سابقه سهم را چک کنید
شکاف قیمتی چیست؟
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است شکاف قیمتی چیست؟ و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
- روندهای صعودی شکاف قیمتی چیست؟ زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
- روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
- بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
- الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
- الگوی پرچم (Flag)
- الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
- الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
- الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
- الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
- الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل شکاف قیمتی چیست؟ میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت 500 تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت 535 تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway gap)
- شکاف فرار (runaway gap)
- شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
گپ قیمتی افزایش سرمایه
گپ همان فاصله یا شکاف هایی است که بین قیمت ها ایجاد می شود.
برای مثال قیمت سهم ۱۰ هزار تومان است که ناگهان ۲ هزار تومان می شود!
سرمایه شما نابود نمی شود!
بلکه قبل و بعد از افزایش سرمایه یکسان است.
زمانی که شرکت ها افزایش سرمایه می دهند، تعداد سهام آن ها تغییر پیدا می کند.
برای مثال اگر تعداد سهام یک شرکت ۱۰۰ میلیون سهم باشد و شما ۱۰ هزار سهم داشته باشید
بعد از اینکه شرکت مثلا ۱۰۰ درصد افزایش سرمایه می دهد تعداد سهام آن دو برابر یعنی ۲۰۰ میلیون سهم می شود.
در نتیجه تعداد سهام شما هم دو برابر می شود یعنی ۲۰ هزار سهام.
البته افزایش سرمایه های متفاوتی داریم و هر کدام فرمول محاسباتی خاص خودشان را دارند که در ویدیوهای قبلی توضیح دادیم.
ویدیوی گپ قیمتی افزایش سرمایه
پر شدن گپ افزایش سرمایه
بعضی از سهام ها گپ قیمتی خودشان را پر نمی کنند،
یا مدت زمان زیادی طول می کشد تا بتوانند گپ قیمتی افزایش سرمایه را پر کنند.
بنابراین حواستان باشد که سرمایه خودتان را در این سهام ها نخوابانید!
سابقه سهم را چک کنید
ببینید این سهم در گذشته هم افزایش سرمایه و تقسیم سود نقدی داشته است یا نه
ببینید این سهم در چه مدت زمانی توانسته است گپ خودش را پر کند.
گپ های شدید قیمتی بیشتر به خاطر افزایش سرمایه است.
ولی گپ های دیگری هم اتفاق می افتد که فاصله قیمت یا شکاف قیمت کمتر است.
برای مثال گپ های ناشی از تقسیم سود نقدی، گره های معاملاتی و غیره
چارت تعدیل شده و تعدیل نشده
بررسی گپ قیمتی در چارت تعدیل شده امکان پذیر نیست
بلکه چارت سهم مورد نظر باید روی بدون تعدیل یا تعدیل نشده تنظیم شود تا گپ قیمتی به وضوح قابل نمایش باشد.
در ویدیوهای بعدی تفاوت ها و مزایای چارت های تعدیل شده و تعدیل نشده را خواهم گفت.
درباره صادق عباسی
بزرگترین و قوی ترین استراتژی سرمایه گذاری بدون ریسک در بازار بورس فقط در ذهن خود توست پس در تحلیل ها و حرف های دیگران، دنبال پیدا کردن فرمول یا معجزه نباش! چون پیش بینی ها در بهترین حالت، فقط ۲۰ درصد جواب می دهد و ۸۰ درصد لازم است که روانشناسی سرمایه گذاری بلد باشی و مربی ذهن خودت شوی. و اینجا دقیقا همان جایی است که قرار است به سودهای بزرگ برسی.
گپ (Gap) چیست و چگونه به وسیله آن معامله کنیم؟
گپ، یک ناپیوستگی در نمودار قیمت است که منجر به فاصله معنادار قیمتی در روز جدید، نسبت به موقعیت بسته شدن قیمت در روز گذشته میشود (این فاصله ممکن است در میان کندلهای هر تایم فریم نیز وجود داشته باشد)، بدون آنکه هیچ معاملهای در آن بین رخ داده باشد. در بازارهای نوسانی، معاملهگران میتوانند از جهشهای قیمتی یک دارایی بهره ببرند، البته در صورتی که جهشهای قیمتی فرصت معاملاتی را نیز برای ما فراهم کنند. شکاف قیمتی یا گپ زمانی رخ میدهد که قیمت یک سهام (یا هر ابزار مالی دیگر) حرکت سریعی به سمت پایین یا بالا داشته باشد، در حالی که در آن بین معاملهای صورت نگرفته یا حجم معاملات بسیار کم باشد که در نتیجه در نمودار قیمت، میتوانید یک گپ قیمی ببینید. معاملهگران میتوانند این گپها را بر اساس انواع آن تحلیل کنند و از فرصتهای معاملاتی به وجود آمده استفاده کنند. این مقاله به شما کمک میکند تا بهتر درک کنید چرا و چطور گپهای قیمتی رخ میدهند و شما به عنوان معاملهگر چطور میتوانید از این گپها استفاده کنید. بعضی از معامله گران از گپ به عنوان یک استراتژی، کسب سود میکنند.
گپها به دلایل تکینکال و فاندامنتال به وجود میآیند. گپها معمولاً زمانی روی میدهند که اخبار سبب تغییر فاندامنتالهای بازار طی ساعات تعطیلی بازار و یا موجب تغییرات سریع قیمت لحظهای بازار میشوند، برای مثال انتشار خبری در مورد درآمدزاییها (در بازار سهام) پس از ساعات کاری و یا شاخص NFP در بین ساعات کار بازار. اگر گزارش درآمدزایی شرکتی بهتر از پیشبینیها اعلام شود، سهام آن شرکت ممکن است در روز بعد با گپ قیمتی رو به بالا باز شود. این بدین معنی است که قیمت سهام بالاتر از قیمتی که روز قبل بستهشده، باز میشود و در نتیجه گپی مثبت بین دو قیمت تشکیل میشود. در بازار فارکس خبرها و دادههایی وجود دارند که در موقع انتشارشان باعث میشوند که تفاوت قیمت خرید و فروش یا Bid و Ask (اسپرد) به حدی زیاد شود که شبیه به یک گپ دیده شود. در شرایط مشابه، در بازار سهام ممکن است سهمی یک سقف قیمتی را در یک سشن معاملاتی (زمان کار بازار مورد نظر) بشکند و در سشن معاملاتی بعد، در قیمتی بالاتر باز شود. در این شرایط نیز گپ رخ داده است.
انواع گپ
گپها را با توجه به خصوصیاتی که دارند و همچنین استفادههایی که از آنها در معاملات خود داریم، میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
۱. گپ معمولی (Common Gap)
در کل رویداد مهمی پیش از گپ معمولی اتفاق نمیافتد و همانطور كه از نام آن مشخص است اين گپ چيز عجيب و غيرمعمولي نيست، اما ميتواند به كرات و بدون اينكه باعث حركت بيشتر قيمت در جهت خاصی شود اتفاق بيفتد. این نوع گپها معمولا به دلایل طبیعی مثل تعطیلی بازار اتفاق میافتند. این نوع گپها در مقایسه با انواع دیگر گپ نسبتاً سریعتر، پر میشوند. گپهای معمولی را گپهای منطقهای یا گپهای معاملاتی نیز مینامند و معمولاً با حجم متوسط معاملات همراه هستند. این گپها عموما در الگوهای قیمتی تشکیل نمیشوند، بلکه فقط محدودهای را نشان میدهند که گپ در آن ایجاد شدهاست.
۲. گپ شکست (Breakaway Gaps)
گپ شکست زمانی رخ میدهد که قیمت از سطوح حمایت یا مقاومت عبور کند. زمانی که قیمت به وسیله گپ از یک روند رنج معاملاتی تثبیت شده عبور کند، به آن گپ شکست میگویند. گپ شکست همچنین میتواند در دیگر الگوهای نموداری از قبیل مثلث، مثلث جمع شونده، الگوی سر و شانه و… نیز روی دهد. از نشانههای دیگر گپ شکست این است که عموما حجم معاملات افزایش چشمگیری پیدا میکند که در نمودار زیر نیز قابل مشاهده است. در نواحی مهم معاملاتی، این گپ باعث یک بریک اوت معتبر میشود.
گپ شکست (Breakaway Gaps)
۳. گپ ادامه دهنده یا فرار (Continuation Gaps)
گپ هاي ادامه دهنده در ميانه روند اتفاق ميافتند و نشان دهنده ادامه حركت صعودي هستند. اين گپ نشان ميدهد كه خريداران بيشتري در روند صعودی (فروشندگان بیشتر در روند نزولی) به بازار وارد شده و فشار صعودي (نزولی) بيشتري وارد ميكنند. تصوير زير دو گپ ادامه دهنده را در يك روند نزولي نشان ميدهد. گپ فرار یا ادامه دهنده معمولاً اشتیاق و هیجان زیاد سرمایهگذاران را نشان میدهد. این گپ دارای اندازه مشخصی نیست و تغییر قدرت بین خریداران و فروشندگان در بازار را نشان میدهد.
گپ ادامه دهنده یا فرار (Continuation Gaps)
بیشتر بخوانید: معرفی الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
۴. گپ خستگی (Exhaustion Gaps)
گپ خستگی معمولا در انتهای روندهای بزرگ رخ میدهد. به عبارت دیگر بعد از گپ خستگی، مسیر روند در نمودار تغییر میکند. در اين حالت قيمت گپ پاياني را در جهت روند ساخته که بسیار شبیه به گپ فرار است اما با هم تفاوتهایی نیز دارند و سپس قيمت به سمت مخالف باز میگردد. به وسیله نشانههایی میتوان این گپ را تشخیص داد مانند:
- نمودار قیمت مدتهاست که در یک جهت حرکت کرده است و از کف (سقف) خود فاصله زیادی گرفتهاست.
- عوامل خستگی در جهت روند نمودار مشاهده میشود (مانند واگرایی و…).
- حجم معاملات به اندازه گپ فرار چشمگیر نمیباشد.
- عموما گپ بهوجود آمده در محدوده معاملاتی شکل میگیرد و هیچ حمایتی (مقاومتی) شکسته نمیشود و حتی معامله گران را در دام فالس بریک اوت گرفتار میکند.
بیشتر بخوانید: چگونه بر اساس حجم معامله کنیم؟
مثالهایی از شناسایی گپها
در مثال تاریخی زیر، گپ سهام آمازون (AMZN) در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷ پس از ماهها روند رنجی که داشت، نسبت به روزهای گذشته به شدت افزایش یافت. افزایش قیمت سهام با افزایش حجم معاملات همراه بودهاست که وجود یک گپ شکست را تأیید میکند. این آغاز یک روند صعودی جدید در قیمت سهام آمازون است که از ۹۸۵ دلار تا ۲۰۵۰ دلار تا سپتامبر ۲۰۱۸ افزایش یافتهاست.
گپ ادامهدهنده یا فرار در نمودار سهام آلفابت
در مثال بعدی نمودار مربوط به سهام آلفابت (گوگل) که یک گپ فرار را نشان میدهد. شاخص سهام آلفابت تا آوریل ۲۰۱۷ در حال افزایش بود، زمانی که ناگهان گپ فرار صورت گرفت، روند صعودی پیشین با قدرت بیشتری ادامه یافت.
گپ ادامهدهنده یا فرار در نمودار سهام آلفابت
پرشدن یا نشدن گپها
منظور از پرشدن گپ این است که نمودار، به سطح قیمتی گپ تشکیل شده بازمیگردد. دلایل متعددی برای پرشدن گپها وجود دارد مانند: هیجانات غیرعقلانی، مقاومت یا حمایت مهم و الگوهای قیمتی. زمانی که گپها در همان روزی که رخ دادهاند پر میشوند، اصطلاحا به آن Fading (Fade یک استراتژی معاملاتی خلاف جهت روند است که بسیار پرریسک است و معمولا توسط معاملهگران باتجربه استفاده میشود) میگویند. برای مثال فرض کنید شرکتی گزارش خوبی از میزان سود در هر سهم (EPS یا Earning per Share) را برای یک فصل منتشر میکند و قیمت، گپ رو به بالایی ایجاد میکند. حال فرض کنید که در طول روز، معاملهگران متوجه میشوند که نقاط دارای ابهامی در این گزارش وجود دارد یا اینکه اعداد اعلامی با انتظارات آنها فاصله دارد. بنابراین شروع به فروش سهام میکنند. در نهایت، قیمت به قیمتی که روز قبل بستهشده است برمیگردد و گپ به وجود آمده پر میشود. بسیاری از معاملهگران روزانه در روزهایی که گزارش درآمد فصلی شرکتها منتشر میشود یا هیجانات در اوج خود به سر میبرد از این استراتژی استفاده میکنند.
چطور گپها را معامله کنیم؟
راههای زیادی برای بهرهبردن گپها وجود دارند که بعضی از این استراتژیها به نسبت بقیه شناختهشدهتر نیز هستند. بعضی از معاملهگران بعد از تشکیل گپ، اگر ببینند شرایط تکنیکالی یا فاندامنتالی مناسب است وارد معامله میشوند. برای مثال، زمانی که گزارش درآمدزایی شرکتی خوب اعلام میشود بعد از چند ساعت آن سهم را میخرند، به امید این که سهم در روز بعد با گپ مثبت باز شود. معاملهگران ممکن است در ابتدای حرکت قیمت، موقعیتهایی با نقدشوندگی بالا یا پایین را بخرند یا بفروشند، به امید این که روند ادامه خواهد داشت. برای مثال ممکن است یک ارز را هنگامی که با سرعت زیاد گپ رو به بالایی تشکیل میدهد و نقدینگی در بازار کم است و مقاومت مهمی در سد راه قیمت قرار ندارد، را بخرند.
بعضی از معاملهگران از استراتژی Fade برای معامله گپها استفاده میکنند. این معاملهگران زمانی که بالاترین یا پایینترین قیمت را مشخص کردند (معمولا از طریق تحلیل تکنیکال این کار را انجام میدهند) در جهت مخالف آن قیمت وارد معامله میشوند. برای مثال اگر سهمی به دلیل خبر مثبتی، گپ رو به بالایی تشکیل داد، معاملهگران با تجربه، با وارد شدن به معامله فروش، گپ را fade میکنند. (به امید پرشدن گپ وارد معامله میشوند). در مرسومترین راه استفاده از گپها نیز، معاملهگران ممکن است بعد از اینکه گپ پر شد و قیمت به محدوده حمایتی (مقاومتی) رسید وارد معامله خرید (فروش) شوند.
رسیدن قیمت به گپ تشکیل شده و حرکت در جهت قبلی
نکات کلیدی استفاده از گپها
- زمانی که قیمت شروع به پر کردن گپ میکند، چون در آن بین حمایت یا مقاومتی وجود ندارد، معمولا بدون توقف گپ پر میشود.
- درست تشخیص دادن نوع گپ بسیار مهم است و میتواند از اینکه شما وارد معامله اشتباهی شوید جلوگیری کند. مثلا گپهای خستگی و گپهای ادامه دهنده سیگنالهایی خلاف جهت یکدیگر به ما ارائه میدهند پس مطمئن شوید نوع گپ را درست تشخیص دادهاید.
- معاملهگران خرد معمولا اسیر هیجانات میشوند، اما معاملهگران با تجربه و افرادی که برای موسسات بزرگ معامله میکنند، اسیر این هیجانات نمیشوند. مراقب باشید و صبر کنید تا قیمت به محدوده دلخواه شما برسد.
- حتما حجم معاملات را زیرنظر داشتهباشید. حجم معاملات بالا میتواند نشانه گپهای ادامه دهنده و حجم معاملات پایین معمولا نشانه گپهای خستگی است.
نتیجهگیری
افرادی که در مورد دلایل به وجود آمدن گپها مطالعه میکنند و میتوانند نوع گپ را به خوبی تشخیص دهند، خواهند توانست با درصد موفقیت بیشتری گپها را معامله کنند. البته همیشه احتمال اینکه معامله طبق پیشبینی شما حرکت نکند وجود دارد. میتوانید با زیرنظر گرفتن حجم معاملات از این اتفاق جلوگیری کنید. اگر دیدید مقاومتی بر سر راه قیمت وجود دارد که حتی حجم معاملات بالا هم نتوانسته آن را بشکند، و این مقاومت از پر شدن گپ جلوگیری میکند، در این صورت محدوده معاملاتیتان را باید دوباره بررسی کنید و اگر مطمئن نیستید که محدوده را درست تشخیص دادهاید، وارد معامله نشوید. در قدم بعد، مطمئن شوید که افزایش قیمت پایان یافته است. هیجانات شکاف قیمتی چیست؟ غیرعقلانی الزاما سریعا توسط بازار اصلاح نمیشوند. گاهی اوقات ممکن است سهامی برای مدت طولانی، به دلیل شایعههای که در مورد شرکت وجود دارد بیشتر از ارزشش معامله شود، بدون این که اصلاح قیمتی در آن صورت گیرد. قبل از این که وارد معامله شوید مطمئن شوید که حجم معاملات رو به کاهش است. نکته آخر این که همیشه از حدضرر در معاملاتتان استفاده کنید. بهترین محدوده برای قراردادن حدضرر چند واحد پایینتر از سطوح حمایتی یا چند واحد بالاتر از محدودههای مقاومتی مهم است. البته میتوانید برای حدضرر خود درصد نیز مشخص کنید، مثلا ۳% سرمایهتان را به عنوان حدضرر در نظر بگیرید.
بیشتر بخوانید: استاپ هانتینگ چیست و استراتژی معامله با آن چگونه است؟
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
آشنایی با الگوهای قیمتی در تجزیه و تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تغییرات روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود. اگر بخواهیم تعریفش کنیم ، الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و / یا منحنی ها مشخص می شود. هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی از تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی بازگشت یا ریورسال (reversal pattern) شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه در مسیر فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده می کنند.
خطوط روند (Trendlines) در تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط / یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند (Trendlines) به تحلیلگران تکنیکال کمک می کند مناطق پشتیبانی (support) و مقاومت (resistance) را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (افزایش ها) یا فرورفتگی های صعودی (کاهش ها) در نمودار ترسیم می شوند. خط روندی که به سمت بالا حرکت می کند یا خط روند صعودی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها (higher high) و (higher low) را تجربه می کنند. خط روند صعودی با اتصال به کف صعودی ترسیم می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه ای رو به پایین باشد ، یک خط روند نزولی نامیده می شود ، و این مورد در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح (lower high) و (lower low) را تجربه می کنند.
بسته به این که چه بخشی از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. در حالی که نظرات مختلفی در مورد اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد ، بدنه کندل بار – و نه فتیله های نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر حرکات قیمت در آنجا اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است نقاط دقیق تری را برای ترسیم خط روند ارائه دهد ، به خصوص در نمودارهای بین روزی که “نقاط دور افتاده” (نقاط داده که خارج از محدوده “عادی” قرار دارند) ممکن است در آن وجود داشته باشند. در نمودارهای روزانه ، نمودارها اغلب از قیمت های بسته شدن (closing price) به جای اوج یا کف ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا طی آخر هفته یا تعطیلات بازار هستند. خطوط روند دارای سه یا چند نقطه ، به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو نقطه ایجاد شده اند.
۱ – روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (higher high) و (higher low) باشند. خطوط روند صعودی حداقل دو تا از کف ها را به هم متصل می کنند و سطح پشتیبانی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.
۲ – روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (lower high) و (lower low) باشند. خطوط روند نزولی حداقل دو مورد از اوج ها را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت شکاف قیمتی چیست؟ بالاتر از قیمت را نشان می دهند.
۳ – (Consolidation) یا بازار جانبی (sideways market) ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه افزایش و کاهش ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر وقفه موقت از یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده را می توان به عنوان یک توقف در طول روند غالب تصور کرد – زمانی که گاوها در طی روند صعودی مکث می کنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه در روند نزولی استراحت می کنند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای حدس این که روند ادامه خواهد یافت یا بازگشتی اتفاق می افتد وحود ندارد. به همین ترتیب ، باید هنگام استفاده از خطوط روند برای ترسیم الگوی قیمت به این که شکست قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده اتفاق می افتد ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند تا زمانی که بازگشت تأیید نشده باشد ، تصور کنید که روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگ تر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده، حرکت بیشتر می شود.
اگر قیمت در روند خود ادامه یابد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) شناخته می شود. الگوهای ادامه دهنده معمول عبارتند از:
الگوی پرچم سه گوش (Pennant) ، که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم شده است
الگوی پرچم (Flag) ، که با دو خط روند موازی ترسیم شده است
الگوی کنج (Wedge) ، که با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه ای به بالا یا پایین دارند ترسیم شده است
الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
الگوهای پرچم سه گوش با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت به هم می رسند. یکی از ویژگی های اصلی الگوهای پرچم سه گوش این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی در روند نزولی و دیگری در روند صعودی حرکت می کند. شکل ۱ نمونه ای از یک پرچم سه گوش را نشان می دهد. غالباً ، در هنگام شکل گیری الگوی پرچم سه گوش ، حجم معاملات کاهش می یابد و هنگام خروج قیمت از الگو حجم معاملات افزایش می یابد.
نمودار قیمت قرارداد آتی ۱ دقیقه ای e-mini Russell 2000 که الگوی قیمت پرچم سه گوش ادامه دهنده را نشان می دهد. منبع: TradeStation.
الگوی پرچم (Flag)
الگوهای پرچم با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند که می توانند شیب صعودی ، شیب نزولی یا جانبی (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان وقفه در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی با شیب نزولی و رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار روند صعودی نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره ای از کاهش حجم معاملات همراه است ، و با خارج شدن قیمت از الگوی پرچم ، حجم معاملات مجددا به حالت قبل از الگو بازمی گردد.
الگوی کنج (Wedge)
الگوهای کنج شبیه به الگوی پرچم سه گوش هستند زیرا با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا و صعودی یا به سمت پایین و نزولی. الگوی کنجی که زاویه ای به سمت پایین دارد ، وقفه ای را در طول روند صعودی نشان می دهد. کنجی که زاویه ای به سمت بالا دارد ، وقفه موقتی را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانند الگوهای پرچم سه گوش و پرچم ، میزان معمول حجم در هنگام شکل گیری الگوی کنج نیز کاهش می یابد ، حجم معاملات تنها در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از الگوی کنج افزایش می یابد.
الگوی مثلث (Triangle)
الگوهای مثلث از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها در مقایسه با سایر الگوها به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می گیرند. سه الگوی متداول مثلث شامل مثلث های متقارن (symmetrical triangles)، مثلث های صعودی (ascending triangles) و مثلث های نزولی (descending triangles) هستند. شکل گیری این الگوهای نمودار می توانند از دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
الگوهای مثلث های متقارن (symmetrical triangles) وقتی اتفاق می افتند که دو خط روند به یکدیگر نزدیک می شوند و فقط نشان می دهند که احتمال وقوع یک شکست وجود دارد – و جهت را نشان نمی دهند و فقط زمانی که یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت. الگوی مثلث های صعودی (ascending triangles) دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است و نشان می دهد که به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق می افتد ، در حالی که مثلث های نزولی (descending triangles) دارای یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث هستند که نشان می دهد به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد. بزرگی شکست ها به سمت بالا (breakouts) یا شکست ها به سمت پایین (breakdowns) معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles)
فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما با تایید این الگو ادامه خواهد یافت. قسمت “فنجان” الگو باید به شکل “U” باشد که بیشتر شبیه به انحنای کف یک کاسه یا فنجان است بنابراین نباید به شکل “V” با اوج های برابر در هر دو طرف فنجان باشد. “دسته” در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک (pullback) كوتاه كه شبیه به الگوی نمودار پرچم یا پرچم سه گوش است ، شکل می گیرد. پس از تکمیل این الگو ، دارایی مورد نظر ممکن است به سطوح جدید صعود کند و به سقف های جدید دست باید و روند خود را از از قسمت بالاتری ادامه دهد. یک الگوی فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته با نقاط (Buy Point) و (Stop Loss) منبع: TradingView.com
الگوهای بازگشت یا ریورسال (Reversal Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر تغییر در روند غالب است به شکاف قیمتی چیست؟ عنوان یک الگوی بازگشت شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که از قدرت گاوها یا خرس ها کاسته شده است. با شکل گیری این الگو ، روندی که از قبل ایجاد شده متوقف می شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف (گاو یا خرس) قدرت گرفته است وارد می شود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق یا گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند با یک الگوی بازگشتی متوقف شود ، که فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت خرس ها یا فروشندگان برنده می شوند و این منجر به تغییر روند به نزولی می شود. بازگشت های قیمت که در سقف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار با اشتیاق بیشتری نسبت به میزان خریداری شده به فروش می رسد. در مقابل ، بازگشت های قیمتی که در کف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای ذخیره (accumulation patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار فعال تر از هنگام فروش خریداری می شود. همانند الگوهای ادامه دهنده ، هر چه شکل گیری این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکست قیمت به بالا ، احتمال ایجاد حرکت بزرگتری وجود دارد.
هنگامی که قیمت پس از وقفه ای بازمی گردد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشت (reversal pattern) شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای معمول بازگشت عبارتند از:
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) ، نشان دهنده دو حرکت کوچک تر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگ تر را در بر گرفته است
الگوی سقف دوقلو (Double Tops) ، نمایانگر یک موج افزایشی قیمت کوتاه مدت است که پس از آن یک موج دیگر در تلاش برای شکست مقاومت موج قبلی ناکام می ماند
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms) ، نشان دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می ماند.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوهای سر و شانه ها می توانند در سقف یا کف بازار شکل بگیرند ، این الگو شامل سه موج (قله یا یک فرورفتگی) است : یک موج اولیه ، که با موج دوم که از موج اولی بزرگ تر است ادامه پیدا می کند و در نهایت با یک موج سوم که از موج دوم کوچک تر است و مشابه موج اول است تکمیل می شود. روند صعودی که توسط الگوی اوج سر و شانه قطع می شود ، ممکن است بازگشت روند را تجربه کند ، و در نتیجه به روند نزولی تغییر کند. برعکس ، روند نزولی که منجر به الگوی سر و شانه (یا یک سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً بازگشت روند به سمت صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان با اتصال کف ها یا سقف ها ، و قله ها و فرورفتگی هایی که بین سر و شانه ها وجود دارد ، ترسیم کرد ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است. در حین تکمیل الگو ، پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در الگوی سر و شانه ها در کف) یا پایین (در الگوی سر و شانه ها در اوج) خط روند ، ممکن است حجم معاملات کاهش یابد.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی کف و سقف دوقلو نشان دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح پشتیبانی یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، همراه با تلاش دومی که پس از آن ایچاد شده و شکست خورده دیده می شود و در نتیجه بازگشت روند اتفاق می افتد. از طرف دیگر ، کف دوقلو مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند از سطح پشتیبانی قبلی گذر کند ولی در این کار موفق نمی شود و برای بار دوم نیز تلاش ناموفقی برای ورود به سطح پشتیبانی خواهد داشت. این امر اغلب منجر به بازگشت روند می شود ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی کف و سقف سه قلو (Triple tops and bottoms) الگوهای بازگشتی هستند که به اندازه الگوهای سر و شانه ها و یا سقف دوقلو یا کف دوقلو چندان متداول نیستند. اما ، آنها نیز به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای بازگشت روند باشند. این الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه بار سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
شکاف ها (Gaps)
شکاف ها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی در قیمت $ ۵٫۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت ، با اختلاف قیمت ۷٫۰۰ دلار بازگشایی شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های گسست (Breakaway gaps) ، شکاف های فرار (runaway gaps) و شکاف های خستگی (exhaustion gaps) . شکاف های گسست در آغاز یک روند شکل می گیرند ، شکاف های فرار در وسط یک روند شکل می گیرند و شکاف های خستگی نشان از پایان قریب الوقوع یک روند دارند.
نتیجه گیری
الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت “دچار وقفه می شود و به اصطلاح استراحت می کند” ، و نشانگر مناطقی است که می توانند شکاف قیمتی چیست؟ منجر به ادامه یا بازگشت روند غالب شوند. خطوط روند در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در قالب هایی مانند پرچم (flags) ، پرچم های سه گوش (pennants) و سقف دوقلو (double tops) ظاهر شوند. حجم معاملات در این الگوها نقش مهمی ایفا می کند ، حجم اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با شکست قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران تکنیکال اغلب برای پیش بینی حرکات قیمت آینده ، از جمله ادامه روند و بازگشت ، الگوهای قیمت را دنبال می کنند.
الگوی نافذ
الگوی نافذ یکی از الگوهای قیمت است که توسط دو کندل شکل میگیرد و نشان دهنده برگشت کوتاه مدت از یک روند نزولی به روند صعودی است. در این الگو با توجه به محدوده معاملات آن بازه کندل اول دارای بدنهای متوسط و یا بزرگ میباشد که قیمت در بالای کندل باز شده و در پایین کندل بسته شده است. سپس بعد از ایجاد شکاف قیمتی (Gap) رو به پایین ، کندل دوم شکل میگیرد. کندل دوم دارای بدنهای صعودی است به این صورت که قیمت در پایین باز شده و در بالای کندل قیمت بسته شده است. همچنین قیمت بسته شدن کندل دوم باید در محدودهای باشد که حداقل نیمی از بدنه کندل اول را پوشش دهد.
نکات کلیدی
- الگوی نافذ از دو کندل تشکیل شده و نشانگر این است که روند پتانسیل بازگشت از نزولی به صعودی را دارد.
- این الگوی شمعی معمولا فقط حدود پنج کندل پیش رو را پیش بینی میکند.
- سه ویژگی این الگو عبارتند از وجود روند نزولی قبل از تشکیل الگو ، ایجاد شکاف قیمتی (Gap) بعد از کندل اول و یک بازگشت پر قدرت در کندل دوم
چگونه الگوی نافذ کار میکند
الگوی نافذ توسط دو کندل مشخص میشود که کندل اول با توجه به قدرت فروشندگان تحت تاثیر قرار میگیرد و در کندل دوم اشتیاق خریداران را مشاهده میکنیم. این به طور بالقوه نشان دهنده این است که عرضه سهامی که فعالان بازار میخواهند بفروشند تا حدودی کاهش یافته و قیمت به حدی کاهش یافته است که تقاضا برای خرید سهام افزایش یابد. در این حرکت پیش بینی میشود که نمودار قیمت برای بازهای کوتاه مدت صعودی باشد.
ساختار الگوی نافذ
الگوی نافذ یکی از الگوهای شمعی مهم است که توسط تحلیلگران تکنیکال در نمودار قیمت مورد بررسی قرار میگیرد. این الگو توسط دو کندل متوالی که قبلاً ذکر شد تشکیل می شود و همچنین دارای سه ویژگی مهم دیگر است.
- این الگو زمانی با اهمیت است که در انتهای یک روند نزولی ایجاد شود.(حتی اگر روند نزولی کوتاه مدت باشد. اما اگر این الگو پس از یک روند صعودی تشکیل شود به عنوان الگوی برگشتی مد نظر قرار نمیگیرد.)
- ایجاد شکاف قیمتی رو به پایین در شروع کندل دوم (این الگو بیشتر در بازار سهام قابل مشاهده است و در بازارهایی مانند بازار فارکس که بصورت 24 ساعته فعالیت دارد کمتر دیده میشود.)
- شمع دوم باید بالای قسمت میانی شمع اول بسته شود.(این نشان می دهد که خریداران در این روز بیش از حد فروشندگان را تحت فشار قرار دادهاند.)
کندل اول معمولا به رنگ تیره یا قرمز است که نشان دهنده یک روز نزولی است و کندل دوم به رنگ روشن و یا سبز رنگ میباشد و بیانگر این است که قیمت بسته شدن در آن روز بالاتر از قیمت باز شدن است. هنگامی که یک معاملهگر منتظر بازگشت روند نزولی است هر کندل سبز که پس از کندل قرمز بیاید میتواند هشداری باشد اما الگوی نافذ برای معاملهگران نشانهای خاص و غیر منتظره است.
مثالی از الگوی نافذ
الگوی نافذ به عنوان روشی در تحلیل تکنیکال شناخته شده است که سیگنال برگشت روند به صعودی را نشان میدهد. شناسایی این الگو معمولا کار سختی نیست ولی بهترین حالت آن وقتی است که در انتهای یک روند نزولی طولانی قرار بگیرد. هنگامی که اندیکاتورهایی مانند MACD ، RSI یا Stochastic همزمان با ایجاد الگوی نافذ واگرایی صعودی را نمایش دهد میتواند بیانگر قدرت بیشتر این الگو باشد.
زمانی که دومین شمع این الگو با شکاف قیمتی رو به پایین باز شود و به سمت بالاتر از نقطه میانی شمع اول برود ، نشانه رسیدن قیمت به سطحی حمایتی است. این مورد ممکن است به این دلیل رخ بدهد که بازارگردانان قیمت باز شدن را کمتر از قیمت بسته شدن روز قبل تعیین میکنند.معمولا وقتی این اتفاق در بازار رخ میدهد خریداران اشتیاق بیشتری جهت خرید نشان داده و قیمت افزایش میابد.
این الگو زمانی بیشتر مورد تایید قرار میگیرد که بر روی یک سطح حمایتی ایجاد شود جایی که خریداران قبلا نسبت به آن سطح واکنش نشان دادهاند. به عنوان مثال تشکیل این الگو بر روی خط حماتی در یک کانال نزولی میتواند با اهمیت باشد.
دیدگاه شما