پراکندگی شعب کارگزاریها در شهرهای مختلف ایران
کارگزاری چیست؟ کارگزاران بورسی چه وظایفی دارند؟
برای ورود به بازار سهام حتما باید از طریق کارگزاران بورس اقدام کنیم. نوشتار پیشرو هر آنچه را که لازم است شما درباره کارگزاران بورس بدانید، مورد بحث قرار گرفته است.
آنچه در این مطلب میخوانید:
- کارگزاری چیست؟
- چرا حضور کارگزاران لازم است؟
- نگاهی بر تاریخچه کارگزاریها
- کارگزاریها چه خدماتی ارائه میدهند؟
- کارگزاریها چه خدمات مازادی برای جذب مشتری در فضای رقابتی ارائه میکنند؟
- کانون کارگزاران چیست و چه وظایفی دارد؟
- چند کارگزاریهای فعال در بازار سرمایه وجود دارد؟
- کارگزاران بر چه اساسی رتبهبندی میشوند؟
- چگونه بهترین کارگزار را انتخاب کنیم؟
کارگزاری چیست؟
دنیای بورس | بسیاری از افراد که قصد سرمایهگذاری در بازار سهام را دارند، احتمالا با واژه کارگزاری آشنا هستند. در واقع شما برای ورود به بورس باید حتما از طریق کارگزاریها اقدام کنید. کارگزاران بورس شرکتهای واسطی هستند تا شما بتوانید بهراحتی معاملات بازار را انجام دهید. در حقیقت کارگزاران خریدار و فروشنده را در بازار سهام به هم وصل کرده و در ازای این کار دستمزد یا همان کارمزد دریافت میکنند.
کارگزاریها برای فعالیت در بازار سرمایه باید مجوز تاسیس و فعالیت خود را از سازمان بورس و اوراق بهادار اخذ کنند و به عضویت کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار و بورس مربوطه درآیند.
چرا حضور کارگزاران الزامی است؟
برای درک بهتر نقش کارگزاری فرض کنید که شرکتهای کارگزاری نبودند؛ در این صورت شما برای انجام معاملات در بازار سهام مجبور بودید در ساعات فعالیت بازار، دائماً در ساختمان مرکزی بورس واقع در خیابان حافظ حاضر میشدید و در بین جمعیت انبوه معامله گران به خرید و فروش میپرداختید.
درحالیکه با وجود کارگزاریها شما به راحتی در قیمت و تعداد مدنظر خود سفارش را ثبت کرده و پس از آن تمامی فعالیتها بهصورت خودکار و خرید یا فروش انجام میگیرد.
بنابراین نقش کارگزاریها لازمه فعالیت، حیات و گسترش بازار سرمایه است و این موضوع برای تمامی اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی صادق است.
تاریخچه کارگزاریها
شیوه قدیم معاملات کارگزاران بورسی در بازارهای جهانی
- فعالیت کارگزاران در ایران از کی و با چند کارگزاری آغاز شد؟
بورس تهران در سال 1346 تاسیس شد. همزمان با تاسیس آن کارگزاران بورسی هم فعالیت خود را آغاز کردند. اما در ابتدای امر 13 کارگزار فعال که عمدتا بانکی بودند در بازار سرمایه ایران مشغول به کار بودند.
این تعداد در سالهای بعد به تدریج افزایش پیدا کرد. این کارگزاران تنها در 2 روز معاملاتی طی هفته و در ساعتهای 10 الی 12 در تابلوی مظنه، معاملات را ثبت میکردند.
در سال 1348 برای اولین بار 2 کارگزار از بخش خصوصی به این تعداد اضافه شد و بعدها یک کارگزار خصوصی دیگر هم فعال شد. به طوری که تا قبل از انقلاب یعنی سال 1357، 3کارگزار خصوصی و 26 کارگزار نهادی در بازار فعالیت داشتند.
تاثیر کارگزاریهای خصوصی بر بازار سرمایه
ورود کارگزاران بخش خصوصی در آن سالها به بازار سرمایه به عنوان نقطه عطفی برای رونق معاملات و افزایش حجم دادوستدها مطرح شد. در سال 1352، 50 درصد از کل معاملات در اختیار دو کارگزاری خصوصی (کارگزاری محمود رضویان و محمود کریشچی) قرار داشت. بعد از اضافه شدن کارگزار سوم از بخش خصوصی (احمد سلطانی) یک سوم از کل معاملات در اختیار این 3 کارگزار بود.
فعالیت کارگزاران از چه زمانی رونق گرفت؟
در سالهای بعد از انقلاب در یک دوره معاملات کارگزاریها از رونق افتاد، بهطوریکه حجم معاملات تا سال 1367 در حد صفر بود.
از سال 1367 به بعد و بهخصوص در دهه 70، بورس یک جان تازهای گرفت. بر این اساس 7 کارگزار خصوصی به فهرست کارگزاران اضافه شدند. این تعداد کارگزار خصوصی بههمراه 8 کارگزاری نهادین، معاملات را مجدد آغاز کردند.
در دهه 70، با مجوزهای جدیدی که سازمان کارگزاران بورس به کارگزاران اعطا کرد، معاملات آنها قوت گرفت اما اصل معاملات و ایجاد روند واقعی در دادودستدها از دهه 80 آغاز شد. تصویب قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی در این دوره انجام شد.
به این ترتیب با تغییر ساختار بازار سرمایه و اعطای مجوز به چندین کارگزاری در بازار سرمایه شاهد تغییرات اساسی در کلیت بازار سرمایه، ارکان و ساختار آن بودیم. از آن زمان به بعد یک توسعه چشمگیری در بازار سرمایه ایجاد شد. هر چند صنعت فعالیت کارگزاریها قدمت 50 ساله دارد، اما عمده پیشرفت و توسعه آن در 10 سال اخیر صورت گرفته است.
کارگزاریها چه وظایفی دارند؟
از جمله خدماتی که کارگزاران بورسی به مشتریان خود میدهند:
- کلیه معاملات اوراق بهادار: خرید و فروش سهام، حق تقدم سهام، اوراق بدهی، اوراق مشتقه و معاملات آتی و. در بورس، فرابورس، بورس کالاو بورس انرژی به صورت مستقیم و آنلاین (معاملات بر خط)
- خدمات مشاورهای: پذیرش و ثبت شرکتها و انتشار و عرضه اوراق بهادارشان در بورسهای مربوطه، ارائه خدمات مشاورهای به شرکتهای پذیرش شده در بورس یا فرابورس جهت نحوه انتشار اوراق، انجام افزایش سرمایه و. ، ارایۀ خدمات و نظرات مشورتی به سرمایهگذاران (خرید و فروش سهام یا سرمایهگذاری در صندوقها، اوراق با درآمد ثابت و. )
- بازارگردانی اوراق بهادار: بازارگردانی یعنی فعالیتی که با اخذ مجوزهای لازم عرضه و تقاضا را در بازار سرمایه تنظیم کرده و مانع از نوسان شدید قیمتها میشود. اینکار افزایش نقدشوندگی بازار را به دنبال دارد.
- خدمات مالی: ارائه اطلاعات مربوط به ورقه بهادار، معامله، سفارشات خرید و فروش و ناشر ورقه بهادار به مشتریان
- تعهد پذیره نویسی: انجام تعهد خرید اوراق بهاداری که ظرف مهلت “پذیرهنویسی” به فروش نرسیده است.
کارگزاریها چه خدمات مازادی برای جذب مشتری ارایه میکنند؟
- اعتبار معاملاتی: برخی از کارگزاریها براساس گردش کارگزاران به عنوان واسطه مالی مشتریان خود (میزان و حجم خرید و فروش) به آنها اعتبار معاملاتی میدهد.
به این صورت که فرد بدون پرداخت مبلغ سهام خود را از طریق اعتباری که کارگزاری به آنها میدهد، خرید یا فروش میکند. این شیوه به عبارتی نوعی وام از سوی کارگزار به مشتریان با سطح اعتباری بالا است.
- تخفیف معاملاتی: کارگزاران بورسی در ازای دریافت حق الزحمه خرید و فروش سهام را برای مشتریان خود میسر میکنند که سقف آن توسط سازمان بورس تصویب شده است. برخی از کارگزاران به منظور جذب مشتری تخفیفانی در کارمزد معاملات اعمال میکنند.
- دورههای آموزشی: برخی از کارگزاریها دورههایی تحت عنوان آموزش بورس به صورت حضوری یا غیرحضوری برگزار میکنند.
نهاد کانون کارگزاران در ایران
کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار در سال 1386 به عنوان یک مؤسسه غیردولتی فعالیت خود را آغاز کرد. اعضای آن کارگزاران فعال در بازار سرمایه هستند.
به عبارتی تمامی کارگزاریهای بورسی برای فعالیت در بازار سرمایه باید به عضویت این کانون درآیند. کارگزاریها تابع قوانین واحد و استانداردی هستند که توسط کانون کارگزاران وضع میشود.
وظایف کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار چیست؟ مهمترین وظیفه این کانون نظارت و قانونگذاری برای شرکتهای کارگزاری است.
نحوه و کیفیت خدماترسانی اعضا، پیشنهاد تغییر سقف کارمزدها و نرخهای خدمات اعضای کانون به سازمان، ارتباط با سایر ارکان و فعالان بازار اوراق بهادار، ایجاد سازش و حل اختلافات و مشکلات بین کارگزاران، کارگزار معاملهگران و بازارگردانان و سایر اشخاص ذیربط، تنظیم روابط بین اعضای کانون با یکدیگر و با اشخاص وابسته به اعضاء، کمک به تهیه و تدوین قوانین، مقررات و آئیننامههای مربوط به اعضای کانون و بازار اوراق بهادار، کمک به ایجاد یک بازار اوراق بهادار عادلانه، رقابتی و کارا در کشور به منظور جلب اعتماد سرمایهگذاران، ارتقاء اعتبار اعضای کانون و اشخاص وابسته به اعضاء نزد سرمایهگذاران و . از جمله وظایف کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار است.
کارگزاران بورس در ازای خدمات به مشتریان خود کارمزد دریافت میکنند
چند کارگزاری فعال در بازار سرمایه وجود دارد؟
براساس آخرین گزارش که مربوط به اطلاعات کارگزاریها تا پایان سال 97 است، 108 شرکت کارگزاري در بورسهاي کشور فعالند که 106 شرکت از کارگزاران فعال در بورس اوراق بهادار، 88 شرکت از کارگزاران فعال در بورس کالا، 105 شرکت از کارگزاران فعال در فرابورس، 62 شرکت از کارگزاران فعال در بورس انرژي، 20 شرکت از کارگزاران صرفاً فعال در بازار اوراق بهادار، 2 شرکت از کارگزاران صرفاً فعال در بازار کالایی و 86 شرکت از کارگزاران فعال در هر دو بازار هستند.
دفاتر و شعب کارگزارن در چه شهرهایی هستند؟
یکی از نکاتی که باید به هنگام انتخاب کارگزار بورسی به آن توجه کنیم، تعدد شعب و دفاتر مربوط به آنها در نقاط مختلف کشور است.براساس آخرین آمار و اطلاعات تا پایان سال 97، تهران با 457 شعبه، اصفهان 80 شعبه، مشهد 54 شعبه، کرج 50 شعبه و تبریز با 39 شعبه به عنوان 5 شهر با بیشترین شعب کارگزاریها هستند.
لیست کامل دفاتر کارگزاری را هم میتوانید اینجا دریافت کنید.
پراکندگی شعب کارگزاریها در شهرهای مختلف ایران
چگونه کارگزاران رتبهبندی میشوند؟
شرکتهای کارگزاری به صورت ماهانه در ۲۹ استان، بر اساس ارزش کل معاملات (حجم خرید و فروش)، ارزش معاملات خرد و بلوک کل، ارزش معاملات خرد و بلوک عادی و ارزش معاملات الکترونیکی رتبهبندی میشوند.
بر اساس آخرین آمار از 9 ماه ابتدایی سال 98، به ترتیب شرکتهای کارگزاری مفید با ارزش معاملات کل 72.843میلیارد تومان، کارگزاری آگاه با 40.551 میلیارد تومان، کارگزاری فارابی با 17.821 میلیارد تومان، کارگزاری مبین سرمایه با 13.660 میلیارد تومان و کارگزاری بانک پاسارگاد با 21.045 میلیارد تومان به عنوان 5 رتبه برتر از لحاظ ارزش معاملات کل و الکترونیکی هستند.
همچنین از نظر ارزش معاملات خرد و بلوک کل به ترتیب کارگزاریهای مفید، آگاه، فارابی، بانک پاسارگاد و مبین سرمایه و از نظر ارزش معاملات خرد و بلوک عادی کارگزاریهای حافظ، بانک پاسارگاد، صبا تامین، بانک رفاه کارگران و مفید 5 رتبه برتر هستند.
چگونه بهترین کارگزار را انتخاب کنیم؟
شاید این پرسش برای شما ایجاد شود که چگونه کارگزار بورسی خود را انتخاب کنیم و یا بهترین کارگزار کدام است؟
مشتری مداری، کسب رتبه بالا در رتبهبندی سالانه، فعالیت در بازارهای مختلف بورس (بورس، فرابورس، کالا و انرژی)، عملکرد مطلوب سیستم معاملات آنلاین، تعدد شعب و نمایندگی در استانهای مختلف، سیستم پاسخگویی مناسب به مشتریان، بهترین خدمات مشاورهای، سلسله برنامههای آموزش حضوری یا مجازی، ارتباط خوب با صندوقهای سرمایهگذاری، ارائه خدمات مالی از جمله وام قرض السحنه، اعتبار معاملاتی و . از جمله مواردی است که در انتخاب کارگزار خوب باید به آن توجه کرد.
چه زمان طلا دوباره به 1800 می رسد؟
زمانی که شاخص دلار از 110.69 به 104.5 برسد و بازدهی 10 ساله از 3.36 درصد به زیر 2.50 برسد، احتمال دارد که طلا دوباره به کانال 1800 دلاری وارد شود.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز و به نقل از وبسایت «اینوستینگ»:
طلا برای بازپس گیری سطح 1800 دلاری باید از وضعیت فروش بیش از حد خارج شود
شاخص دلار باید اصلاح شده و از 110.69 که بالاترین حد 20 سال اخیر است به 104.50 برسد.
اوراق خزانه 10 ساله باید از 3.36 درصد به 2.5 درصد کاهش یابد.
از نفت خام گرفته تا ذرت و کاکائو و بخش منابع طبیعی، روز چهارشنبه آبی قرمز بود، زیرا شاخص دلار، که ارزش دلار را در برابر یورو و پنج ارز دیگر قرار می دهد، به بالاترین حد خود در 20 سال اخیر رسید و هزینه خرید مواد اولیه را افزایش داد.
در حالی که قیمت تقریباً همه کالاها کاهش یافت، قیمت نقدی شمش در مقایسه با کاهش 1.7 درصدی نفت خام وست تگزاس اینترمدیت در زمان نگارش مقاله، تنها 0.3 درصد کاهش داشت.
در بازه زمانی 6 ماه گذشته، طلا به واسطه دلار، موقعیت 2078.80 دلار در هر اونس در ماه مارس خود از دست داده است. به عبارت بهتر در این بازه زمانی، حدود 370 دلار یا 18 درصد کاهش و در ساعات معاملاتی چهارشنبه آسیا، قیمت نقدی فلز زرد کمتر از 1700 دلار بود. در کنار اثر گذاری دلار، از همان ابتدای سال به دلیل بازدهی اوراق قرضه صعود طلا منتفی شد.
بالاترین افزایش نرخهای فدرال رزرو در ۴۰ سال اخیر برای مهار تورم، باعث شده است که بازدهی دلار و خزانهداری آمریکا از ابتدای سال اندکی افزایش یابد.
در روز چهارشنبه، بازدهی اوراق بهادار 10 ساله خزانه داری به بالاترین سطح سه ماهه و 3.36 درصدی رسید، در حالی که انتظار می رفت تا 21 سپتامبر، فدرال رزرو سومین افزایش متوالی 75 واحد پایه نرخ بهره را تصویب کند.
اگر فروش بازار اوراق قرضه موضوع اصلی هفته معاملاتی باشد، بازارهای با درآمد ثابت مملو از ارائه بدهی های شرکتی میشوند. اگر طلا به زیر سطح 1690 دلار برسد، تا 1650 دلار حمایت زیادی نخواهد داشت. و اگر شروع به بازگشت کند، اولین نقاط مقاومت 1726 دلار و 1765 دلار خواهد بود.
شاخص دلار، در بالاترین سطح دو دهه اخیر خود، احتمالا به 112 خواهد رسید.
در مورد بازدهی، احتمالا زمانی که شاخص دلار به 112 برسد، اسناد 10 ساله خزانه داری به مقادیری بالاتر از 3.5 درصد خواهد رسید.
بازده اوراق قرضه ممکن است در نقطه ای کمتر از 2.50 به موقعیت ایده آل خود برسد.
بنابراین، زمانی که شاخص دلار به 104.5 برسد و بازدهی 10 ساله به زیر 2.50 برسد، احتمال دارد که طلا دوباره به کانال 1800 دلاری وارد شود.
نگاه ویژه دولت سیزدهم به معیشت کارگران/ از افزایش ۵۷ درصدی دستمزد تا طرح خانهدار کردن اقشار کمدرآمد
با تلاش مسئولان دولت سیزدهم و تیم اقتصادی، در یکسال گذشته علاوه بر رفع بسیاری از چالشهای گذشته و تلاش برای ریلگذاری صحیح برای حرکت به سوی شرایط بهتر، اقدامات ارزشمندی نیز در حوزههای مختلف عملکردی صورت گرفته است که یکی از این بخشها توجه به معیشت کارگران است.
به گزارش خبرنگار ایبِنا ، یکسال از سکانداری دولت سیزدهم میگذرد، دولتی که به ریاست آیتالله سید ابراهیم رئیسی و با شعار «دولت مردمی، ایران قوی» کار خود را آغاز کرد و به گفته بسیاری از کارشناسان و ناظران، در تاریخ دولتهای پس از انقلاب، هیچ دولتی بهاندازه دولت سیزدهم میراثدار مشکلات، ضعفها و کاستیهای برجایمانده از دولت پیش از خود نبوده است.
وضعیت نامطلوب شاخصهای کلان اقتصادی، کسری بودجه، کاهش ارزش پول ملی، تورم بالا و بسیاری دیگر از چالشها که ماحصل سیاستگذاریها و اقدامات نادرست سالهای پیش از ۱۴۰۰ بود شرایطی را رقم زد که به گفته سیدابراهیم رئیسی در اولین حضور وی در جلسه هیات دولت که با وزرای دولت قبل برگزار شد، نخستین چالش پرداخت حقوق مردادماه بود!
با این حال گرچه چالشها بسیار زیاد بوده و در حال حاضر نیز وجود دارد، اما با تلاش مسئولان دولت سیزدهم و تیم اقتصادی، در یکسال گذشته علاوه بر رفع بسیاری از چالشهای گذشته و تلاش برای ریلگذاری صحیح برای حرکت به سوی شرایط بهتر، اقدامات ارزشمندی نیز در حوزههای مختلف عملکردی صورت گرفته است که یکی از این بخشها توجه به معیشت کارگران است.
افزایش بیسابقه حقوق و دستمزد
افزایش حقوق یکی از پر بحثترین مباحث امسال بود به نحوی کارگزاران به عنوان واسطه که پس از کش و قوسهای بسیار در نهایت افزایش حقوق ۵۷ درصدی صورت گرفت؛ این افزایش حقوق بیسابقه و بیشتر از میزان تورم بود که به نوعی میتواند جبران کننده بخشی از فشاری باشد که تورم در سه الی چهار سال اخیر به مردم وارد کرده است.
در این شرایط دولت برای سال ۱۴۰۱ دستمزد کارگران را نسبت به سال ۱۴۰۰، ۵۷.۴ درصد افزایش داد، به گونهای که حداقل دستمزد ماهانه از دومیلیون و ۵۵۴هزار و ۹۵۰تومان به چهارمیلیون و ۱۷۹هزار و۷۵۰تومان و حداقل دستمزد روزانه از ۸۸هزار به ۱۳۹هزار تومان رسید.
مشکلات کارگران اگرچه سابقهای دیرینه در ایران دارد، اما گام بلند دولت در سال ۱۴۰۱ مبنی بر افزایش حقوق، چراغ سبزی به آنها برای جدیت در پیگیری مسائلشان بود. دستمزد اندک سال گذشته و عدم تناسب بین هزینهها و درآمد، اغلب کارگران را با مشکل مواجه کرده بود؛ مشکلی که قبل از تکیه سید ابراهیم رئیسی بر صندلی پاستور مورد توجه وی قرار گرفته بود و در دومین مناظره انتخابات ریاست جمهوری خود با تإکید بر اینکه فاصله طبقاتی محصول بیعدالتی و سیاستهای نادرست اقتصادی است، گفت که حقوق کارگران باید با تورم متناسب سازی شود.
از طرفی افزایش حقوق نباید منجر به افزایش تورم شود، چون اگر افزایش حقوق داشته باشیم، اما به واسطه آن شاهد خلق پول باشیم دوباره سیستم و فرایند معیوب گذشته را تجربه خواهیم کرد که با خلق پول تورمی ایجاد میکنیم که این افزایش حقوق مستهلک میشود و عملا افزایش حقوقی ایجاد نشده است؛ بنابراین دولت باید چکشکاریهایی انجام میداد تا میزان افزایش حقوق به گونهای باشد که تورمزا نباشد و منابع آن هم به درستی پیشبینی شود.
در حالی افزایش ۵۷ درصدی حقوق کارگران و ۳۸ درصدی سایر سطوح برای سال ۱۴۰۱ تصویب و نهایی شد که این میزان افزایش در سال گذشته بسیار کمتر بود.
این در حالی است که بر اساس محاسبات انجام شده توسط بانک مرکزی نرخ تورم در شهریور ماه ۱۴۰۰ به رقم ۵۹.۳ درصد رسیده بود، اما در یک سال اخیر (دولت سیزدهم) روند نزولی داشته به طوری که نرخ تورم در پایان مرداد ماه امسال به ۴۰.۱ درصد کاهش یافت.
در همین راستا، رئیس جمهور اخیرا در نشست خبری خود در جمع اصحاب رسانه با اشاره به افزایش حقوق و دستمزدها در سال جاری براین نکته تاکید کرد که این میزان از افزایش حقوق کارگران یا بازنشستگان تامین اجتماعی مسبوق به سابقه نبوده و در این دولت چنین رقمی محقق شده است.
از افزایش حق مسکن تا ساخت مسکن
از سوی دیگر حق مسکن در این دولت به ۶۵۰ هزار تومان افزایش یافت در حالی که سال گذشته این رقم ۴۵۰ هزار تومان بود. هرچند این رقم کفاف اجاره خانه به خصوص در شهرهای بزرگ را نمیدهد، اما به عنوان گام نخست اصلاحات در دولت سیزدهم حائر اهمیت تلقی میشود.
پرداخت یارانه معیشتی به ۹ دهک درآمدی ناشی از حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی از اقتصاد که جز رانت و فساد و خروج سرمایه از کشور عایدی برای اقتصاد نداشت نیز یکی دیگر از حمایتهایی است که دولت سیزدهم به مردم به ویژه قشر کارگران دارد.
در واقع یارانه معیشتی ۳۰۰ هزار تومانی و ۴۰۰ هزار تومانی برای عمده اقشار جامعه نقش مهمی در زندگی مردم به خصوص معیشت کارگران دارد که هرچند هنوز هم این مبالغ نمیتواند دغدغه کارگران را برطرف کند، اما به هر حال یارانه ناشی از ارز ۴۲۰۰ تومانی یکی از عملکردهای مثبت و جسارتی است که دولت سیزدهم خرج کرده است.
از دیگر اقدامات حمایتی دولت میتوان به ساخت ۴ میلیون واحد مسکن در راستای اجرای طرح نهضت ملی مسکن اشاره کرد. تابستان ۱۴۰۰ بود که با آغاز کار دولت سیزدهم، اخبار مختلفی از برنامهریزی تیم اقتصادی دولت منتشر شد و در رأس آن، وعده ساخت چهار میلیون مسکن در طول چهار سال از مهمترین این برنامهها به شمار میآمد؛ طرحی که مخاطبان آن قشر زیادی از کارگران هستند و در هفته دولت بسیاری از شهرها عملیات اجرایی ساخت مسکن را آغاز کردند.
ضمن اینکه باید به این نکته هم اشاره کرد که اجرایی شدن طرح مسکن مهر از اواخر دهه ۸۰ با اینکه حرکتی تازه برای خانه دار شدن محرومان بود، اما کاستیهایی نیز در آن پیدا شد که اکنون دولت سیزدهم با بازتعریف روشهای گذشته، مسیری کارشناسانه و جهادی را برای تامین سرپناه ایمن مردم در پیش گرفته است.
در همین باره، رستم قاسمی؛ وزیر راه و شهرسازی به تازگی اعلام کرد که مسکن یک ساله ساخته نمیشود و زمانبر است؛ اما تاکنون توانستهایم اراضی یک و نیم میلیون واحد را تامین کنیم و امیدوارم تا دو سال عملیات اجرایی ساخت ۲ میلیون واحد را انجام دهیم. قاسمی ادامه داد: اجرای پروژه نهضت ملی مسکن روی ریل خوبی قرار گرفته است و وزارت راه شهرسازی تا پایان شهریور امسال اراضی ۲ میلیون واحد مسکونی را تامین میکند و ساخت واحدها آغاز میشود.
در پایان، با توجه به اینکه سه تا چهار سال گذشته به واسطه نقدینگی بسیار زیادی که در کشور ایجاد شده و طی ۸ سال گذشته منتهی به شهریور ماه ۱۴۰۰، حجم نقدینگی در کشور ۸ برابر شده است؛ یعنی از ۴۶۰ هزار میلیارد تومان به بیش از چهار هزار هزار میلیارد تومان رسیده که این حجم نقدینگی، تورم بسیار زیادی ایجاد کرده و این تورم مستمر وجود دارد، چرا که نقدینگی وجود خارجی دارد و تا نقدینگی به سمت رشد اقتصادی هدایت نشود، تورم وجود دارد. در ادامه وقتی تورم استمرار پیدا کند، قدرت خرید مردم، کارکنان و بازنشستگان کاهش پیدا میکند، اما دولت سیزدهم در گامهای اولیه نسبت به برخی اصلاحات عمل کرده و سعی دارد تا معیشت مردم به خصوص کارگران را تا حد زیادی بدون دغدغه پوشش دهد.
وقتی که مرگ آخرالدَواست
عباس معروفی، نویسنده مطرح معاصر که بیش از همه با رمانش «سمفونی مردگان» شناخته شده است، روز پنجشنبه دهم شهریور 1401 درگذشت و به این قرار، مرگی دیگر از اهالی فرهنگ و قلم این مملکت در غربت رقم خورد.
عباس معروفی، نویسنده مطرح معاصر که بیش از همه با رمانش «سمفونی مردگان» شناخته شده است، روز پنجشنبه دهم شهریور 1401 درگذشت و به این قرار، مرگی دیگر از اهالی فرهنگ و قلم این مملکت در غربت رقم خورد. معروفی که سالهاست در آلمان زندگی میکند، بعد از چند سال درگیری با بیماری سرطان یا به قول خودش «غمباد»، در 65 سالگی در برلین از دنیا رفت. او چندی پیش از سیمین دانشور نقل کرد که به او گفته بود «غصه یعنی سرطان!» و معروفی غصه خورده بود، اما «در تونلی تاریک به نقطههای روشن» فکر میکرد و هفت کتابش که نیمهکاره مانده بود. عباس معروفی، متولد 27 اردیبهشت سال 1336 در تهران، نویسنده و روزنامهنگار مقیم آلمان، از دهه شصت فعالیت جدی خود در زمینه ادبیات را زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد. معروفی اواخر دهه شصت، با انتشار رمان «سمفونی مردگان» در ادبیات ایران به شهرتی رسید که همچنان برقرار ماند. مدتی بعد، در سال 1369 مجله ادبی «گردون» را منتشر کرد که او را به محاکمه و دادگاه کشاند و عاقبت توقیف شد. عباس معروفی از همان دوران درس و مدرسه به ادبیات علاقه داشت و با خواندن رمانهایی از نویسندگان بزرگ به دنیای ادبیات نزدیک شد. او در سال 1354 وقتی هجده ساله بود، با محمد محمدعلی آشنا شد. دورانی که هوشنگ گلشیری، نویسنده نامداری بود و کارگاهها و التفات او به نویسندگان جوانتر زبانزد اهل ادبیات و فرهنگ شده بود. معروفی هم از این قافله جدا نماند و بعد از تلاشهای فراوان، سرانجام در سال 1358 موفق به دیدار گلشیری شد و نمونههایی از نوشتههایش را به او داد و چندی بعد به کارگاههای داستاننویسی گلشیری راه یافت و به این ترتیب، مسیر حرفهایشدن در نویسندگی را در پیش گرفت. در این مدت او ارتباط خود را با سپانلو ادامه داد و در نوشتن از نظرات او نیز برخوردار بود. یک سال بعد از این دیدارها و نوشتنهای مکرر، معروفی نخستین داستان کوتاه خود «کارگزاران به عنوان واسطه روبهروی آفتاب» را در سال 1359 منتشر کرد. آشنایی او با هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو، زندگی ادبی او را به مسیر تازهای کشاند و گلشیری در این میان نقش پررنگ و سرنوشتسازی برای او داشت، تا حدی که بهرغم تمام حرف و حدیثها و تعریضهایی که گاه معروفی به گلشیری روا میداشت، او را با بیست سال اختلاف سن در حکم پدرش میخواند و کارگزاران به عنوان واسطه در نخستین دوره جایزه ادبی «گردون»، در منزلت و جایگاه گلشیری گفته بود: «ما همه از زیر شنل گلشیری درآمدهایم.» و در جای دیگری هم نوشت: «گلشیری مرا زخمی کرده است، زخمی خودش و داستان. او مرا تربیت کرد. هرچه دارم از اوست، و اگر کم دارم، او کم نگذاشته، کمکاری از من است شاید، یا این غم نان است که دندانش را از جگرم برنمیدارد تا لبخندی به چشمهای حضرت عشق بنشانم.» گلشیری هم البته همهجا همراه بود، «در کارگاه داستان، کانون نویسندگان، در مطبوعات ادبی، در روزگار سخت دادگاه و اتاق تمشیت» و «عجیب آنکه در کوچههای غربت هم تنهات نمیگذاشت.» و وقتی نوشتن و مجله «گردون» معروفی او را به میز محاکمه و دادگاه و تا پای حکم اعدام کشانده بود، باز گلشیری در کنارش بود و به «دوست نویسنده، آقای عباس معروفی» و بعد خطاب به دادگاه عمومی شعبه 34 نامه نوشته بود که بخشی از اتهامات منتسب به او را که «غیرواقعی و نادرست» میدانست، گردن بگیرد چراکه بخشی از اتهامات معروفی به چاپ مقالاتی از «صاحب این قلم» یعنی گلشیری در «گردون» مربوط میشد. معروفی بعد از توقیف «گردون» و چند بار محاکمه و فشارهای مدام و حذف و سانسور آثارش، ناگزیر به ترک وطن شد و در برلین اقامت کرد و مدتی از بورس «خانه هاینریش بل» استفاده کرد و یک سال هم مدیر آن خانه شد. تا اینکه توانست خانه خود، «خانه هنر و ادبیات هدایت» را در خیابان کانت برلین راهاندازی کند که بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا است و معروفی آنجا کلاسهای داستاننویسی نیز برپا میکرد و نشر گردون را نیز در همین مکان برقرار کرد. اما آنچه سبب شکلگیری خانه هدایت شده بود به روایت معروفی، رؤیایی بود که هدایت داشت، او روزگاری که در خیابان کانتِ برلین اقامت داشت این شهر را برای کتابفروشی ایرانی مستعد دانسته و تصمیم گرفته بود تا کتابفروشی راه بیندازد و از دوستی برای این کار کمک خواسته بود اما خواست او عملی نشد و مدتی بعد هدایت به پاریس رفت و همانجا هم به زندگی خود پایان داد. عباس معروفی کتابفروشی «خانه هدایت» را برای تحقق این آرزوی هدایت راه انداخت، جایی که تا آخر عمر خانه او شد. عباس معروفی به «ادبیات» و توان ادبیات باور داشت و معتقد بود تاریخ معاصر ما بر اساس ادبیات این دوران نوشته خواهد شد؛ ادبیاتی که ساز دیگری میزند، نتهای کوچک تنها و منتشر در فضا که چیزی نشان نمیدهند مگر آن هنگام که در کنار هم قرار بگیرند و به سمفونی پرشکوه ملتی بدل شوند. او همچنین اعتقاد داشت ادبیات خلاق امروز و فردای ما ریشه در تاریخ ادبیات بالندهای دارد و کشور ما پس از هزار سال درخشش بار دیگر با ادبیاتش خواهد درخشید. معروفی کتاب ماندگارش «سمفونی مردگان» را سال ۱۳۶8 منتشر کرد و بعد از آن رمانهای «سال بلوا» (1371)، «پیکر فرهاد» (۱۳۸۱) و «فریدون سه پسر داشت» (1382) را نوشت و ازجمله دیگر آثار او میتوان به «ذوبشده» (1388)، «نام تمام مردگان یحیاست» (۱۳۹۷) و «آونگ خاطرههای ما» (سه نمایشنامه، ۱۳۸۲) اشاره کرد. عباس معروفی در مصاحبهای گفته بود: «میخواهم زمانه خودم را تصویر کنم، مثل اثر انگشت خودم بزنم به دیوار و بروم دنبال کارم.» اثر انگشت او در ادبیات ما، شاید «سمفونی مردگان» باشد که معروفی در آن «تراژدی فروپاشی یک خانواده سنتی ایرانی را حول جنون و ازدسترفتگی یک روشنفکر شکل میدهد.» رمان «سمفونی مردگان» که به روایت سیمین بهبهانی حکایت زوال است، در آخر اما پیامی درباره مرگ دارد: «اگر پیش از مرگ همه رذایل را نمیرانی، مرگ تو را و آنها را با هم در بر خواهد گرفت.» بااینهمه، مرگ برای نویسندهای که در تبعید و دور از وطن، «غمباد» گرفت یا بهتعبیر جراحش به «یک بدبیاری» دچار شد که معروفی آن بدبیاری را «غمباد» میخواند، شاید به قول سیمین بهبهانی، «آخرالدواست».
چشم اسفندیار هدایت
عباس معروفی در غالب داستانهایی که آنطرف مرزهای زبان فارسی نوشت، خود بدون واسطه در قامت راوی یا شاهد زمانهاش به صحنه میآید و خاطرهای را تعریف میکند که به داستان تنه میزند یا داستانی روایت میکند که ریشه در خاطرهای دارد. یکی از این داستانها، «بانو و چشم اسفندیار» است که معروفی آن را هفت سال پیش منتشر کرد، داستانی سرراست درباره صادق هدایت و خودکشی این اسطوره ادبی که فرمی خاطرهمحور دارد. در این داستان، معروفی برخلاف داستانهای تمثیلوار و چندلایهاش مینویسد که در ادبیات شرقی سابقهای دیرینه دارد و البته در دوران معاصر، جبر زمانهای بوده که بهقول ساعدی «صراحت را میچسبیدند» و برنمیتافتند و برای همین نویسندگان از دهه چهل و پنجاه به تمثیل پناه بردند و چارهای جز نوشتن به زبان تمثیل نداشتند. این ناچاری که به اسلوب نوشتار برخی از نویسندگان معاصر ما بدل شد، تصویری در داستان میساخت از حقیقتی که غایب است و اگر حاضر بود تمثیل دیگر به کار نمیآمد. بهتعبیر والتر بنیامین «تمثیل در مقام یک اسلوب بیانی، از پاسخ همیشگی به وضعیت بشر برمیخیزد که از حقیقت تبعید شده است، حقیقتی که تمثیل آن را در برمیگیرد.» این تمثیلات در فرمهای ادبی البته با حرکت «تاریخ» بهمثابه مفهومی چندلایه و متناقض، همگام است. اما هرچه میگذرد انگار نویسنده تبعیدی به این پندار میرسد که زمان آن فرارسیده تا حقیقت تبعیدشده، سرراست و بدون میانجی تمثیل به داستان بازگردد. این است که نویسنده باید اسلوب تازهای برای نوشتار فراهم سازد که شاید در داستان معروفی همین سایهزدایی از نویسنده باشد، آنهم در داستانی که درباره نویسندهای است که خطاب به سایهاش مینوشت یعنی صادق هدایت. بیراه نیست که پاراگراف اول داستان «بانو و چشم اسفندیار» بهنوعی از اسلوب تازه نویسنده نیز خبر میدهد: «پیش از آنکه روحم از درون جویده و تمام شود، پیش از آنکه سایهام بر من چیرگی یابد، و سرنوشت یک خاطره روحم را در تار گستردهای بپوشاند، میخواهم طبق قاعده بازی داستانی بنویسم. داستانی درباره صادق هدایت که به کارها و نوشتههای او ربطی ندارد بلکه از مسائل خصوصیاش پرده برمیدارد؛ از عاشق شدن و بهت فلسفیاش، از تنهایی و خودکشیاش، و یک زن بهغایت زیبا که زندگی را بر او حرام کرد.» داستانی که معروفی بهتعبیر خودش آن را «در تاریکی عجیبی با چراغ غریبی» نوشته است، به سالهایی برمیگردد که مجله ادبی او، «گردون» در اوج رونق بود. بانویی غروبها به دفتر مجله تلفن میزند و خاطراتی را تکهتکه تعریف میکند، «انگار آنسوی تمام درهای بسته از دالانی متروک و مفقود عبورم میداد و مرا به جاهایی میبرد که هیچکس را راهی به آن نبود. وقتی بانو خاطرههاش را تعریف میکرد در بهت و هیجان احساس میکردم وارد تونلی میشوم که آنسویش چاه بابِل است و باغ معلق.» بانو برای معروفی از عشقی میان خود و هدایت پرده برمیدارد که چندان بینسبت با خودکشی هدایت نبوده است. دیگر تردیدی نیست که هدایت نوعی نماد روشنفکری معاصر به شمار میرود و سایۀ او یا بهتعبیر مراد فرهادپور «شبح هدایت» همچنان بر دوش فرهنگ ما سنگینی میکند. این قدرت نمادین فراگیر دلایل بسیاری دارد که از آن میان میتوان به «زندگی پررنج و مشقت هدایت» اشاره کرد که او را به «نماد رنج رمانتیک» بدل کرد که به قول فرهادپور، با چهره رایج روشنفکر در ایران مطابقت دارد و دیگری، خودکشی او و البته کارکرد و بیان نمادین «بوف کور»، شاهکار هدایت است که دیگر شاهکار ادبیات مدرن ایران نیز تلقی میشود و در جهان غرب ادبیات ایران را صاحب اعتباری کرده است. اما درباره خودکشی هدایت، گمانهزنیهای بسیاری شده که شاید در چشماندازی فراخ، هیچکدامِ آنها هم بیراه نباشد و هریک بر زوایایی از مشقتِ زندگی هدایت در دورانی پرادبار پرده بردارد. خودکشی هدایت از منظر فرهادپور «نمادی برای میل به مرگ» بود، بهویژه آنکه خودکشی او موفق بود و راه را بر تصور وجود رابطه بین خودکشی و روشنفکر بودن میبست که کلیشهای رمانتیک است و بیشتر درباره کسانی مصداق دارد که خودکشی ناموفق داشتهاند. اما خودکشی هدایت موفق بود، «به قول لاکان خودکشی به یک معنا تنها کنش موفق است، یعنی هر کنشی نوعی تلاش برای تحقق میل است، در حالی که میل هیچوقت برآورده نمیشود بلکه صرفا جایگزینی برایش پیدا میشود و کامیابیِ حقیقی هیچوقت حاصل نمیشود.» ازاینروست که خودکشی تنها کنش کاملا موفق خواهد بود چراکه اینجا، میل آدمی معطوف به مرگ است و مرگ هم رخ میدهد. خودکشی البته بهعنوان جزئی از کلیت هویت نمادین هدایت، در متن زندگی او معنای خاص خود را مییابد که عباس معروفی در داستانش کاری با این معنا ندارد و سرراست و ساده این ایده را مطرح میکند که «چشم اسفندیار هدایت عشق بوده.» و مینویسد: «افرادی زحمت کشیدهاند و برای خودکشی هدایت دلایل عجیبوغریب تراشیدهاند. آخر چطور ممکن است بیپولی یا بیکاری یا مسائل دمدستی اینقدر بر آستانه تحمل هدایت مؤثر باشد که برود خودش را از پا درآورد؟ شواهد من میگوید چشم اسفندیار هدایت عشق بوده. همین. دلش شکسته و دیگر نتوانسته با خودش کنار بیاید.» در روایت معروفی پای زن زیبایی در میان است و رقابت بین هدایت و انجوی که دوستی دیرینه باهم داشتند و سرانجام ناکامی و ناتمامی عشقی که انگار از اول فرجام آن پیدا بود. معروفی در این داستان بنا دارد بر «قاعده بازی» بماند و آن قاعده، «محدوده عشق و خودکشی هدایت» است که پیشتر در «پیکر فرهاد» از این رابطه عاشقانه نوشته بود: «چشم از من برنمیداشت که مبادا بگریزم یا یکباره مثل مه از برابرش محو شوم. آیا شکل مرگ بود؟ شکل زندگی بود؟ یا ترکیبی از هر دو؟ با چشمهای سیاه و درشت، ابروان آرام، بینی تیرکشیده و لبهای کوچک، و آن صورت مثلثی که قرار بود چیز مهمی مثل یک قطره کارگزاران به عنوان واسطه کارگزاران به عنوان واسطه آب از چانه باریکش بچکد و موقعیت بشری را اعلام کند، شکل پرندهای بود که شبیه انسان است. نه مرگ بود نه زندگی. یک مرد اثیری بود که هم بود و هم نبود. مثل جیوه، مثل مه یا بخاری که از دهن آدم در هوای سرد اظهار وجود میکند، اما نیست، و باز که دم و بازدمت را بهجا میآوری هست. باری انسان فراری بود که هیچوقت نمیتوانی تکلیفت را باهاش روشن کنی. ». در آخر روایت، بانو به صادق هدایت میگوید قصد دارد به ژنو برود و هدایت هم میگوید «بساطمان را جمع میکنیم میرویم ژنو. جمالزاده هم آنجاست.» در تصویر آخر داستان اما، بانو همراه انجوی راهیِ ژنو شدهاند و هدایت که نتوانسته ویزای سوییس بگیرد بیحرف از آنها خداحافظی کرده و در سکوت بستهای از نوشتههایش را کارگزاران به عنوان واسطه به انجوی سپرده بود، شاید برای رساندن به جمالزاده یا دیگری. بعد باز بیحرف تنها با حرکت دستی خداحافظی کرده و به سمت مترو به راه افتاده بود، «طرح سیاهی بود، شبحی رنجیده زیر باران، میدیدمش که لابهلای آدمها در دهانه غارمانند مترو گم میشد.» و تنها دو روز بعد، بانو در حال صبحانهخوردن در هتل چشمش به خبری در روزنامه میافتد: صادق هدایت، نویسنده مشهور ایرانی خودکشی کرد.» داستان «بانو و چشم اسفندیار» گرچه در بدو امر و بهظاهر در کار سادهسازی خودکشی هدایت است اما در تمام طول روایت، انسانی را تصویر میکند که انگار «اشتباهی به دنیا آمده، از اینجا مانده و از آنجا رانده». اینجاست که روایت ساده و سرراستِ معروفی از خودکشی هدایت و اسلوب تازه نوشتار او بعد از ترک وطن و موطن زبان مادری، ترک برمیدارد. به قول خود هدایت: «نه، کسی تصمیم خودکشی نمیگیرد. خودکشی با بعضیها هست. در خمیره و سرشت آنهاست. نمیتوانند از دستش بگریزند. این سرنوشت است که فرمانروایی دارد ولی در همین حال این من هستم که سرنوشت خودم را درست کردهام. سرنوشت پُرزورتر از من است.» خودکشی هدایت ربطی به اوضاعواحوال او نداشت، بلکه به قول یوسف اسحاقپور «از مقوله تقدیر یا به عبارت دیگر از مقوله ضرورت بود: غریب در دیار خود، تکوتنها در بین جماعت اُدبای ایرانی، و تنها در میانه شرق و غرب.» موقعیت نویسندهای که به طریقی دقمرگ میشود و عباس معروفی این موقعیت را خوب میشناخت.
رئیسی: برای تامین سفره مردم نباید نیاز به خارج از کشور داشته باشیم
آیتالله رئیسی یکی از مهمترین مولفههای قدرت را تولیدات کشاورزی برشمرد و تاکید کرد: برای تامین سفره مردم نباید نیاز به خارج از کشور داشته باشیم.
به گزارش همشهری آنلاین، آیین شروع سال زراعی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۲ و تجلیل از برگزیدگان بخش کشاورزی امروز (دوشنبه ۱۴ شهریور) با حضور رئیسجمهور در سالن اجلاس سران تهران برگزار شد.
در این مراسم آیتالله رئیسی یکی از مهمترین مولفههای قدرت ر ا تولیدات کشاورزی برشمرد و گفت: خودکفایی در کشاورزی بسیار اهمیت دارد. کشور ما و آب و خاک ما ظرفیتهای بزرگی برای کشور است تا به استقلال و خودکفایی برسیم و امنیت غذایی را در کشور تامین کنیم. این از برنامههای جدید است که در وزارت جهاد کشاورزی پیگیری میشود.
وی عنوان کرد: حرکت در جهاد کشاورزی باید جهادی باشد و تولیدکنندگان عزیز در عرصه کشاورزی باید وارد میدان شوند. مصرانه کارگزاران به عنوان واسطه از شما میخواهم تلاش خود را افزون کنید و حرکت جهادی داشته باشید.
وی با تاکید بر اینکه کار باید علمی و دانش بنیان باشد گفت: نکته جهادی محدود به عزیزان در جهاد کشاورزی نیست بلکه اساتید دانشگاهها در حوزه علم و دانش، اعضای هیئت علمی و پژوهشگران باید تلاش و تحقیقاتی داشته باشند تا کشاورزی در همه بخشها علم پایه باشد.
رئیسجمهور با بیان اینکه جهاد به معنای آن است که هم سریع راه را بپیماید و هم حساب شده راه برود و هم در مقابل دشمن را ببیند که نمیخواهد او به خودکفایی برسد، تصریح کرد: دشمن نمیخواهد در تولید بذر و نهال به خودکفایی برسیم. ما نهال را خودمان تولید میکنیم و محتاج او نیستیم. ما خودمان داریم جوجه یک روزه را تولید میکنیم و دشمن نمیخواهد ما به آن مرحله برسیم. نمیخواهد در تولید گندم و کنجالهها به خود کفایی برسیم. ما اگر مدیریت دقیق داشته باشیم میتوانیم در بخش آب نیز خودکفایی داشته باشیم.
رئیسی اضافه کرد: به تولیدکنندگان و فعالان جهاد کشاورزی توصیه میکنم تلاش کنیم تا امنیت غذایی کشور را تامین کنیم تا برای تامین سفره مردم احتیاجی به خارج از کشور نداشته باشیم و حتی به صادرات برسیم.
رئیسجمهور خاطرنشان کرد: صنایع تولیدی در کار زراعی ارزش افزوده تولید میکنند و برای تولیدکننده انگیزه ایجاد میکنند. باید جلوی خام فروشی گرفته شود تا ارزش افزوده به جیب کشاورز و خود تولید کننده برود و اینها از کارهای ضروری است که باید در کشور مورد توجه قرار گیرد که در سیاستهای ابلاغی و هم برنامه توسعه به آن اشاره کارگزاران به عنوان واسطه شده است. به دولت و مجلس در تصمیم سازی کمک شود تا تصمیم سازی انقلابی همراه با عقلانیت تحقق یابد. در یک زمان بندی محدود میتوانیم به استقلال در کشاورزی برسیم و امکانپذیر است.
رئیسی تاکید کرد: به کشاورزان کمک کنیم تا به الگوی کشت مناسب با اقلیم برای کالاهای اساسی و راهبردی در کشور برسند. باز نگاهی از آنچه در کشاورزی در راستای افزایش بهره وری صورت میگیرد مورد توجه قرار گیرد.
رئیسجمهور بیان کرد: افزایش سرمایه گذاری معادل چهار و نیم درصد و افزایش بهرهوری همه دستگاهها، بهرهوری از آب و خاک حاصلخیز، مدیریت آب و … اهمیت بسیار زیادی دارد. ما چند سالی است کم آبی و خشکسالی داریم اما میتوان با مدیریت خوب این مشکل را برطرف کرد.
وی با تاکید بر اینکه مدیریت آب ضرورت دارد، گفت: ما امروز به مدیریت آب نیاز داریم. نگه داشتن با حساسیت خاک و جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی از دیگر اقدامات لازم است. باید با سوداگران تغییر کاربری اراضی کشاورزی برخورد شود. تغییر کاربری اراضی باید همراه با انضباط باشد و وزارت جهاد کشاورزی باید از تعارض به جنگلها و منابع طبیعی جلوگیری کند. باید با افرادی که باعث میشوند شهرها و بلاد ما در برابر سیل و طوفان بدون حافظ باشند برخورد شود. جنگلها، مانع و حافظ بروز سیلاب هستند. در تمام ایام سال باید کاشت نهال ادامه پیدا کند و انجام گیرد.
وی با تاکید بر اینکه افزایش بهره وری از آب و خاک مورد تاکید است، اظهار کرد: اگر این موارد مورد توجه قرار گیرند میتوان نحوه استفاده از آب را به نحو مطلوب مدیریت کرد. باید از بخش خصوصی و تعاونیهای روستایی و عشایر در این راستا حمایت کرد.
رئیس جمهور تصریح کرد: جلوی سیل و طوفان را میتوان با کاشت درخت و گیاه مناسب گرفت. کشت فرا سرزمینی از موارد مورد تأکید است. کشت قراردادی نیز میتواند بسیار اثرگذار باشد. در ارتباط با عرضه محصولات کشاورزی اعتقاد دارم سود باید به جیب کشاورز برود. باید زنجیره از تولید تا مصرف مورد نظارت دقیق باشد تا دلالها و واسطه نتوانند حق کشاورز و صاحب حق را از بین نبرند و جنس و محصول کشاورزی گران به دست مردم نرسد.
وی ادامه داد: امنیت غذایی پایدار شعار ما است. بالارفتن کیفیت و غذای سالم از محورهای مورد تاکید ما است. با برنامه تحول دولت مردمی امیدوار هستیم این موارد تحقق یابد.
دیدگاه شما