نحوه محاسبه هزینه سرمایه



محاسبه ROI یکی از پرطرفدارترین نسبت ها در سرمایه گذاری است، مدیران از این نسبت برای مقایسه عملکرد در تجهیزات سرمایه ای استفاده می کنند و از طرف دیگر سرمایه گذاران با این نرخ تشخیص می دهند کدامیک از سهام خریداری شده بازگشت سرمایه بهتری برایشان داشته است.

آموزش بدهکار و بستانکار در حسابداری

بدهکار و بستانکار اصطلاحی است که توسط حسابداران برای ثبت رویدادهای مالی در سوابق و سیستم حسابداری استفاده می‌شود. هر رویداد مالی هم‌زمان در دو حساب ثبت می‌شود، در یک حساب به عنوان بدهکار (سمت راست) و در حساب دیگری به عنوان بستانکار (در سمت چپ) ثبت می‌شود.

این سیستم دو طرفه، دقت در سوابق حسابداری و سیستم مالی را مهیا می‌کند.

بدهکار و بستانکار

پیش نیاز این درس : درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی

حساب چیست؟

حسابداران برای سازماندهی داده‌های مالی، سیستمی را طراحی و توسعه داده اند که رویدادهای مالی را در پرونده ای به نام حساب ثبت و مرتب می‌کنند.

حساب پرونده ای برای افزایش و کاهش دارایی، بدهی یا حقوق مالکانه است. به عنوان مثال، شرکت ثمین (شرکت مورد بحث در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی) دارای حساب‌های جداگانه برای موجودی نقد، حساب‌های دریافتنی، حساب‌های پرداختنی، درآمد خدمات، هزینه حقوق و دستمزد و غیره می‌باشد.

در ساده ترین شکل، یک حساب از سه بخش تشکیل شده است:

  1. عنوان حساب
  2. سمت راست یا بدهکار.
  3. سمت چپ یا بستانکار.

از آنجایی که فرمت یک حساب شبیه حرف T است، از آن به عنوان حساب T یاد می‌کنیم.

تصویر زیر شکل اصلی یک حساب را نشان می‌دهد.

حساب T

ما از فرم T در اغلب دروس حسابیار برای توضیح روابط اساسی حسابداری استفاده می‌کنیم.

بدهکار و بستانکار

عبارت بدهکار سمت راست و عبارت بستانکار سمت چپ یک حساب را نشان می‌دهد.

  • گاهی اوقات از کلمات اختصار برای نمایش بدهکار و بستانکار استفاده می‌شود: از “بد” برای بدهکار و از “بس” برای بستانکار
  • به وارد کردن مبلغ در سمت راست حساب، بدهکار کردن حساب می‌گویند. به وارد کردن مبلغ در سمت چپ بستانکار کردن حساب می‌گویند.

هنگام مقایسه جمع دو طرف حساب، در صورتی که جمع مبالغ بدهکار بیش از بستانکار باشد مانده حساب بدهکار است. اگر جمع مبالغ بستانکار بیش از بدهکار باشد، مانده حساب بستانکار است. به موقعیت سمت بدهکار و سمت بستانکار در تصویر بالا توجه کنید.

روند ثبت بدهکار و بستانکار در یک حساب در شکل زیر برای حساب موجودی نقد شرکت ثمین نشان داده شده است:

حساب موجودی نقد

هر مورد مثبت در جدول نشان دهنده دریافت وجه نقد است.هر مبلغ منفی نشان دهنده پرداخت وجه نقد است.

توجه داشته باشید که در فرم حساب، افزایش موجودی نقد را به عنوان بدهکار و کاهش موجودی نقد را به عنوان بستانکار ثبت می‌کنیم.

به عنوان مثال، دریافت 15.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ آبی)، حساب موجودی نقد بدهکار می‌شود و پرداخت 7.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ قرمز) حساب موجودی نقد بستانکار می‌شود.

استفاده از فرم حساب T دو مزیت اصلی دارد:

  1. وارد کردن افزایش در یک طرف و کاهش در طرف دیگر، باعث کاهش خطاهای ثبت می‌شود.
  2. فرم حساب T به تعیین مجموع هر طرف حساب و همچنین مانده حساب کمک می‌کند. مانده حساب با کم کردن یک مقدار از دیگری تعیین می‌شود.

مانده حساب موجودی نقد 8.050.000 ریال بدهکار است که نشان می‌دهد که شرکت ثمین 8.050.000 ریال وجه نقد دارد. به عبارت دیگر، شرکت ثمین با موجودی صفر شروع به کار کرد و اکنون 8.050.000 ریال وجه نقد دارد.

حسابداری دو طرفه

حسابداری دو طرفه یک سیستم ثبت رویدادهای مالی است که طبق آن هر رویداد مالی حداقل در دو حساب ثبت می‌شود. هیچ محدودیتی برای تعداد حساب‌های مورد استفاده در ثبت رویداد مالی وجود ندارد، اما حداقل آن دو حساب است.

در هر حساب دو ستون وجود دارد که ورودی‌های بدهکار در سمت راست و ورودی‌های بستانکار در سمت راست قرار دارند.

در حسابداری دو طرفه، مجموع تمام ورودی‌های بدهکار باید با کل ورودی‌های بستانکار باید برابر باشند. هنگامی که این اتفاق می‌افتد، گفته می‌شود که دوطرف در توازن است. اگر مجموع بدهکار و بستانکار برابر نباشند، دو طرف حساب نامتوازن است.

در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی با تأثیر یک رویداد مالی بر معادله حسابداری آشنا شدید. به یاد داشته باشید که هر رویداد مالی باید دو یا چند حساب را تحت تاثیر قرار دهد تا دو طرف معادله حسابداری مساوی باشد.

  • بدهکار باید با بستانکار برابر باشد.
  • برابری بدهکار و بستانکار مبنایی را برای حسابداری دوطرفه فراهم می‌کند.
  • در سیستم حسابداری دوطرفه، اثر دوگانه (دو طرفه) هر رویداد مالی در حساب‌ها ثبت می‌شود. سیستم حسابداری دوطرفه یک روش منطقی برای ثبت رویدادهای مالی ارائه می‌دهد.

سیستم حسابداری دوطرفه به اطمینان از صحت مقادیر ثبت شده و همچنین تشخیص خطاها کمک می‌کند. اگر هر رویداد مالی با بدهکار و بستانکار مساوی ثبت شود، مجموع بدهکار باید با مجموع بستانکار برابر باشد.

سیستم حسابداری دوطرفه برای تعیین برابری معادله حسابداری بسیار کارآمدتر از روش مثبت و منفی است که در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی استفاده شد.

نسبت های مالی

صورتهای مالی نشان دهنده اطلاعات خام در زمینه دارایی ها ، بدهی ها و ارزش ویژه شرکت در ترازنامه و درامد و هزینه ها در گزارش سود و زیان میباشد که بدون تجزیه و تحلیل صحیح و استفاده از نسبت های مالی ممکن است این اطلاعات نتایج گمراه کننده ای را در پی داشته باشد

استفاده کنندگان تجزیه و تحلیل صورتهای مالی

معمولا اعتبار دهندگان و سرمایه گذاران به منظور تعیین موقعیت اعتباری و توان بالقوه درآمد سازی و سود َآوری شرکت صورتهای مالی شرکتها را تجزیه و تحلیل می نمایند

انواع نسبت های مالی

  • نسبت های نقدینگی
  • نسبت های فعالیت
  • نسبت نحوه محاسبه هزینه سرمایه های سرمایه گذاری یا اهرمی
  • نسبت های سودآوری

نسبت های نقدینگی

نقدینگی عبارت است از توانایی شرکت در تبدیل دارایی های غیر نقدی به وجه نقد و یا تحصیل وجه نقد به منظور پاسخگویی به تعهدات جاری .

نقدینگی اصولا معقوله ای کوتاه مدت میباشد و از لحاظ دوره زمانی مدتی برابر و یا کمتر از یکسال را شامل میشود .

این نسبت ها توانایی در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را نشان میدهد .

نسبت های نقدینگی به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت جاری
  • نسبت آنی
  • سرمایه در گردش
  • فرجه تدافعی
  • نسبت گردش نقدی

نسبت جاری :

نسبت جاری برابر است با حاصل تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری

نسبت جاری نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی های جاری از محل دارایی های جاری میباشد .

شرکتها با فروش دارایی های ثابت و یا اتخاذ روش fifo در شرایط تورمی میتوانند نسبت جاری خود را بهبود بخشند.

نسبت جاری هر چه بزرگتر باشد شرکت در پرداخت بدهی های جاری مشکل کمتری خواهد داشت .

از نظر اعتبار دهندگان نسبت جاری می باست 2 یا بیش از آن باشد .

نسبت آنی :

نسبت آنی برابر است با حاصل تقسیم نقد ترین دارایی جاری بر بدهی های جاری

منظور از نقدترین دارایی جاری وجوه نقد ، اوراق بهادار قابل فروش و حسابهای دریافتنی میباشد .

موجودی کالا در محاسبه نسبت آنی ملحوظ نمی گردد زیرا تبدیل آن به وجه نقد زمان بر است .

پیش پرداخت ها نیز در محاسبه نسبت آنی در نظر گرفته نمیشوند زیرا اصولا قابل تبدیل به وجه نقد نیستند.

نسبت آنی انعکاس دقیق تری از نقدینگی شرکت میباشد.

از نظر اعتبار دهندگان نسبت آنی می باست 1 یا بیش از آن باشد .

سرمایه در گردش :

سرمایه در گردش برابر است با مابه تفاوت دارایی های جاری با بدهی های جاری

درواقع سرمایه در گردش حاشیه اطمینان و ایمنی برای اعتبار دهندگان بابت وصول مطالباتشان میباشد .

فرجه تدافعی :

فرجه تدافعی برابر است با حاصل جمع موجودی نقدی ، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حسابهای دریافتنی تقسیم بر برآورد هزینه های نقدی روزانه

فرجه تدافعی نشان میدهد که موجودی نقدی با آنچه که در کوتاه مدت انتظار میرود تا وصول شود جمعا تکافوی چند روز از هزینه را خواهد کرد .

نسبت گردش نقدی :

نسبت گردش نقدی برابر است با گردش نقدی حاصل از عملیات تقسیم بر بدهی های جاری

نسبت گردش نقدی به منظور رفع ایرادهای مربوط به نسبت جاری و نسبت آنی مورد استفاده قرار میگیرد .

در این نسبت منظور از گردش نقدی تفاضل دریافت های و پرداخت های نقدی میباشد .

چنانچه این نسبت بیش 4/0 باشد مطلوب است.

نسبتهای فعالیت

نسبت های فعالیت را نسبتهای گردش دارایی ها نیز می نامند زیرا نشاندهنده نحوه بکارگیری دارایی ها در ایجاد درآمد و سود برای شرکت میباشد .

هرچه نسبت فعالیت بالاتر باشد معرف کارایی بالاتر در مدیریت دارایی های شرکت است .

نسبتهای فعالیت به شرح زیر میباشد :

  • نسبت گردش حسابهای دریافتنی
  • نسبت دوره وصول مطالبات
  • نسبت گردش موجودی ها
  • میانگین سنی موجودی ها
  • نسبت گردش کل دارایی ها
  • نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش
  • نسبت گردش سرمایه جاری
  • دوره واریز نحوه محاسبه هزینه سرمایه بستانکاران

نسبت گردش حسابهای دریافتنی:

نسبت گردش حسابهای دریافتنی برابر است حاصل تقسیم مبلغ فروش نسیه به میانگین حسابهای دریافتنی

همچنین میانگین حسابهای دریافتنی برابر است با مانده حسابهای دریافتنی اول دوره به علاوه مانده حسابهای دریافتنی پایان دوره تقسیم بر 2

نسبت گردش حسابهای دریافتنی نشان دهنده تعداد دفعات وصول حسابهای دریافتنی طی سال می باشد.

نسبت گردش حسابهای دریافتنی هرچه بالاتر باشد مطلوب تر است چرا که به معنی وصول سریع تر مطالبات از مشتریان میباشد

نسبت دوره وصول مطالبات :

نسبت دوره وصول مطالبات برابر است با حساب ای دریافتنی تقسیم بر متوسط فروش نسیه روزانه

متوسط فروش روزانه نیز برابر است با فروش نسیه سالانه تقسیم بر 365

این نسبت نشان میدهد که تقریبا چند روز طول میکشد تا فروش نسیه وصول شود

نسبت گردش موجودی ها :

نسبت گردش موجودی ها برابر است با حاصل تقسیم بهای تمام شده کالای فروش رفته به میانگین موجودی کالا

میانگین موجودی کالا برابر است با موجودی اول دوره به علاوه موجودی پایان دوره تقسیم بر 2

با استفاده از نسبت گردش موجودی گردش موجودی کالای شرکت یعنی تعداد دفعاتی که شرکت در سال موجودی کالای خود را می فروشد محاسبه می شود .

میانگین سنی موجودی ها :

میانگین سنی موجودی ها برابر است با حاصل تقسیم 365 بر نسبت گردش موجودی ها

میانگین سنی موجودی ها نشان دهنده تعداد روزهایی است که طول میکشد تا کالای خریداری و یا ساخته شده به فروش برسد

نسبت گردش کل دارایی ها :

نسبت گردش کل دارایی ها برابر است با حاصل تقسیم فروش خالص شرکت به میانگین کل دارایی ها

نسبت گردش کل دارایی ها نشان دهنده این است که به ازای هر ریال دارایی چند ریال فروش انجام شده است .

هنگامی که شرکت به ظرفیت تولیدی خود برسد این نست به حداکثر می رسد .

کاهش نسبت گردش کل دارایی ها احتمالاً نشان دهنده کاهش حجم فعالیت شرکت می باشد .

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش برابر است با موجودی کالا تقسیم بر سرمایه در گردش

سرمایه در گردش در فرمول بالا عبارت است از دارایی جاری منهای بدهی جاری

نسبت موجودی ها به سرمایه در گردش میبایست کمتر از 100 درصد باشد در غیر این صورت افزایش حجم کالا متناسب با وضع مالی نیست در این حاالت یا شرکت بیش از حد توان خود تجارت کرده و به نوعی شرکت پرمبادله ای میباشد و یا مقدار قابل توجهی کالا منسوخ ، متروک و یا دیرفروش دارد.

نسبت گردش سرمایه جاری

نسبت گردش سرمایه جاری برابر است با فروش خالص تقسیم بر سرمایه در گردش

نسبت گردش سرمایه جاری نشان میدهد که سرمایه در گردش چگونه در مسیر فروش بکار رفته است

وقتی نسبت گردش سرمایه جاری بالا باشد و این مورد به دلیل افزایش فروش نباشد مسلما سرمایه در گردش کمبود داشته و نشان دهنده اتکا زیاد به استفاده از اعتبارات کوتاه مدت میباشد که به محض کوچکترین دگرگونی نامطلوب در امور بازرگانی باعث صدمه به شرکت میشود .

دوره واریز بستانکاران

دوره واریز بستانکاران برابر است با 365 تقسیم بر دفعات واریز بستانکاران

دفعات واریز بستانکاران برابر است با بهای تمام شده فروش رفته منهای موجودی اول دوره بعلاوه موجودی آخر دوره تقسیم بر متوسط حساب بستانکاران

متوسط حساب بستانکاران نیز برابر است با مانده حساب بستانکاران در اول سال بعلاوه مانده پایان سال تقسیم بر 2

دوره واریز بستانکاران به منظور برنامه ریزی پرداخت ها و تهیه بودجه نقدی و همچنین مقایسه مهلت هایی که فروشندگان مواد اولیه و کالا برای دریافت مطالبات خود تعیین کرده اند کاربرد دارد .

نسبت های سرمایه گذاری یا اهرمی

نسبتهای سرمایه گذاری منعکس‌کننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میان‌مدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کند.

نسبتهای سرمایه گذاری بر دو نوع هستند یکی نسبتی که بوسیله آن میزان سرمایه گذاری دارایی های ثابت سنجیده می شودذ و دیگری رابطه منابع مالی مورد استفاده از لحاظ بدهی جاری و بلند مدت با ارزش ویژه برسی می نماید که به آن نسبت اهرمی نیز می گویند .

در حقیقت تحلیل‌گران برای بررسی توان بازپرداخت بدهی‌های شرکت در زمان سررسیدشان، از نسبتهای سرمایه گذاری یا اهرمی استفاده می‌کنند.

نسبتهای سرمایه گذاری یا اهرمی میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان می‌دهد. از آن جمله می‌توان به وجوهی که توسط سهام‌داران تأمین می‌شود یا وجوهی که از طریق وام به دست می‌آید، اشاره کرد.

همچنین با استفاده از نسبت‌ها می‌توان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهی‌های خود به تأمین مالی اضافی می‌پردازد یا تلاش می‌کند سررسید بدهی‌ها را تمدید نماید.

نسبت های سرمایه گذاری و یا اهرمی به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت بدهی
  • نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه
  • نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
  • نسبت مالکانه
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت بدهی

نسبت بدهی برابر است با جمع بدهی ها تقسیم بر جمع دارایی ها

نسبت بدهی نشان‌دهنده اهمیت و نقش بدهی‌های جاری و بلندمدت در تأمین کل دارایی‌های شرکت است و بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های کل شرکت نحوه محاسبه هزینه سرمایه از محل بدهی‌ها تأمین‌ شده است.

نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد.

بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهره‌مند می‌شود. درنتیجه بستانکاران و وام‌دهندگان مثل بانک‌ها ترجیح می‌دهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را به‌همراه خواهد داشت.

بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب می‌شود.

نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه

نسبت کل بدهی‌ها به ارزش ویژه برابر است با جمع بدهی ها تقسیم بر ارزش ویژه

این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت اعتباردهندگان در مقابل صاحبان سهام شرکت می‌پردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان می‌دهد.

ازآنجایی‌که پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام‌ و اعتباردهندگان ترجیح می‌دهند این گروه از نسبت‌ها مقادیر کم‌تری داشته باشد.

علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، به‌دنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.

به‌عنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین دارایی‌های مورد نیاز خود، ۲ برابر بیش‌تر از منابع خارجی استفاده کرده است.

بالا بودن این نسبت به معنای بیش‌تر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه برابر است با دارای های ثابت تقسیم بر ارزش ویژه

پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است.

درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.

برخی تحلیل گران عقیده دارند که نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه نباید در شرکت های صنعتی از 100% و در شرکت های غیر صنعتی از 75% تجاوز کند .

تجاوز از این حد حاکی از آن است که قسمتی از مطالبات اعتباردهندگان در دارایی های ثابت سرمایه گذاری شده که امر مطلوبی نمی باشد .

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه برابر است با بدهی جاری تقسیم بر ارزش ویژه

ازآنجایی‌که بدهی‌های جاری(کوتاه‌مدت) شرکت از محل دارایی‌های جاری آن تأمین می‌شوند، این دسته از بدهی‌ها می‌توانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند.

از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهی‌های کوتاه‌مدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت می‌شود.

بدهی‌های کوتاه‌مدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهی‌ها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشان‌دهنده بالا بودن بدهی‌های جاری است و این موضوع می‌تواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهی‌ها ‌شود.

بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشان‌دهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه برابر است با بدهی های بلند مدت تقسیم بر ارزش ویژه

این نسبت‌ ارتباط بین بدهی‌های بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی می‌کند.

شرکتی که بدهی بلند مدت نداشته باشد به شرط آن که میزان فروش و سرمایه کذاری بلند مدت آن خوب باشد وضع مطلوبی دارد و مدیران آن هر زمان که قصد نمایند می توانند وام بلند مدت بگیرند .

هنگامی که بدهی بلند مدت نسبت به سرمایه در گردش زیاد باشد طبعاً در هنگام واریز اصل و سود آن بر سرمایه در گردش لطمه وارد می کند .

نسبت مالکانه

نسبت مالکانه برابر است با ارزش ویژه تقسیم بر جمع دارای ها

نسبت مالکانه بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت به‌صورت درصد بیان شده و نشان‌دهنده اهمیت سهام‌داران در تأمین دارایی‌های شرکت است.

هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمی‌کند.

نسبت مالکانه پایین می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که شرکت بخش عمده‌ای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها برابر است با حقوق صاحبان سهام تقسیم بر کل بدهی ها

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشان‌دهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وام‌ها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.

بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده حقوق بیشتر سهام‌داران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام به‌کل بدهی‌ها، آسیب‌پذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش می‌دهد.

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت برابر است با حقوق صاحبان سهام تقسیم بر دارایی های ثابت

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید دارایی‌های ثابت نشان می‌دهد. لازم به ذکر است این نسبت به‌صورت درصد بیان می‌شود.

بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده دارایی‌های ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمین‌شده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکم‌تری دارد.

نسبت های سودآوری

یکی از شاخص های مهم سلامت مالی شرکت توانایی آن در تحصیل سود قابل قبول و بازده مناسب روی سرمایه گذاری های انجام شده می باشد .

نسبت های سود آوری به شرح ذیل میباشد :

  • نسبت حاشیه سود
  • نسبت بازده سرمایه گذاری ( ROI)
  • نسبت بازده ارزش ویژه (ROE)
  • نسبت درآمد هر سهم (EPS)
  • نسبت پرداخت سود سهام (DPS)
  • نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت بازده سرمایه گذاری ( ROI)

نسبت بازده سرمایه گذاری برابر است با حاصل تقسیم سود خالص به علاوه هزینه بهره نحوه محاسبه هزینه سرمایه تعدیل شده بر جمع کل دارایی ها

نسبت بازده سرمایه گذاری نشان دهنده سود حاصل از سرمایه گذاری انجام شده در شرکت میباشد .

نسبت بازده سرمایه گذاری میزان کارایی مدیریت در بکارگیری منابع برای ایجاد سود را نشان میدهد

نسبت بازده ارزش ویژه (ROE)

نسبت بازده ارزش ویژه برابر است با حاصل تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام

ارزش خالص فعلی (NPV) چیست؟

در این روش، جریان نقدینگی(درآمدها و هزینه‌ها) بر پایه زمان وقوع(درآمد یا هزینه) به نرخ روز تنزیل می‌شود. به این ترتیب در جریان نقدینگی، ارزش زمان انجام هزینه یا به دست‌آمدن درآمد نیز لحاظ می‌گردد. ارزش خالص فعلی در محاسبات اقتصادی، اقتصاد مهندسی، بودجه کشورها و مباحث اقتصاد خرد و اقتصاد کلان، تجارت و صنعت به‌طور گسترده‌ای به‌کار می‌رود.

در روش ارزش خالص فعلی، ابتدا تمامی هزینه‌ها و درآمدها بسته به اینکه در چه زمانی به وقوع خواهند پیوست، با نرخ بهره مناسبی طبق رابطه زیر تنزیل می‌شوند.


در این رابطه t زمان انجام هزینه یا واقع شدن درآمد، i نرخ بهره(حاصلضرب نرخ سود، نرخ ریسک و نرخ تورم قابل پیش‌بینی) و R_t مقدار کمی درآمد یا هزینه بر اساس جریان نقدینگی است.

سپس با تفریق هزینه‌های تبدیل شده از درآمدهای تبدیل شده، عدد خالصی به‌دست خواهد آمد که به آن NPV گفته می‌شود. اگر این عدد مثبت باشد، طرح سودآور و قابل قبول بوده و اگر منفی باشد، طرح زیان‌ده و غیر قابل اجرا(از نظر اقتصادی) است.

یکی از اصلی‌ترین کاربردهای ارزش خالص فعلی، مطالعات اقتصاد مهندسی و ارزیابی توجیه فنی و اقتصادی پروژه‌ها است. به عنوان مثال اگر یک کارخانه برای ایجاد خط تولید محصول جدیدی پیش‌بینی کند که در سال اول نیاز به ۱۰۰ میلیون تومان هزینه سرمایه (جهت راه‌اندازی خط تولید) داشته باشد خط تولید تا پایان سال به بهره‌برداری برسد و طی ۶ سال بعدی، از محل فروش محصول تولیدی درآمدی برابر سالانه ۳۰ میلیون تومان ایجاد شود و همچنین هزینه‌های جاری تولید و عرضه آن محصول(مانند مواداولیه، آب و برق و گاز، دستمزد، حمل و نقل، بازاریابی، . ) سالانه ۵ میلیون تومان باشد و نرخ بهره سالانه(شامل حاصلضرب نرخ تورم سالانه، نرخ سود و نرخ ریسک) نیز ۱۰٪ منظور شود، نحوه محاسبه ارزش خالص فعلی چنین خواهد بود.

در جدول فوق آخرین ردیف در آخرین ستون، مقدار ارزش خالص فعلی پروژه‌است و مثبت بودن آن نشان می‌دهد که اجرای پروژه مقرون به صرفه و اقتصادی است.

فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI

فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI

معادل ROI نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) است. این نسبت سود حاصل از سرمایه گذاری را در قالب درصدی از هزینه ی اولیه به شما نشان می دهند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بصورت درصدی از هزینه ی خرید محاسبه می شود و به سرمایه گذاران نشان می دهد در پروژه X چقدر سود بدست آورده اند. بنابراین این نسبت برای ارزیابی چگونگی عملکرد سرمایه گذاری در اندازه های متفاوت از این نسبت استفاده می شود.
بطور مثال نرخ بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری در بورس را می توان با سرمایه گذار دیگر در زمینه املاک مقایسه کرد. در مقایسه دو نرخ بازگشت سرمایه، نوع سرمایه گذاری مهم نیست، زیرا در محاسبه ROI فقط به هزینه ها و سود هر سرمایه گذاری توجه می شود.

نرخ بازگشت سرمایه


محاسبه ROI یکی از پرطرفدارترین نسبت ها در سرمایه گذاری است، مدیران از این نسبت برای مقایسه عملکرد در تجهیزات سرمایه ای استفاده می کنند و از طرف دیگر سرمایه گذاران با این نرخ تشخیص می دهند کدامیک از سهام خریداری شده بازگشت سرمایه بهتری برایشان داشته است.

فرمول نرخ بازگشت سرمایه

نرخ بازگشت سرمایه، با کم کردنِ هزینه از درآمد کل و تقسیم آن بر هزینه ی کل محاسبه می شود.
ROI = (سود از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری

محاسبه ROI

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به سادگی انجام می شود اما در عین حال می تواند پیچیده باشد. زیرا هزینه و درآمد کل برای هر فرد می تواند متفاوت باشد. شاید برای یک مدیر، به جای درآمد و هزینه در این فرمول، فروش خالص و هزینه ی کالای فروخته شده مطرح باشد.
یا یک سرمایه گذار که دید جهانی تری دارد، از کل فروش و همه هزینه هایی که در فرایند تولید و فروش محصول پرداخت شده اند استفاده کند.

۲ دلیل محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

برای یک کارشناس بازاریابی دیجیتال اندازه گیری ROI دو دلیل اصلی دارد:

  1. بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی : با توجه به هزینه های زیادی که معمولاً تیم مارکتینگ صرف تبلیغات می کنند، مدیران دوست دارند نتیجه میزان اثرگذاری این تبلیغات را بدانند. محاسبه MROI به بررسی میزان اثرگذاری انواع تبلیغات بر سودآوری شرکت کمک می کند.
  2. تصمیم گیری برای صرف هزینه در انواع مختلف تبلیغات: می توانید MROI را برای کمپین ها و برنامه های مختلف تبلیغاتی به صورت جداگانه اندازه گیری کنید و با مقایسه، به کمپین های با ROI بالاتر، هزینه های مارکتینگ را بهینه کنید. بررسی MROI در تعیین بودجه بازاریابی، تخصیص بودجه به برنامه ها و کمپین های مختلف کمک می کند.

محاسبه ROI

توسعه نرخ بازگشت سرمایه

به تازگی، سرمایه گذاران و کسب وکارهای خاصی به توسعه شکل جدیدی از ROI به نام بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI) علاقه نشان داده اند. SROI ابتدا در دهه پیش توسعه پیدا کرد و تاثیرات اجتماعی پروژه ها را در بر گرفت و تلاش کرد تا افرادی را که تحت تاثیر برنامه ریزی برای تخصیص سرمایه یا سایر منابع هستند را شامل شود.

بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI)

طبق نظریه اقتصاد اجتماعی اسکاتلند، "SROI" یا ارزش افزوده سازمان ها از طریق پی گیری منافع اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی، و با دادن ارزش مالی به آنها، قابل ملاحظه است. این شیوه بر اساس اصول حسابداری استاندارد و تکنیک های ارزیابی کیفی سرمایه، صورت می گیرد.
در واقع سرمایه گذاران اجتماعی هم مانند دیگر سرمایه گذاران، در پی آن هستند که بدانند آیا سرمایه آن ها، درآمد اجتماعی دارد یا خیر؟!
بر خلاف دیگر سرمایه گذاری ها، در سرمایه گذاری اجتماعی، سنجش بازده سرمایه به صورت کمّی، امکان پذیر نیست. چراکه نمی توان به طور دقیق و با اعداد و ارقام نشان داد که مقدار بازگشت سرمایه اجتماعی به چه میزان بوده است.
به طور مثال اگر فرد نیکوکاری به یک موسسه خیریه، هدیه ای بدهد، "بازگشت" آن هدیه چگونه خواهد بود؟ چقدر نتیجه "خوب" حاصل خواهد شد؟

اولاً دانستن اینکه چه چیزی "خوب" است، بسیار سخت است و دوم اینکه معنی کردن "خوب" با محاسبات عددی و بر مبنای پول هم امکان پذیر نیست، مثل اینکه بخواهیم یک سمفونی را به شیمی آلی ترجمه کنیم، همچنین شناسایی علت و معلولات در فرآیند کارآفرینی اجتماعی نیز بسیار دشوار است. پس ما فقط می توانیم بگوئیم در این سرمایه گذاری اجتماعی «چند شغل» و «برای چند نحوه محاسبه هزینه سرمایه نفر» ایجاد شده است و. "

نرخ بازگشت سرمایه

نتیجه

در صورت مثبت بودن نرخ بازگشت سرمایه ، می توان آنرا بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن ROI، یعنی کل هزینه ی سرمایه گذاری به علاوه ی مقداری سود، به سرمایه گذار بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایه ی منفی یعنی درآمد آن قدر نبوده که کل هزینه ها را پوشش دهد. پس نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمی گیرد. البته برای خرید و فروش ساده ی سهام این حقیقت آن قدرها اهمیت پیدا نمی کند، اما برای محاسبه ی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده می شود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتی های این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه می کنیم، معمولا مقدار آن تغییر می کند.

پیشنهاد ویژه

شما هم می توانید جزء تیم تولید محتوای انبار آنلاین باشید و کسب درآمد کنید.

نحوه محاسبه هزینه دیه

نحوه محاسبه هزینه دیه (1)

دیه در قانون اسلامی به مال یا پولی گفته می شود که در عوض ریختن خون یک انسان و کشته شدن وی و یا نقص عضو فردی که به او صدمه وارد آمده است، به خود فرد یا بازماندگان وی داده می شود. البته می توان دیه را براساس صدمات معنوی هم حساب کرد. نحوه محاسبه هزینه دیه، به عهده قوه قضاییه می باشد و اندازه آن براساس جنسیت فرد و یا پیروان ادیان مختلف، متفاوت است. البته ماده و تبصره هایی هم برای محاسبه مقادیر دیه، در نظر گرفته می شود.

در بعضی از ماههای قمری مثل ماه محرم و ذی القعده و ذی الحجه و رجب، میزان دیه افزایش پیدا می کند. چون این ماهها به عنوان ماه حرام شناخته می شوند و خونریزی و جنگ در این ماهها حرام است.

دیه در ایران

در مبانی و فقه اسلامی که معیار و شاخصی در وضع قوانین کیفری در کشور ما می باشد، دیه به قتل غیرعمد و جراحت تعلق می گیرد. اما در بعضی موارد قتل عمد هم اگر اولیاء دم از قصاص گذشت نمایند می توانند در قبال آن دیه طلب کنند. یعنی می توان قصاص را در صورت رضایت ولی دم به پرداخت دیه تقلیل داد.

دیه را باید فرد مقصر و مجرم پرداخت نماید و در صورت فوت وی، باید مقدار دیه از ماترک و ارثی که از او باقیمانده است، پرداخت شود. البته در مواردی همچون تصادف ماشین می توان خسارت و دیه را از طریق شرکت های بیمه گذار پرداخت نمود.

نحوه محاسبه هزینه دیه، هر سال توسط کارشناسان قوه قضاییه تعیین می شود و از طریق همین قوه هم اعلام سمی می شود. هزینه دیه هر سال با توجه به نرخ تورم سالیانه معین می گردد.

انواع دیه و نحوه محاسبه هزینه دیه

دیه براساس شرایط و قوانین به انواع مختلفی تقسیم می شود که عبارتند از :

دیه قتل:

دیه قتل به صورت دیه کامل می باشد که همانطور که قبلا هم گفته شد، میزان آن هرساله تعیین می شود.

دیه منافع عضو:

اگر شخصی با عمل خود کاری کند تا حواس پنجگانه شخص دیگری از دست برود، فرد خاطی باید دیه منافع آن عضو را پرداخت نماید. به عبارتی اگر کسی باعث از بین رفتن حس بینایی یا شنوایی و بویایی و گفتار و عقل شخص دیگری شود، باید دیه بدهد. حتی اگر چشم و گوش و زبان و.. فرد دچار جراحت نشده باشد.

دیه جراحت:

اگر کسی عملی را انجام دهد که باعث جراحت به اعضای بدن شخص دیگری شود، او باید دیه پرداخت نماید. نحوه محاسبه هزینه دیه در این مورد، با توجه به بررسی و نظر پزشکی قانونی انجام می شود. مثلا زخم، کبودی، شکستگی، تورم و…

دیه اعضای بدن:

اگر کسی تنها از یک عضو، یک عدد داشته باشد و شخص دیگری همان یک عضو را از بین ببرد، مجرم باید دیه کامل بپردازد اما اگر فرد دو عضو داشته باشد و یک عضو از بین برود، مجرم باید نصف دیه کامل را بپردازد.

اگر هم فرد دو عضو داشته باشد و هر دو عضو از بین بروند، باید دیه کامل انسان پرداخت شود.

نحوه محاسبه هزینه دیه توسط قوه قضاییه چگونه است؟

هر سال باید طبق نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی، دیه کامل یک انسان از سمت قوه قضاییه اعلام شود. برای پرداخت دیه، پزشکی قانونی و نظرات کارشناسان این مرکز هم مورد استناد قرار می گیرد.

قوه قضاییه، هزینه دیه کامل یک انسان را براساس نرخ روز 100 شتر سالم محاسبه می کند.

تعیین دیه زن و مرد

براساس قوانین کشور، دیه زن نصف دیه مرد می باشد. البته این امر زمانی است که آسیب و صدمه باعث از بین رفتن و نقص عضوی از اعضای بدن و یا از بین رفتن منافع عضو شود.

نکته بعدی در رابطه با تصادفاتی است که در آن خسارات وارد شده بر شخص ثالث قرار است توسط شرکت بیمه پرداخت شود، در این صورت تفاوتی بین زن و مرد وجود نداشته و هر دو دیه کامل را خواهند گرفت.

در ماههای حرام، نحوه محاسبه هزینه دیه متفاوت می باشد. در این ماهها اگر قتلی اتفاق بیفتد، چه عمد و چه غیر عمد، علاوه بر میزان دیه مشخص شده فرد خاطی باید یک سوم دیه کامل را هم پرداخت نماید.

انواع دیه براساس نوع جراحت وارد شده به شخص

اگر پوست شخص خراش پیدا کند بدون آنکه خونی بیاید، آن را حارصه می گویند. و یک صدم دیه کامل، به آن دیه تعلق می گیرد.

اگر گوشت دچار بریدگی شده و کم یا زیاد دچار خونریزی شود، آن را دامیه گویند و دو صدم دیه کامل، به آن دیه تعلق می گیرد.

اگر صدمه ای باعث شود بریدگی عمیقی بر روی گوشت بوجود آید ولی به استخوان نرسد آن را متلاحمه می گویند که سه صدم دیه کامل، به آن دیه تعلق می‌گیرد.

اگر آسیب باعث نمایان شدن پوست روی استخوان شود به آن سمحاق گفته و چهارصدم دیه کامل، به آن تعلق می گیرد.

اگر صدمه باعث شود استخوان کاملا نمایان شود، به این آسیب موضحه گفته شده و پنج صدم دیه کامل باید برای آن پرداخت شود.

اگر استخوان شکسته شود، به آن هاشمه گفته شده و ده صدم دیه کامل برای آن در نظر گرفته می شود.

صدمه زیادی که باعث جابه جایی استخوان شود را منقله گویند که به آن پانزده صدم دیه کامل، دیه تعلق می گیرد.

آسیبی که به جمجمه مغز برسد را مأمومه گویند که یک سوم دیه کامل، برای پرداخت خسارت برای آن در نظر گرفته شده است.

صدمه شدیدی که باعث شکستن جمجمه و آسیب رسیدن به مغز را باعث شود، دامغه گویند و برای این صدمه دیه کامل شکستگی و ارش هم در نظر گرفته می شود.

ارش چیست؟

ارش نوعی دیه است که میزان آن در قانون صراحتا تعیین نشده است. به عبارتی ارش پولی است که به سبب جبران خسارت های بدنی و مالی که در قانون و شرع برای آن میزانی در نظر گرفته نشده است، از طرف مجرم باید پرداخت شود. معمولا تعیین ارش به عهده قاضی و دادگاه و براساس مستندات پزشکی قانونی است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.