۳ روش برتر تحلیل سهام
برای تحلیل سهام از چه روشی استفاده می کنید؟ آیا با تحلیل سهام به روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال آشنایی دارید؟ برای فعالیت در هر زمینهای نیاز به تخصص دارید. اگر به شما یک فرصت بدهند که مریضی را جراحی کنید، این پیشنهاد را میپذیرید؟
انواع روشهای تحلیل سهام
دو پاسخ برای این سوال ممکن است. یا شما در این زمینه تخصص ندارید و پیشنهاد را نمیپذیرید یا در حوزه کاری شما است و قبول میکنید. بازارهای مالی نیز به همین صورت هستند. افرادی که تخصص کافی در این زمینه ندارند با احتمال بسیار زیاد شکست میخورند و مغموم و سرخورده بازار را ترک میکنند. اما افراد متخصص همواره در بازارها فعالیت دارند.
این افراد از میان چندین سهم بازار، بهترین آن را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. این کار با بررسی و تحلیل صورتهای مالی شرکتها امکانپذیر است. علاوهبر گزارشات و صورتهای مالی، تحلیلگران، نمودارهای قیمت-زمان سهام شرکتها را نیز بررسی میکنند و بر اساس آنها تصمیم میگیرند.
در این مقاله میخواهیم در رابطه با انواع روشهای تحلیل سهام یعنی تحلیل بنیادی و تکنیکال صحبت کنیم. این تحلیلها میتوانند مهارتهای لازم جهت فعالیت در بازارهای مالی را برای ما فراهم کنند.
تجزیه و تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) سرمایهگذاران، شرکت را از زیربنا بررسی میکنند تا ارزش ذاتی سهام آن را بهدستبیاورند.
برای بهدست آوردن ارزش ذاتی سهم، باید تمامی عوامل موثر بر عملکرد شرکت بررسی شوند.
تحلیلگران بنیادی معمولا شرکت را از لحاظ عوامل کلان اقتصادی مثل وضعیت اقتصادی کشور و صنعتی که شرکت در آن فعال است بررسی میکنند. در کشوری مثل ایران که در آن ریسک سیاسی بالا است، باید تاثیرات سیاستهای سایر کشورها بر صنعت یک شرکت را هم سنجید. چشماندازها و شیوه مدیریتی نیز از عوامل مهمی هستند که برای داشتن تحلیلی دقیق، باید آنها را بررسی کرد.
در تجزیه و تحلیل بنیادی، تمرکز تحلیلگران بیشتر روی صورتهای مالی شرکتها است. ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و. از جمله صورتهای مالی هستند که نقش مهمی در این تحلیل دارند.
اطلاعات مربوط به شرکتها را میتوان از سایت کدال (Codal.ir) جمعآوری کرد.
با جستجوی نماد سهم در این سایت، میتوان تمامی صورتهای مالی و سوابق مربوط به شرکت را دید.
تحلیلگران بنیادی معمولا دادههای مربوط به چند سال را کنار هم قرار میهند و تغییرات شرکت را در طی سالهای اخیر با هم مقایسه میکنند.
صورتهای مالی شرکتهای فعال در بورس ایران بهطور سه ماهه منتشر میشوند (صورتهای مالی 3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه و 1 ساله). گزارش فعالیتهای ماهانه هم در انتهای هر ماه منتشر میشود.
تحلیلگران معمولا بهدنبال محاسبه میزان درآمد، هزینه و سود یک شرکت هستند.
یکی از پرکاربردترین آیتمها در تحلیل بنیادی نسبتهای مالی هستند. نسبت سودآوری، نسبت اهرمی، نسبت فعالیت یا همان کارایی و نسبت نقدشوندگی از جمله نسبتهای مالی مهم هستند که امکان مقایسه راحتتر شرکتهای فعال در یک صنعت را ایجاد میکنند.
یکی از نسبتهای نقدشوندگی پرکاربرد نسبت جاری است. این نسبت از طریق تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری محاسبه میشود. اطلاعات مربوط به محاسبه این نسبت را میتوان از روی ترازنامه آن جمعآوری کرد.
در واقع این نسبت توانایی شرکت را در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت نشان میدهد. یعنی به ما میگوید که آیا شرکت قادر به پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود با استفاده از داراییهای جاری (داراییهایی که نقدشوندگی بالایی دارند و بهسرعت میتوان آنها را فروخت) موجود خواهد بود یا خیر.
مقایسه عملکرد شرکت در دوره فعلی با دورههای قبل به تحلیلگر این امکان را میدهد که از وضعیت رشد و ثباتِ سودآوری آن آگاه شود.
هدف نهایی از تحلیل بنیادی رسیدن به ارزش ذاتی سهام و مقایسه آن با قیمت حال حاضر سهام شرکت است. اگر قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن باشد، یعنی سهم گران است و ریسک سرمایهگذاری در آن بالا است.
تحلیلگران بیشتر دنبال این هستند که سهام ارزان در بازار را شناسایی کنند و با سرمایهگذاری در آنها علاوهبر کاهش ریسک سرمایهگذاری، به سود برسند.
تحلیل سهام به روی تحلیل تکنیکال
از دیگر روشهای تحلیل وضعیت یک سهم یا دارایی، میتوان به تحلیل تکنیکال (Technical analysis) اشاره کرد. در تحلیل تکنیکال چگونگی تغییرات قیمت در زمان گذشته بررسی میشود تا روند حرکتی احتمالی قیمتها در آینده مشخص شود.
تحلیلگران تکنیکال که به آنها چارتیست هم گفته میشود، بیشتر تمرکزشان بر نمودارهای قیمت-زمان است. درواقع نمودارها، تصویری گرافیکی از روند حرکتی سهم را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهند.
دو اعتقاد رایج برای تحلیل سهام در بین تحلیلگران تکنیکال
1- تکنیکالیستها بر این باورند که همه چیز در قیمت نهفته است.
آنها معتقد هستند که تمامی اخبار و عوامل موثر بر تغییرات قیمت، تاثیر خود را در رفتار خریداران و فروشندگان گذاشتهاند و این افراد هستند که باعث ایجاد تغییر در قیمتها میشوند. پس تمامی خبرها تاثیرات خود را روی قیمت می گذارند و دیگر نیازی نیست که مواردی مانند صورتهای مالی شرکتها را بررسی کرد.
در واقع اعتقاد بر این است که عوامل خارجی و اقتصادی مختلفی که قبلاً اتفاق افتاده، رفتارهای سرمایهگذاران یا معاملهگران را در آن بازه زمانی ساخته و باعث تغییر قیمت شده است.
برای مثال اخبار مثبتی که در گذشته در رابطه با عملکرد یک سهم منتشر شده، باعث میشود که سهم بعد از بازگشایی یک رشد چشمگیری داشته باشد. بعد از یک رشد چشمگیر معمولا گروهی از سرمایهگذاران سیو سود میکنند؛ در این صورت میزان عرضه سهم افزایش پیدا میکند.
با افزایش میزان عرضه قیمتها تا حدی کاهش پیدا میکنند. با کاهش قیمتها، معاملهگران متوجه میشوند که سهم در جای مناسبی برای خرید قرار دارد و دوباره تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند و قیمت بالا خواهد رفت. البته موارد ذکر شده در رابطه با شرکتهایی که عملکرد مثبتی دارند و روند سودآوری آنها رو به رشد است، صادق است.
همین تغییراتی که در عرضه و تقاضا ایجاد میشود، باعث به وجود آمدن سطوح حمایتی و مقاومتی میشود.
در مناطق حمایتی میزان تقاضا بیشتر از مقدار عرضه است. در مناطق مقاومتی رفتار سرمایهگذاران عکس رفتار آنها در مناطق حمایتی است. در این مناطق میزان عرضه بیشتر از تقاضا است که در نهایت مانع حرکت بیشتر قیمتها به سمت بالا میشود.
البته در صورتی که حجم معاملات بالا باشد و قیمت به سرعت به این مناطق نزدیک شود احتمال شکست این نواحی وجود دارد. بعد از شکست یک ناحیه مقاومتی قیمت تا سطوح بالاتر حرکت خواهد کرد.
بنابراین میتوان گفت که الگوهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، بیشتر تحت تاثیر رفتار سرمایهگذاران شکل میگیرند. بنابراین روانشناسی بازار از دیگر مولفههای پرکاربرد در تحلیل بازارهای مالی است.
2- از دیگر اعتقادات تکنیکالیستها این است که گذشته دوباره تکرار میشود.
این موضوع را میتوان با بررسی رفتارهای معاملهگران اصلی یک سهم در گذشته تا حدودی توجیه کرد.
فرض کنید که سهامدار عمده یک شرکت معمولا بعد از هر افت شدید قیمتی، مقدار زیادی از سهم را خریداری می کند. اگر در گذر زمان این سهامدار عمده همواره در این شرکت فعالیت کند، احتمال بروز رفتارهایی شبیه رفتارهای گذشته آن وجود خواهد داشت. به این نکته دقت داشته باشید که گفتیم احتمال بروز رفتارهای شبیه به گذشته وجود دارد اما ۱۰۰% مشابه گذشته عمل نخواهد کرد. تا حدی میتوان گفت که هر سهم رفتاری مشابه با رفتار سهامداران عمده خود دارد.
تکنیکالیستها معمولا با توجه به استراتژیهای معاملاتی خود از اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی استفاده میکنند. از دیگر مواردی که باید هنگام انجام تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار بگیرند قیمت، حجم و عوامل موثر بر عرضه و تقاضا هستند. هر کدام از این عوامل می توانند نقش بسیار مهمی در تایید یا رد تحلیل داشته باشند.
از دیگر مواردی که در تحلیل تکنیکال باید به آن توجه داشت این است که تغییرات قیمت باید ناشی از از تغییر نیروهای عرضه و تقاضا باشد قیمت گذاری دستوری باعث می شود که نتوان تحلیلی درست از وضعیت قیمت ایسم در آینده ارائه داد.
البته در بازار سرمایه عواملی مثل تقسیم سود شرکت، ادغام، افزایش سرمایه، ایجاد مشکل در خطوط تولید، توزیع یا تامین مواد اولیه و. میتواند باعث به وجود آمدن گپهای قیمتی در نمودار سهم شود. برای همین اگر بخواهیم نمودار سهم را بررسی کنیم باید از نمودار تعدیل شده آن استفاده کنیم.
درست است که میگوییم در تحلیل تکنیکال معاملهگران به اخبار و وضعیت بنیادی سهم توجهی ندارند، اما گاهی برای پیشبینی چگونگی حرکت قیمت لازم است به برخی اخبار توجه کنند تا بتوانند پیش از روی دادن آن اتفاق، تاثیرش را بر بازار تشخیص دهند و عملکرد مناسبی در زمان رویداد داشته باشند.
روانشناسی فردی و بازاری
این موضوع که الان بازار در کدام مرحله از چرخه احساسات قرار دارد بسیار مهم است. آیا پول در حال ورود به بازار است یا دارد از آن خارج میشود به طور کلی میتوان گفت مدیریت سرمایه و مدیریت احساسات از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در بازارهای مالی است. بدون کنترل احساسات و مدیریت سرمایه نمیتوان در این بازار باقی ماند.
نکته با اهمیت در تحلیل سهام
بطور کل اگر دیدگاه بلندمدتی برای سرمایهگذاری دارید، میتوانید در مرحله اول از تحلیل بنیادی استفاده کنید. سپس شرایط بازار را بهترین روش تحلیل بورس بهترین روش تحلیل بورس بررسی کنید، آیا روابط با سایر کشورها خوب است؟ آیا تنشهای منطقهای وجود دارد؟ آیا اعتماد به بازار برگشته و سرمایهگذاران دید مثبتی به آینده آن دارند؟
سوالهایی نظیر موارد گفته شده میتوانند در دسته روانشناسی بازار قرار گیرند. یعنی افرادی که قصد سرمایهگذاری برای بلندمدت دارند، ابتدا از تحلیل بنیادی استفاده کرده، سپس شرایط و جو روانی بازار را بررسی میکنند. در نهایت با استفاده از تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج مناسب را جهت سرمایهگذاری انتخاب میکنند.
اما این روند برای معاملهگرانی که دید کوتاهمدتی دارند، متفاوت است. آنها زیاد به وضعیت بنیادی سهم توجه ندارند و پیش از هر چیزی سهم را از لحاظ تکنیکال بررسی میکنند. سپس اخبار مهم در بازار را بررسی کرده و اگر وضعیت بازار موافق با جهت تحلیل آنها بود اقدام به خرید می کنند. در نهایت نیز گاهی یک نگاه اجمالی به وضعیت بنیادی هر سهم میاندازند.
نتیجه گیری
همانطور که گفتیم روشهای مختلفی برای تحلیل سهام شرکتها وجود دارد. تحلیلگران هر کدام با توجه به استراتژیهای متفاوت مختص خود، از یکی از تحلیلهای تکنیکال و بنیادی یا هر دوی آنها استفاده میکنند.
توجه داشته باشید که آشنایی با روانشناسی بازار، بخشی جدا نشدنی از انواع تحلیل سهام است و به شما کمک میکند تا تصمیمهای درستی را در زمان مناسب، برای معاملات خود بگیرید. می توانید تجربه و یا دیدگاه خود درباره مقاله ۳ روش برتر تحلیل سهام را با ما در میان بگذارد.
بهترین روش تحلیل بورس چیست؟
اگر بخواهید به یک سرمایه گذار و تحلیلگر بازار بورس تبدیل شوید، باید قدرت تشخیص بهترین روش تحلیل بورس و بکارگیری هر کدام از انواع روش های تحلیل در بورس در زمان مناسب را پیدا کنید تا سرمایه گذاری در بورس برای شما از یک بازی به یک کار جدی و سودآور تبدیل شود! در واقع اگر بدانید بهترین روش تحلیل بورس چیست و چطور می توانید در بازه های زمانی مختلف، بهترین روش تحلیل بورس را اتخاذ کنید، بدون شک قادرید تصمیم گیری های بهتری در لحظات حساس بازار داشته باشید و از هیجانات و جو کاذب ناشی از انتشار اخبار کذب و فضاسازی های بازار به دو بمانید. پس اگر دوست دارید نسبت به انواع روشهای تحلیل در بورس مثل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلوخوانی و … دید مناسبی پیدا کنید، این مطلب برای شما نوشته شده است؛
آموزش بهترین روش تحلیل بورس
جالب است بدانید که مهم ترین وظیفه بازار بورس ایران، جذب سرمایه های پراکنده و تخصیص بهینه این منابع به واحدهایی است که هم در راستای توسعه در حرکت اند و هم منافع مورد انتظار سرمایه گذاران را تامین می نمایند. سرمایه گذاران، با انگیزه های گوناگون نقش حائز اهمیتی در تامین منابع مالی بر عهده دارند. واحدهای اقتصادی هم از جذب سرمایه های پراکنده، اهداف گوناگونی را دنبال می کنند که هدف هر دو گروه در اصل، دستیابی به منابع بیشتر و حداکثر کردن ثروت سهامداران می باشد!
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
از عواملی که در توسعه و رشد پایدار سرمایه نقش بسزایی دارد، آشنایی سرمایه گذاران و تریدرهای بازار بورس با روش های تجزیه و تحلیل سهام و افزایش توان تحلیل گری آن ها می باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری اصلی بازار سرمایه و بیشتر بازارهای مالی داخلی و خارجی به حساب می آیند که در ادامه قصد بررسی آن ها در کنار علم روانشناسی بازار سرمایه را داریم.
چرا که معامله گران و سرمایه گذاران، از روانشناسی بازار نیز به منظور بررسی و تصمیم گیری در بازه های زمانی مختلف کمک می گیرند. شاید روانشناسی بازار را نتوانیم یک روش تحلیلی مستقل بدانیم، ولی با این وجود و به دلیل اهمیت آن در بازار بورس و به خصوص بورس ایران، آن را به عنوان یک مورد مستقل بررسی کرده ایم.
۱) تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال که به آن تحلیل فنی نیز گفته می شود، یکی از روش های قدیمی انتخاب سهام عادی و کاملا متمایز از روش بنیادی یا همان فاندامنتال است. برخلاف روش بنیادی که بر داده هایی مانند سود سهام، فروش، نرخ های رشد و یا قوانین و بهترین روش تحلیل بورس مقررات دولتی مبتنی است، روش تجزیه و تحلیل تکنیکی بر داده های منتشر شده بازار دلالت دارد. داده های بازار شامل قیمت سهام یا سطح شاخص بازار، حجم و شاخص های تکنیکی می باشد. تحلیل تکنیکال تغییر و حرکت قیمت سهام را زیر نظر می گیرد که از این داده ها در راستای پیش بینی تغییرات و حرکت آینده قیمت آن بهره گرفته می شود.
تحلیلگران تکنیکالی از نمودارهای قیمت بهره می گیرند که این نمودارها اطلاعات مناسبی مانند حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل پیش و پس از اتفاقات مهم، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم نسبت به کل بازار را در اختیارمان قرار می دهد. همین طور تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان ورود به معامله نیز می نماید. تحلیل تکنیکال در واقع یک روش پیش بینی قیمت با استفاده از قیمت های گذشته می باشد.
می توان گفت که این روش بر تحلیل عرضه و تقاضای کالاها، سهام، شاخص های معاملات آتی یا هر ابزار قابل معامله دلالت دارد. معمولا به این روش، روش تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی هم می گیوند، چرا که در این روش به وسیله ثبت داده های مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در کل بازار می پردازیم. لازم به ذکر است که هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان است و این بدین معنی است که هدف آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاه مدت در شاخص های بازار سهام و سهام به صورت مستقل می باشد.
این پیش بینی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام از طریق تجزیه و تحلیل داده های قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخص های تکنیکی متکی می باشد. البته باید در نظر داشته باشید که تحلیلگران تکنیکی نه تنها به سطوح قیمتی، بلکه بر تغییرات قیمت نیز توجه دارند و همواره در تلاش اند تغییرات قیمت را پیش بینی کنند. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر مبانی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، این مطلب شما را کاملا رایگان راهنمایی می کند.
نقاط مثبت تحلیل تکنیکال
- هزینه و زمان تحلیل تکنیکال کم است.
- دوره آموزش تحلیل تکنیکال نسبتا کوتاه است.
- مناسب ترین زمان ورود یا خروج را در کوتاه مدت را به ما نشان می دهد.
- ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل قادر است از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در همه ﺑﺎزارﻫﺎی مالی و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرت ها اﺳﺘﻔﺎده نماید و این بدین معنی است که شما با یادگیری علم تحلیل تکنیکال، می توانید در تمامی بازارهای مالی و همه دارایی هایی که گذشته قیمتی و نمودار دارند فعالیت کنید و سودهای بسیار زیادی از تمامی بازارها کسب کنید.
- زمان مناسب خرید نقش حائز اهمیتی در عملکرد تریدر دارد و استفاده از روش تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان خرید می نماید.
نقاط منفی تحلیل تکنیکال
- کاربرد علم تکنیکال در سهام شرکت های کوچک کمی محدودتر است.
- ابزارهای تحلیلی مختلف و زیادی برای این روش وجود دارد که شاید استفاده از آن ها کمی گیج کننده باشد.
- سختی در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧت های ﻧﺮم اﻓﺰاری به منظور اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم نیز یک مشکل است.
- خطاهای تحلیلی در این روش به نسبت تحلیل بنیادی ضریب بالاتری دارد و به دلیل تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیل های متفاوتی وجود دارد.
۲) تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی که به آن تحلیل فاندامنتال نیز گفته می شود، مبتنی بر این فرض است که سهام از ارزشی ذاتی برخوردار می باشد که توسط سرمایه گذاران قابل برآورد است. در این نوع تحلیل برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغییرهای بنیادی صورت می پذیرد. چنانچه ارزش بازار کم تر از ارزش ذاتی باشد، زمان خرید است و چنانچه ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد، زمان فروش آن دارایی فرا رسیده است. در تحلیل بنیادی سرمایه گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می کنند تا بتوانند زمان مناسب را برای سرمایه گذاری شناسایی کنند.
در ادامه به تحلیل صنایع یا قسمت هایی از اقتصاد می پردازند که از چشم اندازهای آتی مناسبی برخوردارند و در انتها هم تحلیل گر به این نتیجه می رسد که زمان سرمایه گذاری مناسب است و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می کند و در گام بعدی برای تحلیل شرکت های آن صنعت اقدام می کند. به این خاطر که تحلیل بازار مبتنی بر زمان مناسب برای سرمایه گذاری در سهام است و تحلیل صنعت در راستای یافتن صنایعی با روشن ترین آینده انجام می شود، لذا سرمایه گذار توانایی انتخاب شرکت هایی با آینده ای بهتر در محدوده آن صنایع را خواهد داشت.
برای این کار سرمایه گذار می بایست بر دو عضو مهم یعنی بهترین روش تحلیل بورس سودهای تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا درآمد و نسبت P/E و تحلیل آنها اتکا داشته باشد. گفتنی است که تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییرهای اصلی مالی برای تخمین ارزش ذاتی شرکت است که این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و عوامل دیگر می شود. تحلیل های بعدی می تواند شامل موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و … باشد.
سرانجام تحلیل بنیادی در سطح شرکت، داده هایی است که جهت تخمین قیمت سهام ضروری است. طرفداران استراتژی های بنیادی بر این باورند که قیمت در طولانی مدت به سمت ارزش ذاتی خود حرکت می کند، لذا هرگاه در فرآیند ارزش گذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی میان ارزش و قیمت روز ملاحظه کنند، از این مسئله در راستای نتیجه گیری در خصوص ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده می نمایند. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر بدانید تحلیل فاندامنتال چیست و چه کاربردی در بازارهای مالی دارد؟ می توانید این مطلب را مطالعه کنید.
نقاط مثبت تحلیل بنیادی
- مهم ترین ﻣﺰﯾﺖ تحلیل بنیادی، اﻣﻨﯿﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار به حساب می آید.
- خطاهای تحلیل بنیادی از ضریب پایین تری به نسبت خطاهای تحلیل تکنیکال برخوردار است.
- در نتیجه تحلیل بنیادی، سهام مناسب برای بلندمدت از سایر سهام های بازار قابل تشخیص است.
- تحلیل های بنیادی مناسب برای سرمایه گذاری های بلندمدت و تمرکز بر روندهای طولانی مدت یک دارایی است.
نقاط منفی تحلیل بنیادی
- یادگیری تحلیل بنیادی کمی پیچیده و زمان بر است.
- در صورت تغییرات محیطی، تحلیل با خطا روبرو خواهد شد.
- استفاده از این روش به تخصص بیشتری در زمینه مالی نیاز دارد.
- استفاده از این روش نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ برای ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت هاست و ﻣﺤﺪودیت های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت ها از موانع آن محسوب می شوند.
- استفاده از این تکنیک می بایست نسبت به مشخصه صنایع و شرکت ها متفاوت باشد و لازمه آن تحقیقات زمان بر و پر هزینه می باشد.
۳) روانشناسی بازار
با در نظر داشتن مباحث گسترده کارایی بازار، بعضی اوقات سرمایه گذاران نگاهی به بحث روانشناسی در بازارهای مالی و نقشی که احساسات و عواطف در آن ایفا می کند نیز می اندازند. به ویژه این که در کوتاه مدت، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران بر قیمت های سهام و بازارها اثرات زیادی می گذارد. بنابراین آگاهی از این موارد در راستای تصمیم گیری ها و درک فرآیندهای بازار مالی ضروری به نظر می رسد. مالی رفتاری به معنای مطالعه رفتار سرمایه گذاران با استفاده از این عقیده است که سرمایه گذاران امکان دارد به صورت غیرعقلایی عمل کنند و به صورت معمول هم در بازارها رفتارهایی احساسی دیده می شود.
برای استفاده معامله گر از این روش هیچ تحلیلی برای پیدا کردن سهم مناسب صورت نمی پذیرد، ولی مدیریت احساسات در حیطه معاملات بسیار ضروری است، به خاطر این که معامله گران به صورت معمول می بایست سریع فکر کنند و در زمانی کوتاه به خرید و فروش سهام بپردازند. بنابراین به منظور انجام این کار، نظم و برنامه معاملاتی از پیش تعیین بهترین روش تحلیل بورس شده ای نیازمند است که بتوانند زمان ورود و خروج به معاملات را بهتر مدیریت نمایند. برای این کار معامله گران بایستی دستورالعمل هایی مبتنی بر میزان ریسک پذیری خود برای زمان ورود و خروج از یک معامله را مد نظر قرار دهند و از این طریق احساسات را از روند انجام معامله خارج نمایند.
همچنین یک تریدر می تواند تصمیم گیری کند که در پی تحولاتی خاص، به چه صورت درباره خرید یا فروش سهام مورد نظر خود تصمیم گیری کند و محدودیت های تعیین شده ای را در مورد میزان سود یا زیان به ازای هر روز معاملاتی لحاظ کند. بروز بودن تریدر و کسب مهارت در زمینه مطالعه نمودارها و صورت های مالی، تجزیه تحلیل اخبار، صنعت و تکنیک های معاملاتی در این راستا بسیار کمک کننده هستند، به این خاطر که دانش سرمایه گذاری به معامله گر کمک می کند تا بهتر بتواند بر ترس خود غلبه کند و تصمیمات آتی خود را بهبود بخشد. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر بدانید روانشناسی بازار چیست و کاربرد آن در معاملات چگونه است؟ این مطلب را حتما مطالعه کنید.
نقاط مثبت روانشناسی بازار
- توانایی تغییر عادات ذهنی به منظور همسو شدن با جریان بازار بدین وسیله قابل دستیابی است.
- کنترل بر احساسات، غلبه بر احساس طمع و یادگیری انعطاف پذیری در حین انجام معاملات از مهم ترین مزایای استفاده از روانشناسی بازار به شمار می رود.
- لحاظ کردن روانشناسی بازار در کنار تحلیل های مختلف موجب می شود تا با برنامه ریزی قبلی و استراتژی مدون وارد بازاهای سرمایه گذاری شوید و این ریسک های حضور شما در بازارهای مالی را تا حدود زیادی کاهش خواهد داد.
- همچنین موجب می شود تا اقدامات سرمایه گذاری خود را مطابق با منطق پیش ببرید و از تصمیمات احساسی اکیدا پرهیز کنید.
نقاط منفی روانشناسی بازار
- این دسته از استراتژی های معاملاتی با ریسک بیشتری همراه است.
- اطلاع از مباحث روانشناسی بازار، به عنوان در کنار انواع تحلیل های بازار مالی قابل استفاده است و به خودی خود نمی توان به آن اکتفا کرد. در حقیقت درک فرآیندها و تکنیک های بازار مالی، مسیر فرصت های معامله را فراهم می کند و کنترل احساسات شخصی و پیش بینی هیجانات سرمایه گذاران نیز در این بین قاد راست نقش موثری در میزان سود و زیان فرد داشته باشد.
نتیجه گیری و کلام پایانی
حال شاید این سوال پیش آمده باشد که چه زمان باید از کدام نوع تحلیل در بورس استفاده کرد و یا این که اصلا بهترین روش تحلیل بورس چیست و کدام یک را استفاده کنیم؟ در پاسخ باید گفت که همواره توصیه بر این است که به صورت همزمان از تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کنید و روانشناسی بازار را هم در انتها مورد بررسی قرار دهید و سپس برای خرید و فروش سهام در بورس اقدام کنید، چرا که عوامل تکنیکال از یک نگاه خاص به سهم و رفتارهای قیمتی سهم در بازه های زمانی مختلف نگاه می کند و تحلیل بنیادی نیز با نگاه کل نگرانه می تواند اطلاعات بسیار خوبی را از آینده سهم در اختیار معامله گران قرار دهد.
همچنین روانشناسی بازار نیز در کنار این دو نوع تحلیل، می تواند چراغ راه تحلیل گران و سرمایه گذاران بازار بورس به حساب آید و کمک کند که در شرایط حساس بازار بورس، معامله گران بهترین تصمیمات ممکن را لحاظ کنند، پس نمی توان گفت تحلیل x بهترین روش تحلیل بورس به حساب می آید و به تنهایی می توانید از آن استفاده کنید و دیگر نیازی به تحلیل های دیگر ندارید، بلکه بهتر است همه روش های تحلیل در بازار سرمایه را با یک دیگر ترکیب کنید و سعی کنید به صورت همزمان بهترین روش تحلیل بورس از اطلاعات مفید هر نوع تحلیل در راستای کسب سودآوری بیشتر استفاده نمایید.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، انواع روشهای تحلیل بورس را معرفی کردیم و گفتیم بهترین روش تحلیل بورس کدام است.
اگر دوست دارید تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال را دقیق تر بررسی کنید، می توانید مطلب کدام روش تحلیل سهام مهم تر است؟ تکنیکال یا بنیادی؟ را در این خصوص بخوانید.
هر سوالی در مورد انواع روشهای تحلیل در بورس داشتید، در بخش دیدگاه ها بنوسید تا در اسرع وقت پاسختان را بدهم.
بهترین روش برای تحلیل سهام چیست؟ آشنایی با ۱ روش برای تحلیل سهام
وقتی از بهترین روش برای تحلیل سهام صحبت میکنیم، احتمالاً اینگونه انتظار میرود که میخواهیم اندیکاتور یا شاخصهای خاصی را در کنار یکدیگر قرار دهیم و یک فرمول طلایی برای شما پیدا کنیم؛ اما واقعیت این است که اگر شما توانستید تمام انسانها را بر اساس یک فرمول بشناسید میتوانید تمام سهمها را هم بر اساس یک یا چند روش تحلیل کنید.
بنابراین عملاً برای تحلیل سهام قرار نیست برابر با بهترین فرمول یا بهترین مجموعهای از اندیکاتورها آیا استراتژیهای مختلف باشد. بهترین روش برای تحلیل سهام به این معنی است که شما بتوانید به این درک برسید که چگونه میتوانید یک سهم را بشناسید و بر اساس این شناخت دست به تحلیل آن بزنید. مسلماً بهترین روش برای تحلیل سهام به شما این امکان را میدهد که به شناخت دقیقتر از یک سهم برسید و این شناخت دقیق به شما این قدرت را خواهد داد که تصمیمهای درستتری درباره این سهم بگیرید.
بنابراین بهطورکلی اگر بخواهیم بگوییم عملاً برای تحلیل سهام یک روش کلی برای شناخت هر سهم محسوب میشود. آیا دلتان میخواهد بهجای ماهی، ماهیگیری یاد بگیرید؟ پس با ما در بهترین روش برای تحلیل سهام همراه باشید.
بهترین روش برای تحلیل سهام را از کجا شروع کنیم؟
اولین و مهمترین قدم برای تحلیل سهام این است که بدانیم دقیقاً از کجا باید شروع کنیم؟ درواقع تحلیل تکنیکال دارای صدها اندیکاتور، شاخص و اسیلاتور مختلف است و انتخاب اینکه در یک تحلیل از کدامیک از این موارد استفاده کنیم میتواند سخت و حتی سردرگم کننده باشد.
مهمترین قدم برای داشتن بهترین روش برای تحلیل سهام این است که بدانیم چه شاخص و ابزاری به کار ما میآید. درواقع شما میتوانید برای باز کردن یک پیچ از ده ها ابزار استفاده کنید اما همچنان مهم باز کردن پیچ است و نه اینکه چه ابزاری استفاده میکنید. این حرف کاملاً بدیهی است که بعضاً فراموش میشود. در کلام سادهتر معامله گران و تحلیلگران گاهی چنان خودشان را در دل فرمولها اعداد و ارقام خشک غرق میکنند که عملاً بسیاری از واقعیتها را نادیده میگیرند. (اگر میخواهید با تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه و حق تقدم سهام بیشتر آشنا شوید این مقاله را بخوانید.)
بیایید ازاینجا بهترین روش برای تحلیل سهام را شروع کنیم که هر سهم را زنده بدانیم؛ زیرا هر سهم بر اساس سرمایهگذارانی که دارد حرکت میکند و این سرمایهگذاران موجودات زنده به نام انسان هستند. پس برعکس چیزی که فکر میکنید ما قرار است در بهترین روش برای تحلیل سهام بهجای اینکه به قیمت و فرمول و … نگاه کنیم به رفتار و شخصیت شناسی سهم که بهنوعی نشاندهنده رفتار و شخصیت جمعی سرمایهگذاران است دقت کنیم. در این تحلیل قرار است ببینیم که سرمایهگذاران این سهم در موقعیتهای مختلف چه رفتارهایی از خودشان نشان دادهاند. ازاینرو بهترین روش برای تحلیل سهام درواقع یک تحلیل رفتار است.
درست مانند اینکه شما دوست خود را برای ده سال میشناسید. مسلماً این شناخت به شما کمک میکند که بدانید او در موقعیتهای مختلف چهکارهایی میکند. پس میتوانید رفتار او در این موقعیتها را پیشبینی کنید. این رمز موفقیت شما در سرمایهگذاری خواهد بود. درواقع شما اگر بتوانید رفتار یک سهم در موقعیتهای مختلف را درست حدس بزنید برنده بازی خواهید بود. این چیزی است که بهترین روش برای تحلیل سهام به ما میدهد.
شروع سخت در بهترین روش برای تحلیل سهام
باید واقعیت را قبول کرد. شروع بهترین تحلیل سهام کمی سخت و وقتگیر است و نیاز به کمی حوصله دارد. ازاینرو تا جایی که ممکن است سعی کنید سهمها را دستچین کنید و تعداد معدود و مشخصی از سهم که مطمئن هستید میتواند آینده خوبی داشته باشد یا حدس میزنید که بتواند روند نسبتاً مناسبی داشته باشد را برای بهترین روش برای تحلیل سهام انتخاب کنید. بعدها کمکم میتوانید بهترین روش برای تحلیل سهام را برای سایر سهمها استفاده کنید.
نکته مهم این است که تقریباً شما نیاز ندارید هیچ اندیکاتور یا اسیلاتور یا شاخص خاصی را بشناسید! تنها چیزی که شما در قدم اول احتیاج دارید، چند خط است!
درواقع شما در ابتدا برای داشتن تحلیل سهام باید خطوط مقاومت و حمایتی سهم را رسم کنید و سعی کنید روندهای مختلف آن را در بازههای طولانیتر موردبررسی قرار دهید؛ یعنی اگر در تایم فریم روزانه سهم را تحلیل میکنید، بهتر است به این تایم فریم از دید بزرگتر نگاه کنید و تعداد کندل های بیشتری را زیر نظر بگیرید.
اینگونه تحلیل شما برای آینده مطمئنتر خواهد بود.بنابراین تا اینجای کار، برای بهترین روش برای تحلیل سهام به چیزی بیشتر از چند خط حمایتی و کشف تمام روندهای سهم نداریم.
گام دوم بهترین روش برای تحلیل سهام
در گام دوم شما باید دست به یک اکتشاف بسیار بزرگ بزنید. درواقع برخی از تحلیلگران و معامله گران، مخصوصاً تازهکارها، انتظار دارند که تمام اندیکاتورها و اسیلاتورها برای همه سهمها پاسخگو باشد؛ اما واقعیت اینگونه نیست. این همبستگی میان تمام اندیکاتورها با سهمها وجود ندارد. شاید تنها یک یا چند شاخص و اسیلاتور برای یک سهم خاص مناسب باشد. پس شما باید این اسیلاتور را پیدا کنید.
حال در گام دوم بهترین روش برای تحلیل سهام شما باید اسیلاتور به نمودار اضافه کنید. بعد از اضافه کردن اسیلاتور نوبت این است که ببینید این اسیلاتور در نقاط مشخص قلهها و درهها و در موارد حمایتی و مقاومتی و در نقاطی که روند شکسته شده است و تغییر روند اتفاق افتاده است چگونه واکنش نشان میدهد؛ و روند این اسیلاتور برای نشان دادن این واکنش چگونه بوده است.
شما باید بتوانید یک نوع روند و یک الگو و رابطه میان اسیلاتور و نمودار پیدا کنید. این الگو زمانی معتبر خواهد بود که شبیه همان حالت نیز حداقل یکبار دیگر در سهم رخداده باشد. ازاینروست که میگوییم برای تحلیل سهام را با تعداد کندل های بیشتر بررسی کنید تا احتمال پیدا کردن این نقاط مشترک و شبیه به هم بیشتر باشد.
در گامهای بعدی بهترین روش برای تحلیل سهام باید سراغ اسیلاتورهای دیگر بروید. هر اسیلاتوری که الگوی دقیقتر و منطقیتری به شما بدهد عملاً کلید تحلیل این سهم محسوب میشود. از آن به بعد شما میتوانید برای تحلیل دوست جدید خود از کلیدش که همان اسیلاتور تازه کشفشده است استفاده کنید. این کلید میتواند روند سهم را برای شما بازگو کند و این چیزی است که میتوانید بر اساس آن موفقیت در معاملهگری را لمس کنید.
اگر میخواهید بدانید سهام بنیادی چه سهامی هستند حتما این مقاله را مطالعه نمایید.
چند نکته در مورد تحلیل سهام
شاید تصور کنید که استفاده از بهترین روش برای تحلیل سهام نیاز شمارا به آموزش کمرنگ میکند و یا بهطورکلی دیگر نیازی به آموزش را از بین میبرد؛ اما این تصور اصلاً درست نیست. ما در اینجا روشی را به شما گفتیم که میتواند بسیار کارآمد باشد اما این دلیل بر این نمیشود که شما آموزش را کنار بگذارید. شما تصور کنید که در کنار بهترین روش برای تحلیل سهام بتوانید از اندیکاتورهای مختلف هم استفاده کنید اینگونه تحلیل شما تا چه اندازه دقیقتر خواهد شد؟!
درواقع اگر با استفاده از همین روش برای تحلیل سهام اگر قرار بود کار تمام شود، آنوقت احتمالاً همه ثروتمند بودند؛ اما همانطور که در ابتدا گفتیم سهمها بر اساس رفتار سرمایهگذاران حرکت میکنند و این رفتار هیچگاه بهطور دقیق قابل پیشبینی نیست. پس تا جایی که ممکن است باید آموزشهای مختلفی را دید و البته از تجربه کردن نترسید.
تا زمانی که شما تجربه نکنید یا تجربه کمی داشته باشید، عملاً نمیتوانید انتظار داشته باشید که موفق خواهید شد. این اصل داستان است. تجربه به شما حسی را از سهم منتقل میکند که هیچ اسیلاتور و اندیکاتوری نمیتواند آن را به شما نشان دهد؛ بنابراین حتی اگر دست به معامله هم نمیزنید سعی کنید همیشه بازار را زیر نظر داشته باشید.
این همراهی شما با بازار باعث میشود که عملاً این بازار را بشناسید و در موقعیتهای مختلف رفتارش را به خاطر بسپارید. بهترین روش برای تحلیل سهام این است که با بازار و سهمها مانند یک دوست و انسان زنده رفتار کنید. این بارزترین کلیدی است که میتوانید از آن در جهت موفقیت استفاده کنید.
کدام روش برای تحلیل سهام بهتر است؟
بورس اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه است. مهمترین وظیفه این بازار جذب سرمایههای پراکنده و تخصیص بهینهی این منابع به واحدهایی است که هم در جهت توسعه گام بر میدارند و هم منافع مورد انتظار سرمایهگذاران را تامین میکنند.
سرمایهگذاران، با انگیزههای مختلف نقش اساسی در تامین منابع مالی بازی میکنند. واحدهای اقتصادی نیز از جذب سرمایههای پراکنده، اهداف متفاوتی را دنبال میکنند که هدف هر دو گروه، دستیابی به منابع بیشتر و حداکثر کردن ثروت سهامداران است.
یکی از عواملی که در توسعه و رشد پایدار سرمایه نقش موثری دارد، آشنایی سرمایهگذاران و معاملهگران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیلگری آن هاست.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری مهم در بازارها به حساب میآیند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. همچنین معاملهگران و سرمایهگذارا بازار، از «روانشناسی بازار» نیز برای بررسی و تصمیمگیری استفاده میکنند.
شاید روانشناسی بازار را نتوان یک روش تحلیلی مستقل نامید با این حال در ادامه به بررسی این روش نیز خواهیم پرداخت.
1- تحلیل بنیادی
تجزیه و تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزشی ذاتی است که بوسیلهی سرمایهگذاران قابل برآورد است.
در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغییرهای بنیادی انجام میشود.
اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد، زمان برای خرید مناسب است و اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای فروش مناسب است.
در تحلیل بنیادی سرمایهگذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند زمان مناسب را برای سرمایهگذاری تشخیص دهند.
سپس به تحلیل صنایع یا بخشهایی از اقتصاد میپردازند که دارای چشم اندازهای آتی مناسبی هستند. در خاتمه نیز تحلیلگر به این نتیجه میرسد که زمان سرمایهگذاری مناسب است و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت میکند و سپس به تحلیل شرکتهای آن صنعت میپردازد.
از آنجا که تحلیل بازار دلالت بر زمان مناسب جهت سرمایهگذاری در سهام داشته و تحلیل صنعت به منظور یافتن صنایعی با روشنترین آینده صورت میگیرد، بنابراین سرمایه گذار قادر به انتخاب شرکتهایی با آیندهای بهتر در محدودهی آن صنایع خواهد بود.
به این منظور سرمایهگذار باید بر دو جزء مهم یعنی سودهای تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا به صورت بدیل، درآمد و نسبت P/E و تحلیل آنها تکیه کند.
تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییرهای اصلی مالی برای تخمین ارزش ذاتی شرکت است.
این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و عوامل دیگر است.
تحلیلهای بعدی میتواند شامل موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و غیره باشد. نتیجه نهایی تحلیل بنیادی در سطح شرکت دادههایی است که برای تخمین قیمت سهام مورد نیاز است.
طرفداران استراتژیهای بنیادی معتقدند که ” قیمت در بلندمدت به سوی ارزش ذاتی میل میکند ” بنابراین هرگاه در فرآیند ارزشگذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی بین ارزش و قیمت روز ملاحظه کنند از این مسئله برای نتیجهگیری در مورد ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده میکنند.
به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تحلیل بنیادی عبارتند از:
مزایای تحلیل بنیادی:
- ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺰﯾﺖ آن اﻣﻨﯿﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار اﺳﺖ
- تحلیلهای بنیادی مناسب برای سرمایهگذاریهای بلندمدت و تمرکز بر روندهای بلندمدت است
- در نتیجهی تحلیل بنیادی سهام مناسب برای بلندمدت شناسایی میشود
- خطاهای تحلیل بنیادی دارای ضریب پایینتری نسبت به خطاهای تحلیل تکنیکال هستند
معایب تحلیل بنیادی:
- نیاز به تخصص بیشتری در زمینهی مالی دارد
- بکارگیری این تکنیک باید نسبت به مشخصه صنایع و شرکتها متفاوت باشد، و لازمهی آن تحقیقات زمانبر و پر هزینه است
- نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکتهاست و ﻣﺤﺪودیتهای اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکتها از موانع آن به حساب میآیند
- درصورت تغییرات محیطی، تحلیل با خطا مواجه میشود
- یادگیری آن پیچیده و زمانبر است
2 – تحلیل تکنیکال
تجزیه تحلیل تکنیکال یکی از روشهای سنتی انتخاب سهام عادی و کاملا متمایز از روش بنیادی است.
برخلاف روش بنیادی که بر دادههایی از قبیل سود سهام، فروش، نرخهای رشد و یا قوانین و مقررات دولتی مبتنی است، روش تجزیه و تحلیل تکنیکی مبتنی بر دادههای منتشر شدهی بازار است. دادههای بازار (market data) شامل قیمت سهام یا سطح شاخص بازار، حجم (تعداد سهام معامله شده) و شاخصهای تکنیکی است.
تحلیل تکنیکال (فنی) تغییر و حرکت قیمت اوراق بهادار را مدنظر دارد و از این دادهها برای پیش بینی تغییرات و حرکت آینده قیمت آن استفاده میکند.
تکنیکالیستها از نمودارهای قیمت استفاده میکنند که این نمودارها اطلاعات ارزشمندی از قبیل حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل قبل و بعد از اتفاقات مهم، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم نسبت به کل بازار را در اختیار ما قرار میدهند. همچنین تحلیل تکنیکال کمک زیادی به تشخیص زمان ورود به معامله میکند.
تجزیه تحلیل فنی یک روش پیش بینی قیمت با استفاده از قیمتهای گذشته است. این روش مبتنی بر تحلیل عرضه و تقاضای کالاها، سهام، شاخصهای معاملات آتی یا هر ابزار قابل معامله است.
اغلب به این روش، روش تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی نیز گفته میشود، به این علت که در این روش از طریق ثبت دادههای مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در کل بازار پرداخته میشود.
هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان است، بعبارت دیگر هدف آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاهمدت در شاخصهای بازار سهام و سهام بصورت جداگانه است.
این پیشبینی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام از طریق تجزیه و تحلیل دادههای قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخصهای تکنیکی مبتنی است. توجه داشته باشید که تجزیه و تحلیلگران تکنیکی نه تنها به سطوح قیمتی بلکه بر تغییرات قیمت نیز توجه داشته و سعی میکنند تغییرات قیمت را پیش بینی نمایند.
به صورت خلاصه، منطق تجزیه و تحلیل تکنیکی عبارت است از:
1. قیمت ها توسط نیروی عرضه و تقاضا تعیین میشوند.
2. عوامل مختلفی از قبیل عوامل بنیادی و عوامل روانشناختی بازار بر میزان عرضه و تقاضا تاثیر میگذارند.
3. قیمت سهام هم زمان با تغییر و تعدیل قیمت سهام به سطوح تعادل جدید، به روند جدید تغییر مییابد.
4. روندها و تغییرات میتوانند از طریق مطالعه تغییرات قیمتی و حجم معامله در طول زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مشخص شود.
معاملهگرهایی که از استراتژیهای تکنیکال استفاده میکنند، معتقدند “همهی اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده است” و اگر بخشی از اطلاعات خود را در قیمت نشان نمیدهند، عملا برای فعالان بازار ارزش ندارد.
تحلیلگران تکنیکال از مفاهیم و ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها، خطوط روند، حمایتها و مقاومتها و… برای تحلیل استفاده میکنند.
به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تحلیل تکنیکال عبارتند از:
مزایای تحلیل تکنیکال:
- ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ از اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﺧﻮد در ﺗﻤﺎم ﺑﺎزارﻫﺎ و روي ﺗﻤﺎم ﭼﺎرتها اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. (درﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ تحلیلگران بنیادی تنها ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﻃﻼﻋﺎت و صورتهای ﻣﺎﻟﯽ ﺧﻮد در ﺑﺎزار ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و اﯾﻦ ﻧﺎﺷﯽ از ﺣﺠﻢ زﯾﺎد اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ).
- زمان مناسب خرید نقش مهمی در عملکرد معاملهگر دارد و استفاده از روش تحلیل تکنیکال کمک بسزایی در تشخیص زمان خرید میکند.
- مناسبترین زمان ورود یا خروج را در کوتاهمدت نشان میدهد
- هزینه و زمان تحلیل آن کم است
- دورهی آموزش این روش کوتاه است
معایب تحلیل تکنیکال:
- خطاهای تحلیلی در این روش به نسبت تحلیل بنیادی دارای ضریب بالاتری است و به علت تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیلهای متفاوتی وجود دارد
- دﺷﻮاري در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧت هاي ﻧﺮم اﻓﺰاري ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ بهترین روش تحلیل بورس ﺳﻬﺎم
- عدم کاربرد در سهام شرکتهای کوچک
- ابزارهای تحلیلی گوناگون و زیادی برای این روش وجود دارند
مطالب مرتبط:
3 – روانشناسی بازار
با درنظر گرفتن مباحث گسترده کارایی بازار، گاهاً سرمایه گذاران نگاهی گذرا به بحث روانشناسی در بازارهای مالی و نقشی که احساسات و عواطف در آن ایفا میکند، میاندازند.
مخصوصا اینکه در کوتاهمدت، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران بر قیمتهای سهام و بازارها تاثیر میگذارد. لذا آگاهی از این موارد در رابطه با تصمیمگیریها و درک فرآیندهای بازار مالی ضروری به نظر میرسد.
مالی رفتاری (BEHAVIORAL FINANCE) به معنای مطالعه رفتار سرمایهگذاران با استفاده از این عقیده است که سرمایه گذاران ممکن است به صورت غیرعقلایی عمل نمایند و معمولا هم در بازارها رفتارهایی احساسی به چشم میخورد.
در این نوع روش معاملهگر هیچ تحلیلی جهت پیدا کردن سهم مناسب انجام نمیدهد. در حقیقت معاملات و توجه خود را معطوف به سهامی میکند که مورد توجه بازار است که این توجه از راههای مختلفی قابل شناسایی است:
- سهامی که بیشترین حجم معامله را در روز داشتهاند.
- سهامی که در قسمت پربیننده سایت بورس تهران آمدهاند.
- سهامی که بیشترین نظرات را در شبکههای اجتماعی به خود اختصاص دادهاند.
- سهامی که اخبار داغ و حساسی دارند.
اما مدیریت احساسات در حیطهی معاملات بسیار ضروری است چراکه معاملهگران اغلب باید سریع فکر کنند و در زمانی کوتاه به خرید و فروش سهام بپردازند. در نتیجه برای انجام این کار، نیازمند نظم و برنامهی معاملاتی از قبل تعیینشدهای هستند که بتوانند زمان ورود و خروج به معاملات را بهتر مدیریت کنند.
در این راستا معاملهگران باید دستورالعملهایی مبتنی بر میزان ریسکپذیریشان برای زمان ورود و خروج از یک معامله را در نظر داشته باشند (چه برای اهداف سود خود و چه برای اعمال حد زیانشان) و از این طریق احساسات را از معامله خارج کنند.
علاوه بر این یک معاملهگر میتواند تصمیم بگیرد که در پی تحولاتی خاص، چگونه در خصوص خرید یا فروش سهام مورد نظر خود اقدام نماید و محدودیتهای تعیین شدهای را در خصوص میزان سود یا زیان به ازای هر روز معاملاتی در نظر بگیرد.
به روز بودن معامله گر و کسب مهارت در زمینهی مطالعه ی نمودارها و صورتهای مالی، تجزیه تحلیل اخبار، صنعت و تکنیکهای معاملاتی بسیار حائز اهمیت است. چراکه “دانش”، به معاملهگر کمک میکند تا بهتر بتواند بر ترس خود غلبه نماید.
به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تکنیک روانشناسی بازار عبارتند از:
مزایای روانشناسی بازار:
- کنترل بر احساسات، غلبه بر احساس طمع و یادگیری انعطاف پذیری در حین انجام معاملات
- توانایی تغییر عادات ذهنی جهت همسو شدن با جریان بازار
- آگاهی از آن موجب میشود تا با برنامهریزی قبلی و استراتژی مدون وارد بازاهای سرمایه گذاری شوید
- باعث میشود تا اقدامات سرمایهگذاری خود را براساس منطق پیش ببرید و از تصمیمات احساسی جلوگیری کنید
معایب روانشناسی بازار:
- این دسته از استراتژیهای معاملاتی بسیار پر ریسک هستند
- آگاهی از مباحث روانشناسی بازار، مکملی در کنار انواع تحلیلهای بازار مالی به حساب میآید و به خودی خود کافی نیست. درک فرآیندها و تکنیکهای بازار مالی، مسیر فرصتهای خرید و فروش را فراهم میآورد و کنترل احساسات شخصی و پیش بینی هیجانات سرمایهگذاران نیز در این بین میتواند نقش به سزایی را در میزان سود و زیان فرد ایفا کند.
مطالب مرتبط:
از کدام روش برای تحلیل سهام استفاده کنیم؟
انتخاب بین تحلیل بنیادی و تکنیکال به بازه زمانی سرمایهگذاری، اهداف و شرایط شخص بستگی دارد. اما بطور کلی بیشتر سرمایهگذاران و معاملهگران حرفهای در بورس ایران توصیه میکنند همزمان از تحلیلهای بنیادی و تکنیکال برای انتخاب سهام و تصمیمگیری استفاده شود.
به ترکیب این دو نوع تحلیل، تحلیل تکنوفاندامنتال گفته میشود.
با این حال، در برخی شرایط امکان استفاده از این دو تحلیل نیست و حتی چنین نیازی وجود ندارد. مثلا اشخاصی که نوسانگیریهای کوتاهمدت روزانه انجام میدهند طبیعتا نمیتوانند زمان زیادی برای تحلیل بنیادی صرف کنند و نیازی نیز ندارند.
این افراد صرفا با تحلیل نمودارها و روانشناسی بازار تصمیمات خرید و فروش خود را میگیرند.
با خواندن جدول زیر میتوانید به شکلی دقیقتر انتخاب تحلیل مناسب را انجام دهید.
شما از چه روشی برای تحلیل سهام استفاده میکنید؟ تجربیات خود را در بخش دیدگاه بنویسید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دستیابی به بهترین سهام برای خرید در بورس + نکات مهم برای خرید
دستیابی به بهترین سهام برای خرید در بورس+ نکات مهم برای خرید
امروزه نمی توان فردی را یافت که بدنبال دستیابی به سهم بیشتر در بازار بورس نباشد، زیرا که هدف نهایی نیز همین است. ولی به طور کلی بهترین سهام به عنوان خرید در بورس، از چه طریقی و با چه معیارهایی بدست می آید؟
هرچند که بسیاری از افراد بر این باورند، نوع بازار بورس در ایران به گونه است که نمی توان پیش بینی درستی برای آینده آن داشت. ولی باز هم مانند بازارهای جهانی دیگر، در مورد بورس ایران نیز می توان معیارهای تخصصی را در نظر گرفت. زیرا بورس کشورمان هم مانند سایر کشورها اصول خاص خودش را دارد.
معمولا هر یک از افراد از اصول خاصی در بورس تبعیت می کنند و برای انتخاب خود استراتژی جامعی را دارند که با اهداف دیگران کاملا متفاوت است. پس به هیچ عنوان نمی توان راهی که دیگران در رسیدن به بهترین سهام برای خرید در بورس، پیش گرفتند را تقلید کرد. از این گذشته اشخاص معمولا برای قدم گذاشتن در بورس شرایط مخصوص به خودشان را دارند. بنابراین به جای تقلید از دیگران و نوع رفتار آنها در بورس، بهتر است دانش و اطلاعات خود را در این زمینه بالا ببرید .
هر شخصی می تواند توانایی تخصص در انتخاب سهام های خودش را دشته باشد و نمی توان انتظار داشت که آن فرد، در مورد سهمی که دیگری بر می گزیند، تسلط و آگاهی لازم را داشته باشد. بهترین راه این است که مهارت های مالی خود را در این زمینه بالا برده و تجربیات بیشتری بدست بیاورید. در اینصورت است که با بالابردن سطح سواد مالی خود، راه رسیدن به موفقیت را کوتاه تر می کنید.
بهترین تحلیل ها برای انتخاب درست سهام چیست؟
تا هنگامی که ابزار و تحلیل های اصولی در بازار بورس وجود نداشته باشد، افراد قادر به انتخاب خرید بهترین سهام در بازار مالی بورس نخواهند بود. همچنین در کنار برخورداری از ابزارها و تحلیل های مناسب، باید مهارت های شخصی و غلبه بر احساسات عجولانه را در خود بالا ببرید.
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از جمله راه هایی هستند که از طریق آنها، امکان رسیدن به بهترین سهم های بازار بورس امکان پذیر می شود.
تحلیل بنیادی در بهترین سهام برای خرید در بورس
معمولا برای محاسبه مقدار ارزش یک سهم در تحلیل بنیادی، وضیعت کنونی شرکت را در نظر می گیرند. یعنی معیارهایی که در حال حاظر بیانگر ارزش یک سهام در شرکت است را در نظر گرفته، تا توانایی انتخاب و خرید سهم هایی که از ارزش کمتری برخوردارند را پیدا کنند. بدینوسیله امکان رشد آن سهم نیز فراهم می شود.
تحلیل بنیادی معمولا سهامی را برای خرید، بهترین می داند که ارزش آن بیشتر از قیمت سهام باشد. یعنی تصور کنید به عنوان مثال شخصی اتومبیلی به ارزش 200 میلیون تومان را، به قیمت فقط 50 میلیون تومان بدست بیاورد. پس اغلب هدف از فروش این سهم ها که قیمت بیشتری نسبت به ارزش آن دارند، این است که بعدا از ضررهای احتمالی جلوگیری شود.
افراد مشهوری از جمله وارن بافت، از فعالان موفق در حوزه سرمایه گذاری در بازار بورس بودند که از روش های تحلیل بنیادی در کار خود بیشترین بهره مند را برده اند.
با اینکه وجه اشتراک زیادی در روش های تحلیل بنیادی وجود دارد، ولی با این وجود، دوباره با اختلاف نظر تحلیل گران بنیادی با هم روبرو می شویم.
به عنوان مثال گاهی ارزش یک سهم توسط تحلیل گران مختلف به یک میزان مشخص تعیین نمی شود. برای درک بهتر، شرکتی را در نظر بگیرید که 2 سالن دارد به همراه 3 خط تولید و یک انبار. سودی که این شرکت در طول یکسال بیرون می دهد، 30 درصد برآورد می شود. در این شرایط اولین کارشناس تحلیلگر، ارزشی به میزان 23 میلیارد را برای شرکت تعیین می کند اما نتیجه تحلیلگر دوم، ارزشی به اندازه 20 میلیارد است. پس در نتیجه تحلیل بنیادی در مقایسه با تحلیل تکنیکال، اطمینان بیشتری را در افراد ایجاد می کند.
بررسی تحلیل تکنیکال
به کارگیری اندیکاتورها و ارزش قیمت های گذشته، از جمله معیارهای رایج در بحث تحلیل تکنیکال هستند. با استفاده از این موارد می توان رفتارهای آینده نمودار قیمت را حدس زد و یا الگوهای موجود در آن را بیشتر مورد بررسی قرار داد. معمولا برای تحلیل تکنیکال نمی توان یک روند حتمی را در نظر داشت، زیرا معیارهای موجود در این تحلیل بر اساس موارد احتمالی جلو می رود.
به عبارتی دیگر می توان برای تحلیل تکنیکال اینطور نتیجه گرفت که بهترین روش تحلیل بورس حدس دقیق روند نمودار سهم در آینده، بر اساس نوع حرکت آن در گذشته امکان پذیر می شود.
تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال ، کدام را انتخاب کنیم؟
امروزه یکی از دغدغه ها در بازار بورس انتخاب یکی از موارد تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال است. معمولا کارشناسان برای کوتاه شدن مسیر موفقیت در حوزه بورس، استفاده هر دو تحلیل را پیشنهاد می کنند. زیرا بر این باورند که هر دو تحلیل برای تکمیل یکدیگر، باید در کنار هم قرار داشته باشند.
در بازار بورس معمولا از تحلیل تکنیکال برای تشخیص منطقه ورود یا خروج و از تحلیل بنیادی، بمنظور شناسایی دقیق تر سهام استفاده می شود.
تاثیر مهارت فردی در انتخاب سهم
- مهارت های خود فرد هم می تواند در انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس نقش مهمی ایفا کند. پس افراد نیز باید تبعات درست یا غلط بودن مسیری که برای انتخاب سهمشان طی می کنند را قبول کنند.
- شناسایی سهام و نگه داشتن یا داد و ستد در آن، کاری اختیاری است و بدلیل اینکه ارزش یک سهم بر طبق نیاز بازار محاسبه می شود، پس در اینجا درستی مسیر انتخابی افراد در نوع قیمت گذاری، خود را آشکار می سازد.
- از آنجا که تغییرات در بازار بورس و سهام را نمی توان انکار کرد، پس به تناسب انتقادات افراد گوناگون در رابطه با یک سهم خاص، قیمت نیز ثابت نمانده و همواره متغیر است.
- اگر خرید یک سهم توسط فردی، مدتی را با کاهش قیمت بگذراند در صورتیکه قبلا به عنوان سهامی درست شناسایی شده بود، طبیعی است که آن شخص نسبت به سهامش و نگهداری از آن احساس خطر کند. پس بهتر است که در چنین شرایطی، از حرکت عجولانه پرهیز کرده و آن را نفروشد. زیرا ممکن هم هست که بعد از گذشت زمان، سهم در مسیر رشد و افزایش قیمت قرار بگیرد.
- در مثال بالا نباید ترس بر فرد غلبه کرده و باید عزت نفس خود را داشته باشد. زیرا بعد مدتی متوجه خواهد شد که انتخاب درستی داشته و بخوبی بر احساس ترس کاذب خود مسلط شده است.
- یکی از نکات بسیار مهم در اینجا پیشگیری از هیجانات ناشی از اخبار غلط و رسانه های نامعتبر بورسی است. اگر قبل از خریداری و انتخاب سهم، همه معیارهای ضروری را از یاد نبرید و از آموزش های لازم موجود در تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال استفاده کنید، می توانید بهترین سهام برای خرید در بورس را برای خود داشته باشید.
خوشبختانه امروزه از طریق سایت های معتبر و دوره های آموزشی خرید سهام و غیره، می توانید آگاهانه در این مسیر قدم گذاشته و به سود های سرشاری برسید.
دیدگاه شما