بهطورکلی حضور در بازار بورس و معامله در آن مانند شرکت در یک جنگ است. هر چه در این جنگ تصمیمات بر پایه و اساس منطق و تحلیلهای درست انجام شود، امکان پیروزی در آن بیشتر است و هرچقدر به دور از تحلیل باشد و احساسات در آن دخیل باشد، میتواند شکستهای سنگینتری را به دنبال داشته باشد.
روانشناسی ترید در ارز دیجیتال | فصل ششم نقش احساسات در ترید ارزهای دیجیتال
نقش احساسات در ترید ، احساسات اثر مستقیم و غیر قابل انکاری بر روی معاملات در بازار سرمایه و ترید ارزهای دیجیتال دارد به دلیل وجود احساسات بدون منطق در معاملات شکست برای ما امری بدیهی و اجتنابناپذیر خواهد بود.
بررسی نقش احساسات در معامله گری
به عنوان یک معامله گر باید بپذیریم که اگر بهترین سیستم معاملاتی دنیا را داشته باشیم با رعایت نکردن اصول روانشناسی فارغ از تخصص تحلیلی چه تکنیکال چه فاندامنتال چه ترکیبی، شکست برای ما امری بدیهی و اجتنابناپذیر است .
در لحظه ورود به آخرین ترید تان چه احساسی داشتید؟
در لحظه ای که پوزیشن و ترید شما تمام شد چه احساسی داشتید؟
نگرانی- ترس -هیجان- خوشحالی -ناراحتی و خیالپردازی اکثر احساساتی هستند که پس از ورود به معامله و ترید برای شما ایجاد می شود.
در این مطلب به بررسی نمونه هایی از احساسات غیر منطقی در معاملات وترید ارزهای دیجیتال میپردازیم وراهکارهایی برای مقابله با این احساسات غیر منطقی در معاملات پیشنهاد می کنیم.
احساسات غیر منطقی وضررده در بازار کدامند؟
نگرانی
معامله گران نمیبایست از پیچیدگی بازار نگرانی داشته باشند ،بازار خیلی ساده است و باید با روانشناسی فردی و جمعی در بازار ترید کنیم ما وقتی درگیر پیچیدگی بازار شویم ممکن است مدت های طولانی درگیر این پیچیدگی باشیم بازار همچون اقیانوسی با موجهای متعدد است و راه خودش را میرود علت نگرانی ما این است که می خواهیم بازار مشکلات ما را حل کند و مثلاً بدهیهای ما را بدهد . انتظار بیجای ما نگرانی هایی را برای ما به وجود میآورد . از بازار به اندازه توان سیستم تریدمان انتظار داشته باشیم در بیشتر مواقع علت نگرانی ما انتظارات بیجا است واین انتظارات بیجا، است که نگرانی ها را به وجود می آورد اگر سیستم ترید ما به اندازه ۵% قادر است که به ما پاسخ دهد به همان اندازه از بازار انتظار داشته باشیم و بیشتر انتظار نداشته باشیم و اگر به اندازه ۲۰ درصد قادر است به ما سود دهد به همان اندازه از بازار انتظار داشته باشیم و از بازار بیشتر انتظار نداشته باشیم مشکلات مالی مان را خودمان و به نحو دیگری باید حل کنیم.
دومین عامل احساسی که باعث شکست در بازار معاملاتی وترید ارزهای دیجیتال می شود ترس است.
ترس در بازار کی به وجود می آید؟
وقتی میزان ضرر و شکست معاملاتی ما بیشتر و خارج از زیرساخت های روانی ما باشد ترس به وجود می آید . و معمولا در مقابل ترس امید واهی شکل می گیرد که ضرر ما جبران می شود و یا این ضرر به سود تبدیل می شود .
برای مقابله با این احساس همواره می بایست به اندازه توانمان و به اندازه توان سیستم ترید مان ریسک کنیم. و حد ضرر را رعایت کنیم.
خوشحالی
سومین عامل احساسی که موجب شکست ما در معاملات میشود خوشحالی غیرمنطقی است گاهی معامله گران با انجام چند معامله سودده خوشحال میشوند و احساس غرور و نابغه بودن می کنند که این حس خوشحالی ، غرور و نابغه بودن حس طمع را به وجود می آورد و ترکیب حس های خوشحالی غرور نابغه بودن و طمع شکست معاملاتی را در معاملات بازار یا معاملات ارز دیجیتال به دنبال دارد و معاملات را به سمت ضرر می کشاند چون معامله گر با احساسات خوشحالی غرور و طمع به خود غره شده و بیشتر و بیشتر ترید می کند از سیستم ترید خود دور می شود و معاملات خود را به سمت ضرر در بازار میکشاند پس هرگز از سود کردن در بازار خوشحال نباشید در موقعی خوشحالی میبایست به وجود بیاید که اصول ترید را انجام دادهاید و ترید منطقی حتی با ضرر انجام دادهاید حتی اگر ترید ضررده باشد ولی منطقی انجام شده باشد موجب خوشحالی معامله گر خواهد شد.زیرا منطق در معامله زیرساخت سود دهی ترید را فراهم می کند .
ناراحتی
ناراحتی احساسی است که در فرد معامله گر در برخورد با یک معامله وترید ضرر ده ایجاد میشود احساسات به صورت زنجیروار در انسان به وجود می آید . مثلاً به دنبال احساس ناراحتی در زمانی که معامله ضررده و نامعقول ایجاد شده حسی مثل انتقام به وجود می آید. و حس انتقام باعث میشود که فرد ترید های مکرر و احساسی و غیر منطقی انجام دهد که این خود عاملی برای ضرر کردن فرد معامله گر است .
چندین راهکار برای مقابله با احساس ناراحتی و انتقام پیشنهاد شده است است که با کار گیری آنها میتوانیم ترید های منطقی تر و سود ده تر ی را در ادامه معاملات مان داشته باشیم.
۱-برای راحت شدن و راهکار مقابله با احساس ناراحتی میبایست که استاپ و استراتژی معاملاتی مان را دوست داشته باشیم و پایبند به سیستم ترید خود باشید استاپ های منطقی عامل بقای ما در بازار هستند .
۲ – اینکه بتوانیم و بدانیم که بازار از ما قدرتمندتر است پس با بازار نجنگیم در مقابل بازار نجنگیم و حس انتقام از بازار را کم کنیم .
۳ اگر ناراحتیم و درون ما حس انتقام به وجود آمده کامپیوتر را خاموش کنیم تا این حس ناراحتی و غم از ما دور می شود و بعد از چند ساعت یا حتی چند روز که این احساس خوابید و فروکش کرد دوباره به ترید و معامله در بازار بپردازیم و در نظر داشته باشیم که احساسات منطق آدم را کور میکند .
خیال پردازی
انسان های با خیال پردازی بالا واقع گرا نیستند . ما باید واقع گرا باشیم و بدانیم که هیچ سیستم تریدی بهترین نیست بدانیم که تمام تریدرهای موفق بازار نابغه نیستند شاید باهوش باشند ولی نابغه نیستند تمام عوامل موفقیت در بازار اکتسابی است و می توان با آموزش و تمرین مکرر به این عوامل موفقیت برسیم.
به امید آنکه که بتوانیم این عوامل را موفقیت را کسب کنیم و در میدان معاملات بازار و معاملات ارز دیجیتال همیشه موفق و پیروز باشیم .
ممنون از اینکه تا پایان ” نقش احساسات در ترید ” همراه ما بودید.
تحلیل سنتیمنتال، معرفی، کاربرد و نحوه استفاده
امروزه روش های تحلیلی متعددی وجود دارند که می توان از آنها در بازار سهام استفاده کرد. این روش ها هر روز دچار تغییراتی شده و پیشرفت می کنند. یکی از مهم ترین و جدیدترین روش هایی که در بازار سهام به کار می رود، روش تحلیل سنتیمنتال است. این نوع روش تحلیلی بسیار تازه و نوین بوده و پایه و اساس آن علوم جدیدی مثل روانشناسی رفتاری بازار مالی و نیز علم اقتصاد مدرن است.
نکته مهم درباره تحلیل سنتیمنتال آن است که این نوع تحلیل هم می تواند در دوره هایی که بازار در حال رشد است به کاربران خود کمک کند و هم در دوره هایی که بازار دچار رکود شده است. در واقع استفاده از این روش باعث می شود که کاربران همیشه و بی توجه به حالتی که بازار در آن قرار گرفته است، یکی دو قدم جلوتر از دیگر معامله گران بازار باشند. معامله گری که از این روش برای تحلیل بازار استفاده می کند، باید بسیار دقیق و عمیق بوده، به خوبی زبان و حرکات قیمت سهم مورد نظر خود را شناخته و بتواند آن را زیر نظر بگیرد.
بد نیست یکی از مهم ترین اصول تحلیل سنتیمنتال را در همین قدم اول، شناخته و آن را ملکه ذهن خود کنید. به عقیده متخصصان و کارشناسان بازار سهام، این نوع تحلیل، در حقیقت نوعی روش برای تحلیل بازار نیست، بلکه روشی برای معامله گری و انجام معاملات است.
نقش کلیدی اقتصاد مدرن در تحلیل سنتیمنتال
یکی از اصلی ترین پارامترهایی که برای تعریف تحلیل سنتیمنتال به کار می رود، اقتصاد مدرن و نوین است. اقتصاد مدرن یا نوین به اقتصادی گفته می شود که سیاست ها و راهکارهای آن به صورت جدی با شروع قرن 21 تعریف و تعیین شدند.
در واقع با شروع سال 2000 بازارهای مالی شروع به رشد کرده و نقدینگی نیز افزایش پیدا کرد. معامله هایی که در بازارهای مختلف انجام می گرفتند، به نوعی معاملاتی بسیار پیچیده و عمیق و نیازمند بررسی های بسیار جدی و به روز بودند. در چنین زمانی علم اقتصاد مدرن به وجود آمده و با کنار زدن تعاریف کهنه و قدیمی باعث ایجاد تغییرات فوق العاده شگفت انگیزی در بازارهای جهانی شد.
اگر بخواهیم به نوعی نشان دهیم که فرق اقتصاد نوین و اقتصاد سنتی و قدیمی در چیست، می توانیم مثال های بیشماری بزنیم. اما تحلیل احساسات بازار ساده ترین و آشناترین مثال، مثال عرضه و تقاضا و قیمت هاست. اقتصاد سنتی بر این اصل و اساس بنا گذاشته شده بود که زیاد شدن عرضه در بازار باعث می شود که قیمت کالا کاهش پیدا کند. در حالی که اگر تقاضا زیاد شود، قیمت نیز بیشتر خواهد شد. اما دانش نوین اقتصاد چنین مبنایی را به صورت کلی کنار گذاشته است و معتقد است که هر نوع عرضه یا تقاضا الزاما قرار نیست باعث کاهش یا افزایش قیمت کالاها شود.
مزایای استفاده از تحلیل سنتیمنتال برای انجام معامله
متخصصان حوزه بازار سهام بر این باور هستند که تحلیل سنتیمنتال به خودی خود و به تنهایی این توانایی را دارد که به جای انواع مختلف روش های تحلیلی و یا انواع تکنیک های مختلفی که از آنها برای انجام معامله در بازار استفاده می شود، عمل کند.
نکته جالب در مورد این نوع روش آن است که برخلاف روش های تحلیلی و تکنیکی مثل انواع الگوها، اندیکاتورها ، تحلیل های تکنیکال و بنیادی و غیره، در این روش هیچ نیازی به ابزار وجود ندارد. در واقع معامله گری که از روش تحلیل سنتیمنتال استفاده می کند، باید بسیار دقیق باشد چون فقط باید با نگاه کردن به وضعیت چارت قیمت، به نکات متعددی پی برده و روند حرکت بازار را تشخیص دهد.
برای مثال معامله گر باید چنان دقیق و عمیق به چارت نگاه کند که بتواند بلافاصله تشخیص دهد که چه زمانی بهترین وقت برای وارد شدن به معامله است و چه زمانی مناسب ترین زمان برای خارج شدن از آن. همچنین باید با نگریستن به چارت متوجه شود که چگونه می تواند بیشترین سود را به دست آورد و یا به چه صورت باید رفتار کند تا بتواند تا انتهای کار در معامله باقی بماند. ضمن اینکه باید بتواند به راحتی رد پول های بزرگ را شناسایی کرده و مراقب جابجایی آنها باشد.
نکات متعددی دیگری نیز هستند که معامله گر باید بتواند بر اساس تجربه و مهارت خود با استفاده از روش تحلیل سنتیمنتال و فقط با نگاه کردن به چارت قیمت بازار متوجه آنها شود و در نهایت بر اساس همین یافته، بهترین موضع ممکن را اتخاذ کند.
رفتار حرکتی قیمت و زبان قیمت
واقعیت این است که رفتار حرکتی قیمت که با نام پرایس اکشن نیز شناخته می شود، درست مثل تحلیل سنتیمنتال علاقه زیادی به چارت قیمت دارد. اما معامله گری که از رفتار حرکتی قیمت استفاده می کند، باید به سطوح و ابزارهای مختلفی نیز توجه داشته باشد. در حالی که تحلیل سنتیمنتال توجهی به این نوع ابزارها نداشته و فقط حرکت معامله گرانی را مورد مطالعه قرار می دهد که به نوعی در رفتار حرکتی قیمت موثر هستند. می توان به نوعی گفت که این روش آمیزه ای از همین رفتار حرکتی قیمت های بازار و روانشناسی معامله گران فعال می باشد.
از طرف دیگر اگر قرار باشد تفاوت بسیار اساسی میان رفتار حرکتی قیمت یا همان پرایس اکشن و تحلیل سنتیمنتال قائل باشیم، باید به سراغ زبان قیمت برویم. در حقیقت می توانیم ادعا کنیم که این روش بر مبنای زبان قیمت، بنیانگذاری شده است. زبان قیمت نیز چیزی نیست جز در نظر گرفتن و کشف واکنش ها و سفارش های معامله گرانی که می توانند بر بازار تاثیرگذار باشند.
کاربرد تحلیل سنتیمنتال
واقعیت این است که تحلیل سنتیمنتال فقط برای معامله گری و حضور در بازار بورس کاربرد ندارد. این روش را می توان در هر حوزه ای که در آن احساسات مثبت و منفی و حتی احساسات خنثی وجود دارد، استفاده کرد. به این ترتیب می توان به بررسی احساسات موجود در بازار پرداخته، وضعیت آینده بازار را پیش بینی کرد. در واقع می توان گفت که کاربرد تحلیل سنتیمنتال این است که به سراغ داده های موجود رفته، احساسات مثبت و منفی آنها را شناسایی کند.
نحوه استفاده از تحلیل سنتیمنتال در معامله
یکی از ساده ترین روش هایی که می توان تحلیل سنتیمنتال را در معامله به کار برد، استفاده از نقاط بازگشتی است. به این معنا که معامله گر سنتیمنتال می تواند با بررسی حجم معاملات انجام شده و چارت قیمت ها متوجه شود که کدام یک از معامله گران موجود در بازار بیشتر به سمت خرید یا فروش دارایی خود متمایل هستند.
برای اینکه بتوانید چنین کاری را انجام دهید، باید توجه خود را به نقاط بازگشت بدهید. اگر قیمت مورد نظر از نقاط بازگشتی به سمت بالا بشکند، یا اصطلاحا گفته شود که حالات بازار به صورت گاوی درآمده است، باید بدانید که می توانید خرید کنید. ولی اگر قیمت از نقاط بازگشتی به پایین شروع به شکستن کند و به اصطلاح بازار به حالت خرسی درآمده باشد، به معنای آن است که باید بفروشید.
نکته ای که در این میان اهمیت بسیار زیادی دارد آن است که ممکن است با عدم دقت به نقاط بازگشتی و یا عجله کردن در تحلیل آنها، به جای سود، دچار ضرر شوید. بنابراین بهتر است در چنین حالتی اگر به خوبی از تحلیل سنتیمنتال خود مطمئن نیستید، از سایر ابزارها، الگوها و اندیکاتورها نیز تا حدودی کمک بگیرید.
استفاده از آمار جز به کل
آنچه همه ما می دانیم آن است که تحلیل سنتیمنتال بر اساس حجم معاملات و چارت قیمت ها انجام می گیرد. بنابراین تکلیف معامله گری که در بازاری مثل بازار فارکس فعالیت می کند چیست؟ در این بازار هیچکس از حجم معاملات خبر ندارد! در چنین حالتی معامله گری که قصد استفاده از روش تحلیل سنتیمنتال دارد، می تواند به سراغ سایت ها و یا اندیکاتورهایی برود که می توانند آماری جزیی، ولی مورد نیاز وی و تا حدودی مطمئن به او ارائه کنند. این آمار اندک است، ولی می تواند به خوبی پوزیشن تعداد زیادی از معامله گران را به شخص نشان دهد. اگر معامله گر تجربه کافی داشته باشد و نحوه استفاده از اطلاعات را به خوبی بلد باشد، می تواند از چنین موقعیتی کمال استفاده را ببرد و در نتیجه سود زیادی به دست آورد.
تحلیل سنتیمنتال و گزارش COT
گزارش COT معمولا با عنوان گزارش تعهد معامله گران هم شناخته می شود. طی این گزارش، آماری در اختیار معامله گر قرار می گیرد که در آن پوزیشن های معامله گران بازار فارکس ارائه شده است.
توجه داشته باشید که گزارش COT وقتی همراه تحلیل سنتیمنتال می شود که معامله گر لازم داشته باشد به نحوی به سنتیمنت بازار یا همان احساسات معامله گران موثر بازار، دسترسی داشته باشد. این امر باعث می شود که در صورت حرکت بازار به سمت بالا یا پایین، معامله گر بتواند جهت صحیح را تشخیص داده و از گرفتن تصمیمات عجولانه و اشتباه جلوگیری کند.
مثال واقعی از نحوه استفاده تحلیل سنتیمنتال و بررسی سنتیمنت بازار
اجازه دهید برای درک بهتر تحلیل سنتیمنتال، یک نمونه واقعی و البته مشهور را بررسی کنیم.
طی سال 2018 اتفاقاتی رخ دادند که باعث نگرانی و اضطراب معامله گران بازار بورس آمریکا شد. اول از همه درآمدهای شرکت ها به شدت کاهش پیدا کرده بود. در واقع تحلیل گران پیش بینی می کردند که میزان درآمد شرکت ها طی سال 2019 حدود سه یا چهار درصد رشد خواهد داشت. در حالی که طی سال های گذشته این افزایش درآمد عددی دو رقمی بود.
علت دیگری که باعث اضطراب معامله گران شد، سخنان رییس شورای عالی خزانه داری آمریکا بود که اعلام کرد ترازنامه بانک مرکزی این کشور به صورت اتوماتیک به جریان افتاده است. این سخنان باعث ایجاد نگرانی شدیدی در میان افراد فعال در بازار بورس شد و در چنین حالتی بود که سنتیمنت بازار شروع به ریزش کرد.
مثال واقعی از تحلیل سنتیمنتال
از طرف دیگر میان دولت های چین و آمریکا تنش هایی به وجود آمده بود که به شدت بر اقتصاد جهان تاثیرگذار بود. همزمان نیز موعد تعطیلات دولت آمریکا فرا رسید. افرادی که از تحلیل سنتیمنتال برای معامله استفاده می کردند، با نگاهی به بازار به خوبی متوجه می شدند که همه این موارد در کنار هم باعث شده اند سنتیمنت بازار به سمت کاهش گرایش پیدا کند. در نتیجه معامله گران که ترسیده بودند، اعتماد خود به بازار را از دست دادند. و در نهایت بازار معاملات بورس آمریکا در آن سال بدترین دوران خود را از سال 1931 به بعد تجربه کرد.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.7 / 5. تعداد آرا 3
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
پول هوشمند در بازار بورس چیست؟
وب مانی (WebMoney) چیست و چه خدماتی ارائه می دهد؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
شاخص ترس و طمع چیست و چه کاربردی در تحلیل قیمت دارد؟
شاخص ترس و طمع
رفتار بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران در بازار ارز دیجیتال، بر مبنای احساسات است. بر همین اساس شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) میتواند احساسات متفاوت معاملهگران را در قالب اعداد و به صورت کمی نشان دهد. در این مطلب از صفحه اقتصاد با شاخص ترس و طمع و کاربردهای آن در ترید ارزهای دیجیتال بیشتر آشنا میشویم.
شاخص ترس و طمع چیست؟
معاملهگران اغلب در زمان رشد قیمتها حریص میشوند که در نتیجه آن احساس فومو در بازار وجود میآید و بالعکس زمانی که بازار نزولی میشود، با دیدن تغییرات قیمتی منفی به صورت غیرمنطقی اقدام به فروش ارزهای دیجیتال خود میکنند. شاید پیش از این نیز شنیده باشید که در بازارهای مالی دو نوع تحلیل تکنیکال و فاندامنتال وجود دارد، اما برخی از معاملهگران از شیوه دیگری هم برای ارزیابی شرایط بازار استفاده میکنند که از آن به عنوان تحلیل احساسات یاد میشود.
وجود شاخصهایی که با گرفتن دادههای اولیه، احساسات حاکم در بازار و وضعیت معاملهگران را ارزیابی میکنند، میتواند دید خوبی نسبت به روند فعلی و احتمالات پیشرو در اختیار فرد معاملهگر قرار دهد. یکی از این شاخصها که احساسات بازار را نشان میدهد، شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) نام دارد.
- ترس شدید نشانگر این است که سرمایهگذاران نگران هستند و این موضوع میتواند از یک فرصت خرید خبر دهد.
- وقتی سرمایهگذاران بیش از حد حریص میشوند، میتواند نشان از این باشد که یک اصلاح قیمتی در راه است.
داده ها در مقیاسی ساده بین اعداد صفر تا صد قرار دارند، عدد صفر به معنای “ترس شدید” و عدد صد برابر “طمع شدید” است
بنابراین شاخص ترس و طمع احساسات جاری سرمایهگذاران را تجزیه و تحلیل میکند و این دادهها را در مقیاسی ساده بین اعداد صفر تا صد قرار میدهد.
نمودار تاریخچه احساسات بازار ارزهای دیجیتال
نمودار زیر طرحی از شاخص ترس و طمع در ارزهای دیجیتال در یک سال گذشته است که در محور عمودی صفر به معنای “ترس شدید” و عدد صد برابر “طمع شدید” است. این عدد در ماه گذشته برای بیت کوین در محدودهی ترس قرار گرفته است.
نمودار شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال در یک سال اخیر
با بررسی نمودار میتوان این نکته را در نظر داشت که هنگامی که شاخص در یک روند نزولی قرار دارد و توالی سقفهای نموداری به سمت پایین است احساس ترس از ریزش بیشتر قیمت در معاملهگران بیشتر مشهود است که این باعث خروج سرمایه یا محافظه کاری بیشتر آنها در معاملات خود میشود.
این امر باعث کاهش سرمایه جاری در بازار شده در نتیجه به کاهش نوسانات و ادامهدار شدن ریزش قیمت منجر میشود. در طرف مقابل هنگامی که نمودار روندی صعودی را در پیش میگیرد و شروع به ساختن کفهای نموداری بالاتر از همدیگر میکند نشان از کاهش ترس معاملهگران و افزایش ریسک پذیری آنان دارد.
مقایسهی نمودار شاخص ترس و طمع در بیت کوین با قیمت بیت کوین (نمودار آبی) در سال گذشته
در طرف مقابل، حرکت صعودی شاخص باعث افزایش سرمایه تزریقی به بازار و خوشبینی تحلیلگران به آیندهی قیمت میشود و این روند افزایشی شاخص تا جایی ادامه پیدا میکند که نمودار به سمت محدودهی طمع شدید شروع به حرکت میکند. پس از قرار گرفتن در این ناحیه و با اشباع قیمت، نزول شروع میشود.
اجزای شاخص ترس و طمع
جمعآوری داده ها برای این شاخص از پنج منبع زیر صورت میگیرد که هرکدام دارای وزنی متفاوت است. ( این وزن به صورت درصد در هر فاکتور بیان میشود)
به منظور داشتن تجسمی معنادار از تغییر احساسات در بازار، هر داده مانند دادهی روز قبل ارزشگذاری شده است. شاخص فعلی در حال حاضر به علت نوسانات بالا فقط مختص به بیت کوین است.
چگونه بر احساسات و ترس هنگام معامله در بازار بورس غلبه کنیم؟
برای موفق بودن در بازار بورس و کسب سود در آن باید فاکتورهای مختلفی را در نظر داشت و با دقت زیاد بازار را تحلیل و بررسی کرد. تقریباً ۱۰ درصد افراد فعال در بورس، آن را یک شغل حرفهای میدانند و از طریق آن امرار معاش میکنند و چیزی در حدود ۵ درصد افراد میتوانند از بورس پول زیادی به دست آورند.
قطعاً کسانی که میتوانند در این بازار به خوبی عمل کنند و در معاملات موفق باشند از یکسری اصول پیروی کردهاند. اصولاً اکثر افراد در این بازار بهصورت اتفاقی معاملات موفقی داشتهاند اما وقتی در بلند مدت حساب افراد را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که اکثر آنها میزان قابل توجهی سود دریافت نکردهاند یا مقداری از سرمایه اصلی خود را از دست دادهاند.
دلایل بسیاری برای این موضوع وجود دارد که میتوان به عدم داشتن نظم معاملاتی، نداشتن استراتژی معاملاتی مناسب، مدیریت ریسک نامناسب و احساساتی شدن در حین انجام معامله اشاره کرد. شاید بهجرئت بتوان گفت که تأثیر احساسات در تصمیمگیری در حین معامله و ترس در زمان انجام معاملات میتواند تأثیرات به شدت بدی روی نتیجه نهایی معاملات بگذارد.
باید در نظر داشت که اکثر معاملهگرانی که دارای استراتژی معاملاتی هستند، در بعضی موارد تحت تأثیر احساسات قرار میگیرند و نمیتوانند به صورت صحیح تصمیمگیری کنند؛ زیرا فشار روانی بازار بسیار زیاد بوده و کنترل احساسات نیازمند تمرین و تجربه بسیار در بازار بورس است.
معمولاً احساسات در شروع و ورود به معامله خود را نشان میدهد و ترس در معاملهگر در هنگام خارج شدن از معامله خود را نمایان میکند. در ادامه بحث در مورد دلایل به وجود آمدن ترس و احساسی شدن در بازار بورس میپردازیم و راههای مقابله با این دو عامل را بیان خواهیم کرد.
سرفصلهایی که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته در زیر بیان شده است:
- دلایل احساسی شدن معاملهگر در بازار بورس
- پارامترهای به وجود آمدن ترس در حین انجام معاملات
- راههای مقابله با ترس در انجام معاملات
- چگونگی حذف احساسات در بازار بورس
دلایل احساسی شدن معاملهگر در بازار بورس
احساسات جزو لاینفک انسان است و طبیعی است که نسبت به موضوعی یک واکنش احساسی نشان بدهیم. بازار بورس نیز از این قضیه مستثنا نیست و طبیعتاً هر فردی در این بازار دچار تصمیمات احساسی میشود. به طور مثال یک معاملهگر بعد از معاملهای موفق حس برد در خود میپندارد و تصور میکند در هر شرایطی میتواند بهترین معامله را انجام دهد و شروع به انجام معاملات جدید میکند.
معمولاً احساسات در شروع معامله بیشتر خود را نشان میدهند؛ که میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. یک از این دلایل کسب سود در یک یا چند معامله قبل است؛ که فرد به شدت به خود اعتماد کرده و بدون تحلیل وارد معامله بعدی میشود. دلیل دیگر که سبب میشود فرد احساسی عمل کند نگاه قماربازانه به بازار بورس است. اگر فرد لحظهای نگاه قماربازانه به بازار داشته باشد آنگاه تمام تحلیلها را کنار گذاشته و طبق احساسات خود پیش میرود.
احساساتی شدن معاملهگر بیشتر در ابتدای انجام معامله و نقطه ورود صورت میپذیرد. با دیدن روند قیمتی و نمودار، بیشتر از اینکه عقلانی و منطقی پارامترها را بررسی کند، حس میکند که بازار به سمت بالا حرکت کرده و قیمتها افزایش پیدا میکند. درنتیجه بر طبق احساسات وارد معامله میشود که درواقع اولین و مهمترین گام در معامله را بر اساس احساسات برداشته و این موضوع جزو بزرگترین اشتباهات در بازار است.
بیشترین حسهایی که میتواند فرد را در بازار بورس تحت تأثیر قرار دهد شامل ترس، امید، حرص و پشیمانی است. اگر فرد بتواند این قسمتهای عاطفی و احساسی را از خود دور کند میتواند موفقیتهای بیشتری را در این بازار به دست آورد. باید در نظر داشت که حذف احساسات در معاملات فقط با تجربه در بازار و همچنین تمرین و پیروی کردن از نکاتی که در ادامه گفته می شود، امکانپذیر است.
احساسات جز لاینفک انسان است و طبیعی است که نسبت به موضوعی یک واکنش احساسی نشان دهد، بازار بورس نیز از این قضیه مستثنا نیست و طبیعتاً هر فردی در این بازار دچار تصمیمات احساسی میشود.
پارامترهای به وجود آمدن ترس در حین انجام معاملات
احساس ترس در حین انجام معاملات در بازار بورس همیشه وجود دارد. این ترس میتواند به دو دسته تقسیم شود. ترس مفید که در انجام معاملات کمک کننده است و مانع از انجام ریسکهای بیدلیل میشود و دوم ترس مضر، که مانع از انجام معاملات و تصمیمگیریهای صحیح در این بازار می شود.
معمولاً ترس به دو دلیل در معاملهگر به وجود میآید. اولی ترس از دست دادن سرمایه اولیه و دومی ترس از دست دادن سود است که سبب میشود فرد تعادل خود در تصمیمگیری را از دست بدهد. ترس از دست دادن سرمایه باعث میشود تا فرد در معاملات بسیار محتاط شود و با ورود بازار در مسیر ضرر بدون تحلیل آینده، آن معامله را با کمترین ضرر ببندد و از آن خارج شود. به تدریج با زیاد شدن این ضررهای کوچک فرد درمی یابد که مقدار زیادی از سرمایه اولیه خود را از دست داده است.
حال اگر بخواهیم بهصورت روانشناسی و رفتاری دلایل ترس در معاملات را بررسی کنیم، میتوانیم آن را به چهار دلیل عمده تقسیم کنیم. اولین دلیل، ضرر در گذشته است و فرد چون نمیخواهد آن ضرر و زیان دوباره تکرار شود ترس از انجام معامله دارد. دومین عامل نداشتن سرمایه متناسب است. به این معنی که فرد با ضرر در بازار بورس به شرایط رفاهی و نیازهای اولیه زندگی صدمه وارد میکند. پس همیشه در ترس از دست دادن بخشی از زندگی روزمره خود قرار دارد و نمیتواند بهصورت درست معامله کند.
داشتن اهداف غیر واقعی و توجه به اخبار متفاوت و غیر موثق نیز خود سبب به وجود آمدن ترس در فرد میشود. در بعضی از زمانها، تحلیلهای دقیق و علمی نیز در بازار جوابگو نیستند و ممکن است معامله با ضرر بسته شود و این موضوع به خاطر ذات غیر قطعی بازار است. حال همین ناکار آمدی علم نیز در بعضی مواقع موجب به وجود آمدن ترس در معاملهگر میشود. با تمام این توضیحات باید در نظر داشت که فرد همیشه در معرض ترس از شکست قرار دارد و باید با کسب تجربه بر آن غلبه کند.
احساس ترس در حین انجام معاملات در بازار بورس همیشه وجود دارد و این ترس میتواند به دو دسته تقسیم شود. ترس مفید که در انجام معاملات کمک کننده است و مانع از انجام ریسکهای بیدلیل میشود و دوم ترس مضر بوده که مانع از انجام معاملات و تصمیمگیریهای صحیح در این بازار می شود.
راههای مقابله با ترس در انجام معاملات
برای اینکه بتوانیم با ترس در انجام معاملات مقابله کنید، باید ابتدا ذهن خود را آماده سازید. در اولین گام باید تمام ضرر و زیانهای گذشته را بهعنوان هزینه آموزش خود در نظر بگیرید. همین امر کمک میکند تا همیشه تجربیات گذشته خود را در ذهن داشته باشید.
باید قوانین مشخصی را برای خود تعیین کنید تا به وسیله آن از میزان ضرر کم کنید. استراتژی معاملاتی خاص خود را داشته باشید، با اطمینان معامله کنید و قبل از معامله حتماً حد سود و ضرر خود را مشخص کنید. تمامی دلایل و اشتباهات در معاملات را یادداشت کنید تا در معاملات بعدی آنها را تکرار نکنید. این عوامل بهخودیخود سبب کاهش ترس در معاملات میشوند.
در نظر داشته باشید وقتیکه حد ضرر را در معاملات خود مشخص کردهاید تا زمانی که معامله به آن حد محافظتی نرسیده، شما هنوز ضرر نکردهاید؛ پس نباید اجازه دهید که ترس از دست دادن سرمایه شما را تحت تأثیر خود قرار دهد و سبب شود شما معامله را زودتر از زمان ببندید و از آن با ضرر کمتر خارج شوید.
لازم به ذکر است که اگر حد ضرر در معاملات بهدرستی تعیین شود هم از ضررهای سنگین جلوگیری میکند و هم فرصتهای به دست آوردن سودی که در معاملات به وجود میآید را از بین نمیبرد. باید یادآوری کرد که تعداد معاملاتی که به سود یا ضرر میانجامد مهم نیست بلکه میزان آنها بسیار تعیین کننده است. دقت در تعیین پارامترهای یک استراتژی مانند ریسک به پاداش میتواند به مقدار قابل توجهی از ترس فرد در انجام معامله بکاهد.
در نظر داشته باشید وقتیکه حد ضرر را در معاملات خود مشخص کردهاید تا زمانی که معامله به آن حد محافظتی نرسیده، شما هنوز ضرر نکردید؛ پس نباید اجازه دهید که ترس از دست دادن سرمایه شما را تحت تأثیر خود قرار دهد و سبب شود شما معامله را زودتر از زمان ببندید.
چگونگی حذف احساسات در بازار بورس
اولین نکتهای که به فرد کمک میکند تا در این بازار بر احساسات خود غلبه کند، این است که بازار بورس را یک سرمایهگذاری بسیار جدی بداند و به هیچ عنوان آن را بهمنزله سرگرمی نپندارد. این امر بهصورت ناخودآگاه در اکثر افرادی که بهعنوان شغل دوم به آن ورود پیدا میکنند، نمایان میشود.
همینکه فرد بازار بورس را یک بازار کاملاً جدی بداند، ملزم به این میشود که برای معاملات خود برنامهریزی داشته باشد تا بتواند تصمیمات دقیقتری بگیرد و همین امر به مرور موجب حذف شدن احساسات میشود. دقت به پارامترهای تحلیل و توجه به قیمت سبب میشود که کمتر احساسات به تصمیمات فرد رسوخ پیدا کند.
توجه به سطوح حمایتی و مقاومتی، خطوط روند و همچنین دیگر پارامترهای فنی مهم، میتواند نقش به سزایی در جلوگیری از احساساتی شدن فرد داشته باشد. لازم به ذکر است که داشتن قوانین سختگیرانه و الزام به انجام آن از دیگر راههای مقابله با احساسات در بازار بورس است.
بهطورکلی حضور در بازار بورس و معامله در آن مانند شرکت در یک جنگ است. هر چه در این جنگ تصمیمات بر پایه و اساس منطق و تحلیلهای درست انجام شود، امکان پیروزی در آن بیشتر است و هرچقدر به دور از تحلیل باشد و احساسات در آن دخیل باشد، میتواند شکستهای سنگینتری را به دنبال داشته باشد.
بهطورکلی حضور در بازار بورس و معامله در آن مانند شرکت در یک جنگ است. هر چه در این جنگ تصمیمات بر پایه و اساس منطق و تحلیلهای درست انجام شود امکان پیروزی در آن بیشتر است و هرچقدر به دور از تحلیل باشد و احساسات در آن دخیل باشد میتواند شکستهای سنگینتری را به دنبال داشته باشد.
با توجه به موارد گفته شده در مقاله میتوان اینطور نتیجه گرفت که احساسات در معاملات میتواند بهشدت تأثیراتی منفی در نتیجه معاملات داشته باشد و به میزان قابل توجهی از قدرت استدلال و تصمیمگیری معاملهگر بکاهد. ترس از دست دادن سرمایه و ترس از دست دادن سود نیز دو عاملی هستند که میتواند سود معاملات را کاهش دهند و در بعضی از موارد نیز بهصورت تدریجی به میزان ضرر بیفزایند.
مهمترین راه برای مقابله با ترس و احساسات در معاملات داشتن قوانین مشخص و پیروی از استراتژی معاملاتی با پارامترهای دقیق مانند نقطه ورود، حد سود و ضرر و نسبت ریسک به پاداش است. همانطور که گفته شده ترس دارای دو نوع مفید و مضر است و هدف به حداقل رساندن ترس مضر است. کمی ترس در انجام معاملات مفید بوده و سبب میشود فرد با دقت بیشتر و تحلیل دقیقتر اقدام به انجام معامله کند، که اصطلاحاً به آن ترس مفید گفته میشود.
درباره مهرناز سلطانی
نویسنده کتاب: ثروت نهفته در بورس ایران ،مدرس و مربی دوره های بورس و هوش مالی مقدماتی و پیشرفته ،بنیان گذار مجموعه همیار سرمایه ،تحلیگر و معامله گر بورس اوراق بهادار ،نویسنده روزنامه همشهری در حوزه بورس کارشناس رادیو اقتصاد سیما سخنران در سمینارها و همایش های مالی نگارنده بیش از 150 مقاله آموزشی در بازارهای مالی
تحلیل احساسات بازار
31 مرداد
بحث بر سر مزایای نسبی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندمنتال یا تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی بحثی بحث
بحث بر سر مزایای نسبی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندمنتال یا تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی بحثی بحث برانگیز است. سرمایهگذاران و معاملهگران غالبا وقتی یکی را از این دو روش را انتخاب میکنند، معمولا از دیگری غافل میشوند اما در واقع ترکیب این دو است که میتواند در سرمایهگذاری در بورس و بازار سرمایه موثر باشد.
در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال توضیح داده میشود، نقاط قوت و ضعف هر یک برجسته میشود و همچنین چندین روش ترکیب این دو رویکرد و آیندهای را که برای اشکال مختلف روشهای تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری در نظر گرفته شده است، لیست میکنیم.
تحلیل فاندمنتال یا تحلیل بنیادی چیست؟
تجزیه و تحلیل بنیادی در بازار سهام روشی برای ارزیابی یک شرکت و تعیین ارزش ذاتی سهام آن است. ارزش شرکتها بدون توجه به قیمت بازار آنها به گونهای است که لیست شدهاند. سپس تصمیمات خرید و فروش براساس اینکه آیا سهام به ارزش منصفانه خود معامله میشود، اتخاذ میشود.
اگرچه دانستن ارزش سهام در نهایت مهم است اما شرکتهای نسبتا کم ارزش هم میتوانند در بلند مدت عملکرد بهتری داشته باشند تا ارزش سهامشان افزایش یابد.
از تجزیه و تحلیل بنیادی همچنین میتوان در بازارهای دیگر از جمله ارز و کالاها هم استفاده کرد. در صورت استفاده از این روش تحلیل در بازار ارزش و کالا باید هرگونه عواملی که بر ارزش دارایی تاثیر میگذارد را در نظر گرفت.
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی چیست؟
تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال تنها بر اساس قیمت سهام یا دادههای حجم انجام میشود. هدف این تحلیل پیشبینی آینده نیست، بلکه شناسایی محتملترین سناریوها است. در این تحلیل، از قیمت به عنوان نشانهای از نحوه عملکرد فعالان بازار در گذشته و نحوه عملکرد آنها در آینده استفاده میشود.
تحلیلگران تکنیکال از الگوها و روندهای نمودار، سطح حمایت و مقاومت و رفتار قیمت و حجم استفاده میکنند تا فرصتهای معاملاتی را با انتظارات مثبت شناسایی کنند. تجزیه و تحلیل فنی به بررسی وضعیت اقتصادی که بر ارزش یک شرکت تاثیر میگذارد، توجه نمیکند.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل فاندمنتال
تفاوت بین این دو رویکرد یعنی تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال به آنچه که ارزش و قیمت سهام را تعیین میکند، میرسد.
در تجزیه و تحلیل بنیادی ارزش شرکت در نظر گرفته میشود اما در نهایت به ارزش داراییهای شرکت و سودهایی که شرکت میتواند ایجاد کند، بستگی دارد. تحلیلگران فاندمنتال معمولا نگران تفاوت بین ارزش سهام و قیمت معامله آن هستند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال مربوط به عملکرد قیمت است که سرنخهایی در مورد پویایی عرضه و تقاضای سهام نشان میدهد که در نهایت قیمت سهام را تعیین میکند. الگوهایی که در بازار سرمایه وجود دارد اغلب تکرار میشوند زیرا سرمایهگذاران اغلب در یک موقعیت مشابه، رفتاری مشابه میکنند. تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی فقط مربوط به دادههای قیمت و حجم است.
به طور کلی میتوان گفت یکی از تفاوتهای مهم بین دو روش تحلیل تکنیکال و بنیادی این است که در تحلیل بنیادی قبل از رشد یک سهم، رشد آن را پیشبینی میکند اما در تحلیل تکنیکال بعد از مشاهده شواهد، رشد یک سهم است که ورود به سهم را تایید میکند. در واقع تحلیل تکنیکال با تاخیر یا همان تحلیل احساسات بازار Lag همراه است.
ابزارهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل فاندامنتال و تکنیکال
تحلیلگران فاندمنتال یا بنیادی موقعیتها و عملکرد یک شرکت، بازاری که در آن فعالیت میکند، رقبا و اقتصاد را در نظر میگیرند. و مهمترین منبع داده برای تجزیه و تحلیل بنیادی، صورتهای مالی شرکت است که این موارد شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است.
از دادههای این صورتهای مالی میتوان برای محاسبه نسبتها و معیارهایی استفاده کرد که نشاندهنده عملکرد، سلامت و نرخ رشد شرکت است. دادههای صنعت و عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و هزینههای خرده فروشی نیز برای پیشبینی نرخ رشد آینده استفاده میشود. در نهایت، ارزش منصفانه پس از مقایسه چندین مدل و نسبت به دست میآید.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی بسیار گستردهتر از آن چیزی است که بسیاری از مردم تصور میکنند. همه چارتیستها از نمودارهای قیمت از جمله نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای یا نمودارهای تحلیل احساسات بازار شمعی یا همان نموردهای کندل استفاده میکنند. جدا از نمودارهای قیمت، ابزارهای مورد استفاده هم میتوانند بسیار متفاوت باشند.
برخی تحلیلگران تکنیکال از شاخصهایی مانند میانگین متحرک و نوسانسازهای محاسبه شده از قیمت سهام استفاده میکنند. دیگران از الگوهای قیمت و چارچوبهای تجزیه و تحلیل پیچیدهای مانند امواج الیوت و مشخصات بازار استفاده میکنند. پیروان شیوه و تکنیک روند از ابزارهای دیگر برای شناسایی روند قیمت و اندازهگیری حرکت استفاده میکنند.
تجزیه و تحلیل بنیادی در مقابل فنی: کدام بهتر است؟
صحبت بر سر تحلیل بنیادی و فنی بحث برانگیز است. طرفداران هر دو نوع تجزیه و تحلیل اغلب جایگزین را حذف میکنند اما درک نمیکنند که هر دو میتوانند جای خود را داشته باشند.
تجزیه و تحلیل بنیادی بیشتر برای سرمایه گذاریهای بلند مدت مفید است، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی برای معاملات کوتاه مدت و زمانبندی بازار مفیدتر است. همچنین میتوان هر دو را برای برنامهریزی و اجرای سرمایهگذاری در میان مدت و بلند مدت ترکیب کرد.
تحرکات کوتاه مدت قیمتها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود که به نوبه خود تحت تاثیر بسیاری از تجزیه و تحلیل اساسی قرار میگیرد.
احساسات بازار و تاثیر احساسات بر فعالیت بازار تنها با استفاده از دادههای قیمت و حجم، قابل تجزیه و تحلیل است.
از طرف دیگر، نمیتوان از نمودارها برای تعیین اینکه آیا ارزش سهام کمتر از حد است یا بیش از حد و مشخص کردن ارزش آن در سالهای آینده استفاده کرد. نمودارها آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است منعکس میکنند و ارزش آنها در افق زمانی بیشتر کاهش مییابد.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
مزایای تحلیل بنیادی
در تجزیه و تحلیل بنیادی یکی از اطلاعاتی که برررسی میشود بررسی موقعیت مالی و رقابتی است که مشخص کردن آن مزایای متعددی دارد.
تجزیه و تحلیل محیطی که شرکت در آن فعالیت میکند هم در تحلیل بنیادی بسیار اهمیت دارد. با توجه به این که در تحلیل فاندمنتال یا بنیادی تمرکز تنها بر روی تجارت است نه بر روی قیمت سهام، بنابراین این روش تحلیل به سرمایهگذاران این ایده را میدهد که ارزش شرکت در واقع چقدر است.
به عبارتی میتوان گفت این تحلیل برای سرمایهگذاری بلند مدت بسیار ارزشمند است. سرمایهگذاری در حبابهای بازار میتواند سودآور باشد اما هنوز مهم است که بدانید بازار در چه حبابی قرار دارد.
معمولا بیشترین سود را سرمایه گذاران به دست میآورند که از تحلیلی فاندامنتال استفاده میکنند چون اساسا، تصمیمات مبتنی بر تجزیه و تحلیل بنیادی به طور معمول احتمال بیشتری برای درست بودن به ویژه در بلندمدت دارند.
اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل بنیادی
چندین اشکال در تحلیل بنیادی وجود دارد. نکته مهمی که در تحلیل بنیادی باید به آن دقت داشته باشیم این است که این شیوه تحلیل بازار سرمایه محدودیتهایی دارد. از جمله محدودیتهای این روش تحلیل میتوان به زمانبر بودن آن اشاره کرد چون اساسا در این روش هر شرکت را باید به طول مستقل و با جزئیات مورد مطالعه قرار داد.
درست است که بیشتر اطلاعات مورد استفاده در تحلیل بنیادی به طور گسترده در دسترس است اما برای دستیابی به مزیتهای اساسی، باید مجموعه دادههای منحصر به فردی را پیدا کنید که در دسترس اکثر سرمایهگذاران نیست.
تجزیه و تحلیل بنیادی اطلاعات بسیار کمی در مورد آنچه ممکن است در کوتاه مدت رخ دهد به شما میگوید. با مشاهده صورتهای مالی نمیتوان حرکت قیمتها و نوسانات کوتاه مدت را پیشبینی کرد.
تجزیه و تحلیل بنیادی بسیار کمتر از آنچه انتظار میرود، دقیق است. مدلهای ارزشیابی مانند مدل جریان نقدی تنزیل شده بر اساس مفروضات متعددی است که به ندرت بسیار دقیق هستند. ارزشگذاری هدف میتواند به صورت نسبی مفید باشد اما در مورد ارزشگذاری شرکت در بیش از یک یا دو سال آینده محدود است.
مزایا و معایب تجزیه و تحلیل فنی
مزایای تحلیل فنی
یکی از مزایای عمده تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی این است که سهام را میتوان به سرعت تجزیه و تحلیل کرد. همچنین، برخی از وظایف تحلیلی در این روش را میتوان به صورت خودکار انجام داد و همین کار باعث صرفهجویی در وقت میشود.
این مساله به این معناست که یک تحلیلگر فنی میتواند سهام بیشتری را بررسی کند و ایدههای بیشتری هم برای حضور در بازار داشته باشد.
همچنین می توان از تجزیه و تحلیل فنی برای تعیین اهداف قیمت و سطوحی استفاده کرد که در آنها ایدهای بدیهی اشتباه است. این امر به معاملهگران اجازه می دهد تا استراتژیهای سرمایهگذاری با ریسک و پاداش مشخص تعریف کنند.
در کوتاه مدت، عملکرد قیمت تحت تاثیر عوامل متعددی قرار میگیرد که تجزیه و تحلیل بنیادی نمیتواند آنها را مشخص کند. اما در روش تحلیل فنی با نگاه کردن به نمودار، می توان تاثیر احساسات بازار، روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا را مشاهده کرد.
همچنین میتوان از تجزیه و تحلیل فنی برای بهبود زمانبندی و تجارت استراتژیهای متناسب با شرایط بازار استفاده کرد.
این مساله در نهایت میتواند با بهبود زمانبندی شما در هنگام فروش یا خرید گزینههای کوتاه مدت، استراتژیهای ریسک را بهبود بخشد.
از طرف دیگر برخی از استراتژیهای فنی را میتوان دوباره آزمایش کرد. این به این معناست که میتوان آنها را آزمایش علمی کرد و از آنها استفاده کرد. استراتژیهایی که می توانند دوباره آزمایش شوند، اساس بسیاری از استراتژیهای معاملاتی الگوریتمی هستند.
اشکالات و معایب تجزیه و تحلیل فنی
البته تجزیه و تحلیل فنی اشکالاتی هم دارد. اولین اشکال این روش تحلیل این است که با وجود امکان آزمایش دوباره، بسیاری از الگوهای این روش تحلیل از جمله تجزیه و تحلیل موج الیوت و سایر اشکال تجزیه و تحلیل فنی ذهنی هستند و بر قضاوت تکیه دارند بنابراین پرریسک محسوب میشوند بنابراین میتوان گفت استفاده از نمودارها بیشتر یک هنر هستند تا یک علم.
تجزیه و تحلیل فنی اغلب منجر به ابهام میشود. دو تحلیلگر فنی میتوانند با استفاده از رویکردهای مختلف در مورد یک سهم به نتایج بسیار متفاوتی برسند. نمودارها اغلب در بازههای زمانی مختلف بسیار متفاوت به نظر میرسند و با تعداد زیادی روش تجزیه و تحلیل، شاخصها و تحلیل احساسات بازار بازههای زمانی موجود، تشکیل و ایجاد یک نمای واحد میتواند یک چالش باشد. این مساله اغلب اتفاق می افتد و در واقع به عنوان فلج تحلیل شناخته میشود.
از طرف دیگر باید گفت راهاندازی معاملات فنی نرخ پیروزی نسبتا پایینی دارند. در حالی که یک الگو یا راهاندازی ممکن است دارای برتری باشد، اما در واقع میزان برد در این شیوه اغلب کمتر از ۶۰ است.
استفاده از تجزیه و تحلیل فاندمنتال و تحلیل تکنیکال در کنار هم
روشهای مختلفی وجود دارد که به کمک آنها میتوان از تجزیه و تحلیل تکنیکال و فاندمنتال به طور موثردر کنار هم استفاده کرد. در ادامه چند روش برای ترکیب این دو روش تحلیلی ذکر شده است:
فقط نگاه کردن به نمودار قیمت میتواند تصوری از جهت روند سهام در شما ایجاد کند. این روش به شما این ایده را میدهد که آیا بازار با ارزشگذاری شما موافق است یا خیر. نکته مهم در این روش این است که اگر نظرتان با باقی افراد فرق دارد باید کاملا آماده باشید تا در صورت داشتن سهام سریع از آن خارج شوید و یک تغییر اساسی ایجاد کنید.
شما میتوانید بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی، فهرستی از سهام مورد نظر خود تهیه کنید و سپس از تجزیه و تحلیل فنی برای تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش سهام استفاده کنید.
مطالعات کمی نشان داده است که ترکیبی از ارزش و حرکت میتواند یک روش موثر برای انتخاب سهام باشد. در اصل، معاملات سهام با ارزش کم اما با شتاب قوی تمایل به عملکرد بهتری دارد.
نتیجهگیری
روشهای زیادی برای انتخاب سهام وجود دارد. به طور سنتی، سرمایهگذاران بلندمدت بر تجزیه و تحلیل بنیادی تکیه میکنند، که ساختار مدیریت شرکت، رقبا، موقعیت صنعت، میزان رشد، پتانسیل رشد، درآمد و سود را بررسی میکند و سعی میکند تعیین کند که آیا سهام یک شرکت ارزش خوبی دارد یا خیر.
به عبارتی در روش تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال معیارهای بسیاری مانند سود به ازای هر سهم، نسبت قیمت به درآمد، رشد قیمت به درآمد و سود تقسیمی برای مقایسه دو شرکت با قیمت سهام متفاوت، تعداد متفاوت سهام معاملاتی، یا فقط ساختار شرکتهای مختلف، مورد استفاده و ارزیابی قرار میگیرد.
سرمایهگذارانی که قصد سرمایهگذاری کوتاه مدت دارند اغلب بر تجزیه و تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال اتکا میکنند. این روش تحلیل بر الگوهای موجود در نمودارهای سهام تمرکز میکند تا روند قیمتگذاری و حجم آینده سهام یک شرکت را پیشبینی کند.
در تجزیه و تحلیل فنی فرض میشود که الگوها و حرکتهای آینده اغلب شبیه الگوها و حرکتهای قبلی خواهد بود. پیروان تجزیه و تحلیل فنی معمولا بر این باورند که نمودارها منعکسکننده تمام اطلاعاتی هستند که به طور عمومی در مورد یک شرکت خاص، توسط کسانی که آن را معامله میکنند، نشان میدهد.
دیدگاه شما