ریسک مالی و انواع آن
مفهوم و ماهیت ریسک
ریسک در مفهوم عام، خطری است که بهعلت نبود اطمینان 2 در مورد وقوع رویدادی در آینده پیش میآید و در اصطلاح هر قدر این بیاطمینانی بیشتر باشد، ریسک زیادتر است (Ross and Westerfield, 2005).
امروزه مفهوم ریسک توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است. روشهای گوناگون ارزیابی ریسک برای کمک به سرمایهگذاران ابداع شده و استانداردهای مدیریت ریسک توسط سازمانهای حرفهای برای گسترش سیستمهای مدیریت ریسک 3 تدوین گشته است؛ زیرا کنترل ریسک و استفاده از آن در دنیای تجاری امروز به یکی ریسک مالی و انواع آن از روشهای ارزشآفرین تبدیل شده است (Linsley and Shrives, 2006).
هری مارکویتز (Herry Markowitz)برای اولین بار براساس تعریفهای کمی ارائهشده، شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دورهای یک متغیر تعریف کرد. بهعنوان نمونه، ریسک نرخ ارز در خلال سالهای 1371 تا 1381، انحراف معیار نرخ ارز در این سالهاست. سایر شاخصها از جمله ریسک نرخ بازده سهام، ریسک تغییرات قیمت و ریسک نرخ سود نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند (Markowitz, 1952).
گالیتز (Galitz, 1996)، ریسک را نوسان در هر گونه عایدی میداند. تعریف ارائهشده، این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای شاخص خاص (مثبت یا منفی)، ما را با ریسک مواجه میسازد و بنابراین امکان دارد ما را منتفع یا متضرر سازد.
دو دیدگاه در خصوص تعریف ریسک وجود دارد. دیدگاه اول که هر گونه نوسان در بازده را ریسکآفرین میداند و دیدگاه دیگر که تنها به جنبه منفی نوسانها توجه دارد.
هیوب (Hube, 1998)، ریسک را احتمال کاهش درامد یا از دست دادن سرمایه تعریف میکند. در دیدگاه اول، ریسک، هر گونه نوسان احتمالی بازده اقتصادی در آینده است و در دیدگاه دوم، ریسک بهعنوان نوسان احتمالی منفی بازده اقتصادی در آینده معرفی میشود. از نظر گلیب (Glib, 2002)، پدیدهای ریسک نامیده میشود که بتواند نتیجه حاصل از انتظار سرمایهگذاران را منحرف سازد.
انواع ریسک
با توجه به تغییرات مداوم در عوامل محیطی و سیستمهای اقتصادی، همواره ریسکهای متفاوتی بر ساختار مالی موسسهها اثر میگذارند. واحدهای انتفاعی مختلف از جمله شرکتهای صنعتی، تولیدی و خدماتی، موسسههای پولی و مالی و حتی دولتها با توجه به حوزه عملکرد خود، با ریسکهای خاصی مواجه میشوند که لزوم شناسایی و کنترل آنها کاملاً برای موفقیت سازمان محسوس است. با توجه به انواع تقسیمبندیهای ریسک در کتابهای مختلف، ریسک به دو دسته کلی تقسیم میشود:
• دسته اول، ریسک بازار سرمایه است که در آن با توجه به ماهیت مالی متغیرها، روشهای کنترل و مدیریت ریسک اعمال میگردد، و
• دسته دوم، ریسک بازار محصول است که شامل انواع ریسک در سطوح عملیاتی است.
ریسکهای مالی
ریسکهای مالی4 مجموعه خطرهایی است که بهطور مستقیم سوداوری بنگاههای مالی را با مشکلات جدی روبهرو میکند. از آنجا که ریسکهای مالی در مقالات علمی گوناگون مورد واکاوی و بررسی دقیق قرار گرفته، لذا در این مقاله سعی شده است تا تمرکز اصلی بر ریسکهای غیرمالی و رویکردهای نوین برای مقابله با این جنبه از ریسک باشد.
ریسکهای غیر مالی
ریسکهای غیرمالی 5 به مجموعه مخاطراتی گفته میشود که در قالب ریسک مالی تعریفپذیر نباشد. این تقسیمبندی با این فرض انجام گرفته است که گروهی از ریسکها، ماهیت مالی و گروهی جنبه غیرمالی دارند. بر این اساس، انواع ریسکهای غیرمالی شامل ریسک مدیریت، ریسک سیاسی، ریسک صنعت، ریسک عملیاتی و ریسک نیروی انسانی است (Campbell and Kracaw, 1993).
تصمیمهای نادرست مدیران اجرایی شرکتها و موسسهها میتواند تبعات منفی یا به عبارتی ریسک مدیریت 6 را برای سازمان بهدنبال داشته باشد. براساس سطوح مختلف مدیریتی، میزان ریسک ناشی از تصمیمهای نادرست متفاوت است و بهمیزان زیادی، سطح عملکرد سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد. هنگامی که این تغییرات از ناحیه مراجع حقوقی، قضایی یا اداری دولت باشد، صرفنظر از وجود یا نبود منافع سیاسی یا اقتصادی، ریسک بهوجود آمده ریسک سیاسی یا کشور 7 نامیده میشود. تغییرات قوانین شامل قوانین مالیاتی و قوانین صادرات و واردات منجر به ریسک سیاسی میشود (Francis,1996).
ریسک صنعت 8 نوسانهای بازده سرمایهگذاری است که احتمالاً بر اثر اتفاقات یا رویدادهای خاص و تغییرات در صنعت خاص رخ میدهد. ریسک عملیات 9 هنگامی بررسی میشود که سازمانها عملیات خود را بهخوبی انجام ندادهاند و سیستمهای کنترل داخلی و روشهای انجام کار بهدرستی تعریف یا اجرا نمیشوند. منظور از نیروی انسانی، کارکنانی است که مهارتهای ویژهای دارند. شرکتهای دارای ریسک نیروی انسانی 10 در صورت از دست دادن کارکنان خود، برتریهای خود را نیز از دست میدهند.
راهبردهای مقابله با ریسکهای مالی و غیرمالی
برای برخورد با انواع خطرات در بنگاههای مالی، چهار راهبرد وجود دارد.
1- امتناع از ریسک: در این شیوه، مدیران بنگاه مالی با امید به اینکه مشکلات خودبهخود و به آسانی حل خواهند شد، از مقابله و برخورد اصولی با خطرات خودداری میکنند،
2- پذیرش ریسک: یعنی تحمل زیان در هنگام روبهرو شدن با ریسک. پذیرش ریسک، راهبرد قابلقبول برای خطرات کوچکی محسوب میشود که هزینه حفاظت از آن بیشتر از زیانهای وارد باشد،
3- انتقال ریسک: راهبرد انتقال ریسک، پذیرش هزینههای کوچک برای جلوگیری از بروز زیانهای بزرگ است که اغلب از طریق پیشبینی اقدامات احتیاطی مانند انعقاد قرارداد با شرکتهای بیمه محقق میشود، و
۴- کاهش ریسک: کاهش ریسک بهطور عادی بر مدیریت آسیبپذیری و بهرهبرداری منطقی و مناسب از امکانات اجرایی، فنی و همچنین برقراری کنترلهای داخلی بازدارنده تاکید دارد.
در هر حال، آن چه در این راهبرد ارزشمند است، سنجش و ارزیابی نتایج کارهای بر عهده گرفتهشده و اطمینان از کارکرد دقیق ابزار کنترل داخلی است.
رویکردهای شناسایی و اندازهگیری ریسکهای مالی
با توجه به تحقیقات و تلاشهای بهعمل آمده در بررسی اندازهگیری ریسکهای مالی، میتوان طبقهبندی زیر را در مورد معیارهای اندازهگیری ریسک ارائه داد (Bessis, 2002):
• حساسیت: متغیر وابستهای که بر اثر تغییر متغیر مستقل تغییر میکند. برای نمونه، میتوان به معیارهای تغییرات قیمت در قبال تغییر واحد نرخ سود، دیرش و ضریب حساسیت (بتا) اشاره کرد،
• نوسان: منظور از نوسان، تغییر در اطراف میانگین یا عامل تصادفی دیگر مثل واریانس و انحراف معیار است، و
• معیارهای ریسک نامطلوب: این معیارها برخلاف معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تاکید دارند و در حقیقت نوسانهای زیر سطح میانگین یا متغیر هدف را محاسبه میکنند. نیم انحراف معیار و نیم واریانس، از معیارهایی هستند که برای محاسبه ریسک نامطلوب، ارزش و سرمایه در معرض خطر مورد استفاده قرار میگیرند.
رویکردهای نوین شناسایی و ارزیابی ریسکهای غیرمالی
بهدلیل ارتباط ریسکهای غیرمالی با مفاهیم و متغیرهای کیفی، شناخت و ارزیابی ریسک غیرمالی از اهمیت خاصی برخوردار است. بهطور کلی، دو رویکرد اصلی را میتوان برای شناسایی و ارزیابی ریسکهای غیرمالی برشمرد:
رویکرد اول: ارزیابی ریسکهای غیرمالی با استفاده از سیستمهای خبره
سامانههای خبره 11 به دستهای خاص از نرمافزارهای رایانهای اطلاق میشود که به کاردانان و متخصصان انسانی در راهاندازی بهصورت کلی یا جایگزینی بخشی از آن در زمینههای محدود تخصّصی کمک میکند. این سامانهها در واقع نمونههای ابتدایی و سادهتری از فناوری پیشرفته سامانههای مبتنی بر دانش به حساب میآیند و معمولاً اطلاعات را بهشکل واقعیات و قواعد پایگاه دانش را بهشکل ساختارمند ذخیره میکنند و همواره با استفاده از روشهای خاص استنتاج، نتایج مورد نیاز از این دادهها حاصل میشود.
تدوین ساختار سیستم خبره یکی از هدفهای هوش مصنوعی است و در آن تلاش میشود تا هوش انسان با استفاده از برنامههای کامپیوتری شبیهسازی شود. بهطور کلی «هوش» را میتوان به مهارتهای مبتنی بر شناخت مانند توانایی درک زبان، شناسایی و تجزیهوتحلیل ریسک و تصمیمگیری تعمیم داد. سیستمهای خبره از دیدگاههای اصلی و مهم حاصل از فعالیتهای اولیه در حل مسئله است.
دانش خبره، ترکیبی از درک مبانی نظری مسئله و مجموعهای از قوانین اکتشافی حل مسئله است. سیستمهای هوشمند با اکتساب این دانش از سوی فرد خبره ساخته میشوند و کدگذاری آن بهشکلی صورت میگیرد که برای کامپیوتر تشخیصپذیر باشد. این تکیه بر دانش فرد خبره برای راهکارهای حل مسئله از ویژگیهای مهم سیستمهای خبره محسوب میشود.
هر سیستم خبره از دو بخش مجزای پایگاه دانش و موتور تصمیمگیری ساخته شده است. پایگاه دانش سیستم خبره از هر دو نوع دانش مبتنی بر حقایق 12 و نیز دانش غیرقطعی 13 استفاده میکند. دانش حقیقی یا قطعی، نوعی دانش است که میتوان آن را در حیطههای مختلف به اشتراک گذاشت و تعمیم داد. در سوی دیگر، دانش غیرقطعی بیشتر مبتنی بر برداشتهای شخصی است. هرچه حدسها یا دانش غیرقطعی مورد استفاده در سیستم خبره بهتر باشد، سطح خبرگی آن بیشتر خواهد بود و در شرایط خاص، تصمیمهای بهتری گرفته خواهد شد. شناسایی و اندازهگیری ریسکهای غیرمالی از طریق سیستمهای خبره و با توجه به دانش قطعی و غیرقطعی، از روشهای نوین در بررسی و تجزیهوتحلیل ریسکهای غیرمالی است.
عملکرد این ابزار با استفاده از تعریف دقیق، جامع و مانع از ریسکهای غیرمالی، معیارها و شاخصهای مشخصشده در نمایه 2 صورت میگیرد و از طریق آن دانش غیرقطعی موجود در پایگاه دانش سیستمهای خبره را برای تجزیهوتحلیل ریسکهای غیرمالی بهینه میکند. ایجاد پایگاه دانش کارا نیز بخش دوم سیستمهای خبره (بهعنوان موتور تصمیمگیری) را قادر میسازد تا با استفاده از قابلیت شناسایی جملات دارای محتوای اطلاعاتی مخاطرهآمیز، بتوانند ریسکهای موجود در گزارشهای سالانه شرکتها را مشخص کنند. شناخت ریسکهای موجود در گزارشهای مالی نیز این امکان را فراهم میسازد تا سرمایهگذاران و ذینفعان بتوانند با آگاهی بیشتری نسبت به وضعیت شرکت تصمیمگیری کنند.
رویکرد دوم: ارزیابی ریسک غیرمالی با استفاده از شمارش جملههای دارای محتوای اطلاعاتی
رویکرد دوم در شناسایی و ارزیابی ریسک، شمارش جملههای گزارشهای سالانه است که در چند سال اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. میلن و ادلر (Milne and Adler, 1999) پیشنهاد استفاده از «جمله» را بهعنوان پایهای برای علامتگذاری یا کدگذاری مطرح کردند که بسیار درخور اطمینان و مطمئنتر از دیگر روشهای تجزیهوتحلیل است. علاوه بر این، اگرچه در بسیاری از مطالعات از جملات برای کدگذاری و یا علامتگذاری استفاده شده است، ولی استفاده از کلمه برای شناسایی و ارزیابی ریسکهای غیرمالی رایجتر است. استفاده از کلمه یا بخشی از صفحه بهعنوان پایه و اساس ارزیابی ریسکهای غیرمالی، از رویکردهای نوین برای این منظور است.
برخی از محققان استفاده از کلمات را مورد انتقاد قرار دادند و مدعی شدند که کلمات هیچگونه معنا و مفهومی را منتقل نمیکنند، مگر اینکه قابل ارجاع به جملههای مناسب و مرتبط باشد. علاوه بر این، تصمیمگیری درباره اینکه کدام کلمه یا کلمات بهعنوان ابزاری برای بیان ریسکهای غیرمالی در نظر گرفته شوند، از مباحثی است که بهدلیل کیفی بودن آن با انتقاد روبهرو شده است. همانطور که پیشتر بدان اشاره شد، تجزیهوتحلیل ریسکهای غیرمالی بهدلیل کیفی بودن کلمات یا بهطور کلی متغیرهای آن، از طریق روش تحلیل محتوا صورت میگیرد. انتخاب روش تحلیل محتوا به این دلیل صورت میگیرد که روش مذکور بر ابعاد یا سطوح اطلاعات ریسک تاکید دارد و کیفیت آن را مدنظر قرار میدهد.
تحلیل محتوا، عامترین و رایجترین روشی است که در ارزیابی جملات دارای محتوای اطلاعاتی درباره ریسکهای غیرمالی مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، این روش یکی از روشها و رویکردهای ارزیابی ریسکهای غیرمالی در طی سالهای گذشته بوده است.
نتیجهگیری
دنیای امروز همواره با مفهوم ریسک روبهروست، زیرا بازده سرمایهگذاریها همواره با این مفهوم همراه است و تنها راه مواجه شدن با این مفهوم، شناسایی، ارزیابی و کنترل آن است. با توجه به ماهیت ریسک در سرمایهگذاریها، برای تنظیم پرتفوی سرمایهگذاری مطلوب لازم است ریسک و انواع آن را شناخت و در سرمایهگذاریهای خود در نظر گرفت.
در این مقاله، مفهوم ریسکهای مالی و غیرمالی، ماهیت ریسک و انواع ریسک شامل ریسکهای مالی و ریسکهای غیرمالی و سپس راهبردهای نوین مقابله با آن مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، رویکردهای نوین ارزیابی ریسکهای غیرمالی در سرمایهگذاریها مطرح گردید.
ریسکهای غیرمالی از جمله مواردی هستند که برای استفادهکنندگان صورتهای مالی دارای محتـوای اطلاعـاتی است، اما با این حال توجه دقیقی به آن نمیشود. امید است با ایجاد دیدگاه روشن درباره ریسک و بهویژه ریسکهای غیرمالی و در نظر گرفتن آن در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی توسط استفادهکنندگان، بتوان دیدگاههای موجود درباره ریسکهای غیرمالی را تقویت و از این طریق سرمایهگذاران را برای گرفتن تصمیمهای بهتر و صحیحتر یاری کرد.
مالی گرایش مهندسی مالی و مدیریت ریسک
دوره کارشناسی ارشد مالی به منظور پرورش متخصصین در خوزه علوم مالی طراحی شده است. برای پوشش کامل بخشهای مختلف علوم مالی، شش گرایش تخصصی شامل: مهندسی مالی و مدیریت ریسک، بانکداری، بیمه، مستغلات، حقوق مالی و تامین مالی و سرمایه گذاری در نفت و گاز در نظر گرفته شده است.
همچنین برنامه هایی برای افزودن برخی گرایش های ذیگر مانند مدیریت مالی بنگاه های اقتصادی و سرمایه گذاری در آینده وجود دارد.
اهداف
» مدیریت مالی شامل مدیریت امور منایع، مصارف و سرمایه گذاری ها در بنگاه های اقتصادی
» بررسی و تجزیه و تحلیل انواع فرصت های سرمایه گذاری و هدایت آنها به سمت فرصت های مولد اقتصادی و فراهم آموردن زمینه رشد و بالندگی بازار سرمایه و بورس در کشور
» ابداع انواع محصولات مالی جدید با درنظر گرفتن قوانین اسلامی، تجزیه و تحلیل انواع محصولات مالی و قیمت گذاری آنها و توجه به مدیریت ریسک آنها
» تجزیه و تحلیل و مدیریت علمی بانکها شامل مدیریت پرتفوی اعتبارات و منابع بانکی، ارائه انواع محصولات جدید بانکداری اسلامی و مدیریت انواع ریسکها در نظام بانکی و کمک به رشد و توسعه نظام پولی کشور
» بررسی، تحلیل و مدیریت صحیح شرکت های بیمه و ارائه انواع محصولات بیمه ای برای پوشش انواع نیازهای موجود در این بازار با در نظر گرفتن قوانین اسلامی
» تجزیه و تحلیل و کمک به مدیریت بازار مستغلات با استفاده از مباحث جدید و علمی و کمک به ابداع انواع روش های تامین مالی در بخش مسکن به منظور حل مشکلات مربوط به مسکن در کشور
نقش و توانایی فارغ التحصیلان
شرکت کنندگان در این دوره علاوه بر آشنایی با مسائل دانش مالی در گرایش های مختلف، با زمینه های نوین در این رشته و جایگاه آن در عرصه عمل آشنا خواهند شد. افزایش قدرت تحلیل امور کاربردی با استفاده از مطالعات موردی و آشنایی با مبانی مالی در اسلام از ویژگیهای این دوره می باشد.
برنامه درسی کارشناسی ارشد مالی
دروس جبرانی | ||||
ردیف | عنوان درس | تعداد واحد | ||
۱ | تحلیل آماری | ۲ | ||
۲ | زبان تخصصی | ۲ |
دروس پایه | ||||
ردیف | عنوان درس | تعداد واحد | ||
۱ | تئوری های سازمان و مدیریت با رویکرد اسلامی | ۲ | ||
۲ | تجزیه و تحلیل صورت های مالی | ۲ | ||
۳ | بازارها و نهاد های مالی | ۲ | ||
۴ | مدیریت سرمایه گذاری پیشرقته | ۲ | ||
۵ | مهندسی مالی و مدیریت ریسک | ۲ | ||
۶ | مدیریت مالی پیشرفته | ۲ | ||
۷ | اقتصاد سنجی مالی | ۲ | ||
۸ | مدل سازی مالی | ۲ |
دروس تخصصی | ||||
ردیف | عنوان درس | تعداد واحد | ||
۱ | ابزارهای مالی اسلامی | ۲ | ||
۲ | مهندسی مالی پیشرفته | ۲ | ||
۳ | فرآیندهای تصادفی در مالی | ۲ |
دروس اختیاری | ||||
ردیف | عنوان درس | تعداد واحد | ||
۱ | مدیریت مالی بین المللی | ۲ | ||
۲ | سرمایه گذاری های جایگزین | ۲ | ||
۳ | مدل سازی مالی پیشرفته | ۲ | ||
۴ | علوم و ریاضیات اکچواری | ۲ | ||
۵ | سرمایه گذاری در مستغلات | ۲ | ||
۶ | مالی رفتاری | ۲ | ||
۷ | حقوق قرارداد ها | ۲ | ||
۸ | حقوق مالیه عمومی | ۲ | ||
۹ | اقتصاد انرژی | ۲ | ||
۱۰ | مدیریت مالی استراتژیک | ۲ | ||
۱۱ | تامین مالی پروژه ها | ۲ | ||
۱۲ | روشها و مدلهای ارزشیابی سرمایه گذاری ها | ۲ | ||
۱۳ | تجزیه و تحلیل و مدیریت فعال پرتفوی سهام | ۲ |
دانشجو موظف به گذراندن ۴ واحد از میان دروس اختیاری فوق یا سایر دروس از رشته های دیگر، یا نظر گروه می باشد.
نکته: برای دانشجویان آموزش محور ۶ واحد پایان ریسک مالی و انواع آن نامه با ۳ درس ۲ واحدی جایگزین می گردد.
چارت درسی
جهت دانلود و مشاهده چارت درسی رشته مالی گرایش مهندسی مالی و مدیریت ریسک مقطع کارشناسی ارشد (مرتبط) اینجا کلیک کنید.
جهت دانلود و مشاهده چارت درسی رشته مالی گرایش مهندسی مالی و مدیریت ریسک مقطع کارشناسی ارشد (نامرتبط) اینجا کلیک کنید.
انواع ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در تعریفی ساده به این معنی است که، با علم بر غیر قابل پیشبینی بودن موضوعی، دست به عملی بزنیم که اطمینانی از نتیجه بخش بودن آن نداریم. کلمه ریسک مفهوم خطر را تداعی میکند اما ریسک الزاما منفی نیست و بیشتر معنای عدم قطعیت دارد. در حقیقت ریسک دارای دو بعد مثبت ریسک مالی و انواع آن و منفی است. گاهی اتفاق میافتد که ما خود را در معرض ریسک قرار میدهیم و با فرصتهای مثبت روبهرو میشویم. در مقالات قبلی مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری را مفصل بررسی کردیم و در این مقاله، انواع ریسک در سرمایهگذاری را بررسی خواهیم کرد.
ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در سرمایهگذاری نیز عبارت است از عدم اطمینانی که در بازدهی سرمایهگذاری وجود دارد. اصل ثابت سرمایهگذاری سودآوری آن است؛ تا از سود ده بودن معاملهای اطمینان نداشته باشیم تمایلی برای سرمایهگذای در آن نداریم. به همین خاطر افرادی که ریسکگریز هستند از سرمایهگذاری در جایی که احتمال ریسک و خطر از بین رفتن سرمایه وجود دارد امتناع میکنند و وارد پروسههای سرمایهگذاری پر مخاطره نمیشوند، مگر آن که سود برآورد شده بسیار زیاد باشد.
ریسک قابل اندازهگیری است و شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را برای شناسایی ریسکهای احتمالی قرار میدهند تا بتوانند ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت و کنترل کنند. برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری، معیارهای وجود دارد که از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی است. این که انحراف معیار بازده تاریخی محاسبهشده بالا باشد به آن معنا است که ریسک سرمایهگذاری بسیار زیاد است.
انواع ریسک سرمایهگذاری
در بالا به تعریفی از ریسک سرمایهگذاری اشاره کردیم، در ادامه باید بدانیم که هرگاه بخواهیم درباره سرمایهگذاری صحیح تصمیم بگیریم باید با انواع ریسک سرمایهگذاری آشنایی داشته باشیم. به طور معمول ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
- ریسک سیستماتیک: ریسکی را که به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه مرتبط است، ریسک سیستماتیک میگویند. این ریسک محدود به صنعت خاصی نمیشود و بر تمامیت بازار تأثیر میگذارد و به هیچ عنوان قابل حذف شدن نیست به این معنی که در هر شرایطی باید پذیرای ریسک سیستماتیک باشید.
- ریسک غیر سیستماتیک: این نوع، برخلاف سیستماتیک قابل کنترل است و بستگی به تصمیم سرمایهگذار دارد. به عنوان مثال شخص میتواند سهام شرکتی را که عملکرد نامناسبی در شرایط بحرانی دارد، خریداری نکند و ریسک خود را کاهش دهد.
انواع دیگری از ریسک وجود دارند که زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک هستند و در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
ریسک نرخ سود
زمانی که سرمایه خود را در چند حوزه مختلف سرمایهگذاری میکنیم ریسک نرخ سود مطرح میشود. تصور کنید مقداری از سرمایه را به اوراق مشارکت با سود ۱۵ درصد اختصاص دهیم، مقداری از آن را در بانک با سود ۱۵ درصد بگذاریم و مقداری را سهام با سود ۲۰ درصد خریداری کنیم. در این جا با برآورد میزان سوددهی این سه حوزه، به نتیجه میرسیم که خرید سهام برای ما به صرفهتر است و بهتر است پول بیشتری را در این حوزه مالی سرمایهگذاری کنیم و عکس این مطلب هم صادق است. در واقع تفاوت نرخ سود این سه سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از سه گزینه که ریسک کمتری دارد، سوق دهد.
ریسک تورم
ریسک تورم یا به تعبیری ریسک قدرت خرید، به احتمال کاهش ارزش دارایی بر اثر تورم و کم شدن ارزش واحد پول یک کشور در آینده گفته میشود. رشد نرخ تورم ارتباط مستقیم با بازدهی سرمایهگذاری دارد و عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید. برای توضیح بیشتر، اگر شخصی انتظار بازدهی ۵۰ درصدی از سرمایهگذاری خود داشته باشد و تورم سالانه ۲۰ درصد باشد در نهایت ۳۰ درصد بازدهی خواهد داشت بنابراین هرچه نرخ تورم افزایش یابد، میزان بازدهی سرمایهگذاری ما کم میشود. پس باید گزینهای را انتخاب کنیم که پس از کسر تورم موجود و تورم پیشبینی شده، بازدهی قابل قبولی داشته باشد.
ریسک مالی
تعهدات مالی و وامهای شرکتی که قرار است در آن سرمایهگذاری شود برای بسیاری از سرمایهگذاران مسئله مهمی است؛ زیرا هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی آن بیشتر باشد، توان شرکت برای توسعه و گسترش و نهایتا افزایش سوددهی کم میشود. این تعهدات و تسهیلات در صورتهای مالی شرکتها موجود است و سرمایهگذاران میتوانند با مطالعه صورتهای مالی، از شرکتهایی که تعهدات مالی زیاد و در نتیجه ریسک مالی بالا دارند حذر کنند و به سراغ شرکتهای کم ریسک تر بروند.
ریسک نقدشوندگی
داراییهایی که خرید و فروش آنها به آسانی صورت میگیرد، ریسک نقدشوندگی کمتری دارند. سرمایهگذاری مطلوب، آن است که سرمایهگذار هرزمان که اراده کند بتواند سهام خود را نقد کند. اگر شما سهمی داشته باشید که به دلیل عملکرد نامناسب شرکت کسی آن را نمیخرد، شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرچه سرعت خرید و فروش سهامتان بیشتر باشد، معاملات آن روانتر و ریسک آن کمتر است.
ریسک نرخ ارز
این نوع ریسک در مورد شرکتهایی است که عمده مواد اولیه خود را وارد میکنند. با رشد نرخ ارز، این شرکتها درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهند شد و باید هزینه زیادی را متحمل شوند و روشن است که هزینه بالای شرکت، میزان سوددهی آن را کاهش میدهد و در نتیجه سرمایهگذاری در آن با ریسک همراه خواهد شد.
ریسک تجاری
ریسک تجاری شامل تمامی هزینههای یک شرکت برای عملیاتی کردن پروژههایش است. شرکتی که قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است از ریسک تجاری کمتری برخوردار است. این هزینهها شامل حقوق پرسنل، هزینه تولید، اجاره تسهیلات و هزینههای اداری میشود.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری یا نکول، مربوط به زمانی است که یک شرکت توانایی وصول سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود نداشته باشد. ریسک اعتباری یا ریسک عدم بازپرداخت سود، برای سرمایهگذاران نگرانکننده است. توجه داشته باشید اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک را دارند و بازدهی آنها نیز کم است و در مقابل اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک اعتباری و در نتیجه نرخ بهره بالاتری هستند.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و نوعی از ریسک مالی به حساب میآید. بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی و تغییر قوانین دولتی سبب میشود که دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد و این امر روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. نام دیگر این نوع ریسک، ریسک ژئوپلیتیک است. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به مقاله «تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران و جهان چیست؟» مراجعه بفرمایید.
ریسک بازار
ریسک بازار در بین انواع ریسکها، آشناترین ریسک به حساب میآید و عبارت است از تغییر بازدهی بر اثر نوسانات کلی بازار. تمامی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، عواملی مانند: رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و… باعث تغییر بازار و پیدایش این نوع ریسک میشوند. در بازار سهام، آتی سکه و فارکس و بازارهایی با نوسان بالا، بیشتر از باقی بازارها با این ریسک مواجه هستیم.
طبقهبندی افراد از نظر ریسکپذیری
افراد از نظر پذیرش میزان ریسک به ۳ دسته زیر تقسیمبندی میشوند:
- افراد ریسکگریز: کسانی که در مقابل سرمایهگذاری خود سیاستی محافظهکارانه پیش میگیرند. این افراد تنها در جایی سرمایهگذاری میکنند که مطمئن باشند که احتمال موفقیت بسیار بالا است.
- افراد ریسکپذیر: استراتژی این افراد جسارات و شجاعت در سرمایهگذاری است. این افراد پذیرای ریسک بالا هستند و به شانس و هوش مالی خود اعتقاد زیادی دارند.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: این گروه نسبت به ریسک کردن در زندگی خود واکنشی خنثی دارند. در مقابل سود و یا زیان پول خود خنثی هستند زیرا ارزش پول را همان ارزش اسمی آن میدانند.
نکته دیگر این است که به طور طبیعی به دست آوردن سود بیشتر با پذیرش ریسک بیشتر، امکانپذیر است. پس نمیتوان ریسک نکرد و سود فراوان کسب کرد. زمانی که شما با پذیرش ریسک بالا، سود زیادی به دست میآورید این سود پاداش شما است و در اصطلاح به آن صرف ریسک میگویند.
سخن آخر
در آخر لازم است به این نکته اشاره کنیم که، مهار کردن همه ریسکهای سرمایه گذاری عملا ممکن نیست اما با داشتن دانش و تجربه مدیریت ریسک، میتوان میزان ریسک را کاهش داد. یکی از راهکارهای کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس، تنوع بخشیدن به سبد دارایی است. شنیدهایم که از قدیم گفته اند؛ همه تخم مرغهای خود را در یک سبد نگذارید. با تنوعبخشی به داراییهایمان در واقع از بالا رفتن ریسک کلی سبد جلوگیری میکنیم. سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مالی باعث میشود که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع، در مجموع ریسک کمتری را متحمل شویم. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی همراه باشد و در این زمینه لازم است با تحلیلگران و کارشناسان و متخصصان مالی مشورت کرده و از آنها مشاوره دریافت کنیم.
ریسک مالی و انواع آن
چکیده اوراق استصناع یکی از ابزارهای مطرح در صنعت خدمات مالی اسلامی است که بر مبنای عقد استصناع شکل میگیرد. با توجه به توانمندیهای نهفته در بورس اوراق بهادار، از طریق انتشار اوراق استصناع میتوان به جمعآوری سرمایههای کوچک و پراکنده، جهت تأمین منابع مالی لازم برای احداث و تکمیل انواع پروژههای توسعهای اقدام نمود و موجبات گسترش کمی و کیفی بازار سرمایه را فراهم کرد. اما در عین حال این اوراق شامل ریسکهایی میباشد، اندازهگیری مناسب آنها، سرمایهگذاران را در شناسایی و انتخاب گزینههای سرمایهگذاری کمک میکند، از این رو چون بازارها با نوسانات شدیدی روبرو هستند که میتوانند بر فرآیندهای تولید تأثیر منفی داشته باشند، لذا ابزارهای مشتقه، شرکتکنندگان در بازار را قادر میسازد که پوششی برای ریسکهای خود انجام دهند. تحقیق حاضر به روش توصیفی و تحلیل محتوی و با استفاده از منابع کتابخانهای، تلاش کرده است، به اثبات این فرضیه بپردازد که «حق اختیار معامله، ابزاری مناسب در جهت مدیریت ریسک اوراق استصناع میباشد» و این نتیجه را در پی دارد که از قرارداد اختیارمعامله میتوان در جهت مدیریت ریسک اوراق استصناع استفاده نمود. به گونهای که میتوان ریسکهای تورم و نرخ بازده را در تمامی انواع اوراق استصناع با استفاده از حق اختیارخرید و فروش و ریسکهای عدمنقدشوندگی، اعتباری و سرمایهگذاری مجدد در اوراق عادی و اوراق تبدیلپذیرمعکوس استصناع را با استفاده از حق اختیار فروش مدیریت کرد.
Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
Risk Management of Istisna securities using financial instrument Options. mieaoi. 2014; 3 (8) :75-100
URL: http://mieaoi.ir/article-1-143-fa.html
نظرپور محمدنقی، حقیقی میثم. مدیریت ریسک اوراق استصناع؛ با استفاده از ابزار مالی اختیار معامله. نشریه اقتصاد و بانکداری اسلامي. 1393; 3 (8) :100-75
مهندسی مالی: تعریف و انواع آن
مهندسی مالی همانطور که از نام آن پیداست ترکیبی از دو مفهوم قدیمی مالی و مهندسی در کنار هم است که از تکنیک های ریاضی، تئوری مالی، ابزارهای مهندسی و تکنیک های برنامه نویسی پیشرفته برای حل مشکلات مالی بحرانی و پیچیده مانند تولید جریان های نقدی ناسازگار، بازسازی دارایی های غیر نقدی و غیره استفاده می کند.
مثالی از مهندسی مالی
مهندسی مالی شامل بخش های مختلفی مانند محصولات مالی، آماری و برنامه نویسی است که به ارائه محصولات ساختاریافته و نوآورانه ای منجر می شود. یکی از مثال ها اوراق بهادارسازی است.
اوراق بهادار سازی فرآیند تغییر یک دارایی غیر نقدشونده یا گروهی از این دارایی ها و تبدیل آنها به محصولات ساختار یافته جدیدی است که می تواند برای سرمایه گذاران جذاب باشد و از این رو مایملک نقدی بیشری ایجاد کند. یک مثال معمولی از آن، اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن است. می توان پروژه های معمولی املاک و مستغلاتی که فروش نمی روند و سرمایه گذاری به سراغ آنها نمی آید را با ارائه اوراق بهادار به فروش گذاشت. در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی این اوراق بهادار برای سرمایه گذاران محبوب بوده است.
چگونه از مهندسی مالی استفاده کنیم؟
مراحل زیر را برای مهندسی مالی دنبال کنید:
نیاز به شناسایی
اولین و مهمترین مرحله انجام یک تحلیل اولیه و ارائه یک فرضیه مبنی بر وجود نیاز و تقاضا در بازار است.
ایجاد حداقل محصول مورد ریسک مالی و انواع آن نیاز
براساس تحقیقات انجام شده در مرحله اول، حداقل محصول مورد نیاز براساس نیازهای اساسی ایجاد می شود. این محصول طبق بازخوردهای دریافتی بیشتر اصلاح خواهد شد.
کارگاهی برای طراحی مدل
براساس بازخوردها و پیشنهادات دریافتی از کاربران، طراحان و برنامه نویسان، کارگاهی برای طوفان فکری برگزار می شود و بحث مفصلی برای گنجاندن پیچیدگی ها و طراحی یک مدل جدید برای محصول انجام می شود.
تضمین کیفیت محصول
پیچیدگی های آنها باید آزمایش شوند تا مطمئن شوید که اصل محصول بسیار مفیدتر و قوی تر است.
یک محصول عالی و کامل
محصولی که به این ترتیب ایجاد می شود را می توان به عنوان یک محصول کامل نامید زیرا از حداقل محصول مورد نیاز به محصول نهایی تبدیل شده است.
قیمت گذاری
اکنون تیم فروش باید قیمت محصول را براساس عوامل متعددی مانند توانایی در انتشار محصول و نیازی که در بازار برای آن وجود دارد، در صورتی که فقط برای یک بازار خاص آماده شده است، تعیین کند.
بازاریابی
موفقیت هر محصول به نحوه بازاریابی آن محصول بستگی دارد، زیرا باید به کاربران نهایی در مورد قابلیت ها و مفید بودن آن آموزش داده شود.
راه اندازی محصول
نحوه راه اندازی محصول و استفاده از کانال های توزیع برای اجرای استراتژی بازاریابی، آخرین و مهمترین بخش این مراحل است.
شرکت برنامه نویسان نو اندیش پاسارگاد ، پیشرو در طراحی و توسعه نرم افزار حسابداری، برنامه مدیریت قرض الحسنه و نرم افزارهای تعاونی اعتبار ، یکی از راه گشایان شرکت ها و کسب و کارها در مدیریت ریسک و مهندسی مالی آنها می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.
انواع مهندسی مالی
۱- طراحی مجدد محصولات ساختار یافته
این نوع از تکنیک های ریاضی مانند شبیه سازی، تصادفات و تجزیه و تحلیل برای طراحی و پیاده سازی رویکردهای جدید برای کشف راه حل های مشکلات در امور مالی استفاده می کند. در فرآیند یافتن راه حل های جدید، می توان استراتژی های جدیدی را نیز به نفع شرکت توسعه داد تا سود شرکت را به حداکثر برساند.
۲- معاملات سهامی
یک واقعیت جالب که به سال ۱۹۷۳ میلادی بر می گردد، این است که دو مهندس مالی به نام های فیشر بلک و مایرون اسکولز، ک مدل قیمت گذاری اختیاری را ارئه کردند، عموماً به عنوان مدل بلک اسکولز شناخته می شوند. این مدل تا به امروز جز بهترین مدلهاست و معامله گران در سرتاسر جهان از آن برای قیمت گذاری حق بیمه و برنامه ریزی استراتژی های مدیریت ریسک، استراتژی های ورود و خروج و محاسبه نوسانات ضمنی استفاده می کنند. در واقع در دسترس بودن ساده و در عین حال مفید، این روش، معاملات توسط سهام را آسان کرده و استفاده از آن را برای محصولات مالی و کالایی بیشتر کرده است.
انواع مهندسی مالی
مزایا
- با کمک تکنیک هایی که شامل مدلسازی ریاضی و مهندسی کامپیوتر می شود، می توان از آن برای آزمایش، آنالیز کردن، یافتن رویکردها و ابزارهای جدید برای آنالایز سرمایه گذاری، ساختار بندی بدهی ها، استراتژی های معاملاتی، مدل های مالی و غیره استفاده کرد.
- هر رویداد تاریخ آتی مانند قراردادها یا ریسک مالی و انواع آن سرمایه گذاری ها به دلیل عدم قطعیت ارتباط بین آنها، دارای ریسک بالایی است. در چنین مواردی، مهندسی مالی به شرکت ها کمک می کند تا ریسک در سرمایه گذاری ها یا قراردادهای مربوط به خدمات یا کالا را با تکنیک های محاسباتی خود برای بازده آتی، کاهش دهند.
- مهندسی مالی برای تجزیه و تحلیل ارزش هر ترازنامه و بخش های سود و زیان هر حساب برای منافع آن کسب و کار به کار برده می شود. مهندسی مالی می تواند به شرکت ها کمک کند تا موارد نامطلوب را پاک کرده و بیشتر روی موارد سودآور تمرکز کنند. این فعالیت ها همچنین منجر به ارزیابی مالیاتی بهتری برای شرکت ها می شود.
معایب
۱- حدس و گمان
همچنین باعث ایجاد رویه های توهم زا در بازار می شود. که به بازار دیدگاه ها و چشم اندازهای متفاوتی می دهد.
۲- محصولات جدید بدون بررسی ریسک تولید آن
برای ارائه بیمه در برابر نکول در پرداخت های اوراق قرضه، تبادل افول اعتبار برای مشخص کردن زیان های تخمینی در صورت وجود، ایجاد شد. این محصولات پیچیده جدید طراحی شده، در میان معاملگران، بانکداران و سرمایه گذاران بسیار محبوب شدند، زیرا تکنیک برای ایجاد جریان های نقدی ثابت با حداقل نفوذ ارائه دادند. بازاریابی و توزیع به گونه ای بود که هیچ بررسی لازم نداشت و بسیاری از ریسک ها مانند ریسک مالی و انواع آن ارتباط و نفوذ بالا، عدم وثیقه گذاری و تغییر ساختار اوراق قرضه ناخواسته به اوراق قرضه با درجه بالا، کاملاً نادیده گرفته شد.
این کار منجر به افزایش سطح معاملات توهمی شد، چون معماله گران توانستند درآمد ثابتی با حق بیمه و نفوذ بالای خود ایجاد کنند. همه خوشحال بودند، سرمایه گاران بازده خوبی دریافت ریسک مالی و انواع آن می کردند و معمالاگران بورس چک های حقوقی سنگینی دریافت می کردند، شرکت های سرمایه گذاری به طور تصاعدی رشد می کردند که منجر به ایجاد حبابی در سال ۲۰۰۸ شد که اقتصاد جهانی را به بزرگترین رکود تمام دوران ها تبدیل کرد.
نتیجه گیری
مهندسی مالی می تواند به افراد کمک کند تا کل ریسک و بازده کار خود را ارزیابی و آنالیز کنند. با کمک این آنالیز، می توان استراتژی هایی برای کاهش ریسک کل به حداقل سطح ممکن تدوین کرد. علاوه براین، می توان از آن در زمینه های مختلفی مانند امور مالی شرکت، قیمت گذاری تولیدی ها، مقررات مالی، مدیریت کارها، مدیریت ریسک و غیره استفاده کرد.
دیدگاه شما