فازهای بازار خرسی


فازهای بازار خرسی

دنیای اقتصاد : بورس بازان پس از برگشت از تعطیلات 6روزه کرونایی، شاهد رشد 9/ 0درصدی شاخص کل بودند. به این ترتیب شاخص کل از کف پیشین خود بیش از 20درصد فاصله گرفت و برای نخستین بار در سال1400 وارد فاز گاوی شد. تغییر فازی که 39روز زمان برد. عدم تمایل دلار برای ریزش، کمرنگ بودن احتمال احیای برجام در کوتاه مدت، فعال شدن ثانیه شمار آغاز به کار دولت سیزدهم، تعدیل مناسب P/ E آینده نگر بازار در کنار احساس رضایت بورس بازان از وضعیت نرخ بهره بین بانکی، شتاب دهنده های بورس در مسیر صعودی است.

برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سال‌های گذشته روزنامه‌های عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه می‌شود.
شما می‌توانید به یکی از روش‌های زیر مشترک شوید:

در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یک‌ساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامه‌ها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارت‌های بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارت‌های اعتباری بین‌المللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکان‌پذیر است.

به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!

بازار گاوی و بازار خرسی به چه معناست؟

بازار گاوی و بازار خرسی دو اصطلاح پرکاربرد در بازارهای مالی هستند که به‌صورت مکرر توسط فعالان و کارشناسان این بازارها مورداستفاده قرار می‌گیرند. از این دو اصطلاح برای بیان جهت روند بازارهای مالی، خصوصاً بازار سهام، استفاده می‌شود. در این بخش از آموزش‌های ویتارو، قصد داریم در ویدیویی کوتاه، بازار گاوی و بازار خرسی را با زبانی ساده توضیح دهیم.

بازار گاوی (به انگلیسی: Bull Market)، وضعیتی در بازارهای مالی است، که در آن قیمت‌ها در حال افزایش هستند و یا انتظار می‌رود افزایش یابند. معمولاً اصطلاح بازار گاوی در بورس به کار می‌رود؛ اما می‌تواند در هر بازاری که دارایی مبادله می‌شود، مانند اوراق قرضه، ارز، املاک و کامودیتی‌ها نیز، استفاده گردد.

همیشه در بازارهای مالی، قیمت اوراق بهادار به‌صورت مداوم در نوسان است. اصطلاح بازار گاوی به هر نوسان مثبت یا رو به بالایی اطلاق نمی‌گردد؛ بلکه اگر روند کلی بازار در بلندمدت افزایشی باشد، می‌گویند آن بازار، وارد فاز گاوی شده است.

در بازارهای جهانی، اگر قیمت‌ها بیش از 20 درصد و به‌صورت پایدار (دو ماه یا بیشتر) افزایش پیدا کنند، می‌گویند بازار هدف رسماً درروند گاوی قرارگرفته است.

بازار خرسی (به انگلیسی: Bearish Market)، زمانی اتفاق می‌افتد که سرمایه‌گذارها، کاهش قیمت طولانی‌مدتی را در یک بازار خاص تجربه کنند. مانند بازار گاوی، معمولاً اصطلاح بازار خرسی در بورس به کار می‌رود؛ اما می‌تواند در هر بازاری که دارایی مبادله می‌شود نیز استفاده گردد.

معمولاً از اصطلاح بازار خرسی در تشریح روند کلیت یک بازار، مانند شاخص کل بورس تهران، استفاده می‌شود؛ اما می‌توان از آن برای بیان روند یک دارایی خاص، مانند سهام یک شرکت یا ارز، هم بهره برد.

همانند بازار گاوی، اگر قیمت‌ها 20 درصد یا بیشتر و باثبات افزایش پیدا نمایند، می‌توان گفت که بازار هدف رسماً وارد فاز خرسی شده است.

البته ذکر این نکته ضروری است که بازارهای مالی ایران، به دلیل تفاوت ساختاری با بازارهای جهانی، از این قاعده 20 درصدی پیروی نمی‌کنند.

تئوری داو (Dow Theory)

تئوری داو (Dow Theory)

تئوری داو یک تئوری اقتصادیست که عنوان می‌کند بازار در یک روند صعودی قرار دارد، اگر یکی از میانگین‌های آن (برای مثال صنایع یا حمل و نقل) از یکی از قله‌های مهم خود عبور کند. و در ادامه با همراهی عبور مشابه در سایر میانگین‌ها همراه باشد. برای مثال، اگر میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average (DJIA)) از یک قله متوسط عبور کند، انتظار می‌رود که میانگین حمل و نقل داو جونز (Dow Jones Transportation Average (DJTA)) نیز در برهه زمانی منطقی همین مسیر را دنبال کند.

نکات کلیدی

  • تئوری داو یک چهارچوب فنی است که پیش‌بینی می‌کند که بازار روندی صعودی دارد، اگر که یکی از میانگین‌های آن از قله‌ای مهم عبور کند. و این عبور از قله توسط سایر میانگین‌ها نیز اتفاق بیوفتد.
  • این تئوری با این فرض ایجاد شد ک همه چیز در قیمت و بازار لحاظ می‌باشد که این مورد با فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) همخوانی دارد.
  • در این موضع فکری، شاخص‌های مختلف بازار می‌بایست یکدیگر را با استفاده از الگوهای رفتار قیمت (Price Action) و حجم معاملات تا تغییر روند تأیید کنند.

مفهوم تئوری داو

تئوری داو یک روش معاملاتی است که توسط چارلز داو (Charles H. Dow)، یکی از موسسان شرکت Dow Jones & Company, Inc. در کنار ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، توسعه یافت. میانگین صنعتی داو جونز نیز در سال ۱۸۹۶ توسط همین افراد ایجاد شد. داو تئوری خود را در طول یک سری از مقالات منتشر‌‌شده در ژورنال وال استریت، که توسط وی و دیگران تأسیس شد، شکل داد.

چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و به دلیل فوت وی، هیچ وقت نتوانست تئوری کامل خود در ارتباط با بازارها را منتشر کند. ولی تعدادی از دنبال‌کنندگان و همکاران کارهای توسعه یافته بر مقالات قبلی را منتشر کردند. بعضی از مهمترین افراد و منابع مرتبط با تئوری داو شامل لیست زیر می‌باشند:

  • ویلیام پ. همیلتون (فشارسنج بازار سهام) (William P. Hamilton’s “The Stock Market Barometer” (1922))
  • رابرت رئا (تئوری داو) (Robert Rhea’s “The Dow Theory” (1932))
  • ا. جورج شیفر (چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایه‌گذار کمک کردم تا در بازار سهام به سوددهی برسند) (E. George Schaefer’s “How I Helped More Than 10,000 Investors To Profit In Stocks” (1960))
  • ریچارد راسل (تئوری داو امروز) (Richard Russel’s “The Dow Theory Today” (1961))

هسته مرکزی تئوری

داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازه‌گیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد می‌باشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد می‌تواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکت‌ها به طور جداگانه را شناسائی کند.

این تئوری در عمر بیش از ۱۰۰ سال خود توسعه بیشتری داشته است که این توسعه شامل مشارکت‌های ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت رئا در دهه ۱۹۳۰ و ا. جورج شیفر و ریچارد راسل در دهه ۱۹۶۰ می‌باشد. برخی از دیدگاه‌های این تئوری، برای مثال تأکید آن بر بخش حمل و نقل (یا در فرم اصلی آن، راه آهن)، منسوخ شده‌اند. ولی رویکرد داو همچنان هسته مرکزی تحلیل تکنیکال مدرن را شکل می‌دهد.

نحوه کارکرد تئوری داو

تئوری فازهای بازار خرسی داو از ۶ بخش اصلی تشکیل شده است:

بخش ۱: همه چیز در قیمت لحاظ شده است.

تئوری داو براساس فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) عمل می‌کند که در این فرضیه عنوان می‌شود قیمت دارائی‌ها تمام اطلاعات موجود را درون خود جای داده‌اند. به زبان دیگر، این رویکرد خلاف فرضیه‌ای از اقتصاد رفتاری است.

پتانسیل‌های سوددهی، برتری رقابتی، شایستگی مدیریتی، همه این پارامترها و سایر موارد در قیمت بازار لحاظ شده‌اند، حتی اگر هر فرد یک بخش یا کلیت این جزئیات را نداند. در مطالعه دقیق‌تر این تئوری، حتی وقایع آینده نیز به فرم ریسک لحاظ شده‌اند.

بخش ۲: سه روند ماژور (Primary) برای بازار وجود دارد.

بازارها روندهای ماژوری، مانند بازار گاوی یا خرسی، را تجربه می‌کنند که به مدت یک سال یا بیشتر دوام می‌آورند. در این روند‌ها بزرگتر، روند‌های میان‌مدتی تجربه می‌شود که معمولاً در خلاف روند اصلی، همانند یک پولبک در بازار گاوی یا یک رالی صعودی در بازار خرسی، خود را نمایش می‌دهند. این روند‌های میان مدت از سه هفته تا سه ماه عمر می‌کنند. در نهایت، روند‌های مینوری وجود دارند که زیر یک هفته دوام می‌آورند و به طور غالب نویز بازار حساب می‌شوند.

بخش ۳: روندهای ماژور دارای سه فاز هستند.

یک روند ماژور، با توجه به تئوری داو، دارای سه فاز می‌باشد. در یک بازار گاوی، فاز جمع‌آوری، فاز مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و فاز مازاد وجود دارد. در یک بازار خرسی، این سه فاز فاز توزیع، فاز حرکت مشارکت عمومی و فاز ترس (یا ناامیدی) خواهند بود.

سه فاز حرکات افزایشی و کاهشی در بازار/تئوری داو (Dow Theory)

بخش ۴: شاخص‌ها باید یکدیگر را تأیید کنند.

به منظور اینکه یک روند تشکیل شود، داو این فرض را در نظر داشت که شاخص‌ها یا میانگین‌های بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدین معناست که سیگنال‌هائی که در یک شاخص اتفاق می‌افتد، باید با سیگنال‌های سایر شاخص‌ها همراستا باشند. اگر یک شاخص، نظیر میانگین صنعتی داو جونز، یک روند ماژور صعودی را تأیید می‌کند، در حالی که شاخص دیگر در روند ماژور نزولی باقیست، معامله‌گران نباید فرض را بر شروع روند جدید بگیرند.

داو از دو شاخص طراحی‌شده توسط خود و شریکانش، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده می‌کرد. استفاده از این فازهای بازار خرسی دو شاخص با این فرض انجام میشد که در صورتی که شرایط کسب و کار، همانطور که DJIA عنوان می‌کند، واقعاً سالم باشد، راه‌آهن باید از باربری مورد نیاز این کسب و کار در حال بازدهی باشد. اگر قیمت این دارائی‌ها در حال رشد باشد ولی راه‌آهن متضرر باشد، روند به احتمال قوی پایدار نمی‌باشد. برعکس این قضیه نیز صادق است: اگر راه‌آهن در حال رشد باشد ولی بازار در حال ریزش باشد، روند مشخصی وجود ندارد.

بخش ۵: حجم می‌بایست روند را تأیید کند.

در صورتی که قیمت در امتداد روند ماژور در حال حرکت باشد، حجم باید افزایشی باشد و در صورت حرکت خلاف روند، باید کاهش حجم مشاهده شود. حجم کم نشان دهنده ضعف روند می‌باشد. برای مثال، در یک بازار گاوی، حجم باید با رشد قیمت افزایش فازهای بازار خرسی یابد و در طول پولبک‌های مینور باید کاهش پیدا کند. در صورتی که در این مثال حجم در طول پولبک افزایش یابد، می‌تواند نشانه این باشد که روند در حال برگشت بوده و فعالان بازار رفتار خرسی از خود نشان می‌دهند.

بخش ۶: روندها ادامه خواهند داشت تا زمانی که یک برگشت واضح صورت گیرد.

برگشت روندهای ماژور می‌تواند با روندهای مینور اشتباه گرفته شود. شناسائی این قضیه بسیار دشوار است که یک حرکت رو به بالا در بازار خرسی تغییر روند است یا یک رالی کوتاه‌مدت است که در ادامه با کف‌های پائین‌تر همراه می‌شود و تئوری داو در این رابطه هشدار می‌دهد و توصیه اکید بر تأیید برگشت روند احتمالی دارد.

موارد خاص

در ادامه بر بررسی نکات اضافی در رابطه با تئوری داو می‌پردازیم:

قیمت Closing و بازه‌های خطی

چارلز داو تنها به قیمت‌های Closing بسنده می‌کرد و توجهی به حرکات در طول روز شاخص نداشت. برای تشکیل یک سیگنال روند، قیمت Closing باید سیگنال روند را صادر کند، نه حرکات قیمت در طول روز (قیمت High یا Low).

ویژگی دیگر در تئوری داو ایده بازه‌های خطی (Line Ranges) می‌باشد که تحت عنوان بازه‌های معاملاتی (Trading Ranges) نیز از آن‌ها در تحلیل تکنیکال یاد می‌شود. این بازه‌های خنثی (یا افقی) از حرکات قیمت به عنوان بازه‌های تثبیت در نظر گرفته می‌شوند و معامله‌گران باید برای شکست خط روند توسط حرکات قیمتی صبر کنند تا بتوانند در رابطه با جهت حرکت بازار نتیجه‌گیری کنند. برای مثال، اگر که قیمت به بالای خط برود، احتمال وقوع روند صعودی می‌رود.

سیگنال‌ها و شناسائی روندها

یک مورد دشوار از اعمال تئوری داو، شناسائی دقیق برگشت روند می‌باشد. به یاد داشته باشید که یک پیروی تئوری داو با جهت کلی بازار معامله می‌کند، به همین دلیل این مورد بسیار با اهمیت است که نقاط تغییر جهت بازار را شناسائی کند.

یکی از تکنیک‌های اصلی مورد استفاده برای شناسائی نقاط برگشت روند در تئوری داو تحلیل قله و دره (Peak-and-Trough Analysis) می‌باشد. یک قله بالاترین قیمت در حرکت بازار می‌باشد، در حالی که یک دره تحت عنوان پائین‌ترین قیمت برای حرکت بازار تعریف می‌شود. توجه داشته باشید که در تئوری داو فرض بر این است که بازار به صورت یک خط صاف حرکت نمی‌کند. بلکه شامل قله‌ها و دره‌هائی است که به طور کلی به صورت رونددار در یک جهت در حال حرکت می‌باشند.

یک روند صعودی در تئوری داو، یک سری از قله‌ها و دره‌های بالاتر پشت سر هم می‌باشد. یک روند نزولی نیز یک سری از قله‌های و دره‌های پائین‌تر پست سر هم تعریف می‌شود. ششمین باور تئوری داو اعلام می‌کند که یک روند به طور موثر وجود دارد، مگر اینکه یک نشانه واضح دال بر تغییر روند شناسائی شود. تقریباً همانند قانون اول نیوتن از قوانین سه‌گانه حرکت، یک شیٔ در یک جهت به حرکت خود ادامه می‌دهد تا زمانی که یک نیرو در آن حرکت تداخل ایجاد کند.

تحلیل قله و دره برای روندهای صعودی و نزولی/تئوری داو (Dow Theory)

به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت ماژور ادامه می‌دهد تا زمانی که یک نیرو، همانند تغییر در شرایط کسب و کار، به اندازه‌ای قوی باشد تا منجر به تغییر جهت این حرکت ماژور گردد.

نقاط برگشت

یک برگشت در روند ماژور زمانی سیگنال خود را صادر می‌کند که بازار قادر به ایجاد یک قله و دره دیگر در راستای روند ماژور نباشد. برای یک روند رو به بالا، یک برگشت روند با عدم فتح قله قبل و در ادامه عدم ایجاد کف بالاتر ایجاد می‌شود. در این حالت، بازار از یک بازه قله‌ها و دره‌های بالاتر به بازه دره‌ها و قله‌های پائین‌تر که عوامل یک روند ماژور رو به پائین است تغییر فاز داده است.

برگشت یک روند ماژور نزولی زمانی اتفاق می‌افتد که بازار دیگر قادر به سقوط و تشکیل قله‌ها و دره‌های پائین‌تر نباشد. این اتفاق زمانی پیش می‌آید که بازار یک قله بالاتر از قله قبل و در ادامه یک دره بالا‌تر از دره قبل تشکیل دهد که پارامتر‌های یک روند روبه بالا و صعودی می‌باشند.

جمع‌بندی

چارلز داو و شریکانش در پی تشکیل تئوری مرتبط به شاخص‌های خود، زیربنای سیستمی را تشکیل دادند که منجر به شکل‌گیری تحلیل تکنیکال مدرن شد. موارد شش گانه عنوان شده در تئوری داو، مخصوصاً مورد ششم که تحت عنوان نمودارخوانی شناخته می‌شود، همچنان با قدرت در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار می‌گیرد.

منابع

“How to Use the Dow Theory to Analyze the Market”, Investopedia, 2022.

تعداد نهنگ‌های بیت‌کوین در بازار خرسی ۱۲% افزایش یافت

تعداد نهنگ‌های بیت‌کوین در بازار خرسی ۱۲% افزایش یافت

داده‌های آنچین سنتیمنت نشان‌دهنده این مسئله است که در طی ۳ ماه اخیر، ۱۰ آدرس جدید با موجودی بیشتر از ۱۰.۰۰۰BTC به جمع هولدرهای بیت‌ کوین اضافه شده است.

به گزارش اول‌مانی و به نقل از U.Today، در مهر ماه، تعداد نهنگ های بیت کوین با موجودی بیشتر از ۱۰.۰۰۰BTC به کمترین میزان تاریخ خود یعنی ۷۹ آدرس کاهش یافته بود. از این نظر با افزوده شدن ۱۰ نهنگ جدید به بازار بیت کوین،در طی ۳ ماه اخیر شاهد رشد ۱۲.۷% تعداد نهنگ‌های بزرگ بیت کوین هستیم.البته گفتنی است که سقف تاریخی این شاخص برابر ۱۲۰ آدرس است.

صفحه رسمی سنتیمنت در توییتر با گذاشتن پستی از افزایش تعداد نهنگ‌های بزرگ بیت‌ کوین به ۸۹ آدرس خبر داد:

بیت‌کوین

به نقل از گزارش سنتیمنت در توییتر، بیشتر این آدرس‌ها در گذشته موجودی بین ۱۰.۰۰۰ تا ۱۰۰.۰۰۰BTC در اختیار داشتند و در جریان این بازه ۳ ماهه به انباشت بیت کوین مشغول بوده‌اند. این مسئله می تواند نشانه‌ای از فاز انباشت بیت‌ کوین توسط نهنگ‌ها در جریان ریزش قیمت بیت کوین در طی سه ماه اخیر باشد.

وضعیت قیمت بیت‌ کوین

از تاریخ ۱۹ آبان ماه که سقف تاریخی ۶۹.۰۰۰ دلاری قیمت بیت‌کوین زده شد، به صورت پیوسته شاهد عقب نشینی قیمت بیت کوین بوده‌ایم. اکنون مدتی است که بیت کوین بین بازه ۴۱.۰۰۰ تا ۴۴.۰۰۰ دلار معامله می شود.

افزایش تعداد نهنگ‌های بزرگ بیت‌کوین می تواند نشانه‌ای از تصمیم هولدرهای بلندمدت بیت کوین برای گسترش دارایی های خود در وضعیت قیمت حال حاضر باشد. همچنین تعداد هولدرهای بیت کوین به صورت پیوسته‌ای در حال فزایش است که بسیار متفاوت با وضعیت مشابه پیش آمده در ابتدای سال ۲۰۱۸ است که پادشاه ارزهای دیجیتال پس از زدن سقف تاریخی خود ریزشی عمیق را تجربه کرد. ایم مسئله می تواند شتاب دهنده‌ای مثبت برای روند حرکتی بیت کوین تلقی شود.

بازخوانی دو دوره بورسی بازار خرسی

از ابتدای سال جاری نیز در ادامه روند صعودی سال ۹۸، ورود بی‌وقفه نقدینگی به گردونه معاملات سهام سبب شد تا فقط در ۹۱ روز کاری، شاخص کل بورس تهران با رشد ۳۰۵ درصدی همراه شود. در این مدت همه عوامل مثبت همچون ورود سراسیمه پول‌های سرگردان، افزایش انتظارات تورمی، رشد نرخ دلار و سخنان حمایت‌گونه مقامات دولتی دست به دست هم دادند تا صعود قیمت سهام به روندی بی‌وقفه تبدیل شود.

به گزارش نبض بورس، در اوایل روزهای اصلاحی سال جاری و ورود بازار به فاز فازهای بازار خرسی خرسی فعالان بورسی آن را با نیمه دوم سال 97 مقایسه می‌کردند. یعنی درست دوره پیشین ورود بازار سهام به فاز خرسی. جایی که بورس تهران برای ۵۵ روز معاملاتی (از ۹ مهر فازهای بازار خرسی تا پایان آذر۹۷) در مسیر کاهشی پیش رفت و سرانجام با ثبت افت ۱۵/ ۲۰ درصدی به فاز خرسی فرورفت. پس از آن اما برای ۴۱ روز کاری (از ابتدای دی تا 30 بهمن ۹۷) شاهد نوسان‌ کم‌مقدار این نماگر در محدوده ۱۵۴ تا ۱۶۶ هزار واحدی بودیم. این دوره کم‌نوسان اما با رشد 8/ 0 درصدی شاخص کل سپری شد. پس از آن فعالان بازار شاهد بازگشت پرقدرت سهام به مسیر صعودی بودند. پول‌های حقیقی مجددا به گردونه معاملات سهام بازگشتند و در ۲۱ روز کاری باقی‌مانده از سال ۹۷، نماگر اصلی بورس تهران با صعود ۱۴ درصدی همراه شد و سال ۹۸ را نیز با رشد ۱۸۶ درصدی به پایان رساند. در نخستین روزهای پاییز سال ۹۷، نرخ دلار در روندی صعودی تا کانال ۱۸ هزار تومان نیز پیشروی کرد، اما به یکباره شاهد ریزش دلار در بازار آزاد بودیم. این وضعیت به بورس تهران نیز تسری پیدا کرد و فعالان تالار شیشه‌ای که همواره نیم نگاهی نیز به خیابان فردوسی دارند، در سمت فروش سهام فعال شدند و ماحصل آن سقوط شاخص سهام از ارتفاع ۱۹۵ هزار واحدی به ۱۵۴ هزار واحد بود.

از ابتدای سال جاری نیز در ادامه روند صعودی سال ۹۸، ورود بی‌وقفه نقدینگی به گردونه معاملات سهام سبب شد تا فقط در ۹۱ روز کاری، شاخص کل بورس تهران با رشد ۳۰۵ درصدی همراه شود. در این مدت همه عوامل مثبت همچون ورود سراسیمه پول‌های سرگردان، افزایش انتظارات تورمی، رشد نرخ دلار و سخنان حمایت‌گونه مقامات دولتی دست به دست هم دادند تا صعود قیمت سهام به روندی بی‌وقفه تبدیل شود. در این مدت تنها مرزهای تکنیکال، روانی و اعداد رند بودند که بعضا افزایش فشار فروش را در پی داشتند که آن نیز با ورود سریع متقاضیان خرید سهام خنثی می‌شد. به‌طوری که تقریبا تمام سهام موجود در بازار از محدوده ارزندگی خارج شده بودند، اما قصد افت نداشتند. هر چند پس از رشدهای افسارگسیخته در یک سال گذشته، اصلاح قیمتی امری طبیعی محسوب می‌شد، اما با عبور دماسنج اصلی تالار شیشه‌ای از مرز 2 میلیون واحد این نماگر چرخشی جدی کرد. در این شرایط محدودیت‌های خودساخته همچون دامنه نوسان قیمت و حجم مبنا، آتش هیجانات منفی را افروخته‌تر کردند تا جایی که فقط در ۱۰ روز کاری، شاهد ریزش بیش از ۲۰ درصدی شاخص کل و ورود بازار سهام بعد از حدود دو سال به فاز خرسی بودیم. این شرایط در سایه انفعال مقام سیاست‌گذار رقم خورد و هنوز نیز راهکاری برای دماسنج اقتصاد ایران اندیشیده نشده است. پس از آن برای 33 روز کاری شاخص کل کم‌نوسان ظاهر شد و افت 9/ 3 درصدی را ثبت کرد. اما روند سال 97 تکرار نشد و نماگر سهام این بار با شتابی بیشتر به حرکت در مسیر نزولی ادامه داد و در 19 روز کاری 12/ 24 درصد دیگر از ارتفاع دماسنج بازار کاسته شد تا در مجموع میزان افت شاخص کل بورس از 41 درصد فراتر رود. در این دوره حتی رشد دلار نیز نتوانست مانع افت بیشتر قیمت سهام شود. بازار راه خود را رفت تا حباب شکل گرفته در این بازار کوچک و کوچک‌تر شود. در این مسیر نسبت قیمت به درآمد آینده‌نگر که در برخی گروه‌ها 32 واحد را نیز تجربه کرده بود تعدیل شد و بر آخرین آمارها برای کل بازار به کمتر از 10 واحد رسیده است. عوامل که بر جذابیت بازار سهام افزوده و می‌تواند کورسوی امیدی برای بازگشت تقاضا به این بازار باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.