اصلی ترین اصطلاحات بورس که باید هر معامله گری بداند
اصلی ترین اصطلاحات بورس که باید بدانید
در این مقاله لیستی از کلماتی که در بازار بورس استفاده میشوند و برای کار در بورس بهتر است با آنها آشنا باشید را برای شما آورده ایم. اصطلاحاتی که شاید در انجام معاملاتتان شنیده باشید اما نتوانید از کسی بپرسید و یا بخواهید معنی دقیقی از آنها داشته باشید.
1. اختصار AUm یا دارایی های که مدیریت شده
اختصار AUm به معنی Asset under managment یا همان دارایی های مدیریتی و کنترلی شرکت است که میتوان به صندوق هایی که مشتریان آن شرکت با توان اجرایی آن شرکت تریل کردن در معاملات بوجوود آورده اند اشاره کرد، که شرکت فوق در حال مدیریت آن است.
و بر همین اساس از درامد و سود این صندوق ها این مثل شرکت سرمایه گذاری اکسیر کارمزدی دریافت میکنند که این امر جزوی از دارایی های کنترل شده هستند که معیاری برای موفقیت و رتبه شرکت هایی به این شکل محسوب میشود.
2. معنی خالص دارایی شرکت و ارزش آن یا همان Nav
مفهوم این واژه Net asset value اصولا همان ارزش تمام موجودی و دارایی های آن شرکت است که املاک و سهام و سپرده بانکی و حتی طلب سود سهام است که به آن nav میگویند که معمولا بعد کسر بدهی محاسبه میشود. این محاسبات در تحلیل فاندامنتال برای اندازه گیری ارزش ذاتی زیاد بکار می رود.
3. بازار گاوی bull market در بورس
احتمالا این واژه را زیاد شنیده اید و در لحظه اول فکر کنید که این از اصطلاحات عامیانه بورس هست، اما این چنین تریل کردن در معاملات نیست. این واژه توسط جورج سورس یکی از معروف ترین تحلیلگران و معامله گران قرن است که بنیان گذار شرکت مدیریت سرمایه گذاری سورس هم هست، که اسامی بازار گاوی و خرسی و خوکی بنام این شخص ثبت شده.
طبق نظریه سورس در بازار گاوی نسبت تقاضا از عرضه بیشتر است و خریداران با دید رشد بازار شروع به خرید حجیم سهام در هر قیمتی میکنند و از آن طرف هم فروشنده بسیار کم است. در این مواقع سرمایه گذاران اعتماد و خوشبینی نسبت به بازار دارند که تعبیرش رشد اقتصاد و جهش آن هست.
4. معنی بازار خرسی bear market
در این بازار معمولا موقعیت و قدرت عرضه بر تقاضا بیشتر است، که باعث کاهش قیمت سهام میشود و برخی خریداران با ایجاد ترس از افت سهام وارد معاملات با کمترین قیمت پیشنهادی میشوند.
در این حالت معمولا برخی از سهامداران مبتدی بدون در نظر گرفتن ارزش سهم وارد فاز فروش و ترک معامله در قیمت های کم شده و همین باعث ایجاد جو روانی میشود که باعث کاهش دسته جمعی بهای سهام و کاهش و نوسانی شدن شاخص کل میشود. از بازار خرسی هم کمی به عنوان بازار خوکی یاد میکنند، چون در آن سفته باز ها بر اساس ایجاد هیجان منفی سهام را مفت از چنگ سهامدار بی خبر از همه جا که وارد فاز ترس و استرس شده در می آورند.
توصیه گروه سرمایه گذاری اکسیر به شما عزیزان وین است که بدون تحلیل و مشاوره وارد خرید و فروش نشوید.
5. معنی سهم شناور Free float
این واژه یعنی بخشی از سهام قابل عرضه آن شرکت هست که، سهامدارانش میخواهند آن را عرضه کرده و به فروش برسانند و معمولا در ترکیب سهامداران که از سایت سازمان بورس قابل مشاهده هستند و اصولا سهامدار های عمده سهم خود را در کوتاه مدت به ندرت واگذار میکنند چون علاقه به اعمال مدیریت در آن شرکت دارند.
6. معنی واژه ضریب بتا B
این واژه برای گذشته و داده های تاریخی سهام مورد استفاده هست که در جدول کانسلیم هم پر کاربرد هست، به این صورت تحلیلگر وارد محاسبات و آنلالیز گذشته قیمت سهام شده و ریسک سیستماتیک بر بازار را محاسبه میکند.
اگر بتای آن سهم کمتر از ۱ باشد وارد شدن به آن سهم ریسک کمتری دارد ولی اگر بتای سهم بیش از ۱ باشد نسبت ریسک تریل کردن در معاملات به سرمایه گذاری بالاتر خواهد بود.
7. معنی آربیتراژArbitrage
این واژه در واقع یعنی سود بردن از تفاوت و نوسان قیمتی چند بازار هست که اصولا در معاملات جهانی و فارکس مورد استفاده قرار میگیرد. به این صورت که معامله گر بطور مثال از اختلاف قیمت طلا یا مس یا فولاد در بورس فلزات لندن lme و بورس ژاپن باعث آربیتراژ ان معامله شود و سود کند.
8. معنی سود سهم Eps
سود سهام یا eps تریل کردن در معاملات مقدار سودیست که شرکت به ازای هر سهم خود به سهامداران در مجمع پرداخت میکند. و هر چقدر وین سود بیشتر باشد نشتن دهنده بنیاد خوب آن است.
9. معنی سیو سود save profit
سیو سود کردن در بازار مالی یعنی رسیدن به سود ذهنی و یا از نظر قوانین تکنیکال و فاندامنتال رسیدن به مقاومتی که رشد قیمت بعد از آن بعید بنظر می رسد. در این حالت معامله گر از طمع دوری کرده و با سود از سهام خارج میشود.
10. معنی حد ضرر در بورس stop loss
این واژه بنام حد ضرر شناخته میشود که یعنی خروج از سهم در مواقع حساس قیمتی در نزدیکی حمایت تکنیکالی که بر اساس نظر خود معامله گر این عدد تعین میشود ولی اصولا حمایت نزدیک قیمت ورود مورد محاسبه برای حدضرر ملاک هست که در صورت تثبیت زیر آن عدد،حدضرر فعال شده و برای جلوگیری از ضرر بیشتر تریدر از آن معامله خارج تریل کردن در معاملات شده و صبر میکند که سهام در حمایت های بعدی تثبیت شده و مجدد وارد آن سهام با قیمت پائین تر بشود.
11. تریل کردن در معاملات :
یکی از بهترین تکنیک های حفظ سود، مبحث تریل کردن یا جابجایی حد ضرر است که به خوبی می تواند مرحله به مرحله سود ایجاد شده در بازار را حفظ نماید. به عنوان مثال شما یک سهم را در قیمت 202 تومان می خرید و حد ضرر خود را قیمت 190 تومان قرار می دهید و مقاومت ماژور پیش روی شما قیمت 220 تومان است و سهم به عنوان مثال تا قیمت 225 تومان رشد می کند، در واقع در این لحظه شما باید از قانون تریل کردن استفاده کنید و حد ضرر خود را از قیمت 190 تومان به قیمت حمایتی 220 تومان افزایش دهید. زیرا این احتمال وجود دارد که قیمت سهم ریزش کرده و در صورت آمدن زیر 220 تومان تا قیمت 200 تومان ریزش کند و شما در واقع در صورت عدم رعایت تریل، ممکن است علاوه بر سود نکردن ضرر هم بکنید که می تواند فشار روحی بالایی برای معامله گر ایجاد کند.
12. گره معاملاتی :
گره معاملاتی وضعیتی است که در آن نماد معاملاتی به رقم برخورداری از صف خرید یا فروش حداقل به میزان یک برابر حجم مبنا برای شرکت های با سرمایه 3 میلیارد سهم یا بیشتر و دو برابر حجم مبنا برای سایر شرکت ها، به علت عدم تقارن در قیمت های درخواست های خرید و فروش، حداقل به میزان 10 جلسه معاملاتی متوالی مورد معامله قرار نگیرد یا متوسط معاملات روزانه آن در این دوره (به استثنای معاملات در نماد عمده) کمتر از 5% حجم مبنا باشد.
13. حجم مبنا :
حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول روز معامله شود تا قیمت آن سهم بتواند بر اساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد. بنابراین در صورتی که تعداد سهام معامله شده یک شرکت در روز کمتر از حجم مبنا باشد به همان نسبت درصد نوسان قیمت آن سهم نیز کاهش خواهد یافت. در حال حاضر، حجم مبنای شرکت های پذیرفته شده در بورس 0/0004( چهار ده هزارم) است. به عنوان مثال اگر تعداد کل سهام یک شرکت پذیرفته شده در بورس 200 میلیون سهم باشد، تنها در صورتی قیمت سهم این شرکت در طول روز می تواند 5% افزایش یا کاهش داشته باشد که حداقل 80هزار سهم در طول روز مورد داد و ستد قرار گیرد. هدف از تعیین حجم مبنا، اینست که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند نوسانات قیمت سهام، در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخص و قابل توجهی سهام صورت گرفته است چراکه در غیر این صورت حتی معامله چند سهم یک شرکت می تواند قیمت سهام این شرکت در بورس را تحت تاثیر قرار داده و منجر به ایجاد قیمت های غیرواقعی و کاذب در بورس شود.
14. ارزش ذاتی سهام :
قیمتی است که عوامل اصلی و موثر در ارزش سهام را در نظر گرفته و آن را از ارزش جاری بازار متمایز می کند، مدیران مالی و تحلیل گران با ارزیابی عوامل بنیادی که بر قیمت حقیقی سهام اثر می گذارد در ارزیابی و تخمین دقیق ارزش حقیقی سهام تلاش می کنند. هدف از تحلیل ذاتی مقایسه آن با قیمت بازار سهم است. عوامل بنیادی موثر بر ارزش سهام عموماً کمتر از قیمت بازار تغییر می کنند و تحلیل گران امیدوارند که تفاوت بین ارزش ذاتی و قیمت بازار را به خصوص در بازاری که کارایی کامل ندارد دریابند. هدف اصلی از این مقایسه تشخیص این است که آیا در حال حاضر سهام موردنظر ازران ( زیر قیمت حقیقی) و یا گران (بالای قیمت حقیقی) در بازار معامله می شود. اگر سهمی ارزان باشد، بازار اثر عوامل بنیادی را که قیمت بالاتری از قیمت بازار را برای سهم موجه می کنند درنیافته است و به محض اینکه برخی از سرمایه گذاران این را تشخیص دهند، خرید این سهم را آغاز می کنند و باعث افزایش قیمت بازار می شوند. بنابراین آن گروه از افراد حقیقی و حقوقی که زودتر اقدام به خرید سهام کرده اند سود می کنند. برای سهمی که ارزش بازار آن گران است وقتی سرمایه گذاران متوجه گرانی قیمت می شوند فروش خود را آغاز کرده و سبب کاهش قیمت بازار سهم می شوند.
15. شکاف (گپ) قیمت :
به ناپیوستگی نمودار قیمت گفته می شود که در اثر جهش ناگهانی قیمت رخ می دهد. گپ در واقع محدوده ای را مشخص می کند که هیچ معامله ای در آن انجام نشده باشد. شکاف قیمت زمانی ایجاد می شود که بین قیمت پایانی روز قبل و قیمت آغازین روز بعد اختلاف وجود داشته باشد.در این حالت شکافی در قیمت به وجود خواهد آمد که در آن هیچ معامله ای انجام نشده است.
انواع گپ عبارتند از :
1- گپ فرار: زمانی است که قیمت از یک سطح حمایتی یا مقاومتی توسط یک گپ عبور کند.
2- گپ خستگی: در پایان یک حرکت بزرگ صعودی یا نزولی تشکیل می شود. گپ در جهت روند شکل می گیرد و پس از آن روند قیمت معکوس می شود.
3- گپ ادامه دهنده: این نوع گپ در طی روند رخ می دهد و موید تداوم روند جاری می باشد.گپ ادامه دهنده می تواند نوعی گپ فرار نیز باشد
4- گپ معمولی: این گپ ها کاملاً عادی هستند و معمولا زمانی که بازار در حالت رنج (بدون روند) قرار دارد به وجود می آیند و اندازه بزرگی ندارند و اغلب سریع پر می شوند.
تیک پرافیت (Take profit) چیست؟
تیک پرافیت (Take profit) یا همان حد سود، بخشی از استراتژی خروج از معاملات است. استراتژی خروج نقش مهمیدر سودآوری معامله گران دارد. بسیاری از معامله گران موفق تیک پرافیت دارند. و بقیه را نیز به داشتن حد سود تشویق میکنند. در این نوشته مزایای داشتن حد سود و انواع حد سود را بررسی میکنیم.
مفهوم تیک پرافیت (Take profit) چیست؟
تیک پرافیت Take Profit یا همان حد سود در معاملات یک دستور از پیش تعیین شده روی یک قیمت خاص از نمودار است. وقتی نمودار قیمت به آن برسد موقعیت معاملاتی، به صورت اتوماتیک بسته میشود و سود حاصل از معامله، برداشت و به حساب معامله گر اضافه میشود. این اتفاقی است که در بازارهایِ با نقدینگی بالا مانند فارکس یا کریپتوکارنسی برای معاملاتِ حد سود دار رخ میدهد. در بازارهای که نقدینگی کمتری دارند مثلا انواع بازار سهام و… حد سود، ممکن است نتواند در لحظه موقعیت معاملاتی را ببندد اما یک اردر فروش صادر میکند که در صورت وجود خریدار در آن قیمت خاص، سبب بسته شده معامله میشود و معامله گر میتواند سود خود را برداشت کند. برای درک بهتر مفهوم حد سود، باید ابتدا با ضرورت داشتن پلن معاملاتی و استراتژی خروج از معاملات، آشنا شوید.
پلن معاملاتی چیست و چرا باید پلن معاملاتی داشته باشیم؟
هر معامله گرِ مبتدی، ابتدا باید آموزشهای ضروری برای ورود به بازارهای مالی را یاد بگیرد. در صورتی که آموزش، منسجم و به صورت دوره آموزشی انجام شوند. آخرین مرحله، نوشتن پلن معاملاتی خواهد بود. زیرا اغلب مدرسینِ دورههای مالی یا نویسندگان کتابهای آموزشی، شیوه عملیِ کار با مطالب آموزشی را نیز بیان میکنند. پلن معاملاتی مجموعه ای از دستورالعمل از پیش تعیین شده برای کار کردنِ عملی با مطالب آموزشی در هنگام اتفاقات لایوِ بازار است. هر معامله گر برای کسب سود پایدار از بازار، باید یک پلن معاملاتی مکتوب داشته باشد. در غیر این صورت نمیتواند به موقع در برخورد با اتفاقات بازار تصمیم درست بگیرد و سرمایه خود را در خطر قرار خواهد داد.
اجزای هر پلن معاملاتی
در هر پلن معاملاتی یک سری قوانین عمومی وجود دارد از جمله اینکه معامله گر، تابع چه سبکی از معامله است؟ در چه ساعاتی ترید میکند؟ مجاز به خرید و فروش چه مواردی است؟ و… این موارد، چهارچوب کلی و خط مشی معامله گر را تعیین میکنند. اما داستان معامله گری به این مفاهیم کلی ختم نمیشوند بلکه فرد باید روشهایی برای انجام عملی هر معامله، داشته باشد. این روشها همان استراتژیهای معاملاتی هستند.
استراتژیهای معاملاتی
به طور کلی دو استراتژی عمده در هر پلن معاملاتی وجود دارند که بدون آنها پلن یا برنامه معامله گر، ناقص خواهد بود. این دو مورد عبارت اند از:
1-استراتژی ورود به معاملات
استراتژی ورود به معاملات، شامل تمامی دلایلی است که یک معامله گر با استناد به آنها وارد یک موقعیت معاملاتیِ خاص میشود. مثلا فرض کنید پلن معاملاتی یک معامله گر بر پایۀ کار با میانگینهای متحرک 100 و 50 دوره ای (SMA50، SMA100) در تایم روزانه، نوشته شده است.
در مثال بالا ممکن است استراتژی شخص برای ورود به معاملات، قطع شدن نمودار SMA 100، توسط نمودار SMA 50 باشد. شخصی دیگر بر پایه بسته شدن یک کندل خاص تصمیم به ورود به معاملات میگیرد. همه این موارد استراتژیهای ورود هستند که باید از قبل قوانین آنها به صورت کاملا شفاف در پلن نوشته شده باشد. در غیر این صورت فرد به خود اجازه خواهد داد در هر کجا وارد بازار شود و در نهایت با شکست روبرو خواهد شد.
2-استراتژی خروج از معاملات
مهمترین بخش معامله گری از اینجا به بعد شروع میشود. یعنی داشتن برنامه ای از پیش تعیین شده برای خروج از معاملات. تمام اقدامات قبلیِ معامله گر بدون داشتن استراتژی برای خروج از معاملات، تنها یک تحلیل خشک و خالی یا بدتر از آن، یک گمانه زنی است. استراتژی خروج به ما میگوید کِی، کجا و چگونه از معاملاتی که بر پایه این تحلیل انجام داده ایم خارج شویم.
مفهوم ساده تیک پرافیت
استراتژی خروج از معاملات در شکل ساده و ابتدایی خود، در دو چیز خلاصه میشود: داشتن حد ضرر (STOP LOSS) و حد سود (Take Profit). در این مفهوم ساده، حد زیان به معنی اُردری قیمتی است.
که با یک ضرر مشخص، معاملات ما را میبندد تا از زیان بیشتر جلوگیری کند. تیک پرافیت نیز اردری قیمتی است که با مقدار مشخصی از سود، معاملات را میبندد تا به ما کمک کند سود خود را برداشت کنیم.
چرا توصیه میشود معامله گران Take Profit داشته باشند؟
1- بانک ها و موسسات بزرگ، Take Profit دارند؟
اولین دلیل برای مفید بودن حد سود این است که بسیاری از موسسات و بانکهایی که در قالب پول هوشمند در بازار عمل میکنند حد سود دارند. این موضوع را زمانی میفهمید که بازار نوسانات سریع دارد مثلا به فرض، در بازار فارکس یا ارز دیجیتال فعالیت میکنید. اگر به رفتار نمودار قیمت دقت کنید متوجه میشوید نمودار قیمت بعد از رسیدن به اعدادی خاص به سرعت واکنش نشان میدهد و حرکات بزرگی انجام میدهد. این حرکات به دلیل سفارشات بزرگی است که بر روی آن اعداد خاص قرار داده شده اند. بخش بزرگی از این سفارشات به صورت تیک پرافیت هستند. یعنی سبب خروج سریع حجم بزرگی از نقدینگی از بازار میشوند به همین دلیل است که بازار گاها در یک روند، به سرعت برمیگردد.
2-محاسبه ریسک به ریوارد نیازمند Take Profit است
اکثر معامله گران دو شاخص عمده برای سنجش میزان موفقیت خود دارند. این دو شاخص وین ریت (WIN RATE) و ریسک به ریوارد (RISK TO REWARD) هستند. وین ریت به ما میگوید که در چند درصد معاملات خود سود میکنیم و ریسک به ریوارد نیز اندازه نسبی زیان را در برابر سود، تعیین میکند.
وجود یک تعادل درست بین این دو شاخص، سبب سودآوری یا زیان دهیِ نهایی یک معامله گر در طولزمان میشود. اگر حد سود نداشته باشیم. هیچ داده خام درستی برای به دست آوردن شاخص ریسک به ریوارد نخواهیم داشت در نتیجه نمیتوانیم ضعف یا قوت کار خود را تشخیص دهیم. در صورت وجود ضعف در پلن معاملاتی، نمیتوانیم راهکاری برای آن پیدا کنیم. هر معامله گر باید به صورت دوره ای در پلن خود بازنگری کند و اصلاحاتی انجام دهد. در غیر این صورت، نقصهای احتمالی در پلن سبب شکست وی خواهند شد. تنظیم ریسک به ریوارد نیاز به STOP LOSS و Take Profit دارد.
3- Take Profit سبب حفظ سودهای معامله گر میشود
هر روند یا سوینگ از مجموعه ای از صعودها و نزولها تشکیل شده است. پس بعد از هر صعود، یک نزول احتمالی در راه است. اگر سهام یا ارزی دیجیتال خریده اید و در سود است باید بدانید که در نهایت در نقطه از نمودار، روند سوددهی تمام میشود. و بازار تمام یا بخشی از مسیر رفته را باز میگردد. پس اگر میخواهید بازار سودهای شما را پس نگیرد باید یک حد سود برای خود تعریف کنید.
4- حد سود به عنوان راهی برای کاهش احتمالی زیان
اگر چه حد سود، بیشتر به عنوان ابزاری برای برداشت سود از بازار شناخته شده است. اما در بسیاری از موارد به عنوان حد زیان نیز میتوان از آن استفاده کرد. مثلا فرض کنید در بازار فارکس جفت ارز یورو به دلار خریدهاید و موقعیت معاملاتی شما در زیان است. در فاصله این که قیمت به حد زیان شما برخورد کند این احتمال نیز وجود دارد که قیمت به نقطه اولیه ورود به معامله، برگشتی داشته باشد.
در این حالت اگر قبل از این برگشت، حد سود خود را به نقطه ورود منتقل کنید معامله شما به صورت سر به سر بسته خواهد شد. و هیچ زیانی نخواهید کرد. در نتیجه میتوانید به تیک پرافیت به عنوان ابزاری برای کاهش زیانهای احتمالی نیز نگاه کنید.
انواع تیک پرافیت Take Profit
1-تیک پرافیت Take Profi واحد یا تکی:
در بسیاری از موارد، معامله گران حجم مشخصی از دارایی را در قیمتهای مختلف خریداری میکنند مثلا فرض کنید شخصی، ارز دیجیتال ترون را در یک روند صعودی خریداری کرده است.اما در چند نوبت و در قیمتهای مختلف. پس بخشی از توکنها نسبت به قیمت اولیه، سود بیشتری کرده اند اما برخی در سود کمتر یا حتی در قیمتی پایین تر از قیمت خرید اولیه هستند.
معامله گر میتواند تمام داراییِ ترون خود را در یک قیمت مشخص بفروشد. و در این حالت گفته میشود که وی، تیک پرافیت واحدی برای تمام دارایی خود داشته است. اگر نسبت توکنهایِ در سود او بیشتر از توکنهای در زیان باشد، در مجموع سود کرده است.
2-تیک پرافیت TAKE PROFIT پله ای:
در مثال بالا، فرد میتواند دارایی ترون خود را در قیمتهای مختلف بفروشد تا همه توکنها به یک اندازه سود کنند در این حالت، باید بخشی از توکنهای خود را بفروشد اما بخشی دیگر را همچنان نگه دارد تا به قیمتهای ایده آل برسند. در این شرایط میتوان گفت که این معامله گر در معاملات ارز دیجیتال ترون، تیک پرافیت پله ای داشته است.
3-تیک پرافیت TAKE PROFIT متحرک :
همانطور که میتوان تیک پرافیت را به جای استاپ لاس استفاده کرد برعکس این قضیه نیز صادق است یعنی گاها استاپ لاس، میتواند نقش یک تیک پرافیت متحرک را در معاملات ایفا کند. اگر اهل معامله در بازارهای مالی باشید حتما اصطلاح تریل کردن استاپ را شنیده اید این اصطلاح به معنی حرکت دادن استاپ لاس، پشت سر قیمت است تا از سود ما در حرکات شارپ یا روندهای بازار محافظت کند. بنابراین یک استاپ لاس تریل شده دقیقا همان کاری را میکند که از یک تیک پرافیت انتظار میرود.
جایگزینهای تیک پرافیت Take Profit
تریل کردن استاپ:
اگرچه موسسات و بانکهای زیادی هستند که از تیک پرافیت ثابت استفاده میکنند. اما بسیاری از تریدرهای حرفه ای با تیک پرافیت ثابت، مخالف اند. یکی از رازهای موفقیت این معامله گران این است که جلوی رشد بیشتر سودهای خود را نمیگیرند. آنها عقیده دارند که تیک پرافیت ثابت، معامله گر را مجبور به خروج از معامله با یک سود مشخص میکند اما شاید بازار، چندین برابر پتانسیل سوددهیِ بیشتر داشته باشد. پس افراد حرفه ای به جای تیک پرافیت ثابت از تریل کردن استاپ استفاده میکنند. با این کار، علاوه بر اینکه جلوی زیان احتمالی خود را میگیرند از سود خود نیز محافظت میکنند.
اما معامله گران تازه کار، معمولا از تیک پرافیت ثابت استفاده میکنند. به همین دلیل، یا با سودهای کوچک از معاملات خود خارج میشوند یا بازار به تیک پرافیتهای بزرگ آنها نمیرسد. و در برگشت قیمت،علاوه بر از دست دادن سودها ممکن است استاپ هم بخورند.
بازی کردن با حجم معاملات:
برخی از معامله گران به هیچ تریل کردن در معاملات وجه از استاپ و تیک پرافیت استفاده نمیکنند. به جای این دو با حجم معاملات بازی میکنند. در بسیاری از بازارهای مالی در معاملات پرپشوال این امکان وجود دارد. معاملات پرپشوال یعنی معاملات که داراییها به صورت جفتی خرید و فروش میشوند. در این عرصه میتوان، هم موقعیتهای معاملاتی مخالف یکدیگر باز کرد و هم حجم موقعیتهای مخالف را از هم کسر کرد. مثلا میتوان همزمان، هم یورو دلار بخرید و هم آن را به صورت استقراضی بفروشید این همان هج کردن است که در برخی از سبکهای معاملاتی، رایج است. در این سبکها افراد به صورت همزمان موقعیتهای مخالف را نگه میدارند. برخی از معامله گران به جای استفاده از تیک پرافیت ثابت، بخشی از حجم معاملات را میبندند.
در روش دیگر، معاملات مخالف از هم کسر میشوند و با هم نگه داشته نمیشوند. خود تیک پرافیت بر اساس همین مکانیزم کسر کردن استوار است یعنی اردری است. دقیقا هم حجم با اردر اولیه که در یک قیمت خاص،از آن کسر میشود و چون هر دو اردر، حجم یکسانی دارند کل معامله بسته میشود.
اگر حجم اُردرِ تیک پرافیت، کوچک تر از موقعیت اولیۀ ما باشد تنها بخشی از حجم آن را میبندد. با این کار علاوه بر اینکه بخشی از سود، اصطلاحا سیو شده است بخشی از معامله نیز برای رشد بیشتر، باز مانده است. این کار نوعی بازی کردن با حجم معاملات است که در صورت یادگیری دست آن، فواید زیادی برای معاملهگر خواهد داشت. مثلا یک معامله گر ماهر میتواند با کم کردن حجم معاملاتِ زیان ده یا افزودن به حجم معاملاتِ در سود خود،میزان زیان را کاهش دهد و سود نهایی خود را چند برابر کند.
کلام آخر
در کل، داشتن تیک پرافیت مانند استاپ لاس یک شرط اساسی در موفقیت معامله گران است اما الزاما منظور از تیک پرافیت، یک حد قیمتی ثابت در معاملات نیست و میتوان نگاهی منعطف تریل کردن در معاملات تر به مفهوم تیک پرافیت داشت زیرا همان طور که گفتیم علی رغم تمام مزایایی که تیک پرافیت دارد. استفاده نادرست از آن میتواند سبب کوچک کردن سودهای معامله گر شود و حتی ممکن است در مجموع، موجب زیان وی شود زیرا سود معامله گران برایندی از سودها و زیانهای آنهاست. هر ابزاری که سبب محدود کردن حجم سودها شود میتواند کفه ترازو را به سمت زیان دهیِ معامله گر، سنگین کند.
آموزش نحوه کار با حد ضرر متحرک (Trailing Stop) در متاتریدر
شاید بسیاری از شما به عنوان معاملهگر حداقل یکبار در موقعیتی قرار گرفته باشید که یک معامله خرید یا فروش را باز کنید، دستور برداشت سود را به فاصله ۵۰-۷۰ واحد (پیپ) از نقطه ورود و حد ضرر را به فاصله ۳۰-۴۰ واحد از نقطه ورود قرار دهید ولی مجبور شده باشید که میز کارتان را ترک کنید تا به دیگر کارهایشان بپردازید. اما زمانی که بازگشتید متوجه شدید که قیمت تریل کردن در معاملات تریل کردن در معاملات تا چند پیپی تارگت پیش رفته اما به آن نرسیده؛ در عوض برگشته و به استاپلاس برخورد کرده است. حال این سوال مطرح میشود که آیا واقعا میشد به روشی از بروز چنین وضعیتهایی پیشپیری کنیم؟ بله، با استفاده از حد ضرر متحرک یا تریلینگ استاپ (Trailing Stop) البته که میشد.
اینجاست که اهمیت موضوع حد ضرر متحرک (Trailing StopLoss) یا حد ضرر شناور به عنوان ابزار معاملهگر مشخص میشود.
حد ضرر متحرک یا تریلینگ استاپ چیست و چه کاربردی دارد؟
همانطور که میدانید حد ضرر ابزاری برای محدود کردن ضرر است در زمانی که قیمت در خلاف جهت معامله حرکت میکند. وقتی که پوزیشن به سود میرسد، شما میتوانید استاپلاس را به صورت دستی به سطح سر به سر (سطحی که استاپلاس از نقطه ورود شما فراتر میرود) یا محدودهای که حد ضرر وارد سود میشود، جابجا کنید. به عبارت دیگه دستور حدضرر فقط در جهت سود حرکت میکند.
وقتی که معاملهگر نتواند یا نخواهد تمام وقت پای معاملات بماند، حد ضرر شناور به طور اتوماتیک برای ساماندهی برنامهها استفاده میشود. حدضرر دنبالکننده نسخه بهینه شده حد ضرر ساده (استاپ لاس) است، که بهطور قابل ملاحظهای سود را افزایش میدهد.
به لطف این ابزار، معاملهگرها میتوانند استاپلاس را مطابق با شرایط و تغییر قیمت، ایجاد و اصلاح کند، بدین ترتیب سود آنها از نوسانات غیرمنتظره قیمت محافظت میشود.
این ابزار بهخصوص در صورت حرکات سریع و شدید قیمت تریل کردن در معاملات بسیار کاربری است، و همچنین در مواردی که معاملهگر فرصت و وقت کافی برای تماشا و چک کردن بازار را ندارد به کار میرود.
کار با حد ضرر متحرک
حد ضرر متحرک همیشه به معامله باز محدود است یعنی قبل از قرار دادن حدضرر شناور معاملهگر باید معامله ای را باز کند. الگوریتم حد ضرر دنبالکننده در ترمینال معامله گر انجام میشود نه در سرور بروکر مثل حد ضرر. بنابراین اگر پلتفرم خود را ببندید، حد ضرر متحرک کار نمیکند.
برای قرار دادن حدضرر دنبالکننده در متاتریدر ۴، ابتدا ترمینال را باز کنید سپس context menu را کلیک کنید و تریلینگ استاپ (trailing stop) رو انتخاب کنید.
سپس از لیست فاصله مورد نطرتان را بین حدضرر و قیمت فعلی انتخاب کنید.
برای هر معامله باز تنها یک حد ضرر دنبالکننده میتوان قرار داد.
وقتی تمام مراحل به پایان رسید ترمینال به محض تغییرات جدید قیمت، میزان سود معامله باز فعلی را بررسی میکند. وقتی سود با سطح مشخص شده برابر یا بیشتر از آن شود، حد ضرر متحرک به صورت خودکار قرار داده میشود.
حد ضرر در فاصله تعیین شده از قیمت فعلی قرار میگیرد. از این پس، اگر با حرکت قیمت سودآوری معامله بیشتر شود، حد ضرر متحرک به طور خودکار قیمت را دنبال میکند. اگر سودآوری کاهش یابد، حد ضرر تغییری نمیکند. بنابراین سطح ریسک به صورت خودکار بهینه میشود یا سود در آن قفل میشود.در همین حین، هرگونه اصلاح خودکار حد ضرر در زبانه ثبت وقایع (log) سیستم درج میشود.
با انتخاب گزینه “None” در منو میتوان حدضرر دنبالکننده را خاموش کرد. با انتخاب پاک کردن تمامی سطوح (Delete all levels) میتوان حدضرر متحرک را از تمام پوزیشن های باز و سفارشهای در حال انتظار خاموش کرد.
باید همیشه به یاد داشته باشید که حدضرر متحرک در ترمینال برنامه معاملهگر کار میکند، نه در سرور کارگزار. بنابراین اگر ترمینال خاموش شود، حدضرر متحرک کار نمیکند. اگر ترمینال خاموش شود، فقط حد ضرر اولیه قرار داده شده توسط حدضرر متحرک کار خواهد کرد و دیگر جابجایی در کار نخواهد بود.
حدضرر دنبالکننده (Trailing Stop) فقط با ورود هر تیک قیمتی ( یعنی با تغییر قیمت) اجرا میشود. اگر بیش از یک سفارش باز با حدضرر متحرک برای یک نماد وجود داشته باشد، فقط حد ضرر متحرک سفارشی که آخرین بار باز بوده است، اجرا می شود.
توجه: هنگام قرار دادن حدضرر متحرک، توجه داشته باشید که یک واحد در جفت ارزهای با ۵ رقم اعشار با یک واحد در سیستم استاندارد متفاوت است. به عبارت دیگر، ۴۰ واحد در سیستم اعشار ۴ رقمی معادل ۱۰ برابر ۴۰ واحد در سیستم اعشار ۵ رقمی است. (۴ واحد در سیستم ۴ رقمی برابر ۴۰ واحد در سیستم ۵ رقمی است.)
به عنوان مثال، بعد از اینکه قیمت ۴۰ واحد در مسیر انتخاب شده حرکت کرد و به ۱.۱۲۱۰۹ رسید، حدضرر متحرک به طور خودکار حد ضرر را به سطح سربهسر جابجا میکند که ۱.۱۱۷۰۹ است و اگر افزایش قیمت ادامه پیدا کند، حد ضرر به حرکت کردن ادامه میدهد به طوری که ۴۰ واحد با قیمت فاصله داشته باشد.
حد ضرر متحرک (تریلینگ استاپ) به عنوان عنصری از یک سیستم معاملاتی
بسیاری از شما میدانید رصد کردن معامله چیست؛ اما اکثر شما فقط در مورد آن چیزی شنیدهاید.
در اصل بیشتر معاملهگرهای مبتدی تفاوت بین رصد کردن و نگاه کردن ساده پوزیشن باز را درک نمیکنند. حد ضرر متحرک ابزاری برای دنبالکردن (رصد کردن) معاملات است.
به عنوان یک قانون، حد ضرر متحرک (تریلینگ استاپ) در روند یا استراتژی های ایمپالس استفاده میشود؛ اگرچه در هر شرایط دیگری نیز میتواند استفاده شود.
به طورمثال، وقتی قیمت به خط حمایتی خود در کانال صعودی برمیگردد، معاملهگر یک معامله خرید با حد سودی در نزدیکی خط مقاومت و حد ضرری زیر آخرین کف قبلی قرار میدهد. با این وجود، از آنجاکه بازار یک محیط خطی نیست و جهت حرکات میتواند به طور تصادفی در آن تغییر کند، برخی عوامل میتوانند از رسیدن قیمت به حد سود جلوگیری کنند. از این رو، ممکن است دفعه بعد که معاملهگر به معامله نگاه میکند، ممکن است بجای رسیدن به حد سود سود، برخورد با حد ضررش را ببیند. بااینحال، اگر حد ضرری قرار داده نشده باشد، ممکن است در صورت نوسان زیاد منجر به افت حساب جدی و زیادی شود.
در معاملات واقعی، تریلینگ استاپ فقط الگوریتمی برای جابجایی حدضرر به صورت خودکار نیست. این یک مانور تاکتیکی است که معاملهگر میتواند به صورت دستی راه اندازی کند. در چنین شرایطی، معاملهگر از اصل و منطق حرکاتی متفاوتی استفاده میکند. برای این نوع معاملات اندیکاتورهای توقف و معکوس (SAR) استفاده میشود. به طور مثال اندیکاتور های Parabolic Sar ، VoltyChannel_Stop ، Fractals و ….
استفاده از این اندیکاتورها ممکن است بخشی از یک سیستم معاملاتی باشند که در آن معاملهگر نه تنها سطح حد سود را تعیین کند، بلکه درعین حال اگر زمانی قیمت بر خلاف پوزیشن معاملهگر حرکت کرد، با جابجایی حد ضرر معاملهگر میتواند از ضرر یا کاهش سود معاملات خود جلوگیری کند.
خلاصه
حد ضرر متحرک (Trailing Stop) روشی بسیار انعطاف پذیر و راحت برای استفاده از حدضرر (استاپلاس) است. معاملهگر با استفاده از این ابزار میتواند تا از کل پتانسیل بازار استفاده کند و به طور همزمان خطر ضرر زیاد را کاهش دهد. انتقال خودکار حد ضرر به خصوص در زمانی که معاملهگر خود به تنهایی نمیتواند شرایط را کنترل کند، میتواند کمک شایانی برای وی تلقی شود.
۲ روش آسان برای اضافه کردن تریلینگ استاپ لاس در متاتریدر ۴
آیا به عنوان کاربر متاتریدر ۴، لازم است یک تریلینگ استاپ لاس (حد ضرر متحرک) به سفارشات خود اضافه کنید؟ اگر اینطور است، خوش شانس هستید! در این مقاله من میخواهم دو روش ساده برای اضافه کردن یک تریلینگ استاپ لاس MT4 (متاتریدر ۴) به شما نشان دهم. تریلینگ استاپ لاس یکی از بخش های اصلی در بسیاری از سیستم های معاملاتی است. تریلینگ استاپ لاس از شما در برابر ضررهای غیر ضروری محافظت میکند، و میتواند به شما کمک کند تا حرکت های بزرگ قیمت را در زمان بی ثباتیِ بازار کنترل کنید. استفاده از تریلینگ استاپ لاس برای همه تکنیک های معاملاتی مناسب نیست. تریلینگ استاپ لاس در تکنیک های اسکالپینگ بهتر عمل میکند، اما بسیاری از معامله گران ترجیح می دهند در جایی که معمولاً سود میبرند، یک تریلینگ استاپ لاس اضافه کنند.
روش استفاده از تریلینگ استاپ لاس MT4
اولین روش، استفاده از برنامه تریلینگ استاپ MT4 است. برای انجام این کار، فقط کافی است در پنجره “ترمینال” (که با کلید میانبر Ctrl + T باز میشود)، بر روی سفارشی که میخواهید تریلینگ استاپ لاس را به آن اضافه کنید، کلیک راست کنید. گزینه “تریلینگ استاپ” را انتخاب کنید. مقدار دلخواه تریلینگ استاپ خود را از منوی از پیش تعیین شده انتخاب کرده یا گزینه “سفارشی” را انتخاب کنید. توجه: ارزش هر نقطه یک دهم یک پیپ است، بنابراین برای افزودن یک تریلینگ استاپ ۱۰ پیپی به سفارش خود، باید مقدار مخصوص ۱۰۰ پیپ را وارد کنید. با استفاده از تریلینگ استاپ MT4، وقتی قیمت به نفع شما و با توجه به مقدار پیپی که تریل کردن در معاملات تنظیم کرده اید حرکت میکند، توقف ضرر شما عملاً به نقطه سر به سر رسیده است. از طرف دیگر، وقتی قیمت به نفع شما حرکت میکند، توقف ضررتان به همان مقدار حرکت می کند. مثال: وقتی شما یک تریلینگ استاپ سفارشی به ارزش ۲۰۰ پوینت تعیین میکنید، به شما یک تریلینگ استاپ ۲۰ پیپ میدهد. اگر قیمت، ۲۰ پیپ به نفع شما حرکت کند، توقف ضرر شما به نقطه سر به سر میرسد. اگر هیچ پوینت جدیدی بدست نیاید، توقف ضرر شما جابجا نخواهد شد. اگر قیمت همچنان به نفع شما حرکت کند، توقف ضررتان تا ۲۰ پیپ بعد قیمت ادامه خواهد داشت. اگر قیمت در نهایت ۴۰۰ پوینت (۴۰ پیپ) به نفع شما حرکت کند، توقف ضررتان در ۲۰+ پیپ خواهد بود (۴۰ پیپ به نفع شما منهای ۲۰ پیپ تریلینگ استاپتان). هنگام استفاده از این روش، نمیتوانید توقف ضرر خود را به نقطه سر به سر واقعی برسانید زیرا نمیتوانید مقدار مشخصی پیپ (مثلاً ۲ یا ۳) را برای تأمین هزینه های معاملاتی خود بدست آورید. همچنین لازم به ذکر است که تریلینگ استاپ MT4، به باز بودن پلتفرم معاملاتی تان متکی است. این کار مثل یک توقف ضرر عادی نیست و توسط سرور کارگزار شما انجام نمیشود. با استفاده از EA، یک تریلینگ استاپ لاس به متاتریدر ۴ اضافه کنید به نظر من EA ها یا همان Expert Advisors، روش تقریباً بهتری برای اضافه کردن یک تریلینگ استاپ لاس MT4 هستند. تعداد زیادی اکسپرت ادوایزرِ (EA) مدیریت معاملات وجود دارد که میتوانند تریلینگ استاپ ها را برای شما کنترل کنند. موردی که من برای اینجا انتخاب کردم، در مقایسه با سایر EA های مدیریت معاملاتی، نسبتاً ساده تر است و این سادگی میتواند خوب باشد. EA که من بارگذاری کرده ام، یک تریلینگ استاپ ساده را با چند آپشن بیشتر نسبت به تریلینگ استاپ MT4 اصافه میکند. همچنین یک ویژگی در آن وجود دارد که باعث میشود حتی هنگام قفل کردن مقدار مشخصی پیپ (که می تواند برای تأمین هزینه اسپرد و یا کمیسیون شما مفید باشد) ، توقف ضررتان به نقطه سر به سر برساند. برای استفاده از هر EA که سطوح معاملاتی شما را تنظیم میکند، باید اجازه معامله خودکار بدهید. برای کار با این EA و اکثر EA های دیگر، باید واردات DLL را نیز مجاز کنید. تنظیمات پیشفرض پلتفرم متاتریدر ۴ شما باید به این صورت باشد. برای بررسی تنظیمات، به بخش “گزینه ها” بروید (با استفاده از کلیدهای میانبر Ctrl + O یا از قسمت گزینهها > ابزار). مطمئن شوید که در تب “اکسپرت ادوایزر”، تیک “اجازه معامله خودکار” و “اجازه واردات DLL” زده شده باشد (تصویر بالا را ببینید). توجه: شما همچنین میتوانید این تنظیمات را در تب “پر کاربرد” EA اعمال کنید، اما تنظیم آن از طریق EA باید هر بار که EA به نمودار اعمال میشود، انجام شود.
اصلی ترین اصطلاحات بورس که باید هر معامله گری بداند
اصلی ترین اصطلاحات بورس که باید بدانید
در این مقاله لیستی از کلماتی که در بازار بورس استفاده میشوند و برای کار در بورس بهتر است با آنها آشنا باشید را برای شما آورده ایم. اصطلاحاتی که شاید در انجام معاملاتتان شنیده باشید اما نتوانید از کسی بپرسید و یا بخواهید معنی دقیقی از آنها داشته باشید.
1. اختصار AUm یا دارایی های که مدیریت شده
اختصار AUm به معنی Asset under managment یا همان دارایی های مدیریتی و کنترلی شرکت است که میتوان به صندوق هایی که مشتریان آن شرکت با توان اجرایی آن شرکت بوجوود آورده اند اشاره کرد، که شرکت فوق در حال مدیریت آن است.
و بر همین اساس از درامد و سود این صندوق ها این مثل شرکت سرمایه گذاری اکسیر کارمزدی دریافت میکنند که این امر جزوی از دارایی های کنترل شده هستند که معیاری برای موفقیت و رتبه شرکت هایی به این شکل محسوب میشود.
2. معنی خالص دارایی شرکت و ارزش آن یا همان Nav
مفهوم این واژه Net asset value اصولا همان ارزش تمام موجودی و دارایی های آن شرکت است که املاک و سهام و سپرده بانکی و حتی طلب سود سهام است که به آن nav میگویند که معمولا بعد کسر بدهی محاسبه میشود. این محاسبات در تحلیل فاندامنتال برای اندازه گیری ارزش ذاتی زیاد بکار می رود.
3. بازار گاوی bull market در بورس
احتمالا این واژه را زیاد شنیده اید و در لحظه اول فکر کنید که این از اصطلاحات عامیانه بورس هست، اما این چنین نیست. این واژه توسط جورج سورس یکی از معروف ترین تحلیلگران و معامله گران قرن است که بنیان گذار شرکت مدیریت سرمایه گذاری سورس هم هست، که اسامی بازار گاوی و خرسی و خوکی بنام این شخص ثبت شده.
طبق نظریه سورس در بازار گاوی نسبت تقاضا از عرضه بیشتر است و خریداران با دید رشد بازار شروع به خرید حجیم سهام در هر قیمتی میکنند و از آن طرف هم فروشنده بسیار کم است. در این مواقع سرمایه گذاران اعتماد و خوشبینی نسبت به بازار دارند که تعبیرش رشد اقتصاد و جهش آن هست.
4. معنی بازار خرسی bear market
در این بازار معمولا موقعیت و قدرت عرضه بر تقاضا بیشتر است، که باعث کاهش قیمت سهام میشود و برخی خریداران با ایجاد ترس از افت سهام وارد معاملات با کمترین قیمت پیشنهادی میشوند.
در این حالت معمولا برخی از سهامداران مبتدی بدون در نظر گرفتن ارزش سهم وارد فاز فروش و ترک معامله در قیمت های کم شده و همین باعث ایجاد جو روانی میشود که باعث کاهش دسته جمعی بهای سهام و کاهش و نوسانی شدن شاخص کل میشود. از بازار خرسی هم کمی به عنوان بازار خوکی یاد میکنند، چون در آن سفته باز ها بر اساس ایجاد هیجان منفی سهام را مفت از چنگ سهامدار بی خبر از همه جا که وارد فاز ترس و استرس شده در می آورند.
توصیه گروه سرمایه گذاری اکسیر به شما عزیزان وین است که بدون تحلیل و مشاوره وارد خرید و فروش نشوید.
5. معنی سهم شناور Free float
این واژه یعنی بخشی از سهام قابل عرضه آن شرکت هست که، سهامدارانش میخواهند آن را عرضه کرده و به فروش برسانند و معمولا در ترکیب سهامداران که از سایت سازمان بورس قابل مشاهده هستند و اصولا سهامدار های عمده سهم خود را در کوتاه مدت به ندرت واگذار میکنند چون علاقه به اعمال مدیریت در آن شرکت دارند.
6. معنی واژه ضریب بتا B
این واژه برای گذشته و داده های تاریخی سهام مورد استفاده هست که در جدول کانسلیم هم پر کاربرد هست، به این صورت تحلیلگر وارد محاسبات و آنلالیز گذشته قیمت سهام شده و ریسک سیستماتیک بر بازار را محاسبه میکند.
اگر بتای آن سهم کمتر از ۱ باشد وارد شدن به آن سهم ریسک کمتری دارد ولی اگر بتای سهم بیش از ۱ باشد نسبت ریسک به سرمایه گذاری بالاتر خواهد بود.
7. معنی آربیتراژArbitrage
این واژه در واقع یعنی سود بردن از تفاوت و نوسان قیمتی چند بازار هست که اصولا در معاملات جهانی و فارکس مورد استفاده قرار میگیرد. به این صورت که معامله گر بطور مثال از اختلاف قیمت طلا یا مس یا فولاد در بورس فلزات لندن lme و بورس ژاپن باعث آربیتراژ ان معامله شود و سود کند.
8. معنی سود سهم Eps
سود سهام یا eps مقدار سودیست که شرکت به ازای هر سهم خود به سهامداران در مجمع پرداخت میکند. و هر چقدر وین سود بیشتر باشد نشتن دهنده بنیاد خوب آن است.
9. معنی سیو سود save profit
سیو سود کردن در بازار مالی یعنی رسیدن به سود ذهنی و یا از نظر قوانین تکنیکال و فاندامنتال رسیدن به مقاومتی که رشد قیمت بعد از آن بعید بنظر می رسد. در این حالت معامله گر از طمع دوری کرده و با سود از سهام خارج میشود.
10. معنی حد ضرر در بورس stop loss
این واژه بنام حد ضرر شناخته میشود که یعنی خروج از سهم در مواقع حساس قیمتی در نزدیکی حمایت تکنیکالی که بر اساس نظر خود معامله گر این عدد تعین میشود ولی اصولا حمایت نزدیک قیمت ورود مورد محاسبه برای حدضرر ملاک هست که در صورت تثبیت زیر آن عدد،حدضرر فعال شده و برای جلوگیری از ضرر بیشتر تریدر از آن معامله خارج شده و صبر میکند که سهام در حمایت های بعدی تثبیت شده و مجدد وارد آن سهام با قیمت پائین تر بشود.
11. تریل کردن در معاملات :
یکی از بهترین تکنیک های حفظ سود، مبحث تریل کردن یا جابجایی حد ضرر است که به خوبی می تواند مرحله به مرحله سود ایجاد شده در بازار را حفظ نماید. به عنوان مثال شما یک سهم را در قیمت 202 تومان می خرید و حد ضرر خود را قیمت 190 تومان قرار می دهید و مقاومت ماژور پیش روی شما قیمت 220 تومان است و سهم به عنوان مثال تا قیمت 225 تومان رشد می کند، در واقع در این لحظه شما باید از قانون تریل کردن استفاده کنید و حد ضرر خود را از قیمت 190 تومان به قیمت حمایتی 220 تومان افزایش دهید. زیرا این احتمال وجود دارد که قیمت سهم ریزش کرده و در صورت آمدن زیر 220 تومان تا قیمت 200 تومان ریزش کند و شما در واقع در صورت عدم رعایت تریل، ممکن است علاوه بر سود نکردن ضرر هم بکنید که می تواند فشار روحی بالایی برای معامله گر ایجاد کند.
12. گره معاملاتی :
گره معاملاتی وضعیتی است که در آن نماد معاملاتی به رقم برخورداری از صف خرید یا فروش حداقل به میزان یک برابر حجم مبنا برای شرکت های با سرمایه 3 میلیارد سهم یا بیشتر و دو برابر حجم مبنا برای سایر شرکت ها، به علت عدم تقارن در قیمت های درخواست های خرید و فروش، حداقل به میزان 10 جلسه معاملاتی متوالی مورد معامله قرار نگیرد یا متوسط معاملات روزانه آن در این دوره (به استثنای معاملات در نماد عمده) کمتر از 5% حجم مبنا باشد.
13. حجم مبنا :
حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول روز معامله شود تا قیمت آن سهم بتواند بر اساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد. بنابراین در صورتی که تعداد سهام معامله شده یک شرکت در روز کمتر از حجم مبنا باشد به همان نسبت درصد نوسان قیمت آن سهم نیز کاهش خواهد یافت. در حال حاضر، حجم مبنای شرکت های پذیرفته شده در بورس 0/0004( چهار ده هزارم) است. به عنوان مثال اگر تعداد کل سهام یک شرکت پذیرفته شده در بورس 200 میلیون سهم باشد، تنها در صورتی قیمت سهم این شرکت در طول روز می تواند 5% افزایش یا کاهش داشته باشد که حداقل 80هزار سهم در طول روز مورد داد و ستد قرار گیرد. هدف از تعیین حجم مبنا، اینست که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند نوسانات قیمت سهام، در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخص و قابل توجهی سهام صورت گرفته است چراکه در غیر این صورت حتی معامله چند سهم یک شرکت می تواند قیمت سهام این شرکت در بورس را تحت تاثیر قرار داده و منجر به ایجاد قیمت های غیرواقعی و کاذب در بورس شود.
14. ارزش ذاتی سهام :
قیمتی است که عوامل اصلی و موثر در ارزش سهام را در نظر گرفته و آن را از ارزش جاری بازار متمایز می کند، مدیران مالی و تحلیل گران با ارزیابی عوامل بنیادی که بر قیمت حقیقی سهام اثر می گذارد در ارزیابی و تخمین دقیق ارزش حقیقی سهام تلاش می کنند. هدف از تحلیل ذاتی مقایسه آن با قیمت بازار سهم است. عوامل بنیادی موثر بر ارزش سهام عموماً کمتر از قیمت بازار تغییر می کنند و تحلیل گران امیدوارند که تفاوت بین ارزش ذاتی و قیمت بازار را به خصوص در بازاری که کارایی کامل ندارد دریابند. هدف اصلی از این مقایسه تشخیص این است که آیا در حال حاضر سهام موردنظر ازران ( زیر قیمت حقیقی) و یا گران (بالای قیمت حقیقی) در بازار معامله می شود. اگر سهمی ارزان باشد، بازار اثر عوامل بنیادی را که قیمت بالاتری از قیمت بازار را برای سهم موجه می کنند درنیافته است و به محض اینکه برخی از سرمایه گذاران این را تشخیص دهند، خرید این سهم را آغاز می کنند و باعث افزایش قیمت بازار می شوند. بنابراین آن گروه از افراد حقیقی و حقوقی که زودتر اقدام به خرید سهام کرده اند سود می کنند. برای سهمی که ارزش بازار آن گران است وقتی سرمایه گذاران متوجه گرانی قیمت می شوند فروش خود را آغاز کرده و سبب کاهش قیمت بازار سهم می شوند.
15. شکاف (گپ) قیمت :
به ناپیوستگی نمودار قیمت گفته می شود که در اثر جهش ناگهانی قیمت رخ می دهد. گپ در واقع محدوده ای را مشخص می کند که هیچ معامله ای در آن انجام نشده باشد. شکاف قیمت زمانی ایجاد می شود که بین قیمت پایانی روز قبل و قیمت آغازین روز بعد اختلاف وجود داشته باشد.در این حالت شکافی در قیمت به وجود خواهد آمد که در آن هیچ معامله ای انجام نشده است.
انواع گپ عبارتند از :
1- گپ فرار: زمانی است که قیمت از یک سطح حمایتی یا مقاومتی توسط یک گپ عبور کند.
2- گپ خستگی: در پایان یک حرکت بزرگ صعودی یا نزولی تشکیل می شود. گپ در جهت روند شکل می گیرد و پس از آن روند قیمت معکوس می شود.
3- گپ ادامه دهنده: این نوع گپ در طی روند رخ می دهد و موید تداوم روند جاری می باشد.گپ ادامه دهنده می تواند نوعی گپ فرار نیز باشد
4- گپ معمولی: این گپ ها کاملاً عادی هستند و معمولا زمانی که بازار در حالت رنج (بدون روند) قرار دارد به وجود می آیند و اندازه بزرگی ندارند و اغلب سریع پر می شوند.
دیدگاه شما