ورود بدون آگاهی به بازار سرمایه باعث آسیب به کشور می شود
سید کاظم دلخوش اباتری، نماینده مردم صومعه سرا در خانه ملت در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری سلامت؛ در پاسخ به این سوال که بالاخره تکلیف مردم با ریزش های متوالی بازار سرمایه چیست، افزود: من از روز اول هم گفتم که بورس جوابگوی مشکلات مردم نیست چون شرایط اقتصادی کشور اقتضا نمی کند که مردم سراسیمه وارد بورس شوند. وی ادامه داد: قطعا وقتی مردم وارد اینگونه مواردی که می خواهند دارایی شان را وسط بگذارند باید کار کارشناسی، تخصصی و بررسی کنند و کاری نکنند که بعدا دچار آسیب و سرگردانی شوند الان هم اعتقاد من این است که بورس شرایطی را ندارد که کسی بخواهد در آن سرمایه گذاری کند مگر در جاهایی که واقعا معلوم است که ریزش و مشکل ندارد و این هم کار تخصصی نیاز دارد. دلخوش اباتری در پاسخ به این سوال که اوایل خود دولت حمایت کرد و این اواخر هم چندین بار وزیر اقتصاد به مردم اطمینان داد که وضعیت بهبود می یابد و در نهایت اعلام کرد که ما به مردم گفتیم که نباید بدون بررسی در بورس سرمایه گذاری کنند و به طور کامل از خوشان سلب مسئولیت کردند؛ چطور به این راحتی از حفظ دارایی مردم می گذرند، تصریح کرد: ما از روز اول هم اعلام کردیم که کشوری مانند آمریکا 150 سال قدمت دارد و اقتصاد آنها در وضعیت مناسبی قرار دارد؛ ولی وقتی اقتصاد ما وضعیت مناسبی ندارد و مشکلاتی نظیر تحریم ها و مسائل داخلی و بین المللی داریم و بورس ما با قدمت 10 تا 12 سال نوپا محسوب می شود و خود ما قانون آن را طی این مدت نوشتیم؛ آیا با توجه به این نوپایی کسی می تواند همه دارایی اش را در این بازار سرمایه گذاری کند؟ عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: یک سال پیش مدام پشت تریبون تذکر دادم و از مردم خواستم و خواهش کردم با عجله وارد بورس نشوند و بررسی کارشناسی کنند؛ نمی خواهیم بورس آسیب ببیند یا نسبت به آن بدبین باشیم ولی به هر حال اگر مردم بدون اطلاع وارد این بازار شوند هم خودشان، هم مردم، هم دولت و هم نظام حاکم آسیب می بیند.
سراسیمگی در بازار
آشفته بازار؛ بحران سپاهان را به آغوش کشید
آی اسپورت- تیم فوتبال سپاهان با قبول هشتمین شکست فصل بیش از گذشته وارد بحران شد. تیم فوتبال سپاهان در لیگ هفدهم همواره با ارائه بازی های تماشاگر پسند مورد تحسین واقع شده و شاید حمایت رسانه ها از نوع فوتبال کرانچار، یکی از دلایل عدم اخراج این سرمربی با تجربه بوده است؛ با این حال دو شکست پیاپی و مشاهده چیزی که در زمین اتفاق می افتد، روی دیگر سکه تیم کرانچار است.
آشفتگی امان سپاهان را بریده است
سپاهان در شرایطی دو دیدار اخیر را با نتایجی مشابه پشت سر گذاشته است که آشفتگی، سراسیمگی و عدم آمادگی روحی بازیکنان را می توان به وضوح در حرکات آنها مشاهده کرد. کرانچار در میانه فصل با جدایی شاهین ثاقبی که از سوی هواداران تحت فشار سراسیمگی در بازار قرار داشت، موافقت کرد و در دیدار برابر سپیدرود نیز از حسن جعفری در ترکیب تیمش استفاده نکرد تا این بازیکن نیز که از سوی برخی هواداران با مخالفت و اعتراض روبرو شده بود، از ترکیب اصلی تیم دور شود؛ با این حال همانطور که در دیدار امروز کاملا واضح بود، بازیکنان سپاهان هیچ کدام سراسیمگی در بازار در حد و اندازه های سطح واقعی خود ظاهر نمی شوند و این موضوع فراتر از عملکرد دو یا سه بازیکن خاص است. سردرگمی در حرکات و عجله بازیکنان برای شروع سریع بازی و حرکت به سمت دروازه حریف و البته ناکامی، شاید واضح ترین چیزی بوده که مخاطب دو دیدار قبلی سپاهان آن سراسیمگی در بازار را درک کرده است. موضوعی که علاوه بر شرایط فنی به ضعف روانی بازیکنان نیز بازمی گردد و علیرغم تلاش زیادی که آنها در زمین دارند، نمی توانند خواسته های مربی را به اجرا بگذارند. کرانچار و تیمش از 20 دیدار مسابقات لیگ هفدهم تاکنون تنها 4 پیروزی به دست آورده و این روند عدم نتیجه گیری همچنان ادامه دارد.
دخالت استاندار برای تغییر مدیرعامل
پس از شکست برابر سپیدرود محسن مهرعلیزاده که طی روزهای اخیر با درخواست های زیاد هواداران برای دخالت در تصمیمات باشگاه مواجه شده است، دست به کاری غیرمنتظره زد و خواستار انجام اقدامات لازم برای بازگشت سپاهان به روزهای خوبش شد. البته استاندار اصفهان پا را از این هم فراتر گذاشت و به صورت صریح خواستار اخراج محسن طاهری مدیرعامل سپاهان شده است.
در انتظار تغییرات در سپاهان
نتایج ضعیف سپاهان همچنان ادامه دارد، اما بعید به نظر می رسد که با وجود این نتایج همچنان شاهد انفعال مدیران رده بالای شرکت فولاد مبارکه باشیم. حتی اگر استاندار اصفهان به صورت مستقیم برای تغییر شرایط در سپاهان دست به کار نمی شد، انتظار تغییر مدیرعامل و کادر فنی تیم وجود داشت؛ ولی حالا تغییر محسن طاهری دستور کار جلسه هیئت مدیره باشگاه سپاهان است که به زودی تشکیل جلسه خواهد داد و شاید کرانچار نیز آخرین حضور خود را مقابل سپدرود تجربه کرد.
سراسیمگی در بازار
وزارت کشور رژیم اعلام صدور کارت یارانه نان از سوی وزارت اقتصاد دولت رئیسی جلاد را تکذیب کرد.
در اطلاعیه وزارت کشور رژیم آمده است: رسانههای معاند از روز گذشته با انتشار تصاویر کارت جعلی یارانه نان به دنبال تشویش اذهان عمومی و ایجاد نگرانی نسبت به عرضه نان در داخل کشور برآمدهاند
از رسانهها و فعالان فضای مجازی انتظار میرود، در مقابل ماشین تخریب و تحریف بدخواهان و رسانههای معاند، روشنگری داشته باشند و اجازه ندهند در جنگ روایتها، دشمنان ذهن مردم را مخدوش سازند.
از سوی دیگر، صفایی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس رژیم در مورد توزیع نان با کارتبانکی گفت: این طرح قرار است بهصورت آزمایشی در زنجان و احتمالاً از اول خرداد اجرا شود، سهمیه هر فرد ۲۵۰ گرم نان در روز است. اگر به نتایج قابل قبولی برسد، در تمام کشور به اجرا درخواهد آمد.
مخبر معاون اول رئیسی جلاد با سراسیمگی در مصاحبه با تلویزیون رژیم گفت: بههیچوجه برای تمام اقشار چه ثروتمند چه غیر ثروتمند یارانه دارو و نان بههیچوجه یارانهاش حذف نمیشود
مخبر:
اینکه این روزها این بحثها میشه نمیدانم نان ارزش حذف میشه یارانهاش حذف میشه دارو یارانهاش حذف میشه به هیچوجه دارو و نان برای تمام اقشار چه ثروتمند چه غیر ثروتمند دارو و نان به هیچوجه یارانهاش حذف نمیشه
مجری: یعنی به همین شکل باقی میماند؟ یا دولت به تولیدکننده میدهد
مخبر: نه نه نه ببینید اگر ما بتوانیم بر اساس مصوبه مجلس باید ما کارت کالابرگ الکترونیکی بدهیم یعنی شما باید بتوانید کارت خودت را که میکشی این دو تا نانی که میگیری به همین قیمت امروز بگیری حالا البته تحت سهمیهای خلاصه
خاندوزی وزیر اقتصاد رئیسی جلاد هم فریبکارانه ادعا کرد: قیمت نان افزایش نمییابد، تعدیل قیمت آرد موجب کاهش قاچاق میشود و به ازای فروش نان یارانه بهحساب نانوا واریز میشود.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس خبر داد: افزایش ۵ برابری قیمت آرد برای تولیدکنندگان شیرینی سنتی در قزوین تبعات و پیامدهای سنگینی را به همراه دارد که یکی از آنها افزایش ۲ تا ۳ برابری این کالای است.
کیهان خامنهای نیز با دستپاچگی نوشت:: خسارت سیاستهای ارزی دولت این بار از بازار گندم و روغن سر برآورد خسارتهایی که امروز در بازار کالاهای اساسی همچون آرد، ماکارونی و روغن بر مردم وارد میشود حاصل تصمیمات غیر کارشناسی و سیاستهای ارزی دولت است
در همین حال، روزنامه حکومتی همشهری هشدار داد: گمانهزنیها نشان میدهد ممکن است پس از اصلاح قیمت آرد نوبت به روغن و پسازآن حاملهای انرژی بهویژه بنزین برسد
بازار کهنهفروشی کابل؛ فروش بیسابقه لوازم خانگی به علت فقر یا برای فرار
در ماههای اخیر، به خصوص پس از سقوط کابل به دست طالبان، کهنهفروشیهای کابل اوج خرید اجناس را تجربه کرد؛ اتفاقی که حد اقل در دو دهه اخیر در افغانستان شبیه آن رخ ندادهبود. موجی از مردم همزمان با سقوط کابل به میدان هوایی هجوم برده و تلاش کردند حتی با آویزانشدن از بالهای هواپیمای غولپیکر با وجود خطر سقوط، کشور را ترک کنند؛ اما گوشه دیگر شهر کابل، گروهی از مردم به دلیل نگرانی و ترس از حضور طالبان، تمام لوازم خانهشان را جلو کهنهفروشیهای کابل ریختند تا در بدل آن پولی بگیرند و از وطن فرار کنند.به گفته کهنهفروشان و مشتریان این بازار، مردم در ماههای اول حضور طالبان در کابل، از روی سراسیمگی وسایل خانه، موتر و… را به فروش گذاشته و یا با قیمت اندک فروختند تا خود را از فضای وحشتباری که جریان داشت، رهایی بخشند؛ اما در هفتههای بعدی که طالبان برخورد متفاوتتری نسبت به گذشته به نمایش گذاشتند، موج ایجادشده برای فرار مردم کندتر شد و با آهستگی این روند، فروش وسایل خانه و دیگر لوازم زندگی در کهنهفروشیها نیز کاهش یافت.
خرید زیاد فروش کم
زمان حیدری؛ یکی از کهنهفروشان میگوید، در روزهای اول، رجوع مردم به کهنهفروشی برای فروش وسایل بیپیشینه بود. او میگوید که مردم امید خود را از دست دادهبودند و تنها راه برای زندگی را فرار از کشور میدانستند.
این فروشنده وسایل کهنه میافزاید که در چند هفته اول، دکانداران وسایل بسیاری را خریدند؛ طوری که پس از آن اکثر دکانداران پولی برای خرید اجناس بیشتر نداشتند. او همچنین میگوید که با وجود خرید اجناس زیاد، اما مشتری و خریدار این اجناس در آن شرایط بسیار اندک بود.
میثم؛ دیگر فروشنده نیز میگوید که بازار خرید کهنهفروشان در روزهای اول سقوط کابل بسیار بود. به گفته او، اکثر دکانداران وسایلی را که در روزهای اول از مردم خریداری کردهاند، به دلیل نبود مشتری و خریدار، تاکنون نتوانستهاند آن را به فروش برسانند.
او میگوید که هرچند این اجناس با نصف قیمت با مشتریان معامله میشود؛ اما خریداران اندکی حاضر میشوند این وسایل را بخرند.
فقر و بیکاری
کهنهفروشان در کنار خارجشدن و مسافرت شهروندان، بیکاری و فقر را دلیل دیگر فروش منازلل از سوی عنوان میکنند. زمان حیدری میگوید، بسیاری از مردم چند ماه معاششان را دریافت نکردهبودند یا بیکار بودند و پولی برای زندگی روزانهشان نداشتند هم دست به فروش وسایل خانهشان میزدند.
این فروشنده میگوید که اجناس و وسایلی که مردم به کهنهفروشی میآوردند، معمولا زیر نام دست دوم به قیمت اندک فروخته میشود. او میافزاید که در روزهای اخیر بازهم فروش وسایل میان مردم بیشتر شدهاست؛ چون بیشتر مردم بیکار شدهاند، پول ندارند به همین دلیل برای خرید چند قرص نان و چند روز زندهماندن وسایل خانهشان را میفروشند.
«ولی» که برای خرید برخی از اجناس مورد نیاز خانهاش به یکی از بازارهای کهنهفروشی آمده، میگوید اکثر مردم به دلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی در شرایط دشواری زندگی میکنند. او میگوید که یکی از همسایگانش چند روز پیش تمام وسایل خانهاش را در بدل ۱۰ هزار افغانی فروخت تا بتواند از طریق آن پول، غذای چند روزه خانوادهاش را تامین کند.
او میافزاید که اکنون که فصل سرما نزدیک است، این خانواده در معرض خطر شدید سرما نیز قرار دارد، چون بیشتر پتو و لحافشان را فروختهاست.
امنیت
در این میان، چیزی که برای این مردم مایه دلخوشی است، امنیت است؛ زیرا به باور آنها با وجود امنیت، وضعیت مردم نیز بهبود مییابد.
زمان حیدری میگوید که در روزهای اول حکومت طالبان، امیدواری مردم در تامین امنیت از سوی این گروه بیشتر شدهبود؛ اما حملات اخیر گروه داعش در برخی از ولایات نگرانی آنها را در زمینه امنیت در کشور بیشتر کردهاست.
او میگوید که اگر حکومت طالبان بتواند امنیت مردم را به خوبی تامین کند، کاروبار مردم نیز رونق یافته و زندگی بهتر خواهد شد. به گفته او «مردم کجا بروند؟» جایی هم ندارند که بروند تنها راه از نظر او این است که مردم مدتی دشواری را تحمل کنند تا آرامش نیز فرابرسد.
ولی نیز میگوید که بیشتر مردم به دلیل ناامنی از کشور خارج شدند. او میگوید در صورتی که امنیت در کشور تامین شود، وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم هم بهتر میشود.
با این حال، برخی از کهنهفروشان میگویند که با توجه به شرایط حاضر، حتی امیدی به فروش وسایلی که از مردم خریدهاند ندارند. به گفته آنها در حال حاضر، کار میان مردم کم شده و تمام افرادی که پیش از این در نیروهای امنیتی و دفاعی بودند، اکنون بیکار اند که این وضعیت، روی زندگی مردم تاثیر عمیقی گذاشتهاست.
از همان اول اهل پریشانبازی بودم
محمد صالح علا با تأکید بر اینکه رادیو مخاطب فرهنگی، فرهیخته و باهوش دارد و کار در رادیو افتخار است، یادآور شد که از سن ۱۹ سالگی استخدام رادیو بوده و به قول خودش از همان سن و سال نوجوانی اهل پریشانبازی بوده است.
این بازیگر، ترانه سرا و گوینده رادیو و تلویزیون که اکنون ۶۲ سال دارد، همراهی خود با رادیو را از دوران نوجوانی دانست و گفت: خاطرم هست که آن موقعها عصرهای جمعه یک نمایش داستانی از رادیو پخش میشد که در آن برنامه هنرمندان خوش صدایی بودند که همه در حال حاضر روی بر نقاب خاک کشیدهاند و در دنیای ناز هستند و از این دنیا رفته اند. من اینطور بود که به رادیو علاقه مند شدم و در دوران جوانی کم کم نوشتن نمایشهای داستانی برای رادیو را آغاز کردم و به عنوان نویسنده وارد رادیو شدم.
وی افزود: اولین ورود من به رادیو در ۱۷ سالگیام بود. آن روزها نیز همانند امروز اهل پریشان بازی بودم و برای رادیو، کارکنانش و کسانی که شنونده آن هستند احترام خاصی قائل بوده و هستم. اولین دستمزدی که از رادیو گرفتهام یادم نمیآید، چون اصلا برای پول کار نمیکردم. عشقم حضور در رادیو بود و بخاطر عشقم پا در این رسانه محترم گذاشتم.
صالح اعلا تأکید کرد: دستمزدی که رادیو میدهد، هر چقدر هم که باشد دستمزد مقدس، مبارک و مهمی برای من است. برای من در زندگیام دو دستمزد بسیار ارجمند است، اولی رادیو و دومی دانشگاه و تدریس. دستمزد رادیو را حتی بیشتر از سینما و تلویزیون دوست دارم. من فکر میکنم برای اغلب همکاران عزیزم در رادیو نیز اینگونه باشد که دستمزدی که از رادیو میگیرند بسیار با برکت و محترم است.
وی که خود مدتی برنامه "سراسیمه سلام" را از شبکه رادیویی جوان روی آنتن داشت، در این خصوص گفت: برنامه "سراسیمه سلام" جزو اولین برنامههای این شبکه رادیویی بود و در واقع اولین سالی که این شبکه رادیویی افتتاح شد، این برنامه در جدول پخش اولیه شبکه قرار گرفت. من از سال ۱۳۵۲ یعنی زمانی که ۱۹ سالم بود استخدام تلویزیون بودم و به عنوان کارگردان و تهیه کننده در صداوسیما رسمی شدم. زمانی که علیرضا نوری و شهرام گیل آبادی به عنوان مدیران رادیو جوان فعالیت داشتند از تلویزیون به رادیو جوان آمدم و برنامهای را تحت عنوان "سراسیمه سلام" ساختم.
برای خودم در "سراسیمه سلام" دلبری میکردم
صالح علا یادآور شد: در این برنامه به صورت فی البداهه در خصوص ائمه اطهار (ع) صحبت میکردم. همه متنها را تند تند داخل استودیو مینوشتم و برای خودم در آن برنامه دلبری میکردم. این برنامه ساعت پخش خیلی خاصی داشت و حدود ساعت سه چهار صبح بود که از رادیو جوان پخش میشد.
تنها نقصان رادیو نداشتن گوش است
وی تفاوت بین رادیو و تلویزیون را چنین برشمرد: من همیشه برای تلویزیون برنامه سازی میکردم و از این منظر زلف گره زدهای با تلویزیون داشتم، اما رادیو مخاطب فرهنگی، فرهیخته، با هوش و با کمالات دارد و خیلی افتخار است که شخصی در رادیو کار کند. متاسفانه تنها نقصان رادیو این است که گوش ندارد. یعنی کسانی که این دستگاه را اختراع کردهاند برایش یک گوش تعبیه نکردهاند. اگر رادیو گوش داشت و همانطور که شنوندگان جان حرفهای رادیو را میشنوند، رادیو نیز میتوانست حرفهای آنها را بشنود آن وقت این دستگاه از نظر من یک دستگاه قدسی و آسمانی بود. تنها ضعف رادیو به نظر من این است که تنها میگوید و نمیتواند بشنود.
دیدگاه شما