تأیید با حرکت ستاره


این توالی مصور از برخورد آینده کهکشان راه شیری و آندرومدا را در آینده را نشان می‌دهد. پدیده‌ای که اگر از زمان حال شروع شود بیش از 4 میلیارد سال زمان لازم است تا زمانی که کهکشان ما کاملاً از ماهیت فعلی خود منحرف شود. منبع : ناسا

منظومه شمسی چیست — هر آنچه باید بدانید

تعداد زیادی سیستم سیاره‌ای مانند ما در جهان وجود دارند که سیارات حول یک ستاره گردش می‌کنند. سیستم سیاره‌ای ما «منظومه شمسی» (Solar System) نامیده می‌شود زیرا خورشید بعد از کلمه لاتین solis به نام Sol نامگذاری شد و هر چیزی که به خورشید مربوط می‌شود را «خورشیدی» (solar) می‌نامیم. اگر می‌خواهید در مورد مکان زندگی خود در کهکشان اطلاعات بیشتری کسب کنید، این مطلب برای شما نوشته شده است.

منظومه شمسی چیست؟

سیستم سیاره‌ای ما یا همان منظومه شمسی که آن را خانه می‌نامیم در بازوی مارپیچی بیرونی کهکشان راه شیری قرار دارد.

منظومه شمسی از ستاره‌ها، خورشید و هر چیزی که توسط گرانش به این سیستم متصل باشد، تشکیل شده است. اجزای این سیستم شامل سیاره‌های «عطارد» (Mercury)، «زهره» (Venus)، «زمین» (Earth)، «مریخ» (Mars)، «مشتری» (Jupiter)، «زحل» (Saturn)، «اورانوس» (Uranus) و «نپتون» (Neptune)، سیارات کوتوله‌ای مانند «پلوتون» (Pluto)، ده‌ها قمر و میلیون‌ها سیارک (Asteroids)، دنباله‌دارها و شهاب‌سنگ‌ها است. فراتر از منظومه شمسی هزاران سیستم سیاره‌ای دیگر که در کهکشان راه شیری در حال چرخش حول ستاره‌های دیگر هستند کشف و مشاهده شده‌اند.

تصور می‌شود بیش از صدها میلیارد ستاره در کهکشان راه شیری سیستم سیاره‌ای خود را داشته باشند و همچنین کهکشان راه شیری عضوی از 100 میلیارد کهکشان عالم باشد. ویژگی خاص منظومه شمسی این است که سیارات در آن حول ستاره‌ای به نام خورشید می‌چرخند و چون یکی از این سیارات زمین، محل زندگی ما است؛ این منظومه و شناخت و بررسی آن از اهمیت زیادی برخوردار است.

برای آشنایی بیشتر با مبانی نجوم و کیهان‌شناسی، می‌توانید فیلم آموزش مقدماتی نجوم – نجوم باستان تا کیهان شناسی را مشاهده کنید که توسط فرادرس ارائه شده، لینک این آموزش در ادامه آورده شده است.

  • برای دیدن فیلم آموزش مقدماتی نجوم – نجوم باستان تا کیهان شناسی + کلیک کنید.

اندازه و فاصله در منظومه شمسی

منظومه شمسی بسیار گسترده‌تر از هشت سیاره معروف که حول مدار خورشید می‌چرخند، است. بدین معنی که این منظومه تا «کمربند کویپر» (Kuiper Belt) که بعد از مدار نپتون قرار دارد کشیده شده است. یکی از اجزای کمربند کویپر سیاره کوتوله پلوتو است، دیگر اجزای این حلقه یا کمربند تکه‌های یخی کوچکتر از پلوتو هستند.

«ابر اورت» (Oort Cloud) را مرز تاثیر میدان گرانشی خورشید، یعنی جایی که اشیاء در مدار می‌چرخند و به خورشید نزدیک می‌شوند و انتهای منظومه شمسی می‌دانند. ابر اورت از تکه‌های اجسام تخریب شده در فضا ساخته شده که اندازه تکه‌ها می‌تواند هم اندازه یک کوه و بعضی اوقات بزرگتر باشد. این ابر می‌تواند حول خورشید در مداری به طول ۱٫۶ سال نوری حرکت کند. ابر اورت ضخامتی برابر با 5,000 تا 100,000 واحد نجومی دارد که برابر با اندازه منظومه شمسی است. یک واحد نجومی (یا AU) فاصله از خورشید تا زمین یا حدود 93 میلیون مایل (150 میلیون کیلومتر) است.

طول گستردگی هلیوسفر خورشید (خورشید جریان دائمی از ذرات باردار شده به نام باد خورشیدی را ارسال می‌کند که با عبور از تمام سیارات تا حدود سه برابر فاصله از پلوتون قبل از اینکه توسط محیط بین ستاره‌ای متوقف شود ادامه می‌یابد. این حباب غول پیکر در اطراف خورشید و سیارات آن، معروف به هلیوسفر است) خیلی گسترده نیست، ناحیه‌ای که در آن شدت باد خورشیدی به دلیل فشار ناگهانی گازهای بین ستاره‌ای کاهش می‌یابد، «ضربه خروجی» (Termination Shock) نامیده می‌شود. مرز ضربه خروجی در منظومه شمسی ما در ۸۰-۱۰۰ واحد نجومی اتفاق می‌افتد.

دو فضاپیمای ناسا که در سال 1977 پرتاب شدند، از مرز ضربه خروجی عبور کرده‌اند: فضاپیمای ۱ در سال 2004 و فضاپیمای ۲ در سال 2007 از ناحیه ضربه خروجی عبور کردند، اما برای عبور از ابر اورت هزاران سال زمان لازم است تا از آن و در نهایت از منظومه شمسی خارج شد.

هلیوسفر

تصویر ۱: هلیوسفر حباب مغناطیسی بزرگی در فضا است که باد خورشیدی می‌تواند به آن نفوذ کند. مرز بین منظومه شمسی و فضای بین ستاره‌ای توسط مرز توقف خورشیدی مشخص شده است. این مرز جایی است که قدرت باد خورشیدی دیگر به اندازه‌ای بزرگ نیست تا باد ناشی از ستاره‌های دیگر را از بین ببرد. منطقه اطراف توقف خورشیدی به عنوان سپر برای منظومه شمسی ما عمل می‌کند و بخش قابل توجهی از پرتوهای کیهانی را در خارج از کهکشان نگه می‌دارد.

منظومه شمسی چگونه شکل گرفت؟

منظومه شمسی حدود 4٫5 میلیارد سال پیش از ابر متراکم از گاز و غبار بین ستاره‌ای تشکیل شده یا در اصل شکل گیری منظومه شمسی به این صورت بوده است. این ابر احتمالاً بعد از مدتی به دلیل انفجار یک ستاره به نام سوپرنوا تخریب شده و با تخریب‌اش سحابی خورشیدی، یعنی یک دیسک چرخان از مواد شکل گرفته است.

در مرکز این ساختار نیروی گرانش سبب شد ماده بیشتری به سمت این ساختار جذب شود، سرانجام فشار در مرکز به حدی رسید که اتم‌های هیدروژن شروع به ترکیب و تشکیل هلیوم کرده و مقدار زیادی انرژی آزاد کردند. بدین ترتیب خورشید متولد شد و توانست نهایتاً بیش از 99 درصد تأیید با حرکت ستاره تأیید با حرکت ستاره از مواد موجود را گرد هم جمع کند.

همچنین مواد دورتر از مرکز دیسک نیز در کنار یکدیگر قرار گرفتند، این توده‌ها در برخورد با یکدیگر اشیاء بزرگتری را تشکیل دادند. برخی از آن‌ها به دلیل جاذبه به اندازه کافی بزرگ شدند تا بتوانند به شکل کره درآمده و تشکیل سیاره، سیارات کوتوله‌ای و قمرهای بزرگ دهند. در موارد دیگر مانند کمربند سیارک که از قطعاتی از منظومه شمسی اولیه ساخته شده که هرگز نمی‌توانند در یک سیاره جمع شوند، سیاره‌ای تشکیل نشد. سایر قطعات کوچکتر باقی‌مانده تبدیل به اجرامی مانند سیارک‌ها، ستاره‌های دنباله‌دار، شهاب سنگ‌ها و قمرهای کوچک و نامنظم شدند.

ساختار منظومه شمسی چگونه است؟

ترتیب و چیدمان سیارات و اجسام دیگر در منظومه شمسی به دلیل نحوه شکل‌گیری منظومه شمسی است. در نزدیکی خورشید، در ابتدای شکل‌گیری منظومه شمسی تنها مواد سنگی می‌توانستند در برابر گرما مقاومت کنند. به همین دلیل چهار سیاره اول یعنی عطارد، زهره، زمین و مریخ سیارات سنگی کوچک با سطوح جامد و صخره‌ای هستند.

همچنین موادی که عادت به دیدن آن‌ها به صورت یخ، مایع یا گاز کرده‌ایم در مناطق بیرونی منظومه شمسی تشکیل شده‌اند. نیروی جاذبه سبب شد این مواد کنار یکدیگر قرار گیرند و غول‌های گازی مشتری و زحل و ابرسیارات یخی اورانوس و نپتون تشکیل دهند.

سیاره چیست؟

اتحادیه بین المللی نجوم سه شرط برای آنکه اعلام شود آیا جسمی در منظومه شمسی سیاره است یا خیر، بیان کرده است. این سه شرط به ترتیب عبارتند از:

دب اکبر چیست؟ – ستاره های آن کدامند؟

دب اکبر چیست؟ - ستاره های آن کدامند؟

دب اکبر چیست؟ - ستاره های آن کدامند؟

سومین صورت فلکی در آسمان دب اکبر است. اولین نامی که به این صورت فلکی داده شد خرس بزرگ بود. برای هفت ستاره پر نور نام آب گردان و برای تمام ستاره های این صورت فلکی نام دب اکبر استفاده می شود. در درس علوم پایه نهم با اصلاح دب اکبر آشنایی داشتیم. همراه بودن با این مقاله نشریه جهان شیمی فیزیک شما را با این صورت فلکی و خصوصیات آن آشنا می کند.

۱- دب اکبر چیست؟

صورت فلکی را می توان به صورت گروه خاصی از ستارگان تعریف کرد که گذشتگان هر گروه را به صورت شکل یا افراد خاصی نام می نهادند. کلمه دب به معنای خرس و دب اکبر یعنی خرس بزرگ است. خرس بزرگ از مهمترین صورت های فلکی است که در ربع دوم نیمکره شمالی قرار دارد و صورت فلکی فروردین می باشد. مساحت آن منطقه ای به بزرگی ۱,۲۸۰ درجه مربع است. قسمت آب گردان این صورت فلکی از هفت ستاره تشکیل شده است. چهار ستاره دبه، مراق، فخذ و مغرز قسمت کاسه آب گردان و سه ستاره قائد، عنان و جون دسته این آب گردان را تشکیل می دهند. در قرن دوم میلادی بطلیموس ستاره شناس یونانی ۴۸ صورت فلکی را دسته بندی می کند.

صورت های فلکی که همسایه خرس بزرگ هستند عبارتند از : صورت فلکی زرافه، صورت فلکی اژدها، صورت فلکی گیسو، صورت فلکی تازی ها، صورت فلکی گاوران، صورت فلکی شیر، صورت فلکی شیر کوچک و سیاهگوش هستند.

همچنین هفت جسم از اجرام مسیه (اجرام آسمانی کشف شده توسط مسیه)، در صورت فلکی خرس بزرگ وجود دارد. از این هفت جرم می توان به کهکشان سیگار، سحابی جغد، کهکشان بده و کهکشان فرفره اشاره کرد.

دب اکبر چیست؟

دب اکبر چیست؟

۲- افسانه ها :

در افسانه ها ژوپیتر معشوقه خود به اسم کالیستو که دختر شاه آرکادیا بود را به شکل خرس در آورد و در آسمان قرار داد تا بدین وسیله از او محافظت کند. اما بنا بر افسانه ای دیگر این خرس در آسمان گذاشته شده تا خرس های زمینی را در هر زمان بشمارند. چون در زمستان خرس ها برای گرم نگه داشتن خود در غارند، این موقع دب اکبر در آسمان ارتفاع کمی دارد. اما در تابستان خرس های زمینی از غارهایشان بیرون آمده اند و این صورت فلکی در ارتفاع بالاست.

از مهمترین صورتواره های فلکی و مفیدترین در مسیریابی، خرس بزرگ است که به سمت قطب شمال با ستاره شمالی (قسمتی از دب اصغر در صورت فلکی خرس کوچک) راهنمایی می کند و علت معروفیت این صورت فلکی است.

۳- جهت یابی با خرس بزرگ و خرس کوچک :

با ادامه ستارگان مراق و دبه از خرس بزرگ، می توان به ستاره قطبی که در انتهای صورت فلکی دب اصغر است رسید. با وصل کردن دو ستاره سر ملاقه و امتداد آن در طول آبریز ملاقه تا ۵ برابر، به ستاره قطبی خواهیم رسید. اگر انتهای ستارگان هدایت گر متصل شود و ستاره قطبی ظاهر شود می توان با تقریب ۳۲,۷ درجه، قبله را جهت یابی کرد.

۴- ستاره های دب اکبر :

صورت فلکی خرس بزرگ دارای ۲۲ ستاره با نام های تأیید شده از طرف اتحادیه بین المللی نجوم می باشد. ستارگان عبارتند از : سها، الیت، قائد به معنای رهبر، اولین دور شمالی، بهار اول جنوبی، الکافرا، قائد، شالاوان، آنیارا، دومبای، مغرز به معنای انتها، دبه، اینترکروس، مراق به معنای کمرگاه، لیسما، مئزر ، فخذ به معنای ران، نستی، موسکیدا، ثانیه شمالی، ثالثه شمالی و مو خرس بزرگ می باشند. هر کدام از این ستاره ها با قدرهای ظاهری مختلف در این صورت فلکی به شکل خرس قرار دارند.

ستاره های دب اکبر

ستاره های دب اکبر

۵- ستارگان اصلی تشکیل دهنده دب اکبر :

هفت ستاره اصلی تشکیل دهنده ملاقه یا آب گردان صورت فلکی خرس بزرگ است. بعضی ها این هفت ستاره پر نور را، صورت فلکی دب اکبر می دانند، در صورتی که این ملاقه فقط قسمتی از این صورت فلکی است و خرس بزرگ دارای ستاره های زیادی است که در بالا به آن ها اشاره شد. این هفت ستاره پر نور خرس بزرگ را هفت اورنگ یا هفت برادران می نامند. در این جا به معرفی این هفت ستاره می پردازیم.

ستارگان اصلی تشکیل دهنده دب اکبر

ستارگان اصلی تشکیل دهنده دب اکبر

۵-۱- ستاره الیت (Alioth) :

ستاره ای که در دم خرس دب اکبر قرار داشته و نزدیک بدن خرس است الیت یا اپسیلون خرس بزرگ نام دارد. الیت درخشان ترین آن هاست که این ستاره دارای قدر ظاهری ۱,۷۶ و فاصله ۸۱ سال نوری با زمین است. همچنین این ستاره سی و یکمین ستاره درخشان در آسمان است. معنای الیت چربی دم گوسفند است. ستاره الیت به گروه ستارگان متحرک خرس بزرگ تعلق دارد. ستارگان متحرک که در سال ۱۸۶۹ به وسیله ریچارد ا. پراکتور کشف شد، ستارگانی با سرعت حرکت یکسان و منبع تولید یکسان در فضا هستند.

۵-۲- ستاره دبه (Dubhe) :

ستاره دبه که از نظر درخشندگی در ردیف دوم از گروه هفت ستاره قرار دارد دارای قدر ظاهری ۱,۷۹ است. نام دیگر آن آلفا دب اکبر است. فاصله این ستاره با منظومه شمسی ۱۲۳ سال نوری می باشد و بر خلاف ستاره الیت به گروه ستارگان متحرک تعلق ندارد. نام این ستاره به معنای خرس ماده یا پشت خرس بزرگ است.

۵-۳- ستاره مراق (Merak) :

قدر ظاهری ستاره مراق (بتا دب اکبر) ۲,۳۷ و فاصله آن از منظومه شمسی۷۹,۷ سال نوری می باشد. ریشه نام آن عربی و به معنای کمر است. ستاره مراق یک خرده قرصی که به دور آن می چرخد دارد و باقیمانده گرد و غبار است و جرمی معادل ۰.۲۷ درصد جرم زمین دارد. این ستاره در گروه ستارگان متحرک بوده و روشنایی معادل ۶۸ برابر خورشید و چگالی آن ۲,۷ برابر خورشید است.

۵-۴- ستاره قائد (Alkaid) :

قائد یا اتا خرس بزرگ شرقی ترین قسمت هفت اورنگ بوده که ۱۰۱ سال نوری با منظومه شمسی فاصله دارد. این ستاره قدر ظاهری ۱,۸۵ دارد و در آسمان از نظر درخشندگی در رتبه ۳۵ قراردارد. قائد ستاره جوان رشته اصلی است. قائد ستاره ی گرمی با دمای ۲۰,۰۰۰ درجه کلوین است و جزء گروه ستارگان متحرک نمی باشد. این ستاره با دوربین شکاری قابل روئیت بوده و درخشندگی ۷۰۰ برابری خورشید دارد.

ستاره های بدنه ملاقه حاکی از تابوت، ستاره های دسته حاکی از دو دوشیزه عزادارند که ستاره قائد به معنای رهبر این دختران تابوت است.

۵-۵- ستاره فخذ ( Phecda) :

ستاره فخذ یا گاما دب اکبر که معنای نام آن ران خرس است، تأیید با حرکت ستاره دارای قدر ظاهری ۲,۴۳ است که ۳۰۰ میلون سال سن دارد و ۲,۸۳ سال نوری از زمین فاصله دارد.

۵-۶- ستاره مغرز (Megrez) :

قدر ظاهری ستاره مغرز یا دلتا دب اکبر ۳,۳۱۲ است که پایین ترین درخشندگی را در میان هفت اورنگ دارد. چگالی این ستاره بزرگتر از خورشید و درخشندگی آن نیز بیشتر از نور خورشید (۱۴ برابر) است. این ستاره ۵۸,۴ سال نوری با منظومه شمسی فاصله دارد. در اطراف ستاره مغرز خرده دیسک است و علت آن را می توان در تابش مقدار زیادی امواج زیر قرمز دانست. معنای نام آن بیخ یا محل رستن دم خرس است.

۵-۷- ستاره مئرز (Mizar) :

مئرز یا زتا دب اکبر به معنای کمربند و دارای قدر ظاهری ۲,۲۳ است که فاصله ای برابر ۸۲,۸ سال نوری از ما دارد. این ستاره یک سیستم ستاره دو تایی است که برای اولین بار از آن ها عکس گرفته شده است.

۶- برخی اجرام غیر ستاره ای معروف در خرس بزرگ :

صورت های فلکی همسایه دب اکبر

صورت های فلکی همسایه دب اکبر

۶-۱- سحابی جغد :

با حرکت دو درجه ای به سمت غرب و زیر کاسه ملاقه، از ستاره مراق، به سحابی جغد می رسیم که دارای قدر ظاهری ۱۰ می باشد. ستاره ای با اندازه ای متوسط ۸۰۰۰ سال پیش، با خارج کردن لایه های خارجی خود باقیمانده خود را به این سحابی تبدیل کرده است.

۶-۲- کهکشان M81 یا مسیه ۸۱ :

این کهکشان در قسمت شانه خرس بزرگ با قدر ظاهری ۷ قرار داشته و جزء پرنورترین کهکشان هاست. با حرکت ۶ درجه ای از ستاره ۲۳ خرس بزرگ به سمت ستاره قطبی به کهکشان M81 می رسیم. این کهکشان ۱۲ میلیون سال نوری با ما فاصله داشته و با تلسکوپ ساختار مارپیچی آن قابل مشاهده است.

۶-۳- کهکشان M82 یا مسیه ۸۲ :

در فاصله نیم درجه از شمال کهکشان M81 می توان کهکشان M82 را مشاهده کرد. قدر ظاهری آن ۵,۵ بوده و برای دیده شدن نسبت به کهکشان M81 دقت بیشتری می خواهد.

مجموعه کهکشانی در آسمان وجود دارد که ۱۲ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد و ۳۴ عضو دارد و کهکشان های M81 و M82 عضو این مجموعه است.

۶-۴- کهکشان M101 یا مسیه ۱۰۱ :

این کهکشان با قدر ظاهری ۸ دارای ساختار مارپیچی قابل مشاهده از مقابل است. با حرکت ۵,۵ درجه ای از آخرین ستاره دسته ملاقه به طرف شمال، کهکشان M101 قابل مشاهده خواهد بود. قطر آن ۱۷۰ هزار سال نوری و فاصله ای که از ما دارد معادل ۲۱ میلیون سال نوری می باشد.

کهکشان راه شیری در مسیر برخورد با کهکشانی دیگر اما نه برای اولین بار

سرنوشت کهکشان راه شیری - و بسیاری از کهکشان‌های دیگر - در یک رقص کیهانی آهسته اما با پایانی غم‌انگیز در حال گسترش است.

کارشناس ارشد ریاضی کاربردی، علاقمند به ریاضیات، نجوم و اسرار کیهان.

Please login to bookmark

هرچند ستارگان دوردست و کهکشان‌ها با سرعت در اطراف ما حرکت می‌کنند که در مقیاس زمانی نمای آسمان چندان تفاوتی با آسمان عصر یخبندان ندارد. حرکت آنها بسیار تدریجی است و در طی میلیاردها سال انجام می‌شود. اما اگر می‌توانستیم آسمان را مانند ستارگان ورای راه شیری ببینیم، اطراف کهکشان راه شیری به طرز شگفت‌آوری فعال به نظر می‌رسید.

کهکشان‌ها به دور یکدیگر می‌چرخند و به آرامی در مسیری مارپیچ به هم می‌پیچند تا زمانی که ادغام شوند. بسیاری از آنها در این حرکت به تنهایی سفر نمی‌کنند، بلکه همراهان خود (کهکشان‌های کوچکتر گروه محلی‌شان) را می‌آورند که در مسیر برخورد تاریک ممکن است ستاره‌هایی را از دل خانه‌هایشان جدا و در آسمان پخش کند. نواحی دیگر سرشار از گاز و غبار می‌شوند و با شکوهی که تازه یافته‌اند، شروع به تولد ستاره‌های جدید می‌کنند. رقص کهکشان‌ها آهسته ولی خشن و مملو از زندگی و مرگ است.

کهکشان راه شیری حرکت مجموعه‌ی بیش از 100 کهکشان معروف به گروه محلی را هدایت می‌کند. در این گروه، فقط کهکشان آندرومدا بزرگتر از کهکشان راه شیری است – با تقریباً 125 درصد جرم بیشتر – و مانند کهکشان ما، شکل مارپیچی دارد. دراین بین دو قمر کهکشانی کوچکتر برجسته هستند: اولی کهکشانی مثلثی که در اطراف آندرومدا می‌گردد و دومی ابر ماژلانی بزرگ (LMC) که به دور راه شیری می‌چرخد. باقیِ گروه محلی نیز عمدتاً قمرهای کهکشان ما و اندرومدا می‌باشند. هرچند این کهکشان ها در اطراف می‌چرخند، اما در نهایت با همراهان بزرگتر خود ترکیب خواهند شد. وقتی این اتفاق بیفتد، اولین باری نخواهد بود که کهکشان ما به کهکشان دیگری برخورد می‌کند.

نشانه‌های باستانی

کهکشان راه شیری اولین برخورد بزرگ خود را در اوایل عمر خود، تقریباً 10 میلیارد سال پیش، تجربه کرد. پیش از آن، احتمالاً تعداد زیادی خراش با کهکشان‌های کوچک‌تر داشت، اما برخورد چشمگیرش با کهکشانی به نام گایا انسلادوس بود که آثار ماندگاری بر جای گذاشت. هرچند برای مدت طولانی، آن زخم ها پنهان بودند، اما پس از سالها بررسی سرانجام تلسکوپ فضایی گایا آژانس فضایی اروپا آثار این برخوردها را در سال 2018 آشکار کرد.

الویزا پوجیو، ستاره شناس رصدخانه اخترفیزیک تورین در ایتالیا می‌گوید: “قبل از انتشار داده‌های گایا، فکر می‌کردیم کهکشان راه شیری یک کهکشان بسیار آرام و بدون اثرگذاری چشمگیر است. درحالی که امروزه می‌دانیم ماجرا پیچیده تر از آن چیزیست که قبلاً تصور می‌کردیم.”

گایا انسلادوس یک کهکشان کوتوله کمی کوچکتر از کهکشان راه شیری بود، شاید 2 میلیارد سال سن داشت که با ما برخورد کرد. این برخورد عواقب قابل توجهی خواهد داشت. کهکشان راه شیری دیسکی بود که ستارگان از آن به بیرون پرتاب می‌شدند و هاله‌ی آن را ایجاد می‌کردند. بخشی از دیسک پس از آن ناپایدار شد و به یک ساختار میله‌مانند فرو ریخت. با گذشت زمان، یک دیسک جدید و نازک ایجاد شد. وقتی ادغام به پایان رسید، کهکشان راه شیری دیگر کهکشانی متفاوت بود.

واسیلی بلوکوروف، یکی از دو تیمی تأیید با حرکت ستاره که این رخداد باستانی را کشف کردند، می‌گوید: “این اتفاق یک لحظه کلیدی در زندگی کهکشان راه شیری بود. زیرا مجموعه‌ای از دگرگونی‌ها را در کهکشان راه شیری به وجود آورد که درنهایت آن را به راه شیری که ما امروزه می‌شناسیم، تغییر داد.”

برای چند میلیارد سال آینده، کهکشان راه شیری ساکت بود و تنها گهگاهی کهکشان های اقماری کوچکی را می‌خورد. اما کهکشان‌های بزرگتر را به حال خود می‌گذاشت تا اینکه حدود 6 میلیارد سال پیش زمانی که کهکشان کمان شرایطی را ایجاد کرد، این وضعیت تغییر یافت.

کهکشان کمان یک کهکشان بیضوی است، یکی از نزدیکترین همسایگان راه شیری که با برهمکنشی ناشی جسمی بزرگ به پایانی دردناک نزدیک می‌شود. این کهکشان که در سال 1994 کشف شد، در اطراف قطب‌های کهکشان راه شیری مارپیچی می‌چرخد، جرم آن صد تا هزار برابر کمتر از جرم کهکشان راه شیری است.

در سال 2018، دانشمندان با روش‌های خاص عکس برداری طول موجی یک رشته ی تار مانند در دیسک کهکشان راه شیری کشف کردند. رشته ای در اندازه ای بزرگ – شامل مجموعه‌ای از ستارگان که به صورت گرانشی به هم چسبیده‌اند – هرچند این پدیده در کهکشان‌های مارپیچی رایج است، اما کهکشان ما نسبتاً آهسته در اطراف دیسک حرکت می‌کند. با اینکه این پیچ می‌تواند به دلیل فعل و انفعالات درون یک کهکشان شکل بگیرد، اما این حرکت منشا خارجی را نشان می‌دهد. پوجیو که مقدار این تاب را اندازه‌گیری و ردیابی کرد، می‌گوید: “تنها مدل ممکنی که می‌تواند چنین جهش بزرگی را توضیح دهد، تعامل گرانشی با یک کهکشان دیگر است.”

اما عامل چیست؟ در حالی که ممکن است پیچیدگی کهکشان راه شیری توسط LMC ایجاد شده باشد، پوجیو فکر می‌کند که تاثیر کهکشان کمان ممکن است قوی‌تر باشد. او در تلاش برای اثبات آن است البته تایید نظریه او نیاز به شبیه سازی های بیشتری دارد که درحال حاضر در حال تجزیه و تحلیل می‌باشد.

کهکشان کمان همچنین در کهکشان راه شیری باعث ایجاد امواج ستاره‌زایی می‌شود. محققان تکه‌هایی از شکل‌گیری ستاره‌ها را یافته‌اند که در نزدیکی یا مرکز کهکشان راه شیری یعنی محل مرگ ستارگان منطبق است. فعل و انفعالات گرانشی انبوهی از گاز و غبار را به هم می‌فشارند تا مناطقی را که برای تولد ستاره آماده هستند، ایجاد کنند. توماس رویز-لارا، ستاره‌شناس مؤسسه نجومی کاپتین، هلند، انفجارهایی از شکل‌گیری ستاره‌ها را در حدود 6.5 میلیارد، 2 میلیارد و 1 میلیارد سال پیش پیدا کرد و جالب این است که محل آنها در صورت فلکی قوس (ناحیه ی مرکزی کهکشان ما) قرار دارد.

رویز-لارا می‌گوید: “شگفتی اصلی این است که چنین پدیده ای می‌تواند همه این اثرات را ایجاد کند. کهکشان کمان بازیگر مهمی در فیلم منشا و تکامل کهکشان ما است.”

این توالی مصور از برخورد آینده کهکشان راه شیری و آندرومدا را در آینده را نشان می‌دهد. پدیده‌ای که اگر از زمان حال شروع شود بیش از 4 میلیارد سال زمان لازم است تا زمانی که کهکشان ما کاملاً از ماهیت فعلی خود منحرف شود. منبع : ناسا

ویرانی در پیش است

کمان تنها کهکشانی نیست که آماده‌ی برخورد با کهکشان راه شیری است. LMC، چهارمین شی بزرگ در گروه محلی، به آرامی به سمت ما حرکت می‌کند. برای چندین دهه، ستاره‌شناسان فکر می‌کردند که کهکشان نامنظم عظیم و پسرعموی کوچکتر آن، ابر ماژلانی کوچک (SMC)، قبلاً چندین حلقه در اطراف کهکشان راه شیری ایجاد کرده است. اما در سال 2007، اخترشناسان از تلسکوپ فضایی هابل استفاده کردند تا تأیید کنند که این جفت کهکشان کوتوله، در اولین رویکرد تعاملی خود با کهکشان راه شیری هستند. اگرچه LMC تا 2 میلیارد سال دیگر با ما ادغام نخواهد شد، اما در حال حاضر تاثیر گرانش راه شیری را احساس می‌کند.

تأثیر این تعامل بدین گونه است که نه تنها LMC به سمت کهکشان راه شیری کشیده شده است، بله خود راه شیری نیز به سمت LMC حرکت می‌کند. کهکشان راه شیری با مجموعه‌ای از مواد نسبت به کشش مناطق اطراف واکنش های متفاوتی نشان می‌دهد. مثلا هاله داخلی و دیسک ستاره‌ای توسط LMC کشیده می‌شوند، در حالی که مواد هاله بیرونی زیاد حرکت نمی‌کنند. بلوکوروف می‌گوید: “این یک آشفتگی کامل است.”

بر خلاف کهکشان کمان، LMC تنها نیست. علاوه بر SMC، به نظر می‌رسد که LMC کهکشان‌های اقماری خود را نیز می‌آورد. اکتا پاتل، اخترشناس دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، می‌گوید: “این اقمار برای سواری همراه می‌شوند.” پاتل در حال حاضر چندین کهکشان کوچکتر گروه محلی را مطالعه و شش کهکشان را پیدا کرده است که به نظر می‌رسد به ابرهای ماژلانی مرتبط هستند. برخورد آینده بین کهکشان راه شیری و LMC ممکن است باعث قطع ارتباط آنها از LMC شود. آنها ممکن است همراه با LMC به کهکشان راه شیری بیفتند، یا ممکن است در یک مدار جدید قرار گیرند و به مسیر خود ادامه دهند.

برخورد با LMC ممکن است کهکشان راه شیری را شبیه دیگر کهکشان های مارپیچی کند. امروزه کهکشان راه شیری دارای یک سیاه‌چاله بسیار پرجرم است که بسیار کوچکتر از سیاه‌چاله های دیگر کهکشان های هم اندازه است. هاله ستارگانی که کهکشان را احاطه کرده اند سبک وزن و از نظر فلزی فقیر هستند و LMC یک قمر کهکشانی غیرعادی بزرگ برای مارپیچ های مشابه است. همه اینها احتمالاً نشانه‌هایی از دوره آرام اما غیرعادی است که کهکشان ما پشت سر گذاشته زیرا اکثر کهکشان‌ها بیش از یک ادغام بزرگ را تجربه می‌کنند، در حالی که کهکشان راه شیری تاکنون تنها با گایا انسلادوس برخورد کرده است. ماریوس کاتون، ستاره‌شناس رصدخانه لیدن در هلند می‌گوید: “از آن زمان تاکنون، تقریباً چیزی وجود نداشته است.”

در مقاله‌ای در سال 2019، کاتون و همکارانش شبیه‌سازی کردند که نشان می‌داد برخورد آینده با LMC چگونه شکل راه شیری را تغییر می‌دهد. براساس محاسبات اندازه سیاه‌چاله کهکشان ما باید تا هشت برابر بزرگتر شود. ستارگان کهکشان در حال سقوط، و همچنین آنهایی که از قرص کهکشان راه شیری بیرون کشیده شده اند، باید حجم هاله‌ی کهکشان را زیاد کرده و فلزات ستاره‌ای را غنی سازند. پس از پایان این ادغام دیگر کهکشان راه شیری منحصر به فرد نخواهد بود بلکه قابل مقایسه با کهکشان های دیگر است.

شاید بزرگترین برخورد در گروه محلی راه شیری هنوز اتفاق نیفتاده است. کهکشان عظیم آندرومدا که با نام M31نیز شناخته می‌شود، در حدود 4 میلیارد سال آینده به ما برخورد خواهد کرد. اگرچه این رویداد مدت‌ها مشکوک بود، اما در سال 2012 وقتی دانشمندان از تلسکوپ فضایی هابل ناسا برای اندازه‌گیری حرکت جانبی آندرومدا استفاده کردند، این ورق برگشت. زیرا با مقایسه مشاهدات قبلی، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که آندرومدا مستقیماً به سمت ما حرکت می‌کند. حتی اندازه‌گیری‌های اصلاح‌شده با استفاده از تلسکوپ گایا اکنون نشان می‌دهد که این در هم کوبیدن کمی خارج از محور خواهد بود.

رولند ون در مارل، ستاره‌شناس مؤسسه علمی تلسکوپ فضایی که رهبری تیم‌هایی را که هر دو اندازه‌گیری را انجام دادند، برعهده داشت می‌گوید: “اینکه این یک برخورد کاملاً رو به رو باشد یا بیشتر یک ضربه از گوشه، واقعاً بر نتیجه نهایی تأثیر نمی‌گذارد.” برخورد و ادغام در نهایت، دو کهکشان مارپیچی را به یک کهکشان بیضی شکل کروی تبدیل می‌کند که تقریباً از تمام گازهای ستاره‌ساز خالی است. سیاه‌چاله های کلان پرجرم در یک مسیر مارپیچی با هم ترکیب می‌شوند و در نهایت به یک هیولا در قلب کهکشان جدید تبدیل خواهند شد.

مسیر برخورد آینده آندرومدا و کهکشان راه شیری. کهکشان مثلث همچنین ممکن است بخشی از سقوط قریب الوقوع باشد. منبع: ناسا

برخورد! انفجار!

همانطور که LMC و SMC به دور کهکشان راه شیری می‌چرخند، اما در واقع در جنگی بصورت طناب‌کشی قرار دارند. در سال 2012، گورتینا بسلا، از دانشگاه آریزونا، تأیید با حرکت ستاره بخشی از تیمی بود که نتایج یک برخورد بین LMC و SMC را مدلسازی کرد. دو سال پیش، مشاهدات تیمی دیگر از ستاره‌های جوان پرجرم و داغ درون این جفت، مدل آنها را تأیید کرد – این دو تنها چند صد میلیون سال پیش با هم برخورد کرده بودند.

قبل از دهه 2000، ستاره شناسان تنها تعداد انگشت شماری از کهکشان های اقماری را در همسایگی کهکشان راه شیری می‌شناختند. اما با پیشرفت تکنولوِژی و انجام بررسی های دیجیتالی چهره‌ی آسمان تغییر کرد. اکنون ده‌ها کهکشان اقماری کوچک‌ دیگر را می‌شناسیم که به کهکشان خودمان گره خورده‌اند، بسیاری از آنها بسیار کم‌نور هستند. دریافت دومین سری از داده های منتشر شده توسط تلسکوپ گایا به ما اجازه داد تا حرکت این کهکشان‌های اقماری را ردیابی کنیم. پاتل می‌گوید: “گایا شگفت‌انگیز است زیرا به ما امکان می‌دهد حرکت ستارگان را در کم‌نورترین کهکشان‌های شناخته‌شده ردیابی کنیم. این یک تغییر بزرگ در این بازی است.”

هر کهکشانی با جرم کمتر از 10 درصد کهکشان راه شیری، می‌تواند توسط گرانش قوی تر کهکشان بزرگتر کنترل شوند. گرانش باعث می‌شود که ستاره‌ها از کهکشان‌های خود جدا شوند، این اثر جریان‌های ستاره‌ای ایجاد می‌کنند، نوارهایی از ستاره‌ها که در سراسر آسمان کشیده می‌شوند.

آندرومدا نیز ازاین برخوردها زخمی است. در حال حاضر کهکشان مثلثی، سومین کهکشان بزرگ در همسایگی ما، به همان روشی که LMC در کهکشان راه شیری سقوط می‌کند، در آندرومدا فرو می‌رود. اگرچه تلسکوپ‌های رادیویی برای اندازه‌گیری حرکت کهکشان کوچک‌تر کارایی خوبی دارند، اما گایا توانست این اندازه‌گیری‌ها را تأیید کند و بینش بیشتری در اختیار ما قرار دهد.

ون در مارل، که از گایا برای اندازه‌گیری حرکت کهکشان کوچکتر استفاده کرد، می‌گوید: “کمی تعجب آور است، اما به نظر می رسد که سازگارترین سناریو از طریق مشاهدات این است که کهکشان مثلث در آندرومدا سقوط می‌کند.”

با این حال، ون در مارل می‌گوید: “با تأمل و بررسی ارتباط بین کهکشان مثلث و LMC – که هر دو اولین ادغام خود را به سمت کهکشان‌هایی تقریباً 10 برابر بزرگ‌تر از آنچه که هستند انجام می‌دهند – اما این پدیده آنقدر که به نظر می‌رسد تعجب‌آور نیست. درک کنونی از شکل‌گیری کهکشان‌ها شامل جذب اجرام کوچک‌تر در کهکشان‌های بزرگ‌تر برای ساختن آنها است. او می‌گوید به احتمال زیاد جرمی نسبتاً عظیم پیدا می‌شود که شروع به ادغام با کهکشان مادرش کند، اما این عمل به این صورت نیست که چندین بار در طول میلیاردها سال به دور آن بچرخد و سپس جذب شود بلکه این روند حالتی شبیه سقوط – ادغام و بلعیدن دارد.”

رقص کهکشان‌ها ممکن است میلیاردها سال طول بکشد تا پایان یابد، اما در نهایت کهکشان راه شیری، همسایگان کوچکش را در مجموعه‌ای از ستاره‌ها ادغام می‌کند. هنگامی که تمامی این روندها پایان یابند، آندرومدا، کهکشان راه شیری و همه کهکشان‌های اقماریِ آنها بازوی مارپیچ و ستاره‌های جوان خود را از دست خواهند داد. تنها چیزی که باقی خواهد ماند مجموعه‌ای از ستارگانی پیر در کهکشانی بدون غبار است که از سکوت سال‌های طلایی خود لذت می‌برند.

چرخش یک ستاره، پیش بینی «آلبرت اینشتین» را تایید کرد!

دانشمندان “موسسه فیزیک فرازمینی ماکس پلانک” (Max Planck Institute for Extraterrestrial Physics) با بررسی انجام شده توسط تلسکوپ “وی‌ال‌تی” برای اولین بار شاهد چرخش یک ستاره در مدار سیاهچاله ابرجرم در مرکز کهکشان راه شیری بودند و این همان چیزی است که آلبرت اَینشتَین فیزیکدان نظری آلمانی در نظریه نسبیت عام خود پیش‌بینی کرده بود.

چرخش یک ستاره، پیش بینی «آلبرت اینشتین» را تایید کرد!

به گزارش گروه فضای مجازی ، مدار آن ستاره مانند یک روبان گل مانند است و طبق نظریه گرانش نیوتن که پیش‌بینی کرده بود می‌بایست بیضی شکل باشد، نیست.

این یافته‌ها به دانشمندان بسیار کمک خواهد کرد و امکان حل معما‌های بسیار زیادی را برای آن‌ها فراهم خواهد کرد.

نظریه نسبیت عام انیشتین پیش‌بینی می‌کند شی‌ای که دور یک شیء دیگر مدار می‌زند، مدارش بسته نیست، بلکه در صفحه حرکتش حرکت تقدیمی دارد. این اثر مشهور اولین بار در مدار سیاره عطارد در اطراف خورشید مشاهده شد و اولین مدرک اثبات نظریه نسبیت عام بود. حرکت تقدیمی (Precession) به معنی پیچیدن و تغییر جهت‌گیری محور جسمی چرخان است.

صد سال بعد دانشمندان همین تأثیر را در حرکت یک ستاره در گردش مدار منبع رادیویی کمان ای در مرکز راه شیری کشف کردند. این یافته‌های جدید، این شواهد که نشان می‌دهد کمان ای باید سیاه چاله‌ای ابرجرم که جرم آن ۴ میلیون برابر جرم خورشید باشد را تقویت می‌کند.

کمان‌ای و چگالی متراکم از ستارگان که در اطراف آن قرار دارند، در فاصله ۲۶ هزار سال نوری از خورشید واقع شده‌اند و مجموعه منحصر به فردی برای آزمایش فیزیک در یک سامانه گرانش غیرقابل توصیف ارائه می‌دهند. یکی از این ستارگان که S۲۲ نام دارد به سمت سیاهچاله ابرجرم تا نزدیکترین فاصله که کمتر از ۲۰ میلیارد کیلومتر است (صد و بیست برابر فاصله بین خورشید و زمین) حرکت می‌کند و این موضوع آن را به یکی از نزدیکترین ستاره‌هایی که تا کنون در مدار‌های اطراف سیاهچاله ابرجرم یافت شده، تبدیل می‌کند. این ستاره هر ۱۶ سال یک بار چرخش به دور یک مدار را کامل می‌کند. محققان اظهار کردند پس از بررسی این ستاره پس از دو دهه و نیم به این نتیجه رسیده‌اند که حرکت این ستاره به دور کمان ای حرکتی تقدیمی شوارتزشیلد (Schwarzschild precession) است.

بیشتر ستاره‌ها و سیارات دارای مدار غیر دایره‌ای هستند و به همین دلیل از جسم مورد نظر که آن‌ها به دورش می‌چرخند، دورتر می‌شوند. مدار S۲ حرکت تقدیمی دارد، به این معنی که مکان نزدیکترین نقطه آن به سیاهچاله ابرجرم با هر چرخش تغییر می‌کند. نظریه نسبیت عام پیش‌بینی دقیقی از میزان تغییرات مدار آن دارد که نشان می‌دهد نظریه نسبیت عام با آخرین یافته‌های محققان این تحقیق مطابقت دارد. این مطالعه که با کمک تلسکوپ وی ال تی انجام شد، به دانشمندان کمک می‌کند تا در مورد اجرام مجاور سیاهچاله ابرجرم در مرکز کهکشان راه شیری اطلاعات بیشتری کسب کنند. این مطالعه نتیجه ۲۷ سال مشاهده ستاره S۲ است. با وجود تلسکوپ وی ال تی، این تیم معتقد است که آن‌ها می‌توانند ستاره‌های بسیار ضعیفی را که در نزدیکی سیاهچاله ابرجرم حرکت می‌کنند را نیز مشاهده کنند.

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

پرنورترین ستاره منظومه شمسی

برای بسیاری از ما وقتی در شب به آسمان نگاه می‌کنیم، سؤالات بسیار زیادی درمورد آسمان و ستارگان آسمان پیش می‌آید. اینکه چند ستاره در آسمان وجود دارد؟ این ستارگان چقدر از ما فاصله دارند؟ پرنورترین این ستارگان کدام‌اند و …، سؤالاتی هستند که معمولاً برایمان پیش می‌آید. ستارگانی که ما در آسمان می‌بینیم در منظومه شمسی قرار دارند و ما در این مقاله قصد داریم به بررسی پرنورترین ستاره منظومه شمسی بپردازیم و به مکان و فاصله آن تا زمین بپردازیم.

روشن‌ترین ستاره منظومه شمسی

روشن‌ترین ستاره منظومه شمسی

پرنورترین ستاره منظومه شمسی را سیریوس یا شباهنگ می‌‌‌‌‌نامند. شباهنگ یا شعرای یمانی یک سامانه ستاره‌‌‌‌‌ای و درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره آسمان شب است. این ستاره کمابیش از همه نقاط مسکونی زمین دیده می‌‌‌‌‌شود و در نیمکره شمالی به‌عنوان یک رأس مثلث زمستانی شناخته می‌‌‌‌‌شود. این ستاره در ادبیات یونانی تحت عنوان سیریوس شناخته می‌‌‌‌‌شود که آن را نیز ستاره سگ یا سیریوس A نیز می‌‌‌‌‌نامند. این ستاره درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره در آسمان شب است و به همین ترتیب، واژه سیریوس در ادبیات یونانی به معنای «درخشنده» است. این اسم بسیار برازنده است، چراکه تنها چند سیاره، ماه کامل و ایستگاه فضایی بین‌‌‌‌‌المللی، نسبت به این ستاره درخشندگی بیشتری دارند.

پیشنهاد می‌کنیم برای اطلاع و آشنایی با پرنورترین سیاره منظومه شمسی، مقاله پرنورترین سیاره منظومه شمسی را مطالعه کنید.

افسانه سیریوس

سیریوس به ستاره سگ معروف است، زیرا ستاره اصلی صورت فلکیCanis Major (سگ بزرگ) است. سیریوس در پشت خورشید قرار دارد که از زمین در تابستان نیمکره شمالی دیده می‌‌‌‌‌شود. در اواخر تابستان، پیش از طلوع خورشید در شرق، نزدیک به خورشید در آسمان ما ظاهر می‌‌‌‌‌شود. منجمان اولیه ممکن است تصور کنند که هجوم دوگانه سیریوس و خورشید منجر به شکل‌گیری هوای گرم یا روزهای سگی (بسیار گرم) شده است.

در مصر باستان، نام سیریوس ماهیت آن را سوزان یا درخشان نشان می‌‌‌‌‌دهد. این ستاره با خدایان مصری ازیریس (Osiris)، سوپت (Sopdet) و دیگر خدایان مرتبط بود. مصریان باستان اظهار کرده‌‌‌‌‌اند که سیریوس هرساله درست پیش از طغیان سالانه رودخانه نیل و دقیقاً پیش از خورشید، طلوع می‌‌‌‌‌کرد. اگرچه این سیل‌‌‌‌‌ها ممکن بود ویرانی‌‌‌‌‌هایی به بار آورند، اما خاک جدید و زندگی تازه‌‌‌‌‌ای نیز به ارمغان می‌‌‌‌‌آوردند. ازیریس خداوند مصری زندگی، مرگ، باروری و تولد دوباره حیات نباتی در کنار رود نیل بود. سوپت که احتمالاً رابطه نزدیک‌‌‌‌‌تری با سیریوس داشته، به‌عنوان یک خدای کشاورزی پرستیده می‌‌‌‌‌شد و ارتباط بسیار نزدیکی با رود نیل داشت. در آن زمان سال نوی مصری را با نام ظهور سوپت جشن می‌‌‌‌‌گرفتند.

در هند، سیریوس را گاهی با نام سوانا (Svana)، سگ شاهزاده یودیشیرا (Prince Yudhisthira)، می‌‌‌‌‌شناسند. شاهزاده و چهار برادرش به همراه سوانا عازم سفری طولانی و دشوار برای یافتن ملکوت بهشت شدند. بااین‌حال، برادران یکی‌یکی از جستجو دست کشیدند و تنها یودیشیرا و سگش، سوانا، به جستجو ادامه دادند.

در ادامه، آن‌‌‌‌‌ها پس از مدت‌‌‌‌‌ها جستجو به دروازه‌‌‌‌‌های بهشت رسیدند و دربان بهشت، ایندرا (Indra)، از شاهزاده استقبال کرد، اما از ورود سوانا به بهشت ممانعت کرد. در آن هنگام یودیشیرا به‌شدت متحیر و متأثر شد و به ایندرا گفت که نمی‌‌‌‌‌تواند خدمتکار و دوست خوب و وفادارش را رها کند. یودیشیرا به ایندرا گفت که برادرانش از جستجو و سفر به بهشت دست کشیدند تا از هوای نفس و خواسته‌‌‌‌‌های قلبی خود پیروی کنند، اما سوانا آزادانه این راه را ترجیح داد و از کسی جز یودیشیرا پیروی نکرد. شاهزاده گفت که بدون سگش حتی بهشت را هم ترک خواهد کرد. این دقیقاً همان چیزی بود که ایندرا مایل بود بشنود و سپس به هر دوی آن‌‌‌‌‌ها، یودیشیرا و سوانا، اجازه داد که به بهشت وارد شوند.

ماه یکی از سیاره‌های منظومه شمسی است که نور سفید دارد. شما می‌توانید برای اطلاع از علت سفید بودن نور ماه مقاله چرا نور ماه سفید است؟ را مطالعه کنید.

ستاره رنگین کمانی سیریوس

ستاره رنگین کمانی سیریوس

اگرچه رنگ آن سفید یا آبی سفید است، اما سیریوس را می‌‌‌‌‌توان ستاره رنگین کمانی نامید، چرا که اغلب با رنگ‌‌‌‌‌های بسیاری سوسو می‌‌‌‌‌زند. هنگامی که سیریوس را در پایین آسمان مشاهده می‌‌‌‌‌کنید، به‌راحتی متوجه رنگ‌‌‌‌‌های سوسو کننده آن می‌‌‌‌‌شوید. روشنایی، چشمک زدن و تغییر رنگ آن باعث می‌‌‌‌‌شود که گاهی اوقات افراد سیریوس را به‌عنوان یک بشقاب پرنده گزارش کنند.

در واقع این تغییرات به‌سادگی زمانی رخ می‌دهد که ستاره درخشانی مانند سیریوس در لایه‌‌‌‌‌های جو زمین بدرخشد. چگالی و دمای متفاوت هوای زمین، به‌خصوص زمانی که ستاره را در پایین آسمان مشاهده می‌کنیم، بر نور ستاره‌‌‌‌‌ها تأثیر می‌‌‌‌‌گذارد. درخشش و تغییر رنگ برای ستاره‌‌‌‌‌های دیگر نیز اتفاق می‌‌‌‌‌افتد، اما این تغییرات برای سیریوس بسیار بیشتر قابل‌توجه است، زیرا سیریوس بسیار درخشان است.

موقعیت‌‌‌‌‌یابی سیریوس

در عرض‌‌‌‌‌های جغرافیایی میانه شمالی، مانند بیشتر وسعت ایالات متحده آمریکا، سیریوس در جنوب شرقی طلوع می‌‌‌‌‌کند، در آسمان جنوبی کمان می‌‌‌‌‌شود و در جنوب غربی غروب می‌‌‌‌‌کند. اگر از نیمکره جنوبی نگاه کنیم، سیریوس را بالای سر خود می‌بینیم. همان‌‌‌‌‌طور که از سراسر جهان مشاهده می‌‌‌‌‌شود، سیریوس در نیمه‌شب‌های ماه دسامبر، بالا می‌‌‌‌‌رود. تا اواسط آوریل، سیریوس در اواسط عصر در جنوب غربی غروب می‌‌‌‌‌کند. پیداکردن سیریوس همواره کار ساده‌‌‌‌‌ای است، چرا که این درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره آسمان است. علاوه بر این، هرکسی که با صورت فلکی شکارچی آشنا باشد، می‌‌‌‌‌تواند به‌سادگی یک خط از کمربند شکارچی برای یافتن این ستاره ترسیم کند. فاصله سیریوس از کمربند، تقریباً هشت برابر پهنای کمربند است.

درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره

درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره

منجمان درخشندگی ستارگان را بر حسب بزرگی و عظمت آن ستاره مشخص می‌کنند. هرچقدر این عدد کوچک‌‌‌‌‌تر باشد، ستاره درخشان‌‌‌‌‌تر است. بزرگی بصری (Visual magnitude) سیریوس، 1/44 است که کم‌‌‌‌‌تر از هر ستاره دیگری است و درخشان‌تر از همه آن‌‌‌‌‌ها است. ستارگانی درخشان‌‌‌‌‌تر از سیریوس، از نظر انرژی واقعی و خروجی نور، وجود دارند، اما چون دورتر هستند، بسیار کم‌‌‌‌‌نورتر به نظر می‌‌‌‌‌رسند. به طور معمول، تنها اشیایی که در آسمان ما نسبت به سیریوس بیشتر تأیید با حرکت ستاره می‌‌‌‌‌درخشند، خورشید، ماه، زهره، مشتری، مریخ و عطارد هستند (و معمولاً سیریوس از عطارد نیز بهتر می‌‌‌‌‌درخشد). در ادامه می‌توانید به مقاله طیف رنگی نور خورشید مراجعه کنید و درباره این ستاره درخشان بیشتر بدانید.

بدون در نظرگرفتن خورشید، دومین ستاره درخشان در سرتاسر آسمان زمین و درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره پس از سیریوس، کانوپوس (Canopus) است. می‌‌‌‌‌توان آن را از عرض‌‌‌‌‌های جغرافیایی مانند جنوب ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد. سومین ستاره درخشان و همین‌‌‌‌‌طور نزدیک‌‌‌‌‌ترین ستاره بزرگ به خورشید، آلفا قنطورس (Alpha Centauri) است. این ستاره در جنوبی‌‌‌‌‌ترین قسمت آسمان است و نمی‌‌‌‌‌توان آن را از عرض‌‌‌‌‌های جغرافیایی میانه شمالی به‌راحتی مشاهده کرد. در فاصله 8/6 سال نوری، سیریوس یکی از نزدیک‌‌‌‌‌ترین ستارگان به ما، پس از خورشید است. بااین‌حال باید خاطرنشان کرد که هرسال نوری نزدیک به ۶ تریلیون مایل (9/4 تریلیون کیلومتر) است!

سیریوس توسط منجمان، به‌عنوان یک ستاره از نوع A طبقه‌‌‌‌‌بندی می‌‌‌‌‌شود. این بدان معناست که این ستاره بسیار داغ‌‌‌‌‌تر از خورشید است. دمای سطح آن در حدود ۱۷هزار درجه فارنهایت (۹۴۰۰ درجه سانتیگراد) است که در مقایسه با خورشید که دمای آن ۱۰هزار درجه فارنهایت (۵۵۰۰ درجه سانتیگراد) است، بسیار گرم‌‌‌‌‌تر است.

سیریوس با جرمی (بیش از) دوبرابر خورشید و قطری (کمتر از) دوبرابر آن، ۲۶ برابر انرژی تولید می‌‌‌‌‌کند. این یک ستاره دنباله اصلی است، به این معنا که بیشتر انرژی خود را با تبدیل هیدروژن به هلیوم، از طریق هم‌‌‌‌‌جوشی هسته‌‌‌‌‌ای، تولید می‌‌‌‌‌کند. سیریوس یک ستاره کوچک و کم‌نور به همراه دارد که به‌درستی توله سگ نامیده می‌شود. این نام نشان‌‌‌‌‌دهنده جوانی آن ستاره است، اما در واقع همدم سیریوس یک ستاره مرده به نام کوتوله سفید است. توله سگ که زمانی ستاره‌‌‌‌‌ای درخشان و قدرتمند بود، امروز خشکی‌‌‌‌‌ای به‌اندازه زمین است و آن‌قدر ضعیف است که بدون تلسکوپ دیده نمی‌‌‌‌‌شود.

چرا سیریوس سوسو می‌‌‌‌‌کند؟

همه ستارگان می‌‌‌‌‌توانند درحالی‌که در جو زمین با چگالی متفاوت، هوای متلاطم و ذرات می‌‌‌‌‌درخشند، چشمک بزنند یا سوسو کنند. به نظر می‌‌‌‌‌رسد که سیریوس بیش از سایر ستارگان چشمک می‌‌‌‌‌زند (سوسو می‌‌‌‌‌کند)، چرا که درخشندگی آن اثرات جوی زمین را تقویت می‌‌‌‌‌کند. برای کسانی که در نیمکره شمالی هستند، سیریوس در آسمان پایین‌‌‌‌‌تر است، جایی که جو غلیظ‌‌‌‌‌تری وجود دارد.

سیریوس بی

سیریوس بی

از آن جایی که سیریوس بسیار درخشان است، برای پیشینیان ما به‌خوبی شناخته شده بود، اما کشف ستاره‌‌‌‌‌ای همراه با آن، تحت عنوان سیریوس بی (Sirius B) در سال ۱۸۶۲ منجمان را بسیار شگفت‌‌‌‌‌زده کرد. ستاره‌‌‌‌‌ای را که می‌‌‌‌‌توانید با چشم غیرمسلح ببینید، سیریوس آ (Sirius A) یا گاهی اوقات تنها سیریوس می‌‌‌‌‌نامند. به گفته ناسا، سیریوس بی، هزار برابر تیره‌‌‌‌‌تر از سیریوس است. بسیار کم‌نور است بنابراین مشاهده آن از سطح زمین تاحدی دشوار است که ستاره‌‌‌‌‌شناسان حتی به لطف داده‌‌‌‌‌های تلسکوپ فضایی هابل، نتوانستند تا سال ۲۰۰۵ جرم آن را تخمین بزنند.

سیریوس درست مانند منظومه شمسی ما در کهکشان راه شیری قرار دارد. سیریوس در حدود 6/8 سال نوری 66/2 (پارسک) از زمین قرار دارد. این ستاره تا ابد در کهکشان راه شیری باقی خواهد ماند.

جالب است بدانید سیریوس به‌آرامی به زمین نزدیک‌‌‌‌‌تر می‌‌‌‌‌شود و طی ۶۰هزار سال آینده، پیش ‌از این که شروع به عقب‌‌‌‌‌نشینی کنید، به‌تدریج درخشندگی‌‌‌‌‌اش افزایش خواهد یافت. با این ‌حال، این ستاره تا ۲۱۰هزار سال آینده، درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره دیده‌شده از سطح زمین باقی خواهد ماند.

کشف سیریوس بی

در سال ۱۷۱۸، بر اساس گزارش فصلنامه انجمن سلطنتی نجوم، منجم انگلیسی (ادموند هالی)، کشف کرد که ستارگان نسبت به یکدیگر «حرکت مناسبی» دارند. این بدان معناست که ستارگان، از جمله سیریوس، در آسمان ما با یک حرکت زاویه‌‌‌‌‌ای قابل پیش‌‌‌‌‌بینی نسبت به ستاره‌‌‌‌‌های دورتر حرکت می‌‌‌‌‌کنند. بیش از 100سال پس از یافته‌‌‌‌‌های هالی، در سال ۱۸۴۴ یک منجم آلمانی به نام فریدریش ویلهلم بسل، یادداشتی علمی در اعلامیه‌‌‌‌‌های ماهانه انجمن سلطنتی نجوم منتشر کرد که در آن توضیح می‌‌‌‌‌داد که سیریوس چگونه از حرکت پیش‌‌‌‌‌بینی شده خود در آسمان، از سال ۱۷۵۵، منحرف شده است. بسل فرض کرد که یک ستاره همراه غیرقابل‌مشاهده، بر حرکت سیریوس تأثیر می‌‌‌‌‌گذارد. آلوان گراهام کلارک، منجم و سازنده تلسکوپ آمریکایی، زمانی که محققان آمریکایی سیریوس بی را از طریق تلسکوپ شکستی (Refractor Telescope) بزرگ و تازه توسعه‌یافته کلارک مشاهده کردند، این فرضیه بسل را تأیید کرد.

کلام آخر

در این مقاله به بررسی و شناخت پرنورترین ستاره منظومه شمسی، سیریوس یا شباهنگ، پرداختیم. در بخش ابتدایی یک توضیح کوتاه جهت آشنایی با این ستاره دادیم و در ادامه حضور این ستاره‌‌‌‌‌ها را در افسانه‌‌‌‌‌های باستان مطرح کردیم. پس از آن ویژگی رنگین کمانی آن را شرح دادیم و در ادامه موقعیت این ستاره را در آسمان بیان کردیم. پس از آن برخی ویژگی‌‌‌‌‌های فیزیکی سیریوس را ذکر کردیم و در آخر به ستاره توله سگ، سیریوس بی، پرداختیم و چگونگی کشف آن را بیان کردیم. امیدواریم که نهایت بهره را از این متن برده باشید.

سؤالات متداول:

آیا سیریوس در منظومه شکارچی قرار دارد؟

بله، تنها کافی است به قسمت شرقی آسمان نگاه کنید. شما به‌راحتی متوجه کمربند شکارچی خواهید شد که از یک ردیف کوتاه و مستقیم از سه ستاره با نور متوسط تشکیل شده است. برای پیداکردن سیریوس، کافی است یک خط از کمربند شکارچی ترسیم کنید و آن را به سمت افق امتداد دهید. در آن جا می‌‌‌‌‌توانید سیریوس، درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره آسمان را مشاهده کنید.

آیا سیریوس در حال نزدیک‌‌‌‌‌تر شدن به زمین است؟

بله، سیریوس به‌آرامی به زمین نزدیک‌‌‌‌‌تر می‌‌‌‌‌شود و طی60 هزار سال آینده، پیش ‌از این که شروع به عقب‌‌‌‌‌نشینی کنید، به‌تدریج درخشندگی‌‌‌‌‌اش افزایش خواهد یافت. با این ‌حال، این ستاره تا 210 هزار سال آینده، درخشان‌‌‌‌‌ترین ستاره دیده شده از سطح زمین باقی خواهد ماند.

آیا سیریوس در کهکشان ما قرار دارد؟

بله، سیریوس درست مانند منظومه شمسی ما در کهکشان راه شیری قرار دارد. سیریوس در حدود 6/8 سال نوری 66/2 (پارسک) از زمین قرار دارد. این ستاره تا ابد در کهکشان راه شیری باقی خواهد ماند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.