«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»
شرح نقطه ورود به معامله
اگر چه بهترین معاملهگران و سرمایهگذاران از اهمیت بالای صبر و شکیبایی در حرفه خود آگاهی دارند، اما با اینحال کسب مهارت صبر و شکیبایی همواره برای معاملهگران بسیار دشوار بوده است.
دِنیس گارتمَن از مدیران مالی و همچنین ناشر سابق «نامههای گارتمن» درباره ارزش صبر اینطور بیان میکند: «داشتن صبر در تمامی مراحل اجرای یک معامله، از نقطه ورود گرفته تا ماندن در معامله و خروج از آن، لازم است.» در این مقاله قدری عمیقتر به این موضوع میپردازیم که چگونه باید در بازار صبور باشید.
صبر کردن برای لحظه ورود به معامله
فرض کنید شما تحلیلهای خود را انجام دادهاید و یک نقطه ورود مناسب برای خرید یک سهم را شناسایی کردهاید. حالا به امید رسیدن قیمت به نقطه ورود مد نظر شما در انتظار هستید. اما قیمت در عوض برگشت به سطح قبلی (پولبک)، بطور ناگهانی و به شدت صعود میکند. در این لحظه وحشتزده میشوید و برای اینکه این فرصت معاملاتی را از دست ندهید، با عجله در قیمتی بالاتر از سطح مورد نظر خودتان به معامله ورود میکنید. با این کار، بخشی از سود بالقوهای که در صورت ورود به معامله در نقطه اولیه عاید شما میشد را از دست میدهید، اما مهمتر از آن، شما با ورود زودهنگام به معامله روی قوانین خود پا گذاشتهاید.
خوب میدانید که اگر اجازه دهید احساسات به شما غلبه کنند، ممکن است در آخر روز نتایج ناامیدکنندهای بدست آورید. در واقع معاملهگرانی که صبور نیستند و در انجام معاملات از نظم و اصول مشخصی پیروی نمیکنند، در مسیر تباهی قرار دارند. در صورتی که پیروی از مجموعهای از قوانین باعث میشود جنبه احساساتی معاملهگری و سرمایهگذاری بسیار کمرنگ شود.
صید فرصتها
سرمایهگذاری صبورانه مانند ماهیگیری است. ماهیهای زیادی در دریا وجود دارند، اما برای اینکه در این کار موفق شوید، لزومی ندارد تمام ماهیهایی که از کنار شما عبور میکنند را صید کنید. در واقع، تنها لازم است همان چند ماهی را صید کنید که طعمه را میگیرند و در تور ماهیگیری گرفتار میشوند (یا به زبان معاملهگری، همان فرصتهایی که با معیارهای معاملهگری شما مطابقت دارند).
بسیار مهم است به یاد داشته باشید که همیشه فرصتهای معاملاتی بسیار زیادی در بازار وجود دارد، حتی در بدترین شرایط. بنابراین مشکل در پیدا کردن فرصتهای معاملاتی نیست، بلکه تشخیص اینکه آیا این فرصتهای معاملاتی مطابق قوانین شما هستند یا خیر. لذا خیلی مهم است که همیشه در نقاط خوبی به معامله ورود کنید و همچنین نقاط خروج از معاملات را نیز تعیین کنید و برای آنها حد ضرر مشخص کنید، بدون اینکه نیاز باشد تمام بازار را معامله کنید.
اگر ماهی به طعمه توجهی نکرد یا سهم مورد نظر شما هنوز تمامی شرایط و قوانین معاملاتی شما را احراز نکرده بود، هیچ جای نگرانی نیست. صبور باشید. به احتمال زیاد یک ماهی یا فرصت معاملاتی دیگر در همان نزدیکیها وجود دارد.
اگر متوجه شدید که کنترل خود را از دست دادهاید و زودهنگام به معاملهای ورود کردهاید، معمولا بهتر است از آن معامله خارج شوید و صبر کنید تا شرایط براساس قوانین از پیش تعیین شده شما ایجاد شود، نه بر مبنای احساسات شما. ضرری که بابت این معامله متحمل شدهاید را به عنوان یک درس در نظر بگیرید، نکات آموزندهای از آن فرا بگیرید و به کار خود ادامه دهید.
صبر کردن برای یک نقطه ورود مناسب، ویژگی برجسته تمام معاملهگران موفق است. اگر دیدید که برای ورود زودهنگام به یک معامله وسوسه شرح نقطه ورود به معامله میشوید، کمی عقبنشینی کنید و یک بار دیگر دلایل خود را برای نقطه ورودی که مشخص کردهاید را بررسی کنید. سپس به خود یادآوری کنید که پیروی از اصول و داشتن نظم در نهایت به موفقیت منتج میشود.
به معامله فرصت پیشرفت دهید
فرض کنید قیمت سهمی که آن را زیر نظر داشتید به سطح مورد نظر شما میرسد و شما هم به معامله ورود میکنید. پس از ورود به معامله، حد سود و حد ضرر آن را تعیین میکنید. حالا شما صبر میکنید تا حرکتی که از بازار انتظار داشتید اتفاق بیافتد. در حالی که معامله باز خود را دنبال میکنید، میبینید که فعلاً در وضعیت مثبتی قرار دارد.
اما میبینید که هنوز قیمت فاصله زیادی با حد سود معامله دارد. اما پیش از اینکه سود کنید، قیمت برمیگردد و حتی از نقطه ورود به معامله نیز پایینتر میرود، اما با حد ضرر معامله برخورد نمیکند. در این لحظه وحشتزده میشوید و به سرعت سهام خود را میفروشید و به این ترتیب با ضرر از معامله خارج میشوید. اما همینکه از معامله خارج میشوید، قیمت دوباره به سمت بالا حرکت میکند و به حد سود معامله شما میرسد، اما دیگر کار از کار گذشته و شما از معامله خارج شدهاید.
این سناریو آشنا نیست؟ به نظر میرسد در بعضی مواقع برنامه شما درست عمل میکند، اما این شما هستید که اجازه میدهید ترس از ضرر کردن مانع پیشرفت معامله شود.
این رفتار متداولی در بین اکثر معاملهگران است. اینکه در یک موقعیت معاملاتی خود صبر داشته باشید، کار سختی است. برای این منظور باید نسبت به تحلیلها و سیستم خود اعتماد داشته باشید. هیچکس مصون از خطا نیست، اما معاملهگران موفق همیشه از برنامه خود پیروی میکنند. آنها در مورد روش تعیین حد ضرر معاملات خود شک و تردید نمیکنند. اگر ضرری به آنها وارد شود، مجددا تمام اطلاعات موجود را بررسی میکنند تا ببینند مشکل از کجا بوده است. اگر نیاز باشد برنامه خود را تغییر دهند، در این صورت این کار را انجام میدهند.
اما هر کاری که انجام میدهید، هرگز اجازه ندهید احساسات شما کنترل اعمال شما را بدست بگیرند، چرا که در این صورت قطعا گرفتار ضرر و زیان خواهید شد.
در عین حال فراموش نکنید که ضرر و زیان بخشی از حرفه معاملهگری است. این نظم و برنامه معاملاتی، نقطه ورود مناسب، حد ضررهای متحرک و تعیین حد سود معاملات است که باعث میشود نه تنها از ضررهای ناخواسته جلوگیری کنید، بلکه بطور مستمر از بازار سود بگیرید. بنابراین صبور باشید و اجازه دهید برنامه شما فرایند خود را طی کند.
اگر وسوسه شدید که زودتر از موعد مقرر از یک معامله خارج شوید، قدری صبر کنید و مجددا منطق اولیه تعیین حدود سود و ضرر معامله را بررسی کنید. سپس به خود یادآوری کنید که این دیسیپلین و پایبندی به نظم است که موفقیت به همراه دارد.
اطلاع از زمان خروج از معامله
مواقعی هستند که شما از برنامه خود تبعیت میکنید، اما علیرغم اینکه صبور هستید، قیمت خیلی به کندی حرکت میکند. شما صبر کردهاید و مطابق قوانین خود وارد معامله شدهاید، اما در این موقعیت چه کاری انجام میدهید؟
در اکثر مواقع بهتر است به گذشته برگردید و مجدداً موقعیت معاملاتی را تحلیل کنید. نگاهی دوباره به معامله بیاندازید و سعی کنید ببینید آیا تغییری ایجاد شده است. اگر میبینید شرایط قدری تغییر کرده، آیا فکر میکنید با تحلیل جدیدی که انجام دادید باز هم نقطه ورود اولیه صحیح بوده است؟ اگر منطق و استدلال پشت معامله تغییر کرده، آیا فکر میکنید بهتر است در این قیمت از بازار خارج شوید؟ اگر نباید در معامله باقی بمانید، در این صورت هر چه زودتر از آن خارج شوید.
از طرف دیگر، اگر تحلیلهای شما حاکی از این است که معامله کاملا مطابق قوانین شما انجام شده و نقطه ورود هم به درستی انتخاب شده، در این صورت بهتر است همچنان صبر کنید و معامله را باز نگهدارید.
در بسیاری از مواقع، صبر کردن نتیجه مثبتی دارد و قیمت بالاخره به سمت حد سود معامله حرکت میکند. حال زمانی میرسد که باید از معامله خارج شوید. در این موقع، شما میتوانید همچنان صبر کنید تا قیمت به حد سود یا حد ضرر معامله برخورد کند، یا اینکه میتواند حد ضرر را قدری کوچکتر کنید تا مطمئن شوید که در بدترین حالت، با قدری سود از معامله خارج میشوید.
اما حتما سعی کنید براساس معیارهای مشخصی حدود سود و ضرر معاملات را جابجا کنید. مثلاً با خود بگویید اگر قیمت نصف فاصله بین نقطه ورود و حد سود را طی کند، در این صورت حد ضرر را به نقطه ورود به معامله منتقل میکنم.
خلاصه
بخش بزرگی از معاملهگری را روانشناسی تشکیل میدهد و صبر یک فضیلت بزرگ برای سرمایهگذاران محسوب میشود. صبر کردن برای ورود در زمان مناسب به معامله و همچنین صبر کردن در زمان پیشرفت معامله، از ضروریات موفقیت در معاملهگری و سرمایهگذاری است. اما نباید اجازه دهید صبر به لجاجت تبدیل شود.برای درک اهمیت فاکتور روانشناسی در موفقیت معامله گر در بازارهای مالی توصیه میکنیم مقاله “ اهمیت روانشناسی در بازارهای مالی و بورس “را مطالعه کنید.
نقطه ورود به معامله را چگونه تعیین کنیم؟ معرفی سه استراتژی برای ورود
نقطه ورود به بازار فارکس، سطح یا قیمتی است که در آن یک معاملهگر وارد معامله خرید یا فروش میشود. تصمیمگیری در مورد نقطه ورود در فارکس به دلیل اینکه متغیرهای ورودی فراوانی بازار را به حرکت درمیآورند، بسیار پیچیده است. در این مقاله قصد داریم نحوه پیدا کردن نقطه ورود مناسب و راهکارهای آن را شرح دهیم:
برای ورود به فارکس میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید.
چه زمانی بهترین زمان برای ورود به یک معامله فارکس است؟
بهترین زمان برای ورود به یک معامله به استراتژی و سبک معاملاتی شما وابسته است. برای مشخص کردن زمان ورود به معامله، چندین روش و رویکرد متفاوت وجود دارد. ما در اینجا تنها به سه مورد از آنها که اکثر معاملهگران از آن استفاده میکنند، میپردازیم.
استراتژی شماره یک:
کانالهای روند
خطوط روند ابزارهایی فاندامنتال هستند که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد تا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند. در مثال زیر قیمت یک حرکت صعودی را با توجه به سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر نشان میدهد. این نشان دهنده یک روند است که در آن معاملهگران در نقاط حمایتی اقدام به خرید کرده و در نقاط مقاومت اقدام به برداشت سود میکنند. هنگامیکه قیمت این سطوح کلیدی مقاومتی یا حمایتی را میشکند، معاملهگران باید منتظر یک بریک اوت یا تغییر در روند باشند.
استراتژی شماره ۲:
الگوهای شمعی
الگوهای شمعی، ابزار بسیار قدرتمندی برای پیدا کردن نقاط و سیگنال های ورود در فارکس هستند که توسط اکثر معاملهگران استفاده میشوند. الگوهایی مانند کندل پوششی (اینگولف) و یا الگوی ستاره دنباله دار اغلب توسط معاملهگران باتجربه استفاده میشود. در مثال زیر الگوی کندل چکشی را میتوان مشاهده کرد. همانطور که میبینید نقطه ورود پس از مشاهده کندل تایید خواهد بود.
تشخیص الگوی چکش یا هر الگوی کندلی دیگر نمیتواند به تنهایی سیگنال ورود به معامله تلقی شود. شما باید منتظر یک کندل تاییدی باشید تا به شما سیگنال ورود به معامله را بدهد. به عنوان مثال در تصویر بالا شما بعد از مشاهده الگوی چکش وارد معامله نمیشوید بلکه صبر میکنید تا کندل بعدی تغییر روند را تایید کند و سپس وارد معامله میشوید. این کار باعث کاهش ریسک معاملات و افزایش احتمال موفقیت شما میشود، اگرچه ممکن است با این روش، مقداری سود شما کاهش یابد.
همینطور که در تصویر میبینید، الگوی چکش با دایره آبی مشخص شده است. این نوع الگو عموما بهعنوان سیگنال معکوسشدن روند درنظر گرفته میشود. اما بدون یک کندل تاییدیه بعدی، این الگو میتواند سیگنال اشتباه را صادر کند. در این مورد خاص، سیگنال ورود زمانی صادر میشود که کندل تاییدیه در مقداری بالاتر از سطح بستهشدن کندل چکش بسته شود. این سازوکار میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قویتر و تاییدیهای برای الگوی چکش تلقی شود.
معاملهگران اغلب به دنبال چندین سیگنال برای انجام یک معامله معتبر هستند مانند اندیکاتورها، الگوهای شمعی، پرایس اکشن و اخبار. اما برای این مقاله ما بخشهای مختلف استراتژی را از یکدیگر تفکیک کردیم تا بتوانیم راحت تر به آنها بپردازیم.
استراتژی شماره سه
نقاط شکست
استفاده از نقاط شکست یکی از پرکاربرد ترین ابزارها برای دریافت سیگنال ورود است که توسط معاملهگران استفاده میشود. این استراتژی شامل شناسایی سطوح کلیدی و استفاده از آنها به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات است. تجربه در پرایس اکشن کلید موفقیت در استفاده از استراتژی نقطه شکست است. مبنای معامله بر اساس نقطه شکست قیمتهایی است که فراتر از سطوح مشخص شده برای مقاومت و یا حمایت حرکت میکنند.
سادگی استفاده از این استراتژی آن را به یکی از مناسبترین استراتژیها برای معاملهگران تازهکار تبدیل کرده است. مثال زیر یک سطح کلیدی حمایت (خط قرمز) را نشان میدهد که پس از آن یک شکست رخ میدهد و باعث افزایش قیمت دارایی میشود. نقطه ورود جایی است که قیمت، سطح حمایتی را میشکند. در سایر موارد، معاملهگران باید به دنبال کندل تایید بعد شکسته شدن سطح کلیدی باشند.
اندیکاتورهای محبوب برای شناسایی نقاط ورود
محبوبترین اندیکاتورهای ورود با استراتژی معاملاتی اتخاذ شده ارتباط مستقیم دارند. عموما از اندیکاتورها برای تایید استراتژی ورود استفاده میشود. جدول زیر برخی از بهترین اندیکاتورها و همچنین نحوه استفاده از آنها را نشان میدهد.
کاربرد
اندیکاتور
این اندیکاتور نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را مشخص میکند. بیشتر در بازارهای نوسانی و رونددار موثر است
با استفاده از چند اندیکاتور میانگین متحرک (یکی طولانی مدت و دیگری کوتاه مدت) به دنبال نقاط برخورد این اندیکاتورها برای تعیین سیگنال ورود هستیم.
(Moving Average (MA
بهترین عملکرد را در بازارهای نوسانی و رونددار دارد. نقطه تقاطع این اندیکاتور برای ورود در جهت جهت روند استفاده میشود.
نحوه معامله در بازار رنج به زبان ساده و عامیانه
در حال حاضر افراد معمولا با روندها و نحوه معامله در بازارهای صعودی و نزولی آشنا شده اند ولی بازارهای رنج شرایطی متفاوت از بازارهای نزولی و صعودی دارد و لازم است برای فعالیت در این بازار، نحوه معامله در بازار رنج را بلد باشید. بازار رنج به بازاری که روند مشخصی ندارد و نوسان های موقت و در چهارچوبی خاص دارد گفته می شود و به همین لحاظ نحوه معامله در بازار رنج با بازارهای رونددار فرق می کند و در این مطلب ابتدا دقیق تر خواهیم گفت که بازار رنج چیست و در ادامه نیز شما را با نحوه معامله در بازار رنج آشنا خواهیم کرد که نکات ساده ولی کاربردی در آن نهفته است، پس تا انتها همراه کد بورسی بمانید.
نحوه معامله در بازار رنج
بازارهای مالی همواره روندی را دنبال می کنند که این روند یا صعودی است یا نزولی و یا خنثی. در واقع حالت خنثی یا رنج نسبت به روندهای صعودی و نزولی به صورت معمول بیشتر دیده می شود. بازارها تنها در ۳۰ درصد اوقات ترند یا روند می شوند و در سایر اوقات خنثی هستند. این واقعیت برای تریدرهایی که به دنبال یافتن تغییرات قیمت عمده هستند، مشکل به وجود می آورد. در سایر زمان ها بازارها تمایل دارند که در داخل یک رنج حرکت نمایند. یک رنج تریدینگ وقتی اتفاق می افتد که بازار به طور مداوم در یک برهه زمانی خاص بین دو قیمت یا سطح در نوسان باشد.
دقیقا مانند پیگیری روند که در هر چارچوب زمانی امکان پذیر است، معاملات رنج یا خنثی نیز در همه چارچوب های زمانی وجود دارند؛ از نمودارهای کوتاه مدت پنج دقیقه ای گرفته تا نمودارهای بلند ماهیانه یا سالیانه. به صورت معمول در زمان پیگیری روند، معامله گران با مسیر کلی روند همسو می شوند و در افت های یک روند صعودی، خریداری کرده و در آغاز روندهای نزولی، به فروش می رسانند. از طرفی استراتژی رنج تریدینگ این اجازه را به معامله گران می دهد که هر دو کار را به صورت هم زمان انجام دهند؛ چرا که بنا به تعریف آن، قیمت بین دو سطح مشخص نوسان انجام خواهد داد و نه خیلی افزایش قیمت خواهیم داشت و نه خیلی کاهش قیمت را تجربه خواهیم کرد.
منظور از بازار رنج چیست؟
به صورت کلی می توان گفت که این شرایط شک و تردید را در بازار نشان می دهد. در این موقعیت هنوز نقدینگی برای آغاز یک حرکت پرقدرت در بازار وجود ندارد و همچنین اخباری که در بازار شنیده می شود نیز متضاد و مبهم است و در نتیجه سهامداران گیج هستند. یکی از حائز اهمیت ترین تفاوت های بین بازار رنج و رونددار این است که حجم معاملات در بازارهای رنج کم تر می باشد.
در بازار رنج شرایط به شکلی است که می بایست به سودهای کم در محدوده ۱۰ الی ۲۰ درصد قناعت کرد. هنگامی که در بازاری رنج قرار داریم، اگر معامله گر به دنبال سودهای بسیار بزرگ باشد، همین سود های کوچک در چهارچوب را نیز از دست می دهد. نکته حائز اهمیت دیگری که در این بازارها باید به آن توجه داشته باشید، این است که باید حد ضرر خود را در بازار رنج بزرگ تر از بازارهای رونددار قرار دهید، لذا بهتر است در بازارهای خنثی، حد ضرر کمی پایین تر از کف محدوده رنج باشد.
درست است که در بازارهای خنثی، سقف ها و کف ها نظم مشخصی ندارند، ولی دو حالت ویژه در چنین بازاری وجود دارد. در این حالات، قله ها و دره ها از نظم خاصی پیروی شرح نقطه ورود به معامله می کنند که در قالب الگوهای اصلاحی می توان آن ها را مورد بررسی قرار داد. این الگوها، الگوهای اصلاحی مثلث و کانال افقی نام دارند. به صورت معمول در انتهای یک حرکت رونددار چنین الگوهایی شروع می شوند. در نهایت یک حرکت پرشتاب دیگر ایجاد می شود. به عبارتی این الگوها نشان خواهند داد که بازار در بین دو حرکت رونددار استراحت می نماید.
معامله در بازارهای رنج چگونه است؟
در ابتدا لازم است تریدر رنجی را که در آن معامله می شود، تشخیص دهد. به صورت معمول قیمت باید حداقل ۲ بار از یک محدود حمایتی برگردد و همچنین ۲ بار از محدوده مقاومتی خارج شود تا بتوانیم نتیجه گیری کنیم که در بازار رنج و خنثی قرار داریم و در غیر این صورت، به احتمال زیاد قیمت در یک روند صعودی در حال ایجاد یک کف قیمت بالاتر و یک اوج قیمت بالاتر است یا در یک روند نزولی در حال ایجاد یک اوج قیمت پایین تر و یک کف قیمت پایین تر خواهد بود.
همین که رنج را تشخیص دادید، باید به دنبال موقعیتی برای خرید و وارد وضعیت شدن برای استفاده از این بازار رنج بگردید. در این راستا هم می توانید به صورت دستی وارد وضعیت شوید و در سطح حمایتی خرید خود را انجام دهید و در سطح مقاومتی بفروشید، هم می توانید از سفارش لیمیت برای ورود به وضعیت در جهت درست در زمانی که بازار به سطح مقاومت یا حمایت می رسد استفاده نمایید. در ادامه ۴ روش ورود به پوزیشن های رنج را شرح دادیم؛
۱) استفاده از پرایس اکشن برای ورود به پوزیشن : وقتی که شرایط بازار برای انجام معامله مناسب باشد، پرایس اکشن نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد. با استفاده از سیگنال های پرایس اکشن برای ترید در سطوح حمایت و مقاومت محدوده رنج مورد نظر، می توان معامله را به بهترین و مطمئن ترین شکل انجام داد ولی یکی از بهترین روش ها برای معامله در این حالت، با تکیه بر روش شکست های نامعتبر قابل انجام است. وقتی که از این شیوه استفاده کردید و سیگنال ورود صادر شد، احتمال موفقیت شما بسیار بالاست.
در اکثر محدوده های رنج بازار، حداقل یک سیگنال با استفاده از شکست ها ایجاد می شود که سیگنالی قوی محسوب می شود. بدین ترتیب بازار در جهتی معکوس حرکت می کند و به سمت دیگر محدوده رنج می رود. بیشتر تریدرها به دنبال آن هستند تا نقطه ورود خود را با شکسته شدن محدوده رنج تعیین نمایند، ولی چنین معاملاتی به صورت معمول به ضرر تریدر منجر خواهد شد. وقتی که شاهد یک شکست معتبر در محدوده رنج بازار هستیم، قیمت حداقل چند روز بیرون از محدوده رنج بسته می شود.
در واقع بعد از آن شاهد یک پولبک خواهیم بود و چنانچه این پولبک بتواند قیمت را متوقف کند، می توانیم این طور بگوییم که سطح موردنظر نگه داشته شده است. این شرایط می تواند شکست محدوده رنج را تایید کند. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که به منظور پیش بینی شکست محدوده رنج، هیچ روشی تعبیه نشده است، لذا باید صبر کنید تا شکست اتفاق افتد و بعد از آن برای انجام کار درست اقدام کنید.
۲) استفاده از حد ضرر در معاملات رنج : دقیقا مانند هر نوع معامله دیگری، مدیریت ریسک مناسب در این نوع معاملات نیز الزامی می باشد. اصل رنج تریدینگ این است که قیمت ها با محدوده حمایت و نقاط مقاومت تماس برقرار می کنند و به این خاطر که قیمت ها به صورت معمول تنها به این نقاط محدود نمی شوند، رنج های معاملاتی تریدرهای زیادی را جذب می کنند که بدین ترتیب می توانند موجب افزایش نوسان شوند.
لذا قیمت بین این نقاط نوسان خواهد کرد و معامله گران محتاط به دنبال کاهش ضررهای گسترده تر اطراف این نقاط هستند و کاهش چشم گیر در حجم معاملات ایجاد خواهد شد. با این تصمیم، تریدرها زیادی از بازار خروج می کنند تا معاملات موفق خود را انجام دهند. برای گذاشتن سفارش استاپ لیمیت یا حد ضرر توجه به پهنای رنج معاملاتی و همچنین فواصل، بسیار حائز اهمیت است. چنانچه رنج خیلی تنگ باشد، آن وقت نقطه استاپ لاس در فاصله لازم، امکان دار ضریب ریسک به پاداش مناسب به وجود نیاورد.
۳) معامله در زمان شکست رنج : وقتی که بازار برای مدتی طولانی در محدوده های تنگ و فشرده نوسان داریم، نهایتا روند قیمت با حرکت به سمت بالا یا پایین، این محدوده را خواهد شکست. در نظر داشته باشید که بازار از هر سمتی که خارج شود، در همان جهت، حرکتی قدرتمند را آغاز خواهد کرد. چنانچه از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که به دنبال این اتفاق دیده خواهد شد، ابعادی بزرگ دارد.
در نظر داشته باشید که هر چقدر زمان رنج زدن بازار بیشتر باشد، حرکت بعدی نیز اندازه بزرگ تر خواهد داشت. با چشم خود نیز قادرید این موضوع را درک کنید. کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا بتوانید حرکت عمودی قیمت را در گام های بعدی مجسم کنید. قیمت یک حرکت عمودی را حداقل به اندازه این چرخش ۹۰ درجه، ثبت می کند.
۴) استفاده از اندیکاتورها در هنگام رنج تریدینگ : معامله کردن در یک رنج تنها به سطوح حمایت و مقاومت احتیاج دارد، ولی امکان استفاده از اندیکاتورها هم در آن وجود دارد. بعضی از اندیکاتورها، مانند شاخص قدرت نسبی یا همان RSI، استوکاستیک، و یا شاخص کانال کالایی یا همان CCI می توانند به منظور تایید شرایطی مانند خرید بیش از حد و فروش بیش از حد که بیشتر تغییرات قیمت را در بالا یا پایین رنج معاملاتی همراهی می کنند، مورد استفاده قرار گیرند.
عملکرد معامله گر در بازارهای خنثی
در زندگی روزمره ما همیشه و به هر طریقی در حال انجام معاملات مختلف هستیم. به عنوان مثال در خرید مایحتاج روزانه هم به نوعی معامله می کنیم. به صورت کلی افراد صبر می کنند تا قیمت ها کاهش یابد و به کف نزدیک شود و در ادامه خرید خود را انجام می دهند. در بازار نیز معامله گری در شرایط رنج دقیقا به همین صورت است و باید خریدهای خود را در نزدیکی کف کانال رنج انجام دهید. در این حالت به صورت معمول خریدها در قیمت های منفی و حتی در صف فروش انجام می شود و بعد از آن زمانی که قیمت به سقف محدوده رنج می رسد، این توانایی را دارید که سهامی را که با قیمت پایین خریده اید، گران تر به فروش برسانید. در حقیقت می توان گفت در این بازارها قاعده “خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا” یا همان احمق بزرگ تر حکم فرما خواهد بود.
مثلا در بازار بورس به صورت کلی در شرایطی که قیمت به کف محدوده رنج می رسد، شاهد آنیم که اخبار و شایعات منفی فراوانی در مورد سهام شرکت ها به گوش می رسد. در این زمان سهم ها با صف فروش روبرو خواهند شد. فشار عرضه سنگین می شود و قیمت به کف محدوده رنج برخورد می کند. در این زمان معامله کردن در فشار ترس و اضطراب موجود در بازار کار آسانی نیست و معامله گران قادر نیستند به سادگی احساسات خود را کنترل نمایند. هنگامی که تریدر بتواند خلاف جهت آب شنا کند، می تواند به موفقیت دست یابد. یک تریدر حرفه ای می بایست در بازارهای رنج به صف های فروش حمله کند نه در صف های خرید سنگین و پست سر معامله گران دیگر قرار بگیرد!
این بدین معنی است که وقتیکه معامله گران از ریزش بازار هراس دارند و نگران از دست دادن سرمایه های خود هستند، شما می توانید برای خرید اقدام نمایید. در این شرایط نگران تفاوت بین تحلیل خود و دیگران نباشید، به این خاطر که در بازارهای مالی به صورت معمول بیشتر افراد در اشتباهند! این موضوع هم در بازار رنج و هم در بازار رونددار دیده می شود.
لذا هنگامی که بازار به سقف خود نزدیک شد و همه معامله گران از سودهای حاصل شده رضایت داشتند و به آینده امیدوار بودند، شما باید بترسید و محتاطانه عمل کنید که این یعنی باید بتوانید سودهای کوچکی را که تا به امروز کسب کرده اید را سیو سود کنید. اگر دوست دارید آموزش سیو سود در بورس را می توانید از طریق این مطلب به صورت رایگان و به زبانی ساده یاد بگیرید.
نتیجه گیری و کلام پایانی
شناسایی بازار رنج و رونددار و درک مفاهیم مربوط به آن از جمله مواردی است که تریدرهای برای معامله و فعالیت در این نوع بازار باید حتما به آن تسلط کافی را داشته باشند. همان طور که گفتیم، هنگامی که قیمت ها در یک بازه زمانی در محدوده ثابتی نوسان می کند، بازار در شرایط رنج قرار دارد، ولی وقتی که شاهد تشکیل کف و سقف هایی در قیمت های بالاتر یا پایین تر هستیم، بازار روند صعودی و یا نزولی دارد که با توجه به قله های و کف های قیمتی می توان این موضوع را دقیقا تشخیص داد.
برخلاف تصور بعضی از تریدرها بر این باورند که در بازار رنج معامله کردن کار درستی نیست، ولی نکته ای که در این خصوص وجود دارد اینجاست که این بازار هم می تواند مثل بازارهای رونددار برای شما سود به همراه داشته باشد، ولی تریدرها می بایست بتواند شرایط را به درستی شناسایی کنند تا در ابتدا ضرر نکنند و در عین حال سود نیز به دست آورند. چنانچه از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این رویداد به وجود خواهد آمد، ابعادی بزرگ دارد. در چنین شرایطی کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا از میزان حرکت عمودی قیمت در گام های بعدی قیمتی اطلاع یابید.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، نحوه معامله در بازار رنج خدمت شما عزیزان شرح دادیم.
همچنین اگر دوست دارید نحوه ترید ارزهای دیجیتال + نکات شگفت انگیر معامله رمزارزها را یاد بگیرید، این مقاله بهترین و سریع ترین راه برای این کار است.
تریگر چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
یکی از دلایل رواج تحلیل تکنیکال در میان فعالان بازارهای مالی، امکان تعیین قوانین ورود و خروج از معامله با دقت بالا است. در واقع یافتن بهترین روش برای ورود و خروج دغدغه اصلی اغلب معاملهگران بوده و برای آنها به مثابه جام مقدس سرمایهگذاری میباشد. در بسیاری از مواقع مشاهده کردهایم، که یک معاملهگر پس از سالها فعالیت در بازار سهام هنوز بازدهی مناسبی ندارد.
با بررسی ژورنال (دفترچه یادداشت جزئیات معاملات) و استراتژی معاملاتی این فرد مشخص میشود، که مشکل اصلی او نداشتن قانون یا ابزار مشخصی برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله است. علیرغم اینکه هر کدام از روشهای تحلیل بازار بورس مزایا و معایبی دارند، اما به اذعان اکثریت کارایی روشهای تکنیکالی در تعیین نقاط ورود و خروج بهینه اثبات شده است.
در مطلب حاضر به شرح یکی از مفاهیم معاملهگری تکنیکالی تحت عنوان تریگر میپردازیم، تا اهمیت تعیین قوانین و جزئیات دقیق در فرآیند اتخاذ هر کدام از تصمیمات معاملاتی برای شما مشخص شود.
مفهوم تریگر در معاملهگری چیست؟
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم، که برخی تحلیلگران تریگر را مختص ابزار نموداری خاصی پنداشته و حتی اسامی مرکب جدید برای آن در نظر میگیرند؛ اما اصولاً تریگر محدود به یک ابزار تحلیلی خاص نبوده و به عنوان یک مفهوم جامع در تمام روشهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
واژه تریگر از لحاظ لغوی به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال و معاملهگری به نقاط، نواحی یا سطوحی اطلاق میشود؛ که ما بر اساس روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی خود در آن محدودهها اقدام به ورود یا خروج از معامله میکنیم.
در این فرآیند نوع موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش)، نماد و بازار مالی تفاوتی ایجاد نمیکند، زیرا هر اقدامی باید بر اساس تریگر مورد نظر معاملهگر صورت گیرد.
در واقع شما باید تریگر را به عنوان نشانه یا مجموعه نشانههایی برای معاملهگری در محدودههای نموداری مشخصی درنظر بگیرید، که آنها را بر اساس ابزار تحلیل خود تدوین نموده و در استراتژی معاملاتی شخصیتان گنجاندهاید.
مثلاً معاملهگر الف بر اساس وقوع شرایط زیر به عنوان تریگر ورود اقدام به خرید میکند:
«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»
آیا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟
دومین تفکر اشتباه در مورد مفهوم تریگر این است، که تعدادی از معاملهگران تکنیکالی آن را منحصر به فرآیند ورود درنظر میگیرند! اما همانگونه که اشاره نمودیم، تریگر در ورود و خروج از معامله کاربردی است.
در واقع شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای باید مجموعه قوانین مشخصی برای تمام اقدامات خود داشته باشید. چه بسا پس از ورود به معامله در بهترین سطوح ممکن و حرکت بازار در جهت مورد نظر شما، روند قیمت پس از مدتی معکوس شده و یک معامله سودآور به موقعیتی زیانده تبدیل شود!
لذا به این نتیجه میرسیم، که شما برای خروج موفق از معاملات نیز حتماً باید تریگرهای مشخصی داشته باشید.
تریگر بخش جدایی ناپذیر هر استراتژی معاملاتی است!
بارها و در منابع آموزشی مختلف بر لزوم تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر معاملهگر بازار مالی تأکید شده است. اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل نقاط (تریگر) ورود، خروج و سیستم مدیریت سرمایه میباشند.
به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیدهاید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.
تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم
امروزه با توسعه بازارهای مالی تحلیل تکنیکال به دنیایی از ابزار نموداری متنوع و گوناگون تبدیل شده است. معاملهگران از روشهای مختلفی برای تحلیل نمودار قیمت استفاده نموده و بالطبع تریگرهای آنها نیز با یکدگر متفاوت میباشد.
ذکر این نکته در مورد تریگرهای ورود و خروج ضروری است، که به دلیل تفاوت ابزار تحلیل احتمالاً برخی معاملهگران در آن واحد تریگرهای مختلفی و معکوسی داشته باشند. در واقع شاید تریگر ورود شما معادل تریگر خروج دیگری باشد.
همچنین اگر به صورت مولتی تایم فریم (تحلیل چندزمانی) اقدام به تحلیل و معامله میکنید، تایمفریم کوچکتر به عنوان تایم تریگر خواهد بود؛ زیرا شما در نمودار با چهارچوب زمانی بزرگتر اقدام به تحلیل نموده و تریگرهای معاملاتی را در نمودار با تایمفریم کوچکتر پیدا میکنید.
در این بخش به ذکر مثالهایی از تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای بازار سهام تهران میپردازیم:
۱- اندیکاتور
یکی از متنوعترین ابزارهای تحلیل نموداری بازار سهام اندیکاتورها هستند. شما میتوانید از اندیکاتور به عنوان بخشی از رویکرد تحلیلی استراتژی معاملاتی خود برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله استفاده کنید.
در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹ روزه به عنوان ابزار تحلیل نمودار برای دریافت تریگرهای ورود و خروج از معامله استفاده کردهایم.
در نمودار فوق که مربوط به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، شکست صعودی قیمت و اندیکاتور تریگر ورود میباشد. در طرف مقابل شکست نزولی قیمت و اندیکاتور نیز شرایط یا تریگر خروج از معامله است.
۲- پولبک
به اذعان بسیاری از متخصصان کار با نمودارهای قیمتی، این تکنیک معاملاتی تکنیکالی جزء کم ریسکترین روشهای ورود به معامله محسوب میشود. در واقع هدف معاملهگری بر اساس پولبکها این است، که در بهترین شرایط ممکن از لحاظ ریسک و بازده وارد موقعیتهای معاملاتی شوید.
کیفیت استفاده از پولبکهای قیمتی به عنوان تریگر معاملاتی در نمودار شرکت ملی صنایع مس ایران نیز کاملاً مشهود میباشد. با استفاده از دو فرصت پولبکی موجود امکان ورود به معامله با کمترین حد زیان و بیشترین پتانسیل سوددهی وجود داشته است.
۳- شکست
در مورد مفاهیم شکست و پولبک قیمت مباحث بسیاری وجود دارد. حقیقت این است، که پولبکها همیشه ایجاد نشده و در این مواقع قیمت به محض شکست با سرعت بالایی به حرکت در مسیر خود ادامه میدهد. البته وجود الگوهای شکست جعلی نیز غیرقابل انکار است. به هر جهت بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند، که حین شکستهای قیمتی وارد معامله شده و منتظر بازگشت قیمت نباشند.
نمودار فوق مربوط به نماد شپنا (پالایش نفت اصفهان) است. پس از شکست خط روند سقف نسبتاً طولانیمدت یک شکست صعودی ایجاد شده و تریگر ورود برای معاملهگران مبتنی بر شکست فعال میشود. جالب این است که در جریان این شکست نیز یک پولبک دیده میشود!
۴- الگوی قیمت
الگوهای قیمتی نیز تقریباً همانند شرح نقطه ورود به معامله شرح نقطه ورود به معامله اندیکاتورها تنوع زیاد و طرفداران بسیاری دارند. از مزایای اصلی این الگوها میتوان به قدرت پیشبینی بالا، امکان معاملهگری مولتی تایمفریم، تعیین حد سود و زیان اشاره نمود.
در نمودار شرکت خدمات انفورماتیک (نماد: رانفور) یک الگوی پرچم صعودی را مشخص نمودهایم. تریگر ورود مورد نظر بر اساس شکست صعودی میان قیمت و لبه بالایی پرچم ایجاد شده است. هر چند این نوع تریگر نیز بر مبنای شکست قیمت ایجاد میشود، اما وجود یک الگوی قیمتی معتبر دلیل اصلی ورود به موقعیت خرید میباشد.
۵- کندل استیک
این ابزار ساده نموداری که سابقه پیدایش آن به کشور ژاپن باز میگردد، به جرئت یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. دلیل این محبوبیت نیز به سادگی فهم ماهیت کندلاستیکها، الگوها و سایر جزئیات مرتبط با آنها میباشد. بنابراین روشهای معاملاتی زیادی بر مبنای کندلاستیکها ایجاد شدهاند.
در نمودار زیر از یک الگوی پوشای صعودی به عنوان تریگر ورود استفاده شده است. معاملهگران پیرو این الگوی کندلی پس از بسته شدن شمع پوشاننده تریگر ورود خود را مشاهده نموده و اقدام به خرید میکنند.
بهترین تایم فریم برای نوسانگیری
یکی از مهمترین موضوعات در معاملهگری و خرید و فروش سهام ، تایم فریم میباشد. استفاده درست از تایم فریم ها و شناخت کافی از آن میتواند در نحوه معامله و کسب سود مناسب، کمک بسیار زیادی کند. از طرفی نوسان گیری یکی از روشهای معاملاتی مورد استفاده توسط معاملهگران بازار است که میتواند در ترید کوتاهمدت دقیقهای، روزانه و. کاربرد زیادی داشته باشد. پیدا کردن بهترین تایم فریم برای نوسان گیری، مطلبی است که میخواهیم در این مقاله به آن بپردازیم و مطالبی که قصد داریم در ادامه شرح بدهیم:
تایم فریم یا دوره زمانی در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از پارامترهای مهم در نحوه انجام معامله، انتخاب تایم فریم یا دوره زمانی است. تایم فریم به بازههای زمانی مختلف گفته میشود که نمودار قیمتی مطابق با آن، تغییرات و نوسانات قیمتی را در آن بازه نمایش میدهد. در تحلیل تکنیکال برای بهره گرفتن از تحلیل مناسب، تحلیلگران دورههای زمانی مختلف مثل دوره زمانی 1 ساعته، 4 ساعته و یا روزانه را انتخاب میکنند. نمودار قیمتی، در هر بازه زمانی، تغییرات نوسان قیمتی را در آن تایم فریم مشخص میکند تا طبق آن بتوان تحلیل خود را انجام داد.
مهم ترین نکته در نوسان گیری با تایمفریمها
در نوسان گیری، معاملهگران برای مدت بسیار کوتاهی در معامله میمانند و پس از کسب سود (و یا حتی ضرر!) در مدت کوتاهی معامله خود را میبندند. بنابراین تایمفریمهای کوچکتر کاربرد بسیار زیادی در نوسان گیری دارند. البته بسیاری از معاملهگران از ترکیب تایمفریمهای بزرگتر و کوچکتر نیز استفاده میکنند. بدین شکل که با بررسی تایم فریم بزرگتر، روند کلی بازار را تشخیص میدهند و سپس سعی میکنند با تایم فریم کوچکتر در جهت همان روند نوسان گیری کنند. یعنی اگر با بررسی تایمفریم بزرگتر متوجه شوند که روند کلی سهم صودی است، با استفاده از تایم فریم کوچکتر، به کشف نقاط مناسب برای نوسان گیری در جهت افزایش قیمت ورود میکنند.
در این پروسه، استفاده از اندیکاتورهایی که برای نوسان گیری تنظیم شدهاند نیز کاربرد زیادی دارند.
انواع مختلف تایم فریم
هر معاملهگری که می خواهد در بازار معامله کند، میبایست در تحلیل خود تایم فریم مدنظر را انتخاب نماید. تایم فریم به طور کلی بر اساس مدت زمان، به چند دسته تقسیم میشوند.
دورههای زمانی مختلف میتواند به صورت زیر تقسیمبندی شوند:
- یکدقیقهای
- M5 پنجدقیقهای
- M15 پانزدهدقیقهای
- H1 یکساعته
- H4 چهارساعته
- D روزانه
تایم فریم کوتاهمدت
در این نوع از تایم فریم که معمولاً کاربرد بیشتری هم دارند، تایم فریم به بازههای زمانی کوتاهمدت تقسیم میشوند و برای تحلیل روزانه کارایی بالایی دارا هستند.
همانطور که از بازههای این تایم فریمها مشهود است، انتخاب این تایم فریمها برای بررسی نمودار در کوتاهمدت بسیار مؤثر و کاربردی میباشد. با انتخاب هر کدام از آنها نمودار، در آن بازه کندل قیمتی و نوسانات آن را نشان میدهد.
تایم فریم میانمدت
در این تایم فریم، عموماً بازه زمانی یکماهه، دو ماهه و سه ماهه مورد نظر قرار میگیرد و نمودار کندل قیمتی مطابق با آن دوره زمانی بررسی میشود.
تایم فریم بلندمدت
با اینکه این نوع تایم فریم، کاربرد کمتری در تحلیل تکنیکال دارد اما میتوان بهعنوان یکی از انواع تایم فریم مطرح کرد. در این نوع از تایم فریم، بازه زمانی یکساله، دو ساله انتخاب میشود و در طی آن دوره زمانی، نمودار قیمتی تحلیل میشود.
عوامل مؤثر در پیداکردن تایم فریم مناسب
دانستن این نکته که چه بازه زمانی برای تحلیل ما گزینه مناسبی است، از چالشهای مهم در انتخاب تایم فریم برای ترید میباشد. برای پیدا کردن بهترین تایم فریم عوامل مؤثری دخیل هستند که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ویژگیهای فردی و شخصیتی
برای انتخاب بهترین تایم فریم، هر فردی نسبت به اهداف و ویژگی شخصیتی خود، اقدام به انتخاب دوره زمانی خاصی میکند. این مسئله کاملاً به نحوه ترید شما و انتظاراتتان از معامله برمیگردد. مدیریت ریسک و عجول یا صبور بودن شما بهعنوان تریدر عامل مهمی به شمار میرود.
نحوه و میزان سرمایهگذاری
سرمایه گذار باید نسبت به دارایی خود و طول مدت زمانی که میخواهد سهام خود را نگهداری کند، تایم فریم خود را انتخاب نماید تا اخلالی در تحلیل، به وجود نیاید.
استراتژی معاملاتی
هر معاملهگری برای ترید خود، یک استراتژی معاملاتی تعریف میکند و بر اساس آن معامله را انجام میدهد. در واقع هدف شما از معامله و نوع استراتژی شما، در انتخاب تایم فریم مناسب نقش مؤثری خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای ترید کدام است؟
همانطور که گفته شد، عوامل مختلفی در انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید، تأثیرگذار هستند. تایم فریم، به طور کلی بسته به نیاز و هدف معاملهگران، تعیین میشود. اما تایم فریمهای محبوب برای تحلیل، معمولاً بین تایم فریمهای روزانه و یا 4 ساعته انتخاب میشوند که دادههای بیشتری در خود ذخیره کردهاند.
برای نوسان گیری از بازار و خریدوفروش در زمان کوتاه، تایم فریمهایی با بازه کوتاهتر مثل 5 دقیقهای، 15 دقیقهای یا 30 دقیقهای انتخاب میشوند.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در بورس ایران کدام است؟
حال این سوال پیش میاید که برای تریدرهایی که قصد دارند از سهام بازار، نوسان گیری کنند و در مدتزمان کمی به سود مطلوب برسند، چه تایم فریمی مناسب خواهد بود؟
در دوره نوسانی بازار که تغییرات نوسان قیمتی عمدتاً بالاست، بسیاری از حرفهایها بهنوعی از خرید خود قصد گرفتن نوسان دارند به شکلی که در قیمت پایین، خریدار هستند و با نوسانات سهام در مدتزمان کوتاه، در قیمت بالاتر فروشنده میشوند.
طبیعتاً برای نوسان گیری بهخاطر بازه زمانی کوتاه در معامله، بهتر است از تایم فریم کوتاهمدت استفاده کرد. تجربه میگوید در دوران نوسان در بورس ایران، بهترین تایم فریم برای نوسان گیری، دوره زمانی یک ساعته و 4 ساعته میباشد.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در فارکس کدام است؟
در بازار فارکس، برخلاف بازار بورس، فضای رقابتی به شکل 24 ساعت و نامحدود است. در فارکس، معاملهگر در بازه زمانی خاصی نقطه ورود را مشخص میکند و در بازه زمانی دیگر نقطه خروج؛ بنابراین بسیار ضروری است که بفهمیم در چه تایم فریمی ورود و خروج خواهیم داشت.
به دلیل نوع معاملات و اینکه تریدرها در بازههای زمانی کوتاه، اکثر معاملات خود را انجام میدهند، تایم فریمهای یکدقیقهای، 5 دقیقهای، 15 دقیقهای، برای نوسان گیری در فارکس، مرسوم است و میتواند دادههای کافی را در لحظه به معاملهگران ارائه دهد.
بهترین تایم فریم آتی (فیوچرز)
بهترین تایم فریم برای فیبوناچی
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال کدام است؟
گرچه پاسخ قطعی به این پرسش نمیتوان داد اما باید گفت در بازار ارز دیجیتال بهمانند دیگر بازارهای مالی، سبک و نوع معامله در تعیین بهترین تایم فریم نقش اساسی دارد.
در بازار ارز دیجیتال برای معاملات بلندمدت، دوره زمانی یکماهه میتواند انتخاب مناسبی باشد و برای دوران نوسان گیری در بازار و معامله در لحظه، بهتر است از تایم فریمهای کوتاهمدت مثل تایم فریمهای 5 دقیقهای، 15 دقیقهای و یا 30 دقیقهای استفاده کرد. این نوع تایم فریم برای تصمیمات سریع و بعضاً پرریسک در لحظه و باتوجهبه تغییرات نوسانی، مناسب به نظر میرسد.
چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید؟
در کل برای انتخاب بهترین تایم فریم، تجربهکردن انواع تایم فریمها برای هر فردی امری اجتنابناپذیر است چرا که هر معاملهگر بهتر از هرکسی میداند چه روحیهای در قبال سرمایهگذاری خود دارد و چه هدفی را برای معامله دنبال میکند. به همان شکلی که مطرح شد، هدف از معامله است که تایم فریم مناسب را تعیین میکند.
1) شناخت شخصیت و مهارتها
شما بهعنوان تریدر، روحیه و نوع شخصیت خود را بهتر از هرکسی میدانید. سبک معاملاتی شما و درک شما از سهام برای اینکه چه بازه زمانی قصد دارید آن را نگهدارید و هدف شما از خرید، صرفاً نوسان گرفتن و کسب سود در کوتاهمدت است یا میخواهید تا یک سال یا بیشتر سهام خود را نگهداری کنید و به فکر سود در بلندمدت هستید.
سرعت، دقت، صبر و دیگر رفتارهای شخصیتی، شرح نقطه ورود به معامله همگی برای انتخاب مناسب دخیل هستند. با ارزیابیکردن فاکتورهای مختلف است که میتوانید به تایم فریم مناسب خود دست پیدا کنید.
2) تایم فریمها و جنبه روانی آنها
هر معاملهای قطعاً با جنبه روانی همراه است. روان و احساسات شما همواره درگیر است که آیا توانستهاید معامله موفق با قیمت مناسب، انجام داده باشید یا نه. استرس، عدم تمرکز و رفتارهای هیجانی و یا عجله در ترید، از جنبههای روانی در انجام معامله است که باید نسبت به آنها کنترل و آگاهی لازم داشت.
اگر فردی صبور هستید و چندان عجلهای برای معامله ندارید یا از هیجانات لحظهای به دور هستید، بهتر است از تایم فریم طولانیمدت برای خود انتخاب کنید. برای عمیقتر شدن در این موضوع پیشنهاد میکنیم راجع به روانشناسی بازار مطالعات بیشتری داشته باشید.
3) تکنیکال و پرایس اکشن
تحلیل تکنیکال دارای ابزارهای قدرتمندی در تحلیل نمودار قیمتی سهام میباشد. با استفاده از این ابزارها و الگوهای پرایس اکشن ، میتوان در تحلیل خود، تایم فریم مناسب را پیدا کرد. رسیدن به استراتژی معاملاتی و بررسی دقیق الگوها در تحلیل تکنیکال، از عوامل مهم در تعیین تایم فریم مناسب برای شما میباشد. چرا که میتوانید با داشتن استراتژی، نقاط ورود و خروج معامله را برای خود تعیین و نسبت به آن تایم فریم مناسب را انتخاب کنید.
جمعبندی
تایم فریمها و یا همان دورههای زمانی، از مفاهیم مهم و اثرگذار در معاملهگری میباشد. انتخاب بهترین تایم فریم برای تریدرها همواره دغدغه مهمی محسوب میشود. چراکه با استفاده از تایم فریم مناسب میتوان معامله موفق و منطقی داشت. انتخاب بهترین تایم فریم به عوامل و شرایط خاصی وابسته است که در این مقاله سعی کردیم به بررسی این عوامل و ویژگیهای آن بپردازیم و رابطه انتخاب تایم فریم بر اساس بازارهای مالی و ویژگی رفتاری تریدر را مطرح کردیم.
در پایان ذکر این نکته مهم به نظر میرسد که کسب تجربه در معامله و نیز افزایش میزان آگاهی از بازار، در انتخاب تایم فریم مناسب، نقش انکارناپذیری دارد که باید موردتوجه قرار داده شود. از این رو کارگزاری اقتصاد بیدار، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را در قالب مقالات و شیوههای آموزشی توسط مشاورین و متخصصین حوزه سرمایهگذاری، ارائه میدهد که برای ارتباطات بیشتر کافی است با کارگزاری در تماس باشید.
دیدگاه شما