مهارت‌های معامله کردن


آشنایی با مدرس دوره

خدا را سپاسگزارم که در این جهان مجازی پذیرای حضور شما عزیزان و علاقمندان به معامله گری هستم.

در حدود دوازده سال است که در حوزه معامله گری در بازارهای مالی مشغول به فعالیت می باشم. در طول این سال ها فراز و نشیب های زیادی را تجربه کردم.

سیر تکاملی بنده در حوزه معامله گری

1- علاقمند شدن به حوزه معامله گری و باز کردن یک پلتفرم و نگاه ساده و بدون اطلاعات به چارت و کسب سود و ضررهای تصادفی و ایجاد اشتیاق فراوان برای ادامه راه و کسب اطلاعات بیشتر

2- احساس وجود خلا و شرکت در کورسهای آموزشی مختلف (سیستم های مبتنی بر اندیکاتورها و اسیلاتورها)، جستجو در اینترنت و بررسی انواع منابع فارسی و انگلیسی برای بالا بردن سطح آگاهی و دانش معامله گری درنتیجه بالا بردن اطلاعات (مفید و غیر مفید) و اضافه کردن هر روزه این داده ها و اضافه شدن وسواسیت و حساسیت بیش از حد در معاملات و در نتیجه ایجاد پیچیدگی در سیستم معاملاتی و کسب نتایج نامناسب

3- سپری کردن مدت زمان زیادی برای بهینه کردن پارامترهای ابزارهای موجود در سیستم معاملاتی با هدف اینکه بتوانم کل مارکت را در احاطه خودم قرار دهم و کسب شکست های مکرر

4- وجود سوال هایی در ذهنم مبنی بر علت حرکت اصلی قیمت در مارکت و هدایت شدن به سمت آشنایی با دیدگاه مالی رفتاری در مارکت که تمرکز اصلی آن بر روی بررسی و آنالیز رفتار معامله گران حاضر در بازار بنا شده است.

5- آشنایی با اهمیت مبحث کنترل ذهن به لطف خدای مهربان و عملی کردن آن در تمام ابعاد زندگی و تعمیم آن در حوزه معامله گری و درنتیجه شناسایی ترمزهای ذهنی و رفع آنها

6- نهادینه کردن باور به این موضوع که موفقیت در سادگی است و در نتیجه هدایت شدن مجدد به سمت نگاه ساده و هنرمندانه به چارت (به صورت آگاهانه)

7- طراحی سیستم معاملاتی مبتنی بر ماهیت اصلی حرکت قیمت در چارت با توجه به رفتار شناسی معامله گران حاضر در مارکت و معامله کردن با چارت خالی و عدم وابستگی به ابزارهایی مانند اندیکاتورها، اسیلاتورها و …

8- تمرکز و تمرین روی سیستم طراحی شده و کسب سود و ضرر هایی که دیگر تصادفی نبود بلکه آگاهانه میتوانستم دلایل رخ دادن آنها را متوجه شوم و کسب برایند معاملاتی قابل قبول و مستمر

هدف از ایجاد وبسایت

بعد از طی کردن سیر تکاملی در حوزه معامله گری و تجربیات به دست آمده در حوزه

آموزش دانشجویان مختلف، این موضوع را با تمام وجودم درک کردم که بر خلاف ذهنیت

اکثریت افراد نمیتوان صرفا با بالا بردن سطح دانش و اضافه کردن انواع و اقسام

اطلاعات ( مفید و غیر مفید) در معامله گری موفق شد و درک این موضوع به صورت

عمقی که مهارت معامله گری صرفا یک علم نیست بلکه برای موفقیت در معامله گری باید

هنر معامله گری را آموخت.

مهارت معامله گری یک هنر است نه صرفا یک علم

برای کسب هنر معامله گری باید سه مهارت را کسب نمود و سعی بنده بر این است که بتوانم تجربیات و دیدگاه شخصی خودم را در مسیر صحیح معامله گری در خصوص کسب این سه مهارت به علاقمندان و مشتاقان معامله گری که با مسئولیت پذیری بالا قدم در این راه گذاشته اند ارائه نمایم.

این مهارت ها عبارتند از:

  1. مهارت ذهنی – روانشناسی کاربردی نه صرفا مباحث ثقیل و غیر کاربردی و کتابی روانشناسی (کنترل ذهن و شناسایی ترمز های ذهنی و رفع آنها)
  2. مهارت فنی (شامل دانش و اطلاعات مفید و مورد نیاز جهت ساده نگاه کردن به چارت)
  3. مهارت عملی ( یعنی عملی کردن مهارت های به دست آمده در مراحل قبلی با تمرین و ممارست)

دلایل علاقمندی بنده به حوزه آموزش

البته این علاقمندی از قبل هم در درون من وجود داشت ولی وجود ترمزهای ذهنی مختلفی اجازه ورود به این حوضه را به من نمی داد از جمله صحبتی که در مورد معامله گری مطرح بود این بود که اگر معامله گری در کار خودش موفق باشد وارد حوزه آموزش معامله گری نمی شود و صرفا افرادی وارد این حوزه می شوند که موفقیتی در مسیر معامله گری خود نداشته اند و به دنبال موفقیت در مسیر آموزش میباشند و باور این موضوع باعث میشد که نتوانم با وجود موفقیت در امر معامله گری قدمی رو به جلو بردارم ولی پس از آشنایی بنده با قوانین کیهانی، این ترمز ذهنی را در خود یافتم و تلاش نمودم که آن را رفع نمایم و این موضوع زمانیکه به عنوان مربی در یکی از آکادمی های آموزش معامله گری مشغول بودم پر رنگ تر شد و با کوچینگ خصوصی تعداد نسبتا زیادی از دانشجویان و بازخوردهای مثبت آنان مبنی بر موفقیتشان به اوج خود رسید. از آن زمان به بعد متوجه شدم که آموزش چقدر لذت بخش است.

چقدر لذت بخش است که بتوانی به اشخاص کمک کنی و مسیر صحیح موفقیت را نشان دهی

چقدر لذت بخش است که به افراد آموزش دهی که به چه نحوی از سرمایه و سود خود محافظت کنند.

چقدر لذت بخش است وقتی نتایج درخشان دانشجویانت را نظاره میکنی

چقدر لذت بخش است که آموزش باعث تعالی روح و جان خودم میشود.

چقدر لذت بخش است که آموزش باعث تکامل مسیر معامله گری خودم میشود

چقدر لذت بخش است که خوب زندگی کنی و کمک کنی جهان جای بهتری برای زندگی دیگران باشد

واقعا بعضی از لذت ها در حوزه آموزش درونی و وصف ناشدنی میباشد . و این مورد من را به سمت ایجاد این وبسایت سوق داد تا بتوانم حرفهای دلم را با شما عزیزان در میان بگذرام.ا

روانشناسی در معامله‌گری

خیلی وقتها در محافل خصوصی و خانوادگی و دوستانه صحبت از شغلهای گوناگون و سختی بعضی شغلها می شود . در مورد سختی مشاغل مختلف هر کس نظری دارد . برخی شغل کار در معدن را ( به علت شرایط سخت کار ) ، برخی جراح مغز را ( به خاطر مسئولیت زیاد و احتیاج به دقت و تبحر زیاد ) و برخی کار مهارت‌های معامله کردن در کوره های ذوب آهن ( به خاطر خطرات حین انجام کار و حتی عوارضی که بعد ها دامنگیر افراد می شود ) را سخت ترین شغل ها می دانند . اما واقعا شغل سخت چیست و چه شغلهایی سخت محسوب می شوند . به یک تعریف ساده مشاغلی که فرد طی سالها فعالیت در آن دچار مشکلات جسمی و روحی و بیماری می شود شغل سخت محسوب می شوند و دارای تقسیم بندی های خاصی هستند . معیار سختی یک شغل میزان آسیب هایی است که ممکن است شغل برای شاغلین داشته باشد ( حتی اگر تمام مواردی ایمنی هم رعایت شود ) .

اما صرف نظر از مبحث بالا آیا شغل آسان هم داریم ؟ خوب در این خصوص هم نظرات متفاوتی وجود دارد و افراد در مقایسه با شغلهای سخت ، برخی شغلها را آسان می دانند . ممکن است کسی طلافروشی یا کارهای دفتری را شغلی آسان بداند . اما واقعیت این است که هیچ شغل آسانی وجود ندارد و هر شغل دارای ریسکها ، مشکلات و سختی های خود هست هرچند برای کسانی که تجربه آن را ندارند ممکن است شغل آسانی به نظر برسد . خوب در این مقاله قرار نیست به بررسی حرفه ها مختلف و بررسی سختی کار بپردازیم . ما در اینجا یک سوال اساسی داریم :

آیا شغل معامله گری در بازارهای مالی ، آسان است ؟

این مقاله را زمانی می نویسم ( مرداد 1399 ) که تب بورس همه جامعه را فرا گرفته و تقریبا در همه جا صحبت از آن است و به جرات می توان گفت که بورس تابحال چنین روزهایی را به خود ندیده است و ورود حجم پول و مردم جامعه به آن بی سابقه است . بسیاری از مردم با فروش اتومبیل ، گرفتن وام و …. به هر طریقی می خواهند از قافله سود های سرشار این روزها عقب نمانند . اما اینجا یک نکته خیلی مهم خودنمایی می کند . آیا این مردم هیچ تجربه ای در این کار دارند ؟ آیا در این زمینه تحصیلات دارند و آموزش دیده اند ؟ تقریبا اکثر کسانی که در حال ورود به این بازار هستند هیچ تجربه و تخصصی ندارند و صرفا با دیدن سود زیاد و این فکر که معامله گری کار راحتی است وارد گود می شوند .

حال یک سوال دیگر :

اگر به شما بگویند شغل برقکار صنعتی ( یا هر شغل دیگر ) درآمد فوق العاده ای دارد ، شما فورا شال و کلاه می کنید و می روید به عنوان یک برقکار استخدام شوید ؟ به فرض اینکه حتی شرکتی که قرار است در آن کار کنید ادعای شما را پذیرفت و بدون هیج آزمونی به شما اجازه فعالیت داد آیا شما این ریسک را قبول می کنید که در کاری که هیچ تجربه و تخصصی ندارید شروع به کار کنید ؟ نتیجه چنین کاری چه خواهد شد ؟ بی شک در همان ساعات اول جان خود و دیگران را به خطر خواهید انداخت یا حداقل خسارت مالی به بار خواهید آورد . خوب وقتی ما در شغلی مهارت نداریم عقلا از ورود بدون آموزش به آن خودداری می کنیم اما واقعا چرا اکثر مردم در مورد ورود به حرفه معامله گری بدون هیچ تردیدی ( بدون داشتن تجربه و تخصص ) اقدام می کنند و انتظار دارند موفق هم باشند . واقعا چرا ؟

حال مسئله را با دقت بیشتری بررسی می کنیم . کلا برای موفقیت در یک حرفه دو مرحله وجود دارد :

  • مراحل راه اندازی یک کسب و کار و یا موفقیت در آزمون ورودی و استخدامی و جلب نظر کارفرما برای به دست آوردن یک کار
  • توانایی های فکری و جسمی برای ادامه آن کسب و کار یا موفق بودن در انجام شغلی که در یک سازمان به دست آورده ایم ( در یک دسته بندی کلی ما یا برای خودمان کار می کنیم یعنی یک کسب کار شخصی داریم و یا برای دیگران کار می کنیم مثلا کارمند یا کارگر یک شرکت هستیم ). در هر دو صورت پس از ورود به هر حرفه ای توانایی برای غلبه بر مشکلات و سختی ها و داشتن توان لازم برای موفقیت در ادامه کار بسیار مهم است .

مرحله اول :

معمولا برای اینکه در یک شغل استخدام شویم لازم است که قبلا در آن زمینه مهارت و تخصص لازم را بدست آوریم که برای این منظور باید در دانشگاه یا مراکز مشابه علمی و فنی آموزش دیده باشیم . معمولا شرکت ها برای استخدام افراد ، از آنها مدارک تحصیلی مرتبط و سوابق کاری می خواهند و از آزمونهای کتبی ، عملی و مصاحبه برای ارزیابی و انتخاب بهترین افراد استفاده می کنند . پس هیچ شرکتی حاضر نیست بدون ارزیابی و اطمینان از مهارت و تخصص افراد آنها را بکارگیرد و برای داشتن یک شغل معمولی در یک سازمان باید سالها تحصیل کنند و آموزش ببینند و حتی بعد از استخدام نیز آموزشهای مرتبط با شغل همچنان ادامه دارد .

از طرف دیگر برای راه اندازی یک کسب و کار کوچک به غیر از تخصص و تجربه ( که برای به دست آوردن آن احتیاج به ساعتها آموزش به صورت رسمی ( مثلا در مراکز فنی حرفه ای ) و سنتی ( مثل شاگردی کردن ) و کسب تجربه در بازارهای کار احتیاج به مجوزهای همچون پروانه کسب ، مدرک فنی حرفه ای ، تایید سلامت فردی و بهداشت محل کار ، نداشتن سوء سابقه و بسیاری موارد دیگر دارد .

سوال : برای ورود به شغل معامله گری چه مدارک و مجوزهایی لازم است ؟

پاسخ : یک کد بورسی و شارژ حساب . والسلام

همانطور که می بینید وارد شدن به هیچ شغلی به اندازه معامله گری بورس آسان نیست و شاید به همین خاطر است که به محض رسانه ای شدن سودآور بودن بورس ، همه برای ورود به آن هجوم می آورند .

مرحله دوم :

در یک حرفه پس از راه اندازی آن یا استخدام در یک شرکت ، مهم ادامه آن برای رسیدن به اهداف و موفق بودن است . بعضی کارها ممکن است مرحله اول آسان باشد ( راه اندازی ) ولی ادامه دادن سخت باشد و یا بالعکس شغلهایی هستند که ورود به آنها مشکل باشد ولی ادامه آن زیاد سخت نباشد .

همانطور که دیدید ورود به دنیای بازارهای مالی آسان است اما آیا ادامه آن و رسیدن به سود آوری مستمر در بلند مدت نیز آسان است .

طبق آمار ( منبع ش را نمی دانم ولی زیاد شیده ایم ) بیش از 90% کسانی که وارد جرگه معامله گران می شوند پس از مدتی با از دست دادن قسمت زیادی از دارایی خود ( حتی همه آن ) با سرخوردگی این بازار را ترک می کنند . تاثیرات این شکست تا مدتها بعد گریبانگیر خود و خانواده شان خواهد بود .

نکته مهمی که در اینجا قابل ذکر است این است که اشتباهات و خطاهایی که ما در حرفه خود انجام می دهیم ممکن است به دیگران آسیب مالی یا جسمی وارد کند ولی در این شغل تنها خودمان هستیم که در معرض آسیب های احتمالی خواهیم بود .

پس نتیجه ای که تا اینجا گرفتیم این است که معامله گری ، حرفه ای است که ورود به آن آسان است و به علت احتمال بدست آوردن سودهای زیاد در آن ، مردم وسوسه می شوند که بدون آموزش و تجربه وارد آن شوند و به راحتی سرمایه خود را در خطر بیاندازند ، غافل از اینکه این دریا به آن اندازه که آرام به نظر می رسد بی خطر نیست .

دنیای بازارهای مالی ، دنیایی متفاوت

همه ما از کودکی در محیط هایی بزرگ شده ایم که تحت نظارت دیگران بوده ایم . در خانه ، مدرسه ، محل کار و محیط جامعه تحت کنترل و نظارت والدین ، معلم ، مدیر ، پلیس و قانون بوده ایم و برای هر خطایی مورد مواخذه قرار گرفته ایم . همیشه باید طبق قوانین و هنجارهای محیط هایی که در آن بودیم ، رفتار می کردیم و به این گونه زندگی عادت کرده ایم . اما وقتی وارد محیط جدید ( بورس ) می شویم دوباره همان ذهنیت را داریم ولی اینجا دنیای متفاوتی است .

دنیای جدید دنیایی است پر از سود ، پر از ریسک و پر از احساسات و البته بدون هیچ ناظری . اینجا می توانی هر وقت ارده کردی خرید و فروش کنی هر اندازه سرمایه که داری وارد معامله کنی . سود کنی ، ضرر کنی و البته کسی شما را به علت اشتباهاتتان و ضررهاتان مواخذه و تنبیه نخواهد کرد . شما آزاد هستید . آزاد آزاد .

دقیقا یکی از مهمترین تفاوتهای دنیای جدید با محیط های قبلی همین است و البته این نکته بسیار تعیین کننده است .

در محیط جدید تنها کسی که ناظر ماست خودمان هستیم . کنترل ترس ، طمع ، احساسات ، هیجانات ، پایبند بودن به استراتژی و قوانین کاری ( مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک و … ) کلید موفقیت ماست و البته کسی نیست که ما را مجبور کند که به قوانین خود ( قوانینی که خودمان بر اساس علم و تجربه شخصی پذیرفته ایم و کسی به ما را ملزم به قبول و رعایت آنها نکرده است ) پایبند باشیم . کسانی بوده اند که سالها طبق اصول کاری خود معامله کرده اند ولی به علت اینکه فقط در یک یا چند معامله از قوانین خود پیروی نکرده اند ، کل سرمایه خود را از دست داده اند .

منظبط بودن شرط موفقیت در بازارهای مالی است .

انسانهای موفق در بازارهای مالی باید انسانهای خودساخته ای باشند . شاید پایبند بودن به چند قانون ساده کار ساده ای به نظر آید اما در عمل ، کاری است بسیار دشوار . به عنوان مثال یکی از قوانین مهم خروج از بازار بعد از رسیدن به حد ضرر است . اما به علت اینکه ذهن ما ذاتا آمادگی پذیرش ضرر را ندارد و به هر طریقی سعی می کند که آن را توجیه کند و تمام علایم آشکار ریزش قیمت را نادیده می گیرد و حتی وقتی قیمت از حد ضرر عبور می کند هم به امید بازگشت قیمت ، از معامله خارج نمی شود و به قولی وارد باتلاق ضرر می شود . این قانون بر روی کاغذ بسیار ساده است اما همه کسانی که در بازار مالی کار کرده اند می دانند که چقدر اجرای آن سخت است . بقیه قوانین هم به همین صورت در ظاهر ساده اند اما در عمل اینگونه نیست . کنترل احساسات بخش مهم کار است . کنترل ترس و طمع ( که برخی اساتید طمع را هم نوعی ترس می دانند . در واقع ترس از دست دادن سود بیشتر ) کار انسانهایی است که ذهنی آرام و قوی و روحیه ای محکم دارند .

کسانی که تجربه ای در معامله گری ندارند کار را ساده می پندارند . خرید در کف و فروش در سقف قیمتی . به همین راحتی . و به همین خاطر است که به سادگی وسوسه می شوند تمام سرمایه خود را وارد این کار کنند و حتی با فروش خانه و اتومبیل و گرفتن وام وارد این میدان شوند و البته ممکن است در ابتدا هم سودی ببرند اما در بلند مدت تمام داشته های خود را بر باد می دهند . امروز که در حال اتمام این نوشته هستم ( 22مرداد 99 ) چند روزی است که بازار در حال اصلاح و یا شاید ریزش باشد . در این روزها می توان براحتی ترس را در نوع معاملات دید . واقعا استرس این شغل در این روزها خصوصا برای کسانی که بدون تجربه و رعایت قوانین حرفه ای وارد آن شده اند ، کشنده است . کار ، کار ساده ای نیست . و این را به تجربه یافته ام و واقعا انسانهای موفق در این کار را انسانهایی خود ساخته می دانم . زمانهایی که همه در حال خرید هیجانی هستند تو باید بر اساس استراتژی خود بر طمع خود غلبه کنی و خرید نکنی و ممکن است در زمانی که دیگران هیجان زده می فروشند تو بر ترس خود غلبه کنی و بخری . در واقع معامله گری یک کار سنگین ذهنی است که فشار آن با فشار روانی فینال مسابقات جهانی برابری می کند .

مارک داگلاس در کتاب معامله گر منظبط می گوید ” مردم معامله گری را کار آسانی می دانند در صورتی که اینگونه نیست ” یا کورتیس ام.فیث در کتاب معامله گری از عمق وجود می گوید : “معامله گری کار آسانی است ولی برخی آنرا پیچیده می کنند چرا که فکر می کنند با کار راحت نمی شود پول درآورد و حتی برای رسیدن به درآمد زیاد باید کار سخت انجام داد برای همین معامله گری را برای خودشان پیچیده می کنند و در آخر در کتاب ذهن زیبا در بورس ( نویسندگان توماس ویتنر / أندرتاس فریچ ) می خوانیم :” معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست .” این بزرگان که همه در حوزه مسائل روانشناسی معامله گری تحقیق می کنند و خود از معامله گران با تجربه و وموفق هستند هر یک از نقطه نظر خود معامله گری را بررسی کرده اند و هر سه البته درست می گویند . مارک داگلاس معتقد است که مردم معامله گری را کار راحتی می دانند ، که در این زمینه مفصل صحبت کردیم و علل آن را بیان کردیم اما نکته جالب در کتاب مورتیس ام.فیث این است که وی معامله گری را کار راحتی می داند . نظر ایشان این است که اگر کسی اصول معامله گری را درست یاد بگیرد ( استفاده از نیم کره سمت چپ مغز ) و معامله گری را با اصول درست آن انجام دهد پس از مدتی تواند قدرت استفاده از شهود ( استفاده از نیمکره سمت راست ) در معامله گری را پیدا کند و باید به شهود خود اطمینان کند و آنرا پرورش دهد و بتواند در معاملات به سرعت تصمیم گیری کند (خصوصا در معاملات کوتاه مدت روزانه) و کم کم توانایی استفاده از هر دو نیمکره مغز را بدست آورد . وی معامله گری را بعد از طی کردن همه مراحل یعنی یادگیری اصول و به کاربردن و تکرار آنها تا به دست آوردن تجربه در استفاده از قدرت شهود ( حذف کردن جزئیات و مدل سازی با یک نگاه کوتاه به نمودار و تصمیم گیری سریع ) کاری ساده می داند نه اینکه این شغل برای افراد بدون تجربه و تخصص کار ساده ای باشد .

و در نهایت در کتاب ذهن زیبا در بورس به جمله ای می رسیم کامل و ساده : “معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست ” . بسیاری افراد هستند مهارت‌های معامله کردن که همیشه دنبال اندیکاتورهای پیچیده ، نرم افزارهای تخصصی و تکنیکهای خاص ( که البته من منکر فواید و کاربرد آنها نیستم ) می گردند و فکر می کنند برای موفقیت در معامله گری احتیاج به علمی خاص هست که فقط افراد خاصی از آن اطلاع دارند در حالی که واقعا اینگونه نیست . بسیاری از موقعیت های معامله با یک تحلیل ساده و بدون استفاده از انبوه اندیکاتورها و تحلیل های پیچیده قابل دستیابی هستند واتفاقا سود خوبی هم می دهند . به گفته هری کارپنتر در کتاب غول درون ” وقتی تئوری های زیادی برای برای توضیح یک پدیده در دسترس باشند ، به احتمال زیاد ساده ترین آنها ، صحیح ترین آنهاست . طبیعت در جستجوی ساده ترین راه هاست ” .

این اصل در معامله گری نیز صدق می کند .

در واقع قوانین کار ساده اند ولی اجرای به موقع و درست آنها آسان نیست . پیدا کردن یک یا چند استراتژی که با روحیات فرد سازگار باشد و اطمینان به سودآوری آنها در بلند مدت و داشتن مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک کار سختی نیست اما مهم پایبند بودن و اجرای دقیق و به موقع آنها می باشد .

در پایان بد نیست نگاهی بیندازیم به شکل زیر که چرخه روانشناسی در بازار را نشان می دهد . این شکل برای افرادی که سهمی را خریده اند ترسیم شده است ( پوزیشن buy) . همانطوری که می بینید وقتی بازار در راستای خرید ما در حال رشد می باشد احساساتی مانند خوش بینی – شور و شوق – هیجان و رضایتمندی وجود ما را فرا می گیرند و هنگامی که کم کم بازار در نزول قرار می گیرد هیجاناتی مانند مهارت‌های معامله کردن اضطراب تا افسردگی ما را درگیر خود می سازند . دو نکته مهم در این خصوص وجود دارد . نکته اول اینکه هر معامله گر توان کنترل این احساسات را در وجود خود داشته باشد و نکته دوم اینکه یک معامله گر بتواند احساسات معامله گران دیگر را در هر زمان تشخیص داده و بازار را پیش بینی کند و برای ورود یا خروج از آن به موقع اقدام نماید .

22 3

نتیجه گیری

هیچ کاری سخت نیست و هیچ کاری ساده نیست . برایان تریسی معتقد است برای رسیدن به مهارت و مهارت‌های معامله کردن موفقیت در یک شغل باید روزی حداقل 2 ساعت وقت برای یادگیری آن اختصاص دهید و برخی محققین 10000 ساعت کار برای سرامد شدن در یک حرفه را لازم می دانند . یادگیری و تجربه اندوزی مستمر ، کلید موفقیت هستند . معامله گری هم از این قاعده مستثنی نیست . اگر بدون آموزش و کار توانستید در شغل دیگری موفق باشید در معامله گری هم می توانید . شغلی لذت بخش و پر از هیجان و سود که اگر بدون تجربه وارد آن شوید زندگی خود و خانواده تان را مهارت‌های معامله کردن تباه خواهید کرد . آموزش و کار کردن در محیط های مجازی ( دمو ) و سپس تجربه اندوزی با پول کم در دنیای واقعی و پرورش و آماده کردن ذهن برای کار با پول های بزرگتر ، کلید کار است . بهترین معلم بازار است و البته سخت گیرترین آنها . بزرگترین درسها را وقتی می آموزیم که ضرر می دهیم . ضرر دادن جزء کار است و هزینه شغل مان . باید آن را بپذیریم و به موقع برای توقف آن اقدام کنیم . هر شغلی هزینه هایی دارد و هزینه این شغل ضرر دادن است . پرورش جسم و ذهن ، آرامش روح ، تمرکز لازمه موفقیت در این حرفه اند . برای داشتن ثروت ابتدا باید ذهنی ثروتمند داشت . سالم و پرسود باشید.

چگونه یک مذاکره‌کننده موفق در حوزه مسکن باشید

مذاکره‌کننده موفق

در مذاکره معاملات ملکی ترجیح خریدار همیشه بر خرید با قیمت پایین‌تر است و فروشنده ترجیح می‌دهد با قیمت بالاتری ملک خود را بفروشد. این امر در مورد اجاره و رهن نیز صادق است و تنها یک مذاکره‌کننده موفق می‌تواند در معامله ملک به نتیجه برسد. با یاد گرفتن فنون مذاکره هر فرد می‌تواند به یک مذاکره‌کننده موفق تبدیل شود.

در مذاکره معامله ملک طرف سومی نیز به عنوان بنگاه معاملات ملکی وجود دارد که می‌تواند بر نتیجه مذاکره طرفین معامله تاثیرگذار باشد. یک مذاکره‌کننده خوب به فنون مذاکره آگاه است و می‌تواند با در نظر گرفتن شرایط یک مذاکره موفق را در راستای اهداف خویش پیش ببرد. برای اینکه یک مذاکره‌کننده موفق باشید باید:

  • منافع دیگران را نیز در نظر داشته باشید.
  • با فنون مذاکره آشنا باشید.
  • به روند بازار آگاه باشید.
  • پیش از مذاکره، شرایط بازار را بسنجید.
  • با زبان بدن صحبت کنید.
  • تاثیرگذار باشید.

مذاکره خریداران در معاملات املاک

در هر معامله‌ای خریدار باید توانایی پرسش از فروشنده را داشته باشد. طی مذاکره باید از شرایط معامله، وضعیت ملک و قیمت آگاهی پیدا کنید. یک خریدار خوب باید بتواند با در نظر گرفتن شرایط خود بهترین ملک را برای خرید یا اجاره انتخاب کند. برای درستی این انتخاب باید از وضعیت خود آگاه باشد.

بودجه مالی که برای خرید یا اجاره ملک در نظر دارد باید در طی مذاکره مشخص و معلوم باشد. یک مذاکره موفق، مذاکره‌ای است که در آن هر دو طرف به منافع خود برسند. خرید یک خانه ارزان که امکانات رفاهی مناسبی ندارد به طور قطع عمل درستی نیست. هزینه‌ای که برای ملک پرداخت می‌شود باید با شرایط آن تناسب داشه باشد.

مذاکره فروشندگان در معاملات ملکی

سود فروشندگان در فروش ملک یا زمین خود به بالاترین قیمت است. اما هر فروشنده باید به قیمت بازار آگاه باشد تا بتواند قیمت‌گذاری درستی روی ملک یا زمین خود کند. فروشندگانی که به فنون مذاکره آگاه نیستند، نمی‌توانند منافع خود را به درستی تعیین کنند. معاملات ملکی کاری است که نیازمند بررسی بازار و صبوری است.

اگر فروشنده‌ای عجله داشته باشد تا اقدامی برای فروش یا اجاره ملک خود انجام دهد، ضرر خواهد کرد. مذاکره ملک باید در نهایت آرامش و در شرایط معمول انجام شود تا هر دو طرف معامله سود کنند.

نقش قیمت در یک مذاکره موفق

به طور معمول هر فروشنده تمایل دارد تا به بالاترین قیمت معامله ملکی انجام شود و خریداران تمایل دارند کمترین هزینه را پرداخت کنند. در یک مذاکره موفق، این رقم به قیمتی متعادل می‌رسد و معامله صورت می‌گیرد. قیمت متعادل در هر معامله بر اساس شرایط ملک، موقعیت آن و شرایط بازار مشخص خواهد شد. مذاکره‌کننده موفق چه خریدار باشد چه فروشنده به این شرایط آگاه است و می‌تواند منافع خود را در نظر بگیرد. هر خریداری تمایل دارد در معاملات تخفیف بیشتری بگیرد اما برای گرفتن این تخفیف باید به فنون مذاکره آگاه بود.

در هر معامله تنها قیمت ملک یا مبلغ اجاره مهم نیست، شیوه پرداخت از قیمت مهم‌تر است. اگر شرایط پرداخت برای خریدار سخت باشد یا توان پرداخت برای او فراهم نباشد، احتمال دارد معامه پس از نوشتن قرارداد باطل شود. اگر برای خرید از چک استفاده می‌کنید، شرایط تحویل و تاریخ چک را بررسی کنید.

نقش مشاورین املاک در معاملات ملکی

اگر به عنوان مشاور املاک وارد مذاکره خرید و فروش می‌شوید باید پیش از ارائه ملک، دو طرف قرارداد را برای مذاکره آماده کنید. تشخیص دهید کدام یک از طرفین یک مذاکره‌کننده موفق است. هر معامله به یک فرد بی‌طرف نیاز دارد تا منافع مهارت‌های معامله کردن هر دو سوی معامله را به درستی و بدون غرض‌ورزی در نظر بگیرد. وظیفه مشاورین املاک این است که روند مذاکره را به بهترین نحو پیش ببرند و همیشه نگاهی رو به جلو داشته باشند.

پیش از انجام مذاکره، ملک را بازدید کنید و شرایط آن را بسنجید. سعی کنید با فروشنده و خریدار همدلی کنید و خود را جای آن‌ها بگذارید. به خریداران این اطمینان را بدهید که در صورت به هم خوردن معامله تمام تلاش خود را برای یافتن ملک مناسب خواهید کرد. انجام دادن چنین مواردی به برگزار شدن یک مذاکره موفق کمک می‌کند.

توصیه‌هایی برای داشتن یک مذاکره موفق

رعایت برخی اصول ساده احتمال موفقیت شما را در هر گفت‌وگویی بیشتر می‌کند. با هم به بررسی این اصول می‌پردازیم.

برای مذاکره‌کننده موفق تنها پای میز مذاکره نروید

برای حضور در مذاکرات حتما از دوستان و آشنایان خود کمک بگیرید. حضور یک فرد دیگر می‌تواند به شما کمک کند تا آرامش خود را حفظ کنید و با حواس جمع‌تری به صحبت‌های طرف دیگر گوش دهید. در صورت حضور فرد دیگری از دوستان شما در مذاکره، احتمال اینکه از شنیدن نکته‌ای غافل شوید کمتر می‌شود.

برای انتخاب یک همراه، از دوستانی دعوت کنید که با فنون مذاکره آشنایی دارند. دوستانی را با خود همراه کنید که همیشه از آن‌ها به عنوان یک مذاکره‌کننده موفق یاد می‌شود. وقت و زمان مذاکره را متناسب با وضعیت کاری و برنامه‌های شخصی آن‌ها هماهنگ کنید تا بتوانند بدون نگرانی در جلسه شرکت کنند.

به طرف دیگر معامله فرصت دهید

یک مذاکره‌کننده موفق همیشه در حال جمع‌آوری اطلاعات و استفاده درست از آن ها است. در معاملات ملکی فردی مذاکره‌کننده موفق است که سکوت کند و بیشتر شنونده باشد. در صورتی که از او سوال شد جواب‌های ساده و کوتاه بدهد و با طرح سوال‌های مهم بتواند اطلاعات بیشتر ی در مورد معامله جمع‌آوری کند.

پیش از مطرح کردن قیمت، کمی صبر کنید تا طرف دیگر قیمت پیشنهادی خود را اعلام کند. ممکن است قیمت پیشنهادی از شرایطی که برای معامله در نظر گرفته‌اید بهتر باشد و نیازی نباشد بیش از حد وقت صرف متقاعد کردن طرف دیگر معامله کنید. یکی از موثرترین ترفندها در مهارت‌های معامله کردن مذاکرات این است که صبور باشید و کمتر صحبت کنید، پس از سنجیدن شرایط شرایط خود را به وضوح اعلام کنید و منتظر برخورد طرف دیگر معامله شوید.

صداقت از فنون مذاکره یک مذاکره‌کننده موفق است

یک تعامل موفق زمانی شکل می‌گیرد که هر دو طرف صادق باشند و شرایط خود را مخفی نکنند. در نظر داشته باشید که صداقت برای شما احترام می‌آورد. افراد محترم همیشه مورد اعتماد هستند و دیگران تمایل دارند ارتباط را با آن‌ها حفظ کنند. برای اینکه فرد محترمی باشید باید صداقت هزینه کنید. خوش‌قولی و برخورد خوب از فنون مذاکره است.

اگر در طول معامله فردی خوش‌قول شناخته شوید و اعتماد دیگران را جلب کنید، افراد به صحبت‌های شما گوش فرا می‌دهند و می‌توانید از این راه بیشتر در مذاکره نفوذ کنید.

وقت‌شناسی از اصول مذاکره موفق است

یک مذاکره‌کننده موفق همیشه سر وقت حاضر می‌شود و دیر نمی‌کند. به طور قطع اعتماد به فردی که همیشه تاخیر دارد دشوارتر است و احتمال این وجود دارد که چنین فردی در پرداخت‌های خود نیز مشکلاتی داشته باشد. تمام تلاش خود را کنید که به موقع در جلسه مذاکره حاضر شوید و از جابه‌جا کردن تاریخ و ساعت جلسه مذاکره بپرهیزید.

برای بعد از جلسه مذاکره، برنامه مهمی ترتیب ندهید. ممکن است جلسه مذاکره شما به طول انجامد و نیاز باشد زمان بیشتری را در جلسه صرف کنید. اگر می‌خواهید موفق باشید باید با تمام حواس خود در جلسه حضور داشته باشید. در واقع یک مذاکره موفق به تمام هوش و حواس شما در جلسه نیاز دارد تا به خوبی و بر طبق منافع شما پیش برود.

به وعده‌های خود عمل کنید و به قول و قراری که گذاشته‌اید پایبند باشید. اگر قصد اجاره ملک دارید، فراموش نکنید که در صورت بدحسابی ممکن است صاحب‌خانه قرارداد شما را برای سال دیگر تمدید نکند و مجبور به جابه‌جایی شوید. اما اگر در اولین برخورد، تاثیر خوبی روی طرف مقابل بگذارید، باعث می‌شوید تا اعتماد دیگران را به خود جلب کنید. همین اعتماد می تواند زمینه‌ساز مذاکره موفق باشد.

یک مذاکره‌کننده موفق فردی است که به قول و قرار خود پایبند است، معامله با افراد بدقول آخرین انتخاب افراد است.

مذاکره‌کننده موفق اطلاعات خود را تکمیل می‌کند

اگر تصمیم دارید فنون مذاکره را فرا بگیرید و از آن در طول مذاکره استفاده کنید باید از شرایط طرف مقابل اطلاع کافی داشته باشید. فراموش نکنید که صحبت همیشه بر سر پول نیست. پول نیست که شرایط یک مذاکره موفق را تامین می‌کند، بلکه مواردی دیگر است که می‌تواند موفقیت شما را تامین کند.

تصور کنید دو خریدار برای خرید یک ملک اقدام می‌کنند، یکی از خریداران پول بیشتری برای خرید دارد اما برای خرید عجله دارد. خریدار دیگر مبلغ کمتری دارد، اما زمان بیشتری برای خرید دارد. شرایط فروشنده ایجاب می‌کند تا دو هفته دیگر ملک را تخلیه نکند، به طور قطع فردی که زمان بیشتری دارد، راحت‌تر می‌تواند معامله را به سود خود پیش ببرد.

خریدار دوم اگر به فنون مذاکره آشنا باشد و بتواند با صبوری شرایط را بررسی کند و دلایل فروش را بسنجد، می‌تواند خریدار واقعی ملک باشد.
مذاکره‌کننده موفق می‌داند، در بسیاری از موارد حل یک مشکل به جای پیشنهاد پول بیشتر اهمیت دارد. برای همین توجه کنید که مذاکره در راستای حل مشکلات طرفین پیش برود،‌ این به این معنی نیست که شرایط خود را در نظر نگیرید. اولویت اول شرایط شما در معامله است اما در اولویت دوم شرایط طرف دیگر را نیز در نظر بگیرید.

هنگام بروز اختلاف نظر آرامش خود را حفظ کنید

پیش آمدن اختلاف نظر در مذاکره امری بسیار طبیعی است. یک مذاکره‌کننده موفق با شرایط ناگهانی و اختلاف‌ نظرهای پیش آمده کنار می‌آید. در نظر داشته باشید به عنوان یک مذاکره‌کننده موفق باید برای هر اتفاقی آماده باشید، پیشنهادهای ناگهانی از طرف دیگر معامله نباید شما را نگران کند.

در این شرایط بهتر است آرامش خود را حفظ کنید و کمی سکوت کنید، جوانب را بسنجید و سپس پاسخ دهید. اگر پیشنهاد مطرح‌شده نیاز به زمان بیشتری برای فکر کردن دارد، جای نگرانی نیست، با صداقت درخواست خود را مطرح کنید. می‌توانید از طرف دیگر بخواهید تا فرصتی به شما بدهد تا جوانب را بررسی کنید و طی یک گفت و گوی دیگر جواب پیشنهاد او را بدهید.

نکته این است که همیشه مذاکره‌ای موفق نیست که در کمترین زمان تمام شود. اگر جوانب را نسنجیده باشید، اطلاعات کافی نداشته باشید و شرایط را ندانید، این معامله می‌تواند نتیجه خوبی برای شما نداشته باشد. پس بهتر است از اختلاف نظرها استقبال کنید و به دنبال راه‌حلی برای خاتمه دادن به آن‌ها باشید.

هنگام بروز اختلاف نظر در حین مذاکره، یک مذاکره‌کننده موفق باید آرامش خود را حفظ کند و پیش از پاسخ دادن جوانب امر را بسنجد.

برای مذاکره‌کننده موفق بودن فروتن باشید

یک مذاکره‌کننده موفق باید فروتن باشد. اگر می‌خواهید نزد دیگران محترم باشید باید بدانید، پول و موقعیت شما برای شما احترام نمی‌آورد بلکه برخورد خوب، محترمانه و متواضع شما را نزد دیگران محترم می‌کند. مذاکره‌کننده موفق فردی است که مادیات را فدای عزت نفس خود می‌کند.

یک ارتباط دوستانه و سالم می‌تواند یک مذاکره موفق را ایجاد کند. هیچ‌کس تمایل ندارد با فردی وارد صحبت شود که اهمیتی به شرایط دیگران نمی‌دهد. یک گفت‌وگوی موفق روی دوستی و اعتماد پایه‌گذاری می‌شود. بهترین راه این است که به هر مذاکره به چشم ساختن یک ارتباط سالم و جدید نگاه کنید و تنها هدف شما تمام کردن مذاکره نباشد.

برای مذاکره‌کننده موفق بودن احساساتی نشوید

یکی از مشکلات مهم برای خریداران و فروشندگان، به خصوص زمانی که وارد اولین معامله خود می‌شوند، این است که درگیر احساسات خود می‌شوند. اگر به دنبال خرید خانه هستید باید موقعیت و شرایط ملک، شرایط خرید، شرایط پرداخت و تناسب این موارد با هم برایتان مهم باشد اما هنگامی که به بنگاه معاملات ملکی مراجعه می‌کنید، در اولین مذاکره با تعداد زیادی فایل روبرو شوید و قدرت تصمیم‌گیری را از دست دهید.

توجه داشته باشید منافع فروشنده همیشه در فروش ملک خود با بالاترین قیمت است. این امر باید برای خریدار نیز صدق کند، خریدار باید به دنبال خرید خانه با کمترین قیمت و بهترین شرایط باشد. به عنوان خریدار، شرایط فعلی خود را بسنجید و سعی کنید در طول مذاکره از هیجان‌های بیهوده پرهیز کنید و با اطمینان خاطر شرایط خود را بپذیرید.

زمان ترک مذاکره را تشخیص دهید

توجه داشته باشید یک مذاکره‌کننده خوب می‌تواند تعیین کند که جلسه مذاکره چه زمانی به پایان می‌رسد. در هر مذاکره چه در نقش خریدار، چه فروشنده نباید بازیچه دست طرف دیگر معامله شوید. اگر طرف دیگر از شرایط خود آگاهی کامل ندارد،‌ نیاز نیست او را نسبت به شرایط آگاه کنید.

اگر پیشنهاد طرف مذاکره با شرایط شما تطابقی ندارد، بهتر است جلسه مذاکره هرچه سریع‌تر خاتمه پیدا کند. مذاکره‌کننده موفق باید زمان مناسب برای ترک جلسه را بداند.

۷ مهارت مهم برای موفقیت در بازار ارز دیجیتال

7 مهارت مهم برای موفقیت در بازار ارز دیجیتال

یکی از ویژگی های شاخص این مارکت غیرمتمرکز بودن آن است. منظور از غیرمتمرکز استفاده از فناوری بلاک چین است که باعث می شود نیاز به نظارت هیچ سازمان یا نهاد خارجی وجود نداشته باشد.

حتی در ایران نیز با وجود تحریم های مالی به راحتی و با استفاده از صرافی های ارز دیجیتال می توانید ارزهای دیجیتال مورد نظر خود را خرید و فروش کنید.

نکته بسیار مهم قبل از ورود به این حوزه این است که باید به خوبی آموزش ببینید. آموزش ارز دیجیتال جزء حوزه های آموزشی بسیار حساس و نوپاست که باید در تهیه دوره آموزشی مناسب دقت کافی را داشته باشید.

برای ورود به این بازار جذاب ارزهای دیجیتال شما نیاز به یادگیری یکسری مهارت ها دارید. بدون داشتن این مهارت ها احتمال کسب سود و موفقیت شما از این بازار به شدت کاهش می یابد.

مهارت های مورد نیاز برای موفقیت در بازار ارز دیجیتال

  1. آشنایی با فناوری بلاک چین :

در قدم اول باید با مفاهیم ابتدایی فناوری بلاک چین آشنا شوید. شما بدون آشنایی کافی با دارایی های دیجیتال و نحوه عملکرد و تولید ارزش آنها نمی توانید سرمایه گذاری موفقی بر روی آنها داشته باشید. بنابراین آشنایی با مفاهیمی مثل TPS، POW، POS و ماینینگ و. برای شروع الزامی است.

  1. کار با صرافی ها :

در دنیا صرافی های ارز دیجیتال بسیاری وجود دارند اما از داخل ایران فقط از تعداد معدودی از آنها می توان استفاده کرد که شرایط استفاده از آنها از ایران نیز بسیار مهم است. علاوه بر این صرافی های ارز دیجیتال دارای ابزارهای متعددی برای ترید هستند که آشنایی با آنها و نحوه استفاده از آنها بسیار حائز اهمیت می باشد.

پس از آشنایی با صرافی ها و نحوه کار با آنها برای گرفتن پوزیشن های معاملاتی شما نیاز به تحلیل تکنیکال خواهید داشت. تحلیل تکنیکال علمی است که اثبات می کند تمامی اتفاقات در چارت های قیمتی می توانند بارها و بارها تکرار شوند. شما به کمک تحلیل تکنیکال می توانید چارت های قیمتی مختلف را تحلیل کنید و موقعیت های مناسب برای خرید و فروش را از آنها استخراج کنید.

  1. تحلیل فاندامنتال :

در تحلیل فاندامنتال شما با دنبال کردن اخبار و اطلاعیه ها و یکسری شاخص ها اطلاعات لازم جهت سرمایه گذاری یا ترید را بدست می آورید. یکی از ساده ترین تحلیل های فاندامنتال تحلیل اخبار حول ارزهای دیجیتال است. به عنوان مثال اگر ما بدانیم که ارز دیجیتال کاردانو در یک تاریخ مشخص قصد ارائه آپدیت مهمی در شبکه خود را دارد می توانیم از فرصت استفاده کنیم و چند هفته قبل از رویداد کمی از آن را خریداری و نگهداری کنیم تا قیمت افزایش یابد و آن را به موقع بفروشیم.

  1. تحلیل سنتیمنتال :

مانند تمامی بازارهای مالی بزرگ دنیا در بازار ارزهای دیجیتال نیز سرمایه داران بزرگ که نهنگ نامیده می شوند تاثیرات فراوانی را می توانند بر روی قیمت ها بگذارند. مارکت ارزهای دیجیتال در برای مارکت های قدیمی و بالغی مثل فارکس بسیار کوچک هستند و همین مساله دستکاری آن را ساده تر می کند. در تحلیل سنتیمنتال به کمک روانشناسی بازار و یکسری ابزارها می توانیم قدم های بعدی نهنگ ها را شناسایی کنیم و هم سو و هم جهت با آنها معاملات خود را انجام دهیم. برای تحلیل سنتیمنتال بهتر حرفه ای های این بازار از داده های on-chain نیز استفاده می کنند و رفتار نهنگ های مهارت‌های معامله کردن بازار را ساده تر پیش بینی می کنند.

  1. مدیریت سرمایه و پورتفو

مهم ترین نکته در سرمایه گذاری های بلند مدت در بازارهای مالی، مدیریت سرمایه و تشکیل پورتفو یا سبد سهام مناسب است. بازار ارزهای دیجیتال نوسانات بسیار بالایی دارد و همین مساله اهمیت مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک را چندین برابر می کند. شما باید به خوبی بدانید که چه میزان از سرمایه خود را باید در کدام ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنید تا با کمترین میزان ریسک به سودهای خوبی طی چند سال دست پیدا کنید.

یکسری خطاهای رفتاری بسیار متداول در تمامی تریدها وجود دارد که با دانستن آنها می توان به طرز چشم گیری در زمان صرفه جویی کرد و در کمترین زمان ممکن به نتایج مطلوب رسید. تقریبا 95 درصد از تریدرها در بازارهای مالی بالخص بازار ارزهای دیجیتال بازنده هستند به این دلیل که به خوبی نمی توانند احساسات و عواطف خود را کنترل کنند و در دام fomo می افتند و خرید و فروش هایی انجام می دهند که تماما از ترس و یا طمع نشات می گیرند و در آخر منجر به ضرر تریدر می شوند.

ما در دوره آموزش جامع ارز دیجیتال به طور کامل تمامی مباحث بالا را پوشش داده ایم. در پکیج جامع کهکشان ارز دیجیتال علاوه بر مباحث بالا در مورد ماینینگ، روش های دیگر درآمدزایی مثل کشت سود (Yield farming) و. نیز به طور مفصل آموزش داده شده است.

شما با گذراندن این دوره جامع ارز دیجیتال می توانید به صورت کاملا حرفه ای و در سطح بین المللی وارد این بازار شوید و با تمرین موارد گفته شده در طول دوره سودهای بسیار خوبی را بدست آورید.

ویژگی های مهم برای کسب سود بیشتر

حضور در بازارهای مالی برای تمامی افراد با هر شرایطی ممکن است. ورود به بازار ارز دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیست. قبل تر به مساله آموزش و اهمیت آن اشاره کردیم و گفتیم که اولین شرط ورود به بازارهای مالی آشنایی با مفاهیم و مهارت های لازم جهت انجام معاملات موفق است.

علاوه بر این به یکسری ویژگی های دیگر نیز اشاره خواهیم کرد. داشتن این ویژگی ها نیز مهارت‌های معامله کردن می تواند در کسب سود بیشتر و متحمل شدن ضرر کمتر به شما کمک کند :

پاراگراف های کلیدی کتاب معامله گر منضبط

2020 06 20 23 01 18 کتاب معامله گر منضبط جستجوی Google - پاراگراف های کلیدی کتاب معامله گر منضبط

تمامی تریدرها (چه برنده و چه بازنده) ، تجربیات مشابهی دارند . می خواهیم به طور خلاصه‌ از کتاب معامله گر منضبط ، اثر مارک داگلاس بپردازیم .

بیشتر تریدرهای حرفه‌ای کتاب‌های مارک داگلاس را به عنوان راهنمای ورود به بازار نمی‌دانند ، بلکه کتاب‌هایی می‌دانند که مطالعه آنها برای هر تریدری که موفقیت و کسب سود در بازارهای مالی را می خواهند ، ضروری است . داگلاس بر این باور است که موفقیت در تجارت ۸۰ درصد روانی و فقط ۲۰ درصد بستگی به شیوه های ترید اعم از تکنیکال و فاندامنتال دارد .

در این مقاله ۲۱ پاراگراف برتر از این کتاب را انتخاب کردیم . به طور خلاصه مراحل لازم جهت دستیابی به موفقیت در محیط بازارهای مالی را بیان کرده‌ایم . با ما همراه باشید…

تجربه مشترک همه ی تریدرها

هر دو گروه به ‌هرحال در نقطه‌ای از حرفه تریدری خود ، تشویش ، اضطراب ، ناکامی و درد روانی ناشی از شکست را تجربه نموده اند . آن مهارت‌های معامله کردن عده‌ی کوچک از تریدرهایی که موفق به عبور از این مرحله و گردآوری ثروت شده‌اند ، افرادی بوده‌اند که عاقبت خود را برای شناخت موانع پیچیده‌ی روان‌شناختی در حیطه‌ی ترید و غلبه بر این موانع به‌زحمت انداخته‌اند . البته این کار حتی برای بهترین و باهوش‌ترین آن‌ها ، چندین سال طول کشیده است .

اندیشیدن و کسب آمادگی ، لازمه دوام در بازارهای مالی

تریدرهایی که زمان می گذارند تا فکر کنند و آمادگی کسب کنند در بازار دوام خواهند آورد و احتمالاً به کامیابی خواهند رسید . فقط عده‌ی معدودی از تریدرها به این درک رسیده‌اند که فقط خودشان مسئولیت کامل نتایج اعمال خود را بر عهده‌ دارند . حتی تعداد اندکی از آن‌ها ، الزامات روان‌شناختی این‌چنین درکی را قبول کرده اند و می‌دانند بایستی در قبال آن‌ها چه‌کار کنند .

تعداد کمی از تریدرها صاحب سود می‌شوند !

با وجود رشد زیاد خدمات در حیطه ی ترید ، یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر همچنان باقی است . کماکان تعداد کمی از تریدرهای کارآزموده ‌، درصد بزرگی از سود را از بازار دریافت می کنند و هرساله تریدرهایی که علم پایینی دارند بازنده های بازار می باشند .

سود یک تریدر در مقابل ضرر صدها تریدر دیگر در بازارهای مالی

در معاملات آتی به جای هر یک دلار که یک تریدر به‌عنوان سود می شناسد ، یک تریدر دیگر بایستی ضرر کند . به‌عبارت‌دیگر ، آن سودی که آن عده‌ی کم به‌ طور مستمر از بازار به دست می آورند ، به طور مستقیم از جیب صدها تریدر دیگری می‌آید که با فداکاری ، آن عده کم را در موفقیت‌های روزانه‌شان کمک‌ می کنند !

موفقیت در گرو پیروی از فرصت ها

به دلیل اینکه سیستم‌های ترید کردن تعریفی از فرصت‌ها در خود دارند و مطابق آن‌ها پیشنهاد‌هایی را ارائه می‌دهند ، موجب پیروی از پیشنهاد‌های آن‌ها می‌تواند به پرورش یک سری از مهارت‌ها شود . اما بایستی بدانید که این پیشنهاد‌ها ، بیشتر جنبه راهنمایی برای پیدا کردن یک مسیر مناسب را دارند . اما یک مهارت واقعی نه‌ ‌تنها مسیر را نشان می‌دهد ، بلکه به‌ صورت اتوماتیک شروع به رهبری فرد در این مسیر هم می‌کند . یک الگوی فکری ، سازمان دهنده‌ی همه‌ی مهارت‌هاست و تعیین می‌کند مهارت‌های معامله کردن که کدام مهارت و در چه زمانی بایستی استفاده شود .

ترید کردن کار آسانی نیست !

اعتقاد به اینکه ترید کار راحتی است یکی از دلایل اصلی بروز این توقعات نابه‌جا و احتمالاً بزرگ‌ترین دلیلی است که چرا بیشتر تریدرها پیش از فنا کردن سرمایه خود نمی‌توانند حتی از مراحل اولیه رشد بگذرند .

تله روانشناختی

شروع به ترید با این فرض که ترید کردن کار آسانی است ، یک تله روان‌شناختی می باشد که به طور تقریبی تمامی تریدرها را به دام می‌اندازد . اما فهمیدن دلیل آن کار سختی نیست و در حقیقت به فاکتورهایی که شخص برای ارزیابی عملکرد خود و اندازه‌گیری میزان پاداش خود در نظر می‌گیرد برمی‌گردد . چهار فاکتور : زمان ، کار ، خبرگی و دستمزد در این معیارها نقش اساسی دارند .

شما قواعد بازی را تعیین کنید

برداشتی که از هر تغییر معین در قیمت دارید نتیجه باورهای شماست . به‌عبارت‌دیگر ، به‌عنوان یک تریدر مدام در حال ارزیابی گرانی ها ، ارزانی قیمت ها بر مبنای عقاید خود در مقایسه با آینده می باشید . زیرا این تنها راهی است که می‌توانید با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا و یا با فروش در قیمت بالاتر و سپس خرید در قیمت پایین‌تر (در بازار آتی) سود به دست آورید . تا مادامی‌که قیمت‌ها در نوسان هستند ، می‌توانید این بازی خرید و فروش را انجام دهید و سود کسب نمایید .این موقعیت برای همه ی تریدرهای دیگر به‌طور یکسانی وجود دارد و هر کس ، نحوه‌ی بازی خود را مطابق اهداف ، باورها ، ادراک و قواعد خود خلق می‌کند و شما هم همین کار را می‌کنید .

کسب سود بدون مهارت در بازار مالی!

بدون تردید این امکان وجود دارد شخص بدون داشتن مهارت‌های مناسب بتواند در بازار پول دربیاورد . اما بدون تردید در ادامه مجددا تمامی آن را به بازار پس خواهد داد و مقداری هم از جیب ، روی آن خواهد گذاشت که ماحصل آن چیزی جز همان زنجیره‌ی ناامیدی ، درد ، صدمات روانی و در نتیجه ترس دائمی نخواهد بود .

عکس‌العمل مناسب تریدر در شرایط خاص

اگر نشان دادن عکس‌العمل مناسب به شرایط خاص یک محیط (بدون آسیب زدن به مهارت‌های معامله کردن خودتان) ، فراتر از مهارت‌های شماست . بنابراین حتماً لازم است تا قواعد و محدودیت‌هایی را ایجاد نمایید تا هنگامی ‌که کاملاً یاد نگرفته‌اید که چگونه به بهترین شیوه ، حافظ منافع خود باشید ، راهنمای شما باشند .

باورهای ذهنی تریدر هنگام ورود با خروج کاملا متفاوت است !

در هنگام ورود به معامله ، تمام باورهای ذهنی شما در مورد مسائلی چون فرصت در برابر تهدید ، احساس جا ماندن از بقیه، نیاز به یک‌چیز مطمئن ، اشتباه نکردن و از همه مهم‌تر امکان بردن سودهای کلان ، دست‌به‌کار می‌شوند . در هنگام خروج نیز تعاریف ذهنی شما از طمع ، زیان ، شکست و … نقش‌آفرین هستند و ذهن شما درگیر این مسائل است . با توجه به این موارد و همچنین در نظر گرفتن قابلیت سودهای کلان ، به‌ آسانی می‌توان درک کرد که چرا برای برای بیشتر تریدرها ، ورود به معامله خیلی آسان‌تر از خروج از معامله است .

تریدرهایی که فرصت کسب سود را ایجاد می‌کنند

در بازار برخلاف محیط اجتماعی ، مدارک دانشگاهی ، شأن اجتماعی ، میزان شهرت و حتی ضریب هوشی بالا ، برای شما هیچ حقی به وجود نمی آورد . در اینجا تنها نیروی تریدرهایی که اقدام به خرید یا فروش موجب حرکت قیمت ها می‌شود و حرکت قیمت ها باعث خلق فرصت ‌ها می‌شوند و فرصت‌ها می‌توانند سود به وجود آورند و کسب سود ، همه آن چیزی است که تریدرها در پی آن هستند .

ترید بدون حرص و طمع

یکی از معیارهای موفقیت مستمر این است که هدف‌تان این باشد که بیاموزید که همیشه این امکان را به بازار دهید تا به شما بگوید که احتمالا چه خواهد کرد . نه این که شما برای بازار وظیفه مشخص نمایید و همچنین اجازه دهید بازار مشخص کند که چه مقدار «کافی» است . اما مسلما وقتی سیستم اعتقادات شما در مورد مفاهیمی مانند ضرر ، اشتباه ، حرص (ترس ناشی از این باور که هیچ مبلغی کافی نیست) و انتقام ، کاملا مستقل از بازار کار می کنند ، این عمل بسیار دشوار است

بازار به شما خواهد گفت در گام بعدی چه خواهد کرد

هر چقدر قادر باشید خود را از آثار منفی باورهای‌تان در خصوص زیان ، اشتباه کردن و انتقام گرفتن از بازار رها کنید ، به همان میزان می توانید به بازار اجازه دهید تا خودش به شما بگویید در گام بعدی چه خواهد کرد . یک همبستگی مستقیم میان این دو موضوع وجود دارد . اما بیشتر افراد از این همبستگی اطلاعی ندارند و بازار را از یک دید مخدوش می بینند .

قوانین کمتری برای خود ایجاد نمایید

در یک محیط نامحدود ، هر چقدر قوانین کمتری برای خود ایجاد نمایید ، کمتر پاسخگوی خود خواهید بود و راحت‌تر با نیروی جمعیت به این‌سو و آن‌سو خواهید رفت و کنترل کمتری بر خود خواهید داشت .

نادانی محض

اگر ندانید در معاملات قبلی چه شد که سود به دست آوردید ، روشن است که حالا نمی‌دانید چه کار کنید تا این بار بجای سود ، متوجه زیان نشوید .

تریدری که کاملا به خود اعتماد دارد

به یاد داشته باشید که بازار نمی‌تواند به تریدری که کاملا به خود اعتماد دارد و می‌داند که در هر لحظه و تحت هر شرایطی ، بهترین عکس‌العمل را برای حفظ منافع خود نشان خواهد داد ، کوچک ترین آسیبی برساند . اما پیش از آنکه افراد بتوانند چنین اعتمادی به خود بکنند باید بتوانند موانع روانی موجود بر سر راه خود را شناسایی و برطرف نمایند .

یاد بگیرید با بازار حرکت کنید

در محیط ترید ، همه ی نتایج وابسته به تصمیمات شماست و قدرت تغییر هیچ چیزی به جز ذهن خود را ندارید . تنها چیزی که برای خلق نتایج خوشایندتر در اختیار دارید داشتن ذهنی انعطاف پذیر است ‌. باید یاد بگیرید که چگونه با بازار حرکت کنید و با آن هماهنگ باشید .

شاخص مهارت تریدر

هر چقدر خوش‌بین‌پذیری را در ذهن خود تقویت نمایید ، متوجه خواهید شد که بازار سطح پیشرفت مهارت های شما را به خودتان برمی گرداند . اطلاعاتی را به شما می دهد که نشان می‌دهند روی چه چیزهایی بیشتر باید کار کنید تا موفقیت بیشتری به دست آورید . در این صورت هر لحظه ، به یک شاخص برای اندازه‌گیری مهارت های شما و نیز اندازه‌ی حس ارزشمندی خودتان تبدیل می گردد ، که پایه محکمی برای یادگیری و بهبود است .

بدون ترس بهتر می‌توان برنده شد

جهت دستیابی به موفقیت در بازار ، بایستی باور کنیم که بدون ترس بهتر می‌توان برنده شد . زیرا در این حالت بهتر می‌توان شرایط را ارزیابی نمود و انتخاب‌های بیشتری را درک کرد . کاری که بایستی انجام دهیم این است که ذهن خود را از هر چیزی که امکان دارد تمرکز ما را محدود نماید یا از ورودی دسته‌ی خاصی از اطلاعات به ذهن ما جلوگیری کند ، رها کنیم .

ترید کردن کار آسانی نیست!

تریدری که فعلا معتقد است که “ترید کردن کار آسانی است” ، چه زمانی متوجه می شود که ترید کردن آسان نیست ؟ چه چیزی این باور نادرست وی را به چالش خواهد کشید ؟ قطعا در دورانی ناشی از ناامیدی ، هنگامی که ببیند توانایی رسیدن به اهدافش را ندارد .

پایان اعتبار یک باور نادرست

زمانی که اعتبار یک باور نادرست به چالش کشیده شود چه رخ خواهد داد ؟ دنیایی از اطلاعات جدید در برار چشمان ما ظاهر می‌شوند که به ما می آموزند چگونه با افزایش سطح ارتباط و درک خود از محیط ترید ، تعامل بهتری با آن برقرار نماییم .

نتیجه گیری

هدف نویسنده از کتاب معامله گر منضبط این است که به تریدرهای بازارهای مالی بفهماند که چه مواردی برای موفق شدن در این بازار احتیاج دارند . خودشناسی ، انضباط و بازنگری شخصیتی از موارد مهمی است که تریدرها بایستی از آن اطلاع داشته باشند .

مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

دسته‌ها
جدیدترین نوشته ها
  • ارزش کاردانو با وجود هارد فورک واسیل به زیر سطح 0.44 دلاری کاهش یافت ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
  • صرافی FTX می تواند یک میلیارد دلار دیگر برای خرید شرکت های آسیب هزینه کند ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
  • سامسونگ فعال‌ ترین سرمایه‌ گذار در استارت‌ آپ‌ های رمزارزی و بلاک چینی است ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
  • رشد پنج برابری تعداد کلاهبرداری های رمزارزی در یوتیوب ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
  • تحلیل تکنیکال اتریوم؛ دوشنبه 28 شهریور ۱۳۹۹/۰۲/۲۳

من عاشق دنیای ارز رمز و بلاک چین هستم، دنیای بسیار پرسود ولی خطرناک به شرطی که خودمان را با دانش صحیح و بروز مجهز کنیم، آکادمی هلاکوئی را راه اندازی کردم که با حمایت شما به یکی از بهترین پایگاه آموزشی به زبان فارسی تبدیل شود. در این راه با حمایت اعضا و خانواده ی بزرگ آکادمی هلاکوئی، در کنارتان هستم.

پشتیبانی از طریق ارسال تیکت:
وارد داشبورد خود شده و گزینه (تیکت پشتیبانی) را انتخاب و بر روی (ارسال تیکت) کلیک کنید. از همین طریق درخواست خود را پیگیری کنید.

ما را در تلگرام دنبال کنید

کانال درآمد ارز دیجیتال [email protected]
تلگرام کافه ترید ایران [email protected]
کانال نخبگان ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری بازار خارجی [email protected]
کانال وی ای پی [email protected]



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.