگر DPS بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم است که توسط شرکت پرداخت می گردد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی ( مصوب مجمع عادی سالانه ) بر تعداد سهام شرکت به دست می آید.

شاید برایتان سوال باشد که این میزان سود بر چه اساسی اندازه‌گیری می‌شود و به سهامداران پرداخت می‌گردد. یا به عبارت دقیق‌تر، بر چه اساس و معیاری از کل سود دریافتی سالیانه یک شرکت، مبلغ سود تقسیمی محاسبه می‌شود. اینکه چه میزان از سود تحقق یافته هر سهم به صورت نقدی توزیع شود و چه میزان در شرکت باقی بماند تصمیمی است که در مجمع عادی سالیانه توسط هیات مدیره به مجمع پیشنهاد داده می شود و سپس به تصویب سهامداران می رسد. براساس قانون تجارت در صورت سهام بنیادی چیست؟ تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه تقسیم سود تصویب شده، حداکثر ظرف 8 ماه ازتاریخ تصویب به سهامداران می بایست پرداخت گردد. البته سود پرداختی یاDPS تنها به سهامدارانی پرداخت می گردد که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.

اما چرا توجه به سود تقسیمی می‌تواند برای سرمایه‌گذاری در سهام یک شرکت، معیاری جهت تصمیم گیری و انتخاب سهام بنیادی باشد؟ علت این است که رسیدن به سودی از سرمایه‌گذاری که ملموس است و به جیب سرمایه‌گذار روانه می‌شود نوعی تضمین برای رسیدن به نتیجه مطلوب است. اگر شما یک سرمایه‌گذار تازه‌وارد باشید یا محافظه‌کاری‌تان در زمینه سرمایه‌گذاری زیاد باشد، احتمالا از اینکه سود تقسیمی را به طور سالانه دریافت کنید، استقبال می کنید. البته به طور کلی سود نقدی سهام نشان می‌دهد که یک شرکت از وضعیت مطلوب و پایداری برخوردار است که می‌تواند به سرمایه‌گذاران خود سود بپردازد. ضمنا تقسیم سود نقدی بالا از سوی یک شرکت هم نشان از نوسانات کمتر آن در مسیر فعالیت‌های خود دارد.

سهام بنیادی (بنیادین) بورس چیست؟

سهام بنیادین در بورس

اگر شما نیز جدیداً به فکر سرمایه گذاری در بورس افتاده‌اید و در عین حال بر اساس داستان‌های روایت شده از افرادی که تجربه از دست دادن سرمایه‌شان در بورس را دارند نیز اندکی ترسیده‌اید؛ باید به شما بگوییم که مطالبی که در ادامه این مقاله قرار است تا در خصوص معرفی سهام بنیادی در بورس و چگونه شناسایی آن سهم برای شما دوستان تعریف کنیم؛ ممکن است اندکی بتواند دیدگاه شما را نسبت به این بازار تغییر دهد. در واقع شناخت و شناسایی سهام بنیادین و همچنین داشتن یک استراتژی خوب و مناسب می‌تواند شما را در بازه های زمانی کوتاه مدت و بلند مدت به سودهای مناسبی برساند. پس اگر مایل هستید تا وارد این بازار شوید و سهامی را که از نظر بنیادی واقعاً قوی هستند بشناسید و خریداری کنید لازم است تا در وهله اول میزان سطح اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید.

معرفی سهام بنیادی

قبل از این که برای شما دوستان به معرفی سهام بنیادی در بورس بپردازیم بهتر است تا ابتدا برای درک بهتر این مطلب تعدادی نکات کلیدی و هرچند ساده را برای‌تان شرح دهیم. اگر به تازگی تصمیم به ورود به این بازار مالی گرفته‌اید و اطلاعات چندانی در خصوص آن ندارید بهتر است تا با دقت به مطالعه این بخش از مقاله ما بپردازید. در واقع سهام نشان دهنده ارزش حق مالکیت افراد در یک شرکت است. لازم است بدانید که بازارهای سهام همچون بورس جایی هستند که سرمایه ‌گذاران حال چه فردی و چه نهادی به منظور خرید و فروش سهم در یک مکان عمومی گردهم جمع می‌شوند و با توجه به پیشرفت چشمگیر علم و تکنولوژی در این روزها این مبادلات دیگر در قالب بازارهای الکترونیکی اجرا می‌گردد. قیمت سهام به دلیل تقاضای خریداران و فروشندگان و همچنین بر اساس میزان عرضه و تقاضا در بازار تعیین می‌گردد. حال که شما را با این مفاهیم هرچند ساده و ابتدایی آشنا کردیم به توضیح این مبحث می‌پردازیم.

تعریف سهام بنیادی در بورس

سهام بنیادی در بورس چیست؟

در طی تعریفی بسیار ساده و قابل فهم می‌توانم برای شما دوستان این طور بیان کنم که در واقع سهم بنیادی به سهامی گفته می‌شود که نسبت به سایر سهام ارائه شده در بورس دارای میزان ضرر کمتری است؛ البته ضرر و زیان رکن اصلی تمامی بازارهای مالی هستند اما منظور ما از گفتن این جمله این بود که چون این سهام معمولاً بر اساس روش‌های بنیادی تجزیه تحلیل و سپس خریداری می‌گردند و اصولاً آینده روشنی در پیش روی خود دارند میزان ریسک بنیادی آن‌ها در قیاس با سایر سهام کمتر است. با توجه به این تفاسیر طبیعی است که بیشتر افراد به دنبال چنین سهامی در بازار بورس بگردند.

ویژگی سهم بنیادی در بورس چیست؟

یکی از سوالات رایجی که افراد پس از ورود به بازارهای مالی و میزانی آشنایی پیدا کردن با سهام بنیادی برای‌شان مطرح می‌گردد این است که ما چگونه باید ویژگی یک سهام بنیادی در بورس را شناسایی کنیم؟ همانطور که بالاتر نیز برای‌تان ذکر کرده بودیم این گونه سهام‌ بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی سنجیده و انتخاب می‌گردند. عوامل متعددی از جمله میزان استهلاک شرکت مورد نظر، شفافیت اطلاع رسانی یک سهم، سود خالص، P/E میزان فروش، نرخ مالیات، میزان رقابت و جایگاه شرکت جزء عوامل مهمی هستند که به شما کمک می‌کنند تا بهتر بتوانید به بررسی بنیادی بودن یک سهم خاص بپردازید. همانطور که شاید بسیاری از شما دوستان بدانید ویژگی بارز سهام بنیادین نقدشوندگی بسیار بالای آن‌ها نسبت به سایر سهم‌ها است. این مسئله دقیقا همان چیزی است که می‌تواند سرمایه شما را به هنگام ریزش‌های بازار نجات دهد. خصوصا اگر مبلغ قابل توجهی را در بورس سرمایه گذاری کرده باشید.

با توجه به موارد ذکر شده در بالا باید برای‌تان روشن کنیم که به عنوان مثال در زمینه استهلاک شرکت باید بدانید که طبیعی است هنگامی که استهلاک ماشین‌آلات یک شرکت زیاد باشد سودآوری آن کمتر گردد؛ یا این که هر چه یک شرکت بتواند اطلاعات واضح‌تر و دقیق‌تری در خصوص عملکرد‌های کلی خود در اختیار مردم و سهامداران قرار دهد مردم بهتر قادر خواهند بود به آن‌ها اطمینان کرده و با تکیه به اطلاعات کافی سهم سهام بنیادی چیست؟ آن‌ها را خریداری نمایند. همچنین شما قبل از خرید یک سهم باید به میزان سابقه و ثبات سوددهی در طول یک سال و یا بیشتر آن سهم دقت نمایید. البته باز هم لازم به ذکر است که ثبات در سوددهی در طی یک سال به این معنا نیست که این سهم تا ابد قرار است به همین شیوه باقی بماند.

از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟

حال که شما را با ویژگی‌های اصلی تک سهم بنیادی آشنا سهام بنیادی چیست؟ کردیم قصد داریم تا در این قسمت از مقاله برای شما توضیح دهیم که چگونه باید بر اساس ویژگی‌های ذکر شده در بالا یک سهم بنیادی را شناسایی و خریداری نمایید. فرقی نمی‌کند که دوست دارید تک سهم بنیادی بخرید و یا این که قصد دارید تا سبد خود را به واسطه خرید سهام بنیادی متفاوت رنگین کنید به هر حال به منظور شناسایی یک سهم بنیادی یک سری اصول ثابت وجود دارد که باید آن‌ها سهام بنیادی چیست؟ را حتما در نظر بگیرید. در بورس یکی از اصلی ترین راه‌ها به منظور شناسایی بنیادی بودن یک سهم استفاده از سامانه «کدال» است. اگر مدت‌ها است که در این بازار فعالیت دارید حتماً تا کنون اسم این سامانه را شنیده‌اید و برای‌تان چندان جدید و ناشناخته نیست. برای آن دسته از دوستانی که ممکن است به تازگی وارد بازار بورس شده باشند و اطلاعات چندانی در این خصوص ندارند بهتر است تا توضیح کوتاهی در خصوص این که سامانه کدال چیست و چه می‌کند بدهیم.

تشخیص سهام بنیادی

سامانه کدال

به طور کلی این سامانه یک مرجع کلی در خصوص دستیابی به اطلاعات مورد نیاز از شرکت‌های فعال و پذیرفته شده در بورس است. به هر حال شما در هر بازار مالی که فعالیت کنید حال چه بیت کوین و چه بازار بورس فارکس باز هم به یک منبع به منظور دستیابی به اطلاعات مالی سهم‌های مورد نظر پیدا خواهید کرد. اولین کاری که در خصوص یافتن سهام بنیادی در بورس باید انجام دهید این است که به سامانه کدال مراجعه کنید و سپس اطلاعات مرتبط با سهم مورد نظرتان را بررسی بفرمایید. ویژگی‌های زیر را حتماً در بررسی‌های خود در نظر بگیرید:

  1. اول از همه باید بررسی کنید که نقد شوندگی سهمی که انتخاب کردید بالا باشد.
  2. بررسی کنید و ببینید که شرکت مورد نظرتان در سال‌ها و ماه‌های گذشته منفی بوده است و هم اکنون مثبت شده است یا خیر؟ اگر چنین باشد ممکن است بتواند بنیاد خوبی داشته باشد.
  3. سهمی را که بررسی می‌کنید باید روند رو به رشدی داشته باشد و نسبت به سال‌های گذشته خود بیشتر روند صعودی به خود گرفته باشد.
  4. میزان فروش و تولید سهم و شرکت مورد نظر را بررسی کنید.
  5. یکی از متداول ترین کارها به منظور شناسایی یک سهم بنیادی این است که مقدار eps آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که مثبت است.
  6. به بررسی میزان افزایش سرمایه شرکت مورد نظر بپردازید و مطمئن گردید که پس از این افزایش سرمایه درآمد قابل قبولی کسب کرده باشد.
  7. در آخر فراموش نکنید که حتماً میزان بدهی‌ها و دارایی‌های شرکت را بسنجید.

سخن آخر

استفاده صحیح و همزمان از تحلیل‌های تکنیکال و تحلیل‌های بنیادین و یا فاندامنتال می‌تواند شما را به سود در بازارهای مالی برساند. حال فرقی نمی‌کند که به دنبال خرید یک سهام بنیادی در بورس باشید و یا خیر، باید به شما بگوییم که بهتر است قبل از این که وارد بازاری همچون بورس شوید لازم است ابتدا به افزایش دانش خود از بازار مالی مورد نظر بپردازید؛ زیرا تنها همین امر است که می‌تواند به رشد شما در این تجارت کمک کند. همان‌طور که باید از مفاد این مقاله برداشت کرده باشید روش‌های مختلف و زیادی وجود دارند که می‌توانند به شما در راستای افزایش سطح اطلاعات‌تان کمک کنند و شما را به سمت موفقیت در ارزیابی سهام‌ و شرکت‌های مورد نظر سوق دهند. نکته آخری که باید در خصوص انتخاب یک سهام بنیادی در بورس به شما دوستان بگوییم این است که علاوه‌بر در نظر گرفتن تمامی موارد ذکر شده در بالا سعی کنید هیچ گاه تک سهم نباشید، زیرا این کار میزان ریسک و ضرر شما را بیشتر خواهد کرد و همچنین بررسی تحلیل‌های تکنیکال سهم مورد نظر را هیچگاه فراموش نکنید. امیدواریم تا مطالب ارائه شده در این مقاله توانسته باشند به بهبود عملکرد شما در شناسایی و انتخاب سهام بنیادی در بازار بورس کمک کنند.

برای یادگیری “تحلیل بنیادی و تخمین سودآوری” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

سهام بنیادی چیست؟

یک استراتژی مناسب پایه‌های یک سرمایه‌گذاری خوب در بازارهای سرمایه می‌باشد. در این راستا اولین قدمی که باید برداشته شود، شناسایی سهام شرکت‌ها با استفاده از متدهای مختلف و حرفه‌ای است. در این مقاله به چگونگی شناسایی سهام شرکت‌ها از طریق تحلیل بنیادی پرداختیم و اینکه چگونه می‌توانیم سهام بنیادی را شناسایی کنیم.

عناوینی که در این مقاله به آن‌ها پرداخته شده است:

- سهام بنیادی چیست؟
- کمک‌گرفتن از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام بنیادی
- تفاوت سهم بنیادی و غیر بنیادی
- فاکتورهای مهم شناسایی سهام بنیادی
- سایر فاکتورها که باید در تشخیص سهام بنیادی به آن توجه کنید
- سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟

JAGfg82vtJW40CaEu1PGmGbEfaURzROb1NNrdX2t.png

سهام بنیادی چیست؟

سهم بنیادی به سهمی گفته می‌شود که از بررسی آن توسط روش‌های فاندامنتال (Fundamental) یا همان تحلیل بنیادی، بتوان به این نتیجه رسید که مشخصه‌های رشد در آینده را دارد. با توجه ‌به پیچیدگی این روش‌ها، معیارهای مشخصی برای بررسی اولیه سهام یک شرکت وجود دارد و پس از این بررسی‌ها، اینگونه سهام‌ معمولاً رشد می‌کنند و یا قیمت آن‌ها در طول زمان افزایش چشمگیری خواهد داشت؛ به بیان دیگر، این سهام کمتر دچار نوسان خواهد شد و روند رشد آن منطقی می‌باشد. در واقع سرمایه‌گذاری بر روی سهام بنیادی، یک سرمایه‌گذاری بلندمدت است، اما انتخاب این سهام‌ نیازمند دانش و اطلاعات در این زمینه می‌باشد. با توجه ‌به صورت‌های مالی و گزارش‌هایی که در سایت کدال منتشر می‌شود، می‌توان وضعیت شرکت‌ها را به‌خوبی بررسی کرد. سرمایه‌گذاران در دنیای سرمایه‌گذاری بیشتر به دنبال خریدن سهام بنیادی هستند؛ زیرا در تحلیل بنیادی سعی می‌شود تا ارزش و قیمتی ذاتی سهام کشف شده و پس از آن، با قیمت فعلی سهم مقایسه گردد.

کمک‌گرفتن از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام بنیادی

تحلیل‌گران چند معیار را در نظر می‌گیرند تا سهام بنیادی قوی را پیدا کنند. از جمله مواردی که آن‌ها در نظر می‌گیرند، عبارت است از:

- میزان فروش محصولات و خدمات شرکت
- سطح تکنولوژی به‌کاررفته
- میزان استهلاک
- حاشیه سود
- رقابت‌های خارجی
- کیفیت مدیریت
- منابع مالی
- نرخ مالیات
- گردش دارایی

تفاوت سهم بنیادی و غیر بنیادی

تشخیص یک سهام بنیادی از غیر بنیادی برای سرمایه‌گذار مهم است. استفاده از کلمه سهام غیربنیادی به این منظور نیست که آن سهام مناسب نمی‌باشد؛ بلکه منظور سهامی است که سرمایه‌گذاری بلندمدت در آن مناسب نیست. همان‌طور که می‌دانید در تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی سهام را در نظر قرار می‌دهیم ولی در تحلیل تکنیکال به کشف قیمت می‌پردازیم. به جهت درک بهتر مفهوم سهام بنیادی و غیربنیادی بهتر است ویژگی‌های مختلف سهام را مورد بررسی قرار داده تا بتوانید آن‌ها را از یکدیگر تشخیص دهید.

UZ0Hqtky9iog2uj1FBqtbcQrP07RzBV0j0sqEF73.jpg

فاکتورهای مهم شناسایی سهام بنیادی

چند فاکتور مهم که با استفاده از می‌توانید سهام بنیادی را از غیر بنیادی تشخیص دهید:

1) سودآوری : این فاکتور را از جهات گوناگون مورد توجه است، سودآوری از نظر درآمد، سودآوری بر اساس میزان فروش، بر اساس میزان دارایی و بر اساس حقوق صاحبان سهام. سودآوری بیشتر را می‌توان با قوی‌تر بودن بنیاد سهم نیز در نظر گرفت. زمانی که شرکت تلاش می‌کند تا به سود خالص برسد، مواردی نظیر بهای تمام‌شده، هزینه‌های عملیاتی و غیرعملیاتی، مالیات و هزینه‌های مالی نیز مهم هستند. توجه کنید که سودآوری در یک سال، الزاماً مبنای درستی برای تصمیم‌گیری نیست؛ زیرا ممکن است سود ادامه‌دار نباشد.

2) EPS : می‌دانیم که EPS نشان‌دهنده میزان سود هر سهم است. برای محاسبه این عدد کافی است تعداد کل سهام را به میزان سود عملیاتی پس از کسر مالیات تقسیم کنیم. میزان سودآوری شرکت به‌ازای هر سهم به کمک این فاکتور تعیین می‌شود. بالا بودن این رقم نشان از سودآوری شرکت دارد.

3) DPS : نسبت سود تقسیمی هر سهم فاکتوری است که نمی‌توان آن را در کوتاه‌مدت مدنظر قرارداد. در انتخاب سهام بنیادی باید DPS را در بلندمدت بررسی کنید؛ چنانچه DPS بالا و یا پایین باشد، نمی‌تواند آن را معیاری برای بنیادی بودن و یا نبودن سهم در نظر گرفت.

4) نسبت P/E : این نسبت از جمله نسبت‌های پرکاربرد در تحلیل سهام است. در این نسبت منظور از P قیمت و منظور از E همان درآمد است. در این نسبت سودی که شرکت در طول سال مالی به یک سهم اختصاص می‌دهد، نشان داده می‌شود. زمانی که سهمی حداکثر رشد خود را تجربه می‌کند و سود آن تثبیت می‌شود، نسبت P/E در آن تعدیل می‌گردد. اما اگر این فاکتور بیش از اندازه بالا باشد، نشان از ریسک بیش از حد معمول را برای سرمایه‌گذاری دارد و سرمایه‌گذار نمی‌تواند آن را به عنوان یک سرمایه‌گذاری بلند مدت در نظر بگیرد. چنانچه نسبت P/E منفی باشد، تقاضا برای فروش کم خواهد شد؛ بدان معنا که سهم دارای نقدشوندگی کمی است و یک خصوصیت منفی برای سهم به حساب می‌آید.

5) ثبات سودآوری : هم سودآوری و هم تداوم آن در تحلیل سهام مهم است. ممکن است سودآوری دوره‌ای باشد.

6) میزان نقدشوندگی : بدون توجه به این که هدف و استراتژی شما از سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت است، فاکتور مهمی که در تحلیل سهام باید به آن توجه کنید، نقد شوندگی می‌باشد. اگر شرکت در وضعیت مطلوب باشد، نقدشوندگی آن نیز بالا خواهد بود. به‌این‌صورت و به کمک فاکتور نقدشوندگی می‌توان اوضاع داخلی شرکت را تخمین زد. معمولاً نقد شوندگی کمتر را در سهم‌های غیربنیادی مشاهده می‌کنیم و این یک ویژگی مناسب برای تشخیص سهام بنیادی از غیر بنیادی است.

7) روند افزایشی سود خالص شرکت : یکی از مواردی که باید به آن توجه کنیم، سود خالص در سهام است که در سهم‌های بنیادی همواره سود روندی رو به ‌رشد دارند؛ از سویی دیگر حوزه فعالیت می‌تواند این امکان را به وجود بیاورد که روند کند شود. اما در سهام غیربنیادی، روند افزایشی سود خالص را مشاهده نمی‌کنیم؛ همچنین نوسان‌های موجود در این سهام‌ معمولاً غیرمنطقی هستند.

8) ارزش ویژه : برای بررسی ارزش ویژه، در ابتدا ارزش اسمی را بررسی می‌کنیم. یکی از نشانه‌های تفاوت میان سهام بنیادی و غیر بنیادی، بیشتر بودن ارزش ویژه در مقایسه با ارزش اسمی است که نشانگر استحکام بیشتر در موقعیت شرکت است.

9) تاریخ پرداخت سود سهام : بدیهی است که هر چه سود نقدی سریع‌تر به سهامداران پرداخت شود، به نفع سهامداران می‌باشد. پس در زمان انتخاب سهام بنیادی، گزینه‌ی مهم‌تر سهامی است که دوره پرداخت سود آن‌ کوتاه‌تر می‌باشد.

سایر فاکتورها که باید در تشخیص سهام بنیادی به آن توجه کنید:

- میزان تأثیر سهام در شاخص کل
- نسبت دارایی‌ها به بدهی شرکت
- عمر شرکت
- برنامه‌های آینده شرکت از جمله قراردادها، برنامه برای توسعه کسب‌وکار
- استمرار در انتشار اخبار و اطلاعات
- تغییر روند سهم از زیان‌ده به سوددهی
- روند افزایشی نرخ فروش محصولات و خدمات
- سایر تأمین مالی

سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟

برای پاسخ به این سؤال باید روند فعالیت خود را در بازار بسنجید. معامله‌گران روزانه به سمت سهم‌های بنیادی می‌روند، در این مسیر از ابزارهای تحلیل تکنیکال کمک می‌گیرند و نقطه ورود و خروج سهم را می‌سنجند. سرمایه‌گذارانی که به دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند، به سراغ تحلیل بنیادی می‌روند. اما بهترین حالت این است که در سبد خود هم سهام بنیادی و هم سهام غیربنیادی را نگه‌داری کنید.

سهم بنیادی چیست؟ کدام سهم ها بنیادی می باشند؟

سهم بنیادی چیست؟ کدام سهم ها بنیادی می باشند؟

اگر در دنیای سرمایه گذاری فعالیت داشته باشید احتمالا وارن بافت، معروف ترین سرمایه گذار دنیای اقتصاد را می شناسید. او معتقد است که سهم ها به سمت ارزش ذاتی خودشان یا همان بنیادی که دارند پیش می روند و این اتفاقی است که برای هر سهم و هر شرکت بورسی در تمام دنیا رخ می دهد. بنابراین مهمترین سوالی که در این جا پیش می آید این است که سهم بنیادی چیست؟

در واقع سوال سهام بنیادی چیست یک سوال چند جانبه و بسیار کلی محسوب می شود. از یک دید اگر بخواهیم فاکتورهای پاسخ به سوال سهم بنیادی چیست را نگاه کنیم و بخواهیم دست به تشخیص سهام بنیادی بزنیم، عملا تمامی سهام های بازار سرمایه یک نوع سهم بنیادی محسوب می شود و می توان اسامی شرکت های بنیادی بورس را از ابتدا تا انتها بیان کرد.

اما مسلما هدف ما از پرسش سهم بنیادی چیست این نوع پاسخ ها نیست. ساده تر بگوییم، ما با پرسش سهم بنیادی چیست دنبال این هستیم که می خواهیم بدانیم بر اساس استراتژی که داریم سهام بنیادی چه سهامی هستند؟ ساده تر از این نیز می توان اینگونه بیان کرد که کدام سهم بر اساس نوع استراتژی ما فارغ از تمام مسائل تکنیکالی می تواند مناسب باشد.

به طور مثال گفته می شود که فملی یک سهم بنیادی است! در حالی که هیچ نگاهی به چارت این سهم نمی اندازیم این موضوع را تا حدودی قبول می کنیم. پس عملا در پاسخ سوال سهم بنیادی چیست به دنبال تحلیل تکنیکال و نگاه به چارت نیستیم، بلکه دوست داریم بدانیم شخصیت سهم چگونه است و قرار است چه مسیری را طی کند. این دقیقا به ما نشان می دهد که سهم بنیادی یعنی چه!

سهم بنیادی چیست؟ یک تیم لیگ برتری!

همانطور که می دانید، بر اساس قوانین بورس هر شرکتی اجازه ورود به بازار سرمایه بورس را ندارد. در ضمن هر شرکتی که وارد این بازار می شود عملا به رده بندی های مختلف تقسیم بندی می شود. بنابراین به طور کلی می توانیم بگوییم از نظر سازمان بورس ایران و قوانین آن که بیشتر با نگاه به بنیاد یک شرکت شکل گرفته است، سهم های بازار اصلی بورس بهترین و بنیادی ترین سهم ها و شرکت ها را تشکیل می دهند.

اما این پاسخی ناقص به سهم بنیادی چیست محسوب می شود. در کلام ساده تر اگر بخواهیم بگوییم، ممکن است اینگونه بیان شود که بهترین تیم های ورزشی هر کشوری در لیگ برتر آن کشور حضور دارند، اما این بدین معنی نیست که همه آن ها در یک رده هستند. شما به عنوان یک سرمایه گذار باید همیشه سعی کنید رده های اول جدول را انتخاب کنید تا به قهرمانی نزدیک تر باشید. یک تیم رده آخری در لیگ برتر چندان ویژگی بارزی نسبت به تیم های دیگر ندارد!

در مورد پاسخ سوال سهام بنیادی چیست می توان از این مثال استفاده کرد. در دنیای اقتصاد و بورس نیز هیچ رده بندی ثابت و مشخص شده نیست. همیشه بین رده های مختلف جابه جایی وجود دارد. بنابراین فکر نکنید یا یک تحلیل بنیادی و تشخیص سهام بنیادی قهرمانی برای شماست!

پس بر اساس آن چیزی که تا کنون گفته شد می توان اینگونه پاسخ کوتاه به سوال سهم بنیادی چیست دارد که یک سهام بنیادی اولا از فیلترهای مهم سازمان بورس عبور می کند و نشان می دهد که توانایی بنیادی و مالی قوی برای حضور در بازار بورس دارد. اما این تمام کار نیست. در بین تمامی سهم هایی که در این بازار اصلی حضور دارند باید به دنبال بهترین بود. در کلام ساده تر نمی توان شرکت های بازار اصلی را به عنوان اسامی شرکت های بنیادی بورس عنوان کرد!

سهم بنیادی چیست؟ کدام سهم ها بنیادی می باشند؟

سهام بنیادی چیست؟ یک سهم با شخصیت!

ما دوست داریم اینجا بدون هیچ گونه تکلف اقتصادی و آکادمیک با یکدیگر صحبت کنیم. از این رو تا جای ممکن از به کار بردن اصطلاحات و مفاهیم پیچیده اقتصادی خودداری می کنیم. به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم سهم بنیادی چیست می توانیم اینگونه بیان کنیم که سهامی است که شخصیت مهمی در بازار دارد و به عنوان یک بزرگ تر به آن نگاه می شود.

حال مسلما بازار به این بزرگی یک بزرگ تر نخواهد داشت. در موقعیت های مختلف شخصیت های بازار تغییر می کند. اصولا در تعریف آکادمیک اگر به دنبال پاسخ سوال سهم بنیادی چیست باشید، به این نتیجه می رسید که باید به دنبال بررسی انواع ترازنامه های مختلف، سود سازی ها و … باشید. خب مسلما هر شرکتی که سودآوری بیشتری داشته باشد به نظر بنیاد قوی تری دارد. اما اگر این چنین ساده می شد به پاسخ سوال سهم بنیادی چیست رسید، احتمالا امروز ده ها وارن بافت در ایران بروز می کرد!

در واقع مفهوم سوال سهم بنیادی چیست ما را به یک مفهوم بسیار گسترده تر به نام شخصیت سهم متصل می کند. به طور مثال اگر بخواهیم بر اساس آن سهام بنیادی چیست؟ چیزی که به آن پاسخ آکادمیک سوال سهم بنیادی چیست بدانیم به بازار ایران نگاه کنیم، عملا سهم های خودروسازان مانند ” خودرو ” و ” خساپا ” از بی بنیاد ترین سهم های بازار اصلی محسوب می شوند.

این سهم ها مدام در حال ضررسازی هستند و تقریبا سودی ایجاد نمی شود. در حالی که امروز شاهد این موضوع هستیم که همین خودروسازان لیدرهای بازار محسوب می شوند و همه چشم به حرکت آن ها دارند. این یعنی بزرگی کردن برای بازار و این پاسخ سوال سهم بنیادی چیست محسوب می شود. پس عملا به طور کلی در بازار های بورس و به طور اختصاصی در بازار بورس ایران باید کمی عملی تر به سوال سهم بنیادی چیست نگاه کرد.

سهم بنیادی چیست

سهم بنیادی چیست؟ وابسته به اقتصاد کلان!

یکی از مهمترین فاکتورهایی که باید برای پاسخ گفتن به سوال سهام بنیادی چیست در نظر داشته باشیم این است که عملا سهام های بنیادی از نظر اقتصاد کلان بسیار اهمیت دارند و به نوعی اقتصاد کشور و گاها جهان تحت تاثیر آن قرار می گیرد. این فاکتور به خوبی به ما نشان می دهد که چرا صنعت خودرو سازی در بورس با وجود ضرر سازی های هنگفتی که دارد به نوعی یک سهام بنیادی محسوب می شود.

زیرا اساسا اصلی ترین بخش اقتصاد غیر نفتی و پتروشیمی ایران بر دوش صنایع خودروسازی آن هم دو کارخانه بزرگ ایران خودرو و سایپا می باشد. از سهام بنیادی چیست؟ این رو با وجود این که عملا این دو خودروساز به هر دلیل اقتصادی در ضرر هستند، دولت و حکومت مجبور است که این ضررها را جبران کند و این صنایع را به هر نحوی رو به جلو هل بدهد. اقتصاد کلان مهمترین نقش در پاسخ سوال سهم بنیادی چیست را می تواند داشته باشد.

تشخیص سهام بنیادی

یک نمونه از تاثیر اقتصاد جهانی بر پاسخ سوال سهم بنیادی چیست در داخل کشور، سهم های وابسته به مس و فولاد است. ایران به عنوان یک صادر کننده بزرگ مس و فولاد در دنیا همیشه مطرح بوده است. تحریم های اقتصادی هرچقدر هم که شدید باشد عملا هیچگاه این دو صنعت تحریم نمی شوند. زیرا دنیا محتاج به مس ارزان و فولاد ایران است. بنابراین این دو صنعت نیز نقش بنیادی در بورس ایرانی می توانند داشته باشند.

اما این داستان روی دیگری هم دارد. ایران وابستگی زیادی به صنایع نفتی و پتروشیمی دارد. بنابراین در ظاهر می توان حدس زد که یکی از پاسخ های سوال سهم بنیادی چیست و سهام بنیادی چه سهامی هستند می تواند صنایع مختلف پتروشیمی باشد. اما در بازار شاهد این موضوع هستیم که عملا خودروسازان، بانکی ها و صنایع دیگر جلوتر پتروشیمی ها از نظر بنیادی قرار دارند. علت این موضوع نیز اقتصاد جهانی و تحریم های ایران در سال های گذشته است. عملا ایران از نظر صادرات محصولات پتروشیمی و نفتی خود با مشکلات جدی رو به رو است و این سودآوری و سودسازی این صنایع را مختل کرده است.

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام می‌باشد. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همان طور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری می‌کند. این به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از سهام بنیادی چیست؟ آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آنها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سهام بنیادی چیست؟ سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که سهام بنیادی چیست؟ در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کرده‌اند، چه میزان به آنها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

نسبت بدهی سهام بنیادی چیست؟ سهام بنیادی چیست؟ به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.