از ترکیب این شاخص با پیگیری مناسب نارضایتی ها و دلایل آنها و برطرف کردن مشکلات، افزایش رضایت مشتریان و در نهایت نرخ رشد سوآوری سازمان حاصل می گردد.
۱۰ شرکت بزرگ بورس و فرابورس کدامند + اسامی
به گزارش «دنیای بورس» به نقل از بورس پرس، با آغاز سال جاری ، تغییر و تحولات متعددی از لحاظ مواردی چون شاخص بورس، سرمایه اسمی شرکت ها ، قیمت هر سهم، ارزش روز بازار شرکت ها و . در بورس رخ داد .
براین اساس، بررسی شرکت ها از لحاظ سرمایه اسمی در سال گذشته حکایت از کسب رتبه اول توسط بانک تجارت با سرمایه 22.3 هزار میلیارد تومانی داشت و پس از آن به ترتیب فولاد مبارکه، بانک صادرات، هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس، تاپیکو، ملی مس، سرمایه گذاری غدیر، ذوب آهن، مخابرات و چادرملو در رتبه های دوم تا دهم قرار گرفتند.
اما شرکت ایران خودرو با برگزاری مجمع فوق العاده و تصویب افزایش سرمایه 1872 درصدی از همین محل در پایان سال گذشته، سرمایه را از 1.53 به 30.1 هزار میلیارد تومان رساند و در رتبه نخست بزرگان بورس ایران از لحاظ سرمایه اسمی ایستاد .
پس از ایران خودرو، بانک تجارت با سرمایه 22.3 هزار میلیارد تومانی و فولاد مبارکه با سرمایه 20.9 هزار میلیارد تومانی در پله های دوم و سوم نشستند.
همچنین شرکت های سایپا، بانک صادرات، بانک پارسیان، هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس، ملی مس، تاپیکو و شستا به ترتیب با سرمایه 19.5، 17.5، 15.6، 14.3، 10.1، 8.1 و 8 هزار میلیارد تومانی در رتبه های چهارم تا دهم سرمایه اسمی ایستادند.
انواع شاخصهای بازار سرمایه را بشناسید
در معاملات بورس اوراق بهادار قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر اساس آن انواع شاخصها تعریف میشود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر
در معاملات بورس اوراق بهادار دارایی اصلی مورد مبادله قرار می گیرد بنابراین قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر اساس انواع شاخص های بورس تعریف می شود. با توجه به این توضیحات به تبیین انواع شاخص های بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفته میپردازیم.
در بورس تهران، ۸ شاخص مهم وجود دارد که از جایگاه تحلیلی بالایی نزد سرمایهگذاران برخوردار هستند. شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از جمله مهمترین شاخصهای مهم در بازار بورس تهران هستند.
در ادامه به تشریح این شاخصها میپردازیم.
شاخص کل قیمت چیست؟
شاخص کل قیمت نشاندهنده سطح عمومی قیمت تمام سهام موجود در بازار بورس است. از آنجایی که شاخص یک عدد است و واحد اندازهگیری خاصی برای آن تعریف نشده است به منظور اینکه قابلیت تفسیر و تحلیل پیدا کند به این صورت عمل میشود. یک سال مشخص را به عنوان سال پایه تعریف میکنند و تمامی ارقام شرکتها در آن سال را به عنوان ارقام مبنا در سال پایه تعریف میکنند. پس از آن تغییرات قیمتی سهام در سالهای بعد را نسبت به آن سال میسنجند و از این طریق رشد یا نزول شاخص اتفاق میافتد.
نکاتی مهم در رابطه با شاخص کل قیمت:
در این شاخص زمانی که شرکتها از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران افزایش سرمایه میدهد و یا تعداد شرکتها کم و یا زیاد میشوند تعدیل می شود.
زمانی که یک سهم به دلایل مختلفی مانند شفافسازی؛ برگزاری مجمع عمومی عادی و یا به طور فوقالعاده بسته میشود قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی به عنوان مبنای قیمتی آن سهم در شاخص در نظر گرفته می شود.
از آنجایی که شاخص کل از تعداد سهام شرکتهای مختلف اثر میپذیرد و بنابراین شرکتهای بزرگتر موجب تغییرات بزرگتر شاخص بورس می شوند نباید به طور صرف تغییرات این شاخص را مبنا قرار داد و برای تحلیل و ارزیابی وضعیت کلی بازار باید از سایر شاخصها نیز کمک گرفت. یکی از اتفاقات رایج در بازار این هست که کلیت بازار نزولی است اما چون سه تا ۵ سهم بزرگ بازار صعود سنگین داشتهاند شاخص کل رشد قابلتوجهی را ثبت میکند.
سازمان بورس و اوراق بهادار سهام پذیرش شده در بازار بورس را بر اساس میزان نقدشوندگی، درصد شناوری سهام، وضعیت سودآوری، تعداد سهام و … در دو بازار اول و دوم تقسیمبندی میکند. شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفتهشده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه می شود وبه آن شاخص بازار اول و بازار دوم یاد می گویند.
شاخص کل هموزن:
شیوه محاسبه شاخص کل هموزن مشابه شاخص قیمت کل است با این تفاوت که از تعداد سهام شرکت در محاسبه شاخص استفاده میشود. در واقع در این شاخص فارغ از اینکه شرکتها چه اندازهای دارند اثر یکسانی را خواهند داشت در حالی که در شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمتها اثر بااهمیتی در محاسبات دارد.
سهم الف: ۱۰۰۰ ریال
سهم ب: ۳۰۰۰ ریال
سهم پ: ۲۰۰۰ ریال
شاخص هموزن در سال ۱۳۶۹:
((۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۰۰
سهم الف: ۲۰۰۰ ریال
سهم ب: ۲۷۵۰ ریال
سهم پ: ۲۵۰۰ ریال
شاخص هموزن در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:
((۲۰۰۰ + ۲۷۵۰ + ۲۵۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۲۱
همانطور که مشاهده میکنید که شاخص هموزن رشد قابلتوجهتری را نسبت به شاخص کل قیمت در حالت عادی نشان میدهد.
تفاسیر مهم همزمان از شاخص کل قیمت و شاخص کل هموزن:
در بازار بورس تفاسیر همزمان شاخص قیمت کل و شاخص هموزن بسیار رایج است.
زمانی که شاخص کل صعودی است اما شاخص هموزن نزولی است به این معنی است که اغلب سهام بازار نزول داشتهاند در حالی که شاخص کل به دلیل رشد چند سهم مهم شاخص ساز مثبت شده است.
زمانی که شاخص کل نزولی است و شاخص هموزن صعودی است به این معنی است که سهام شاخص ساز و بزرگ بازار به دلایل مختلف نزولی بوده و در نتیجه شاخص کل کاهش پیدا کرده است اما عموم سهام بازار افزایش قیمت را تجربه کردهاند. اگر این حالت طی دو الی ۴ روز کاری اتفاق بیفتد به این معنی خواهد بود که سرمایهگذاران برای کسب سود بایستی به سمت سهام کوچک و متوسط متمایل شوند.
اگر هر دو شاخص باهم نزول کنند: در این حالت عموم بازار با کاهش قیمت روبهرو شده است و اگر این موضوع برای چندین روز متوالی اتفاق بیفتد بستگی به شرایط حاکم بر بازار ممکن است که بازار به سمت رکود پیش میرود.
اگر هر دو شاخص صعود کنند: در این حالت عموم سهام بازار بورس صعودی میشوند و رخداد این شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر حالت در طی چند روز میتواند حکم به صعودی بودن بازار طی روزها یا ماههای آتی را بدهد.
شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟
شاخص قیمت و بازده نقدی بیانگر بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران است. سود حاصل از سرمایهگذاری در بازار بورس از دو محل است:
سود نقدی مصوب مجامع
سود ناشی از افزایش قیمت سهام. شاخص اخیر هر دو مورد را در خود دارد و هر دو را نمایش میدهد. این شاخص به شاخص TEDPIX معروف است و فرمول محاسبه آن مشابه شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج کسر علاوه بر قیمت در سال ۱۳۶۹ سود نقدی پرداختی در آن سال نیز منظور میشود.
شاخص بازده نقدی چیست؟
این شاخص تنها بازدهی ناشی از سود مصوب مجامع را که به سود نقدی معروف است محاسبه می کند و از این دریچه بازدهی ناشی از تمام سودهای پرداختی توسط شرکتهای بورسی را محاسبه می کند. نکته مهم آنکه وقتی این شاخص نزول کند به این معنی است که در مجامع سود کمتری پرداخت می شود و در این حالات نباید خیلی به انتظار کسب سود نقدی سنگین باشیم و انتظارات و یا سبک معاملهگری خود را اصلاح کنیم.
شاخص صنعت و شاخص مالی:
پیش از اینکه بخواهیم در رابطه با این دو شاخص مطالبی را خدمت شما بیان کنیم لازم است تا به این نکته اشارهکنیم که شرکتها را بر اساس ماهیت فعالیتشان میتوان تقسیمبندی کرد. شرکتهای تولیدی و خدماتی دو دسته اصلی شرکتهای بورسی را شامل میشوند. بیش از ۶۰ درصد شرکتهای فعال در بورس را شرکتهای تولیدی تشکیل میدهند.
همچنین مشاوره مالی و شرکتهای تأمین سرمایه جزء خدمات مالی محسوب میشوند. شرکتهای حاضر در دسته اول را در زمره شاخص صنعت و شرکتهای حاضر در حوزه دوم را در شاخص مالی تقسیمبندی میکنند. برای مثال شرکت پتروشیمی زاگرس و پتروشیمی فنآوران که به تولید متانول اشتغال دارند در شاخص صنعت و شرکت تأمین سرمایه نوین و تأمین سرمایه لوتوس پارسیان در شاخص مالی تقسیمبندی می شود.
شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکتهای فعال در آن شاخص هستند، در واقع مشابه شاخص کل قیمت محاسبه میکنند و تفاوت آنها با شاخص مزبور در تعداد شرکتهای حاضر در آن صنعت است.
شاخص سهام آزاد شناور(TEFIX) :
برخی از شرکتهای حقوقی مالکیت اصلی و عمده شرکتهای سهامی را بر عهده دارند. زمانی که یک شرکت یا شخص حقوقی یا حقیقی درصد بالایی از سهام یک شرکت را در اختیار داشته باشد به عنوان سهامدار اصلی آن شرکت شناخته میشود و سهام تحت مالکیت آنها معمولاً جزو سهامی به حساب نمیآید که به صورت فعال در بازار معامله شود.
شناوری سهام به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که نزد سرمایهگذاران خرد (غالبا حقیقی) قرار دارد و قابلیت فروش مجدد در آینده نزدیک را دارد و خرید سهام با هدف نگهداری و یا افزایش کنترل و نفوذ در شرکت خریداری نمی شود.
درصد شناوری یک سهم در سایت بورس اوراق بهادار نمایش داده میشود. شاخص سهام آزاد شناور، تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت را محاسبه میکند که توسط سرمایهگذاران خرد مورد معامله قرار میگیرد، شیوه محاسبه مشابه شاخص کل قیمت است و تفاوت با آن شاخص در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت لحاظ میشود.
برای مثال در شاخص کل قیمت صد درصد سهام فولاد مبارکه یعنی ۱۳۰ میلیارد سهم به عنوان ضریب قیمت فولاد مبارکه لحاظ می شود در حالی که در شاخص سهام آزاد شناور تنها ۲۵ درصد سهام این شرکت یعنی ۳۲٫۵ میلیارد سهم آن به عنوان ضریب قیمت لحاظ میشود. یکی از نکات تفسیری حائز اهمیت این هست که هرچه درصد شناوری سهام پذیرفته شده در بازار بورس بیشتر باشد نتیجه این شاخص به تغییرات شاخص کل قیمت نزدیکتر خواهد بود و هر چه درصد شناوری پایینتر باشد به نظر میرسد که نتیجه حاصل از شاخص سهام شناور آزاد واقعیتر باشد.
شاخص ۵۰ شرکت برتر:
سازمان بورس اوراق بهادار هر سه ماه یکبار فهرست ۵۰ شرکت برتر بورس را که بالاترین درجه نقد شوندگی را دارند ارائه می کند. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین وزنی این ۵۰ شرکت را مشخص می کند، بنابراین شیوه محاسبه این شاخص مشابه شاخص کل قیمت است با این تفاوت که تعداد شرکتهای لحاظ شده در این شاخص تنها ۵۰ شرکت است در حالی که در شاخص کل بیش از ۱۰۰ شرکت در آن لحاظ می شوند.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگتر:
بزرگی شرکتها در سایت سازمان بورس بر اساس ارزش روز یک شرکت محاسبه میشود. برای محاسبه ارزش روز سهام یک شرکت از رابطه زیر کمک گرفته میشود:
قیمت پایانی سهام × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز یک شرکت
۳۰ شرکت بزرگتر شامل شرکتهایی میشود که در صدر ۳۰ شرکت بزرگ بورس قرار بگیرند و شاخص سی شرکت بزرگتر میانگین وزنی این ۳۰ شرکت را برآورد مینماید و شیوه محاسبه آن مشابه شاخص کل قیمت است. معمولاً در دوران رکود بازار و زمانی که شاخص مسیر مشخصی ندارد با انجام معاملات بلوکی در سهامی که جزو ۳۰ شرکت بزرگتر هستند رقم شاخص را تغییر بااهمیتی میدهند.
مارکت کپ یا ارزش بازار (Market Cap) چیست؟
ارزش بازار یک شاخص ساده و مستقیم است و نشان میدهد که بازار ارزهای دیجیتال چه وسعتی دارد. این شاخص به شما کمک میکند که تصمیمهای هوشمندانهتری برای سرمایهگذاری بگیرید. در این مقاله، مارکت کپ (Market Cap) یا همان ارزش بازار و ۳ رمزارز برتر در این شاخص را بررسی میکنیم.
مارکت کپ چیست؟
ارزش بازار یا Market Capitalization، ارزش نقدی یک شرکت یا یک دارایی است. در بازار ارز دیجیتال، مارکت کپ ارزش کل توکنها یا کوینهای استخراج شده ضرب در قیمت نقدی آن مثل دلار یا ریال است.
برای مثال، یک رمزارز با داشتن حدود ۱۰ میلیون توکن یا کوین، به ارزش هر توکن معادل ۱۰ دلار، ارزش بازاری معادل ۱۰۰ میلیون دلار دارد. این رقم میتواند بزرگی یک بازار و حجم سرمایه در گردش آن را نشان دهد. مارکت کپ میتواند به خریدار نشان دهد که رمزارز مد نظرش یک گزینه خوب برای سرمایهگذاری هست یا خیر.
تغییر قیمت توکن و تغییر ارزش بازار
درحالیکه ارزش بازار میتواند ارزش یک پروژه، یک شرکت یا یک رمزارز را نشان دهد، مهم است که بدانید این همان ورودی پول به بازار نیست. یعنی لزوماً این مقدار پول در بازار رمزارز در حال گردش نیست. چرا که ازیکطرف ممکن است کوینهای مرده یا گم شده وجود داشته باشد و از طرف دیگر، این ارزش خیلی به قیمت ارز بستگی دارد. پس یک تغییر کوچک در بازار، میتواند تا حد زیادی روی مارکت کپ اثر بگذارد.
مثال قبلی را در نظر بگیرید: اگر هر توکن ۱۰ دلار باشد، عملاً ورود چند میلیون دلار میتواند قیمت هر توکن را مثلاً به ۱۵ دلار برساند. این تغییر کوچک در ارزش توکن، ارزش بازار را از ۱۰۰ میلیون دلار به ۱۵۰ میلیون دلار میرساند. این رشد حجم بازار به این معنی نیست که ۵۰ میلیون دلار نقدینگی جدید وارد بازار شده است. تنها تقاضای بازار بالاتر رفته و برای مثال ۵ میلیون دلار باعث شده است که ارزش بازار ۵۰ درصد افزایش پیدا کند.
نقدینگی در بازار به چه معناست؟
حجم بازار اساساً مربوط به تعداد داراییهای مبادله شده در یک دوره مشخص است؛ اما نقدینگی به معنای میزان سرعت ترید ارز دیجیتال بدون توجه زیاد به قیمت است.
به بیان ساده، برای تغییر یک بازار با حجم بالا، به مقدار زیادی نقدینگی نیاز است تا تناسب میان عرضه و تقاضا را تغییر داد؛ بنابراین، اگر یک نهنگ بخواهد بازار را به سمت خاصی سوق دهد، با بالاتر بودن حجم بازار کار سختتری دارد. وقتی تغییرات ناگهانی بازار یک توکن باارزش بازار بالا سختتر و زمانبر باشد، سرمایهگذاری در آن کار منطقیتری است.
در مقابل، بازارهایی که حجم بازار کوچکتری دارند، بیشتر تحت تاثیر ورود ناگهانی حجم شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر مشخصی نقدینگی قرار میگیرند، در نتیجه، سرمایهگذاری در آن ریسک بیشتری دارد.
مارکت کپ کل (Total Market Cap) چیست؟
ارزش بازار کل یا Total Market Cap، اطلاعات بازار یک دسته از رمزارزها مانند بیت کوین، اتریوم، ریپل و لایتکوین است. این شاخص کمک میکند که تصویری کاملتر و واقعیتر از نحوۀ عملکرد رمزارزها داشته باشیم. هرچه مارکت کپ کل بالاتر برود، یعنی رویکرد مردم نسبت به رمزارزها بهتر شده و امکان رشد این بازار فراهم است.
یک شاخص دیگر برای بررسی (بهخصوص برای آلتکوینها)، کل تعداد توکنهای رمزارز است. رمزارزهایی مانند بیت کوین، در عرضه خود محدودیت دارند. برای مثال، تنها ۲۱ میلیون واحد بیت کوین وجود خواهد داشت. در مقابل، آلتکوینی مانند ریپل ۱ میلیارد واحد عرضه خواهد شد و اتریوم محدودیت عرضه کل ندارد.
کوینهایی که میزان عرضه کمتری دارند، بهخاطر محدودیت بیشتر، قیمت بیشتری هم خواهند داشت. فارغ از همۀ عوامل دیگر مانند تکنولوژی بلاک چین، حریم خصوصی، سابقۀ رمزارز و غیره، در مقایسه ریپل و بیت کوین، ریپل به طور طبیعی قیمت بسیار کمتری خواهد داشت.
هنگام ارزیابی رمزارزها فقط به قیمت کوین دقت نکنید. مثلاً اگر بیت کوین کش ۵۰۰ دلار و ریپل ۴ دلار بود، بنا را بر این نگذارید که حتماً بیت کوین کش ارز بهتری است. حجم بازار به شما نشان میدهد سرمایه در گردش رمزارز در کل بازار چقدر است و چقدر بین مردم اعتبار دارد.
شاخص حجم معاملات روزانه (Volume) چیست؟
حجم معاملات بازار در روز (۲۴ ساعت) یک شاخص دیگر برای سنجش بزرگی بازار یک رمزارز در بازار ارزهای دیجیتال است. یعنی هر رمزارز چقدر به دلار تبدیل و معامله شده است. حجم معاملات روزانه میتواند میزان پول در گردش در طول ۲۴ ساعت در بازار یک رمزارز را نشان دهد. بالاتر رفتن حجم معاملات روزانه یک کوین تأثیر زیادی بر قیمت لحظهای آن و نوسان بیشتر قیمت در طول روز دارد.
۳ رمزارز معروف با بالاترین مارکت کپ
رمزارزهایی که مارکت کپ بالایی دارند، تقریباً معروفترین رمزارزها هستند. بیت کوین، اتریوم و تتر رتبه اول تا سوم جدول مارکت کپ را در بازار ارزهای دیجیتال در اختیار دارند. در ادامه، توضیح مختصری دربارۀ هر رمزارز خواهیم داد.
بیت کوین
بیت کوین با داشتن مارکت کپ کل به ارزش ۶۲۸.۸۹۶.۵۷۷.۰۹۶ میلیارد دلار در حال حاضر بزرگترین سهم را در بازار ارزهای دیجیتال دارد. امروزه بیشترین حجم معامله بیت کوین در دنیا در صرافیهای بایننس، هوبی گلوبال و بایبیت انجام میشود.
بیت کوین یک رمزارز غیرمتمرکز است که در سال ۲۰۰۸ توسط شخصی به نام ساتوشی ناکاموتو معرفی شد. خود بیت کوین در سال ۲۰۰۹ شروع به کار کرد. زمان نوشتن این مقاله قیمت بیت کوین ۳۵,۷۷۴.۵۱ دلار و حجم معاملات روزانۀ آن ۴۳.۵۹۸.۷۲۰.۹۶۴ دلار است. بیت کوین در شاخص حجم معاملات روزانه، رتبه دوم را بعد از تتر دارد.
اتریوم
اتریوم در واقع یک شبکه بلاک چین است که رمزارز اصلی آن اتر نام دارد. اتر در حال حاضر در بازار با همان نام اتریوم شناخته میشود.
مارکت کپ اتریوم امروز به ۲۸۹.۷۷۶.۱۹۶.۷۴۳ میلیارد دلار رسیده است. این رمزارز رتبه دوم بزرگی مارکت کپ کل را بین حدود ۱۰۰ رمزارز شناخته شده دارد. قیمت روز اتریوم ۲.۳۹۹ دلار و حجم معاملات روزانه آن ۲۴.۲۳۷.۷۱۲.۶۹۴ دلار است. رتبه اتریوم در شاخص حجم معاملات روزانه سوم و بعد از بیت کوین است.
تتر رتبه سوم مارکت کپ را در بازار ارزهای دیجیتال از آن خودکرده است. این رمزارز نسخه دیجیتالی دلار آمریکا است و هر توکن آن حدوداً یک دلار ارزش دارد. تتر از جمله رمزارزهایی است که پشتوانه واقعی دلاری دارند و این رمزارز تلاش میکند ارزش خود را برابر با دلار حفظ کند.
مارکت کپ تتر بهاندازه ۸۳.۲۱۱.۷۰۴.۹۳۸ دلار آمریکا و حجم معاملات روزانه آن حدود ۸۴.۰۴۰.۱۴۹.۲۸۱ دلار است. تتر، با داشتن این حجم از معامله در روز، رتبه اول را در این شاخص بین ارزهای دیجیتال به خود اختصاص داده است.
معرفی سایت coinmarketcap
وبسایت CoinMarketCap یک مجموعه فعال و بهروز برای بهدستآوردن اطلاعات دربارۀ مارکت کپ ارزهای دیجیتال مهم و فعال در دنیا است. این وبسایت اطلاعات کامل ۱۰۰ کوین و توکن برتر دنیا را در خود دارد. وبسایت کوین مارکت کپ در سال ۲۰۱۳ شروع به کار کرد. در سال ۲۰۲۰ مجموعه بایننس این وبسایت را خرید. در حال حاضر، نشریات معتبر خبری، تریدرها و حتی دولتها از این وبسایت بهعنوان منبع معتبر اطلاعات بازار ارزهای دیجیتال استفاده میکنند.
اهمیت مارکت کپ در سرمایهگذاری چقدر است؟
چقدر شاخص مارکت کپ یا همان ارزش بازار در سرمایهگذاری روی یک کوین اثرگذار است؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند که این شاخص میتواند گمراهکننده باشد. ترس از سرمایهگذاری روی کوینهایی با حجم بازار کم یا بیش از حد امیدوار بودن به کوینهایی با حجم بازار بالا، شاید سرمایهگذاران را ناامید کند.
در واقع ارزش بازار به خریدار نشان میدهد که برای سرمایهگذاری در یک ارز دیجیتال باید چقدر ریسک کند. هرچه مارکت کپ بزرگتر باشد، ریسک سرمایهگذاری در آن کمتر خواهد بود. چرا که این رمزارزها دوره رشد را گذرانده و در حال حاضر به ثبات نسبی و حداقلی رسیدهاند.
در مقابل سرمایهگذاری روی رمزارزهایی با مارکت کپ کوچکتر یک فرصت برای رشد سریع و شارپی اصل سرمایه خواهد داشت. رمزارزهای جدید با مارکت کپ کوچک هنوز فرصت رشد بیشتری دارند و اگر اهل ریسک باشید، گزینههای خوبی برای سرمایهگذاری هستند. چرا که ازیکطرف امکان سوددهی فراوان دارند و از طرف دیگر ممکن است به شکل ناگهانی ارزش خود را از دست بدهند.
مارکت کپ میتواند به ما یک دید کلی، خارج از هیاهوی بازار ارائه کند. بهخصوص در مورد آلتکوینها این نگاه خارج از هیاهو، بسیار سرنوشتساز است و تصمیمات دقیق و آگاهانه از همین نگاه آغاز میشوند. تمام نکاتی که گفته شد تنها میتواند قسمتی از ریسکها و فرصتهای سرمایهگذاری را نشان دهد و برای سرمایهگذاری با ریسک کمتر، باید عوامل دیگر را هم در نظر گرفت.
مارکت کپ تنها یک بخش از روش سرمایهگذاری است!
ارزش بازار مانند هر شاخص دیگری، تنها یک سهم در تصمیمگیری شما برای سرمایهگذاری روی یک ارز دیجیتال دارد. همیشه قبل از ورود به بازار یک رمزارز، شاخصها و عوامل مختلف مؤثر را بسنجید و تنها یک شاخص را مدنظر قرار ندهید. بااینحال، هنگام ورود به بازار یک رمزارز، بزرگی مارکت کپ میتواند خیالتان را از بابت ادامه کار رمزارز حداقل برای چند سال آینده راحت کند. هرچه این حجم بیشتر باشد، احتمال ازبینرفتن کوین بسیار کاهش مییابد.
ارزش بازار- به ارزش کل تمام سهام یک دارایی اشاره دارد. با ضرب قیمت یک سهم در تعداد کل سهام موجود آن محاسبه میشود.
ارزش بازار به سرمایه گذاران این امکان را میدهد که یک سهم را بر اساس میزان ارزشی بودن آن توسط مردم اندازه گیری کنند. هر چه ارزش بالاتر باشد، دارایی آن تضمینشدهتر است.
برای محاسبه ارزش بازار یک شرکت، تعداد سهام موجود را در ارزش بازار فعلی یک سهم ضرب کنید.
قیمت تنها یک راه برای اندازه گیری ارزش یک ارز دیجیتال است. سرمایهگذاران از ارزش بازار برای بیان داستان کاملتر و مقایسه ارزش بین ارزهای دیجیتال استفاده میکنند.
ارزش واقعی بورس تهران
ساختار مالکیتی پیچیده و تودرتو در بازار سهام سبب شده است تا شاهد چندبارهشماری ارزش بازاری شرکتها در محاسبه مجموع ارزش بورس و فرابورس باشیم.
به گزارش اقتصادآنلاین؛ مهدی حیدری و علی ابراهیمنژاد در دنیای اقتصاد نوشتند: در این شرایط محاسبه سایر شاخصهای کلان بازار همچون بازده، نسبت قیمت به عایدی و نسبت اهرم بازار نیز بهدلیل سهامداری متقابل و شبکهای دچار تورش خواهد شد. در این گزارش با حذف اثر سهامداری شرکتها در یکدیگر، وزندهی شرکتها مجددا محاسبه شده است. محاسباتی که نشان میدهد در پایان سال ۹۸، ارزش واقعی بازار سهام ۷۳ درصد ارزش اسمی آن است.
یکی از ویژگیهای قابلتوجه در بورس تهران، سهامداری مستقیم و غیرمستقیم شرکتهای بورسی در یکدیگر است که ساختار مالکیتی پیچیده و درهمتنیدهای را ایجاد کرده است. این ساختار مالکیتی، از جنبههای مختلفی قابل بررسی بوده و تاثیرات مختلفی بر رفتار و عملکرد شرکتهای حاضر در بورس تهران و نیز کلیت بازار دارد. یکی از حوزههایی که از این ساختار سهامداری تاثیر میپذیرد، شاخصهای کلان عملکرد بازار است. بهعنوان مثال، بورس تهران طی سالهای ۸۱ تا ۹۸ بازده متوسط سالانه حدود ۳۶ درصد داشته و مجموع ارزش بازار شرکتهای بورسی و فرابورسی در انتهای سال ۹۸ به حدود ۲۴۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که مالک بخشی از سهام بسیاری از شرکتهای بزرگ بورس تهران، سایر شرکتهای بورسی هستند. بهطور مثال، در انتهای سال ۹۸ در میان ۱۰ شرکت بزرگ بورس تهران، تمام آنها حداقل یک سهامدار که خود شرکتی بورسی است، دارند. بهعنوان نمونه، بیش از ۹۳درصد سهام پتروشیمی پارس (ششمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار سه شرکت بورسی دیگر است. همچنین ۸۴درصد سهام شرکت ارتباطات سیار در اختیار شرکت مخابرات ایران و حدود ۷۷درصد سهام شرکت گلگهر (چهارمین شرکت بزرگ بورس) در اختیار ۶ شرکت بورسی دیگر است. به این معنا که بخش مهمی از ارزش بازار شرکتهایی که سهامدار این شرکتها هستند، ناشی از ارزش مالکیت آنها در این سه شرکت است و بنابراین در محاسبه ارزش کل بورس تهران که جمع ارزش بازار همه شرکتهای بورسی است، دوبارهشماری صورت میگیرد. اگر خود این مالکان، سهامداران بورسی دیگری داشته باشند، این دوبارهشماری تبدیل به چندبارهشماری خواهد شد. بهعنوان مثال، بیش از ۴۰درصد سهام سرمایهگذاری معادن و فلزات (ومعادن) در اختیار فولاد مبارکه است، بنابراین، بخشی از سهام گلگهر که تحت مالکیت «ومعادن» است، هم در ارزش بازار «ومعادن» منعکس شده و هم بهصورت غیرمستقیم در ارزش بازار فولاد مبارکه انعکاس یافته است. بنابراین، برای محاسبه ارزش واقعی بورس تهران لازم است اثرات چندبارهشماری ناشی از این ساختار سهامداری، حذف شود.
علاوه بر ارزش بازار، محاسبه سایر شاخصهای کلان بازار همچون بازده بازار، نسبت قیمت به عایدی (P/ E) و نسبت اهرم بازار نیز به دلیل سهامداری متقابل و شبکهای دچار تورش خواهد شد. دلیل تاثیرگذاری سهامداری متقابل بر شاخصهایی غیر از ارزش بازار این است که میانگین موزون هریک از این متغیرها که بهعنوان شاخص کل بازار قلمداد میشود، مبتنی بر ارزش بازار ظاهری شرکتهاست، درحالیکه با حذف اثر سهامداری شرکتها در یکدیگر، نحوه وزندهی شرکتها نیز تغییر کرده و در نتیجه شاخص محاسبه شده نیز ممکن است کاهش یا افزایش یابد. پژوهشهای مربوط به سایر بازارهایی که در آنها، مشابه بورس تهران، سهامداری شرکتهای بورسی در یکدیگر رایج است نشان میدهد میزان تورش ایجادشده در شاخصهای کلی بازار میتواند قابلتوجه باشد. بهعنوان مثال، در دهه ۱۹۹۰میزان ارزش واقعی بازار در بورس ژاپن بیش از ۳۰درصد کمتر از ارزش کل بازار اعلام شده (حاصل جمع ارزش بازار شرکتهای بورسی) بوده است، به گونهای که به دلیل در نظر نگرفتن اثر دوبارهشماری و تورش ناشی از آن، بورس ژاپن بهعنوان بزرگترین بورس جهان و بالاتر از بورس آمریکا شناخته میشد، اما پژوهشها نشان میدهد با حذف این دوبارهشماری از محاسبات بورس ژاپن، ارزش بورس آمریکا بسیار بیشتر از بورس ژاپن بوده است (فرنچ و پوتربا، ۱۹۹۱). این موضوع در مورد برخی بازارهای دیگر همچون نروژ، بلژیک و ایتالیا نیز نشان داده شده و اثرات آن بر شاخصهای بازار ارزیابی شده است.
همانطور که گفته شد، سهامداری شرکتهای بورسی در یکدیگر باعث دوبارهشماری و ایجاد تورش در محاسبات شاخصهای کلان بازار میشود. برای تشریح بهتر این موضوع، اثرات رابطه مالکیت بر ارزش کل بازار در دو حالت سهامداری یکطرفه و دوطرفه در قالب مثال بررسی میشود. منظور از سهامداری یکطرفه این است که شرکت «الف» سهامدار شرکت «ب» است. در مقابل، در سهامداری دوطرفه، علاوه بر سهامداری شرکت «الف» در شرکت «ب»، شرکت «ب» نیز متقابلا مالک بخشی از سهام شرکت «الف» است. شکل (۱) مثالی از این دو رابطه مالکیتی را بهصورت شماتیک نشان میدهد.
برای درک بهتر تاثیر رابطه سهامداری یکطرفه بر ارزش بازار محاسبه شده، در شکل یک فرض کنیم شرکت «ب» ارزشی معادل یک تومان صرفا در دارایی فیزیکی (و نه پرتفوی سهام) دارد. همچنین، فرض کنیم شرکت «الف» نیز معادل یک تومان دارایی فیزیکی در ترازنامه خود داشته و به علاوه، معادل ۵۰درصد سهام شرکت «ب» را نیز در اختیار دارد. در این صورت، ارزش بازار شرکت «الف» برابر ۵/ ۱ تومان خواهد بود که حاصلجمع ارزش داراییهای فیزیکی و ۵۰درصد ارزش سهام شرکت «ب» است. به این ترتیب، مجموع ارزش بازار این دو شرکت برابر ۵/ ۲ تومان خواهد بود. این در حالی است که تنها ۲ تومان دارایی واقعی به این دو شرکت تعلق دارد و مثلا در صورت انحلال آنها، تنها ۲ تومان دارایی واقعی موجود خواهد بود. بنابراین، حاصل جمع ارزش بازار این دو شرکت، عددی بزرگتر از ارزش واقعی آنهاست. طبیعتا هرچه درصد سهامداری شرکت «الف» در شرکت «ب» بالاتر باشد، این دوبارهشماری بیشتر خواهد بود، و به علاوه، اگر شرکت دیگری سهامدار شرکت «الف» باشد، این دوبارهشماری تکرار شده و افزایش خواهد یافت. بنابراین، درصد مالکیت شرکتهای بورسی در یکدیگر و نیز تعدد لایههای سهامداری آنها، میزان تخمین بیش از حد ارزش بازار را افزایش میدهد.
در مورد سهامداری دوطرفه، فرض کنیم هر یک از دو شرکت «الف» و «ب» یک تومان دارایی فیزیکی و 50درصد سهام شرکت دیگر را در اختیار دارند. در این صورت، ارزش بازار این دو شرکت را میتوان بهصورت رابطه زیر نوشت:
دو معادله فوق را به سادگی میتوان حل کرد، و مقادیر زیر برای ارزش بازار این دو شرکت محاسبه میشود:
به این ترتیب، مجموع ارزش بازار دو شرکت برابر 4 خواهد بود که معادل دو برابر جمع ارزش داراییهای فیزیکی آنهاست (2=1+1).
بهصورت کلی، هرچه درصد سهامداری متقابل دو شرکت بالاتر باشد، میزان تخمین بیش از حد بهصورت فزایندهای افزایش مییابد. بهعنوان نمونه، اگر دو شرکت «الف» و «ب» هریک 90درصد سهام یکدیگر را علاوه بر یک تومان دارایی فیزیکی دراختیار داشته باشند، میتوان نشان داد که جمع ارزش بازار آنها 20 تومان (معادل 10 برابر جمع ارزش داراییهای فیزیکی) خواهد بود. در حالت کلیتر، اگر دو شرکت «الف» و «ب» a درصد از سهام یکدیگر را دراختیار داشته باشند، جمع ارزش آنها برابر ارزش داراییهای فیزیکی خواهد بود (بیرمن، 1990).
ارزش بازار هلدینگ را بهصورت تابعی از درصد سهامداری متقابل با شرکت زیرمجموعه در مثال فوق نشان میدهد.
با توجه به توضیحات فوق، میزان دوبارهشماری ارزش بازار بسته به ساختار و میزان سهامداری شرکتها در یکدیگر میتواند تغییر کند. برای حذف اثر این دوبارهشماری، لازم است ارزش بازار درصد مالکیت شرکتهای بورسی از جمع ارزش بازار کل شرکتها کسر شود. بهعنوان مثال، در حالت سهامداری متقاطع 50 درصدی، ارزش مالکیت شرکت «الف» در «ب» معادل 50درصد ارزش بازار شرکت «ب»، یعنی یک تومان و ارزش مالکیت شرکت «ب» در «الف» نیز یک تومان است. به این ترتیب، جمع ارزش مالکیت این دو شرکت در یکدیگر 2 تومان است که اگر از ارزش کل بازار آنها، یعنی 4 تومان، کسر شود معادل ارزش واقعی آنها که صرفا ناشی از داراییهای فیزیکی است (2 تومان) خواهد شد.
پس از محاسبه ارزش بازار واقعی شرکتها، جمع ارزش واقعی شرکتها در انتهای سال 98 حدود 1775هزار میلیارد تومان برآورد میشود. این رقم معادل 73درصد ارزش اسمی بازار (2425هزارمیلیارد تومان) است. به این ترتیب، بیش از یک چهارم از کل ارزش بازار سهام ایران ناشی از دوبارهشماری است که رقم قابلتوجهی است [در محاسبات ارزش واقعی شرکتها، در صورتی که ارزش روز سهام شرکتهای بورسی تحت تملک یک شرکت از ارزش روز آن بیشتر باشد، ارزش بازار واقعی آن (تفاضل ارزش بازار اسمی و ارزش روز سهام تحت تملک) عددی منفی محاسبه خواهد شد. این مساله در مورد 20 شرکت وجود داشته است که برای حل این مشکل، در محاسبات مربوط به این شرکتها، حداقل ارزش واقعی برابر صفر درنظر گرفته شده است]. صنایع مختلف بازار سهام ایران از جهت میزان تفاوت میان ارزش اسمی بازار و ارزش واقعی بازار، طیف گستردهای را شامل میشوند. نمودار 2 نسبت ارزش واقعی به ارزش اسمی 15 صنعت بورسی با بیشترین دوبارهشماری را نشان میدهد. همانطور که انتظار میرود، «سرمایهگذاریها» و «چندرشتهای صنعتی» به دلیل آنکه بخش بزرگی از دارایی آنها را سهام سایر شرکتها تشکیل میدهد، نسبت ارزش واقعی به اسمی آنها بسیار پایین (به ترتیب 37درصد و صفر درصد) است. به عبارت دیگر، صنعت «چندرشتهای صنعتی» تمام ارزش بازار خود را از تملک سهام سایر شرکتهای بورسی میگیرد که البته با توجه به ماهیت این صنعت که شامل هلدینگهای بزرگ بورسی است قابل درک است[این صنعت شامل چهار هلدینگ بزرگ بورسی یعنی سرمایهگذاری امید، سرمایهگذاری غدیر، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی و سرمایهگذاری گروه توسعه ملی است]. صنعت مخابرات نیز به دلیل وجود شرکت ارتباطات سیار که بخش اعظم سهام آن در کنترل شرکت مخابرات است، نسبت ارزش واقعی به اسمی پایینی (57 درصد) دارد.
در مجموع میتوان گفت که اولا صنایع مختلف بازار سهام ایران از نظر میزان دوبارهشماری ارزش بازار، تنوع قابلتوجهی دارند و ثانیا به نظر میرسد مساله دوبارهشماری بهخصوص در صنایع بزرگ بورسی رایجتر بوده و بنابراین درک آن اهمیت ویژهای دارد. بهعنوان مثال، از میان 15 صنعتی که بیشترین میزان دوبارهشماری در آنها وجود دارد، 7 صنعت جزو 10 صنعت بزرگ بورس هستند.
در گام بعدی، تغییرات نسبت ارزش واقعی به ارزش اسمی بازار در طی زمان را بررسی میکنیم. نمودار 3 این نسبت را در بازه 18 ساله 1380 تا 1398 نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود، این نسبت از حداکثر 88درصد در سال 87 تا 73درصد در سال 98 تغییر کرده است. در طی این سالها، میانگین این نسبت، 79درصد بوده است.
علاوه بر ارزش بازار، بازده بازار نیز به دلیل چندبارهشماری ارزش بازار شرکتها دچار تورش میشود، زیرا بازده شاخص کل بر اساس میانگین موزون بازدهی سهام مختلف محاسبه میشود و تورش در ارزش بازار، محاسبات مربوط به بازده شاخص را نیز دچار خطا میکند. برای محاسبه ارزش دوبارهشماری بر بازده بازار، ابتدا یک شاخص بازده کل (Total return index) با استفاده از ارزش اسمی بازار هر سهم بهعنوان وزن آن در شاخص ایجاد میکنیم. دلیل ایجاد این شاخص به جای استفاده از شاخص کل بورس تهران این است که به دلایل مختلف از جمله وجود سهام فرابورسی در جامعه نمونه، شاخص محاسبه شده با شاخص کل اختلاف خواهد داشت و به منظور جلوگیری از تاثیرگذاری این اختلاف در محاسبات بر نتایج، اقدام به محاسبه مجدد شاخص کردهایم. در ادامه، همین شاخص را با استفاده از ارزش واقعی بازار وزندهی کرده و مجددا محاسبه میکنیم. اختلاف این دو شاخص که ناشی از تغییر در وزن هر سهم به دلیل تغییرات ارزش بازار آنها پس از حذف دوبارهشماری است، تورش ناشی از دوبارهشماری است. نمودار 4 روند این دو شاخص شاخص ۵۰ شرکت بزرگتر را در طی سالهای 81 تا 98 نشان میدهد.
همانطور که در نمودار 4 مشاهده میشود، در سالهای 81 تا 98، سرمایهگذاری در بازار سهام بازدهی حدودا 270 برابر داشته، درحالیکه پس از حذف اثر دوبارهشماری، این بازده به بیش از 385 برابر افزایش مییابد. بهطور معادل، بازده اسمی بازار در طی دوره 18 ساله، معادل 36درصد سالانه بوده درحالیکه بازده واقعی بازار معادل 39درصد است. بنابراین میتوان گفت دوبارهشماری بهطور متوسط حدود 3 درصد از بازده بازار میکاهد.
در مجموع، میتوان گفت که ساختار مالکیت شبکهای در بازار سرمایه ایران باعث ایجاد خطا در دو شاخص مهم بازار یعنی ارزش کل بازار و بازده میشود، اما بر نسبت P/ E بازار و همچنین تخمین ریسک سیستماتیک سهام تاثیر چندانی ندارد.
French, K. R. , & Poterba, J. M. (1991). Were Japanese stock prices too high?. Journal of Financial Economics, 29(2), 337-363.
NPS چیست؟ (شاخص خالص ترویج کننده)
یکی از دلایل موفقیت هر سازمانی میزان رضایت مشتریان آن است.
هر سازمانی باید از میزان رضایتمندی و وفاداری مشتریان خود مطلع باشد.
اما فرایند تعیین میزان رضایتمندی مشتریان معمولا سخت و پیچیده است.
یک KPI ساده برای این کار وجود دارد.
شاخص NPS یا همان شاخص خالص ترویج کننده تنها شامل یک عدد است و به نسبت روشهای دیگر به سادگی محاسبه می شود.
اما NPS چیست؟
مشتریان ما تا چه حد راضی و وفادار هستند؟ این سوالی است که NPS به آن جواب می دهد.
شاخص خالص ترویج کنندگان (ترویج کننده) بر این اصل استوار است که مشتریان هر شرکت را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
- مشتریان مبلغ (مروج)
- مشتریان منفعل
- مشتریان منتقد
تحقیقات نشان می دهد که بین گروه های مختلف مشتریان و رفتار واقعی آنها از جمله خرید مجدد و… ارتباط قابل توجهی وجود دارد.
این شاخص برای اولین بار توسط Fred Reichheld و Satmetrix و Bain و Compan طراحی و معرفی شد.
این شاخص یک معیار ساده و با کاربری آسان است که نحوه برخورد سازمانها و کارکنان آنها را با مشتریان خود نشان می دهد.
از ترکیب این شاخص با پیگیری مناسب نارضایتی ها و دلایل آنها و برطرف کردن مشکلات، افزایش رضایت مشتریان و در نهایت نرخ رشد سوآوری سازمان حاصل می گردد.
نحوه اندازه گیری NPS
- در یک تماس ساده از مشتری سوال می کنیم که شرکت ما را به دوستان و همکاران خود پیشنهاد می دهد؟
- مشتری عددی بین 1 تا 10 را اعلام می کند
- بطوری که عدد 10 نشان دهنده تمایل شدید افراد به توصیه شرکت به دیگران است.
- افرادی که عدد 6 یا کمتر داده اند مشتریان منتقد هستند.
- حال شاخص خالص ترویج کننده یا امتیاز خالص ترویج کننده را بدست می آوریم.
درصد افرادی که عدد 9 یا 10 داده اند یعنی مشتریان مبلغ (مروج) را از درصد افرادی که عدد 6 یا کمتر داده اند یعنی مشتریان منتقد کم می کنیم.
پاسخ یه سوالات متداول در مورد امتیاز NPS
بعد از پاسخ به سوال NPS چیست؟ معمولا سوالات زیر بوجود می آید.
1- NPS مخفف چیست؟
NPS مخفف Net Promoter Score به معنی امتیاز خالص ترویج کننده است.
2- بازه عددی امتیاز NPS به چه صورت است؟
این عدد بین 100%- و 100% می تواند تغییر کند.
3- NPS شرکت چه عددی باشد خوب است؟
- اگر عدد امتیاز NPS بزرگتر از صفر باشد وضعیت “خوب” ارزیابی می شود.
- اگر شاخص NPS بیشتر از 50 باشد “عالی” است.
- اگر امتیاز NPS بیشتر از 70 باشد در “کلاس جهانی” تلقی می شود.
بطور کلی اگر امتیاز NPS مثبت باشد یعنی اوضاع خوب است و اکثریت مشتریان شما وفادار هستند.
دسته بندی های عدد نهایی متفاوت است و البته بصورت زیر نیز پیشنهاد می شود:
دیدگاه شما